eitaa logo
بصیرت نیاز همیشگی
174 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
7.6هزار ویدیو
354 فایل
مطالب در راستای افزایش بصیرت و بینش اجتماعی و سیاسی ارتباط با ادمین ⇩⇩⇩⇩⇩⇩ @Labbik_Ya_hussain
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت دوم 💌 لَهُ الاْءحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ و َالْغَلَبَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ و َالْقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ وَالْقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ، وَ لَیسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. 🔸 او راست احاطه بر هر چیزی و غلبه بر همه چیز و قوّت در هر چیزی و قدرت بر هر چیزی، و مانند او شیئی نیست. 💌 وَهُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لا شَیءَ، دائِمٌ حَی وَقائِمٌ بِالْقِسْطِ، لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. 🔸 اوست به وجود آورنده شیئ (چیز) هنگامی که چیزی نبود. دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نیست خدایی جز او که با عزّت و حکیم است. 💌 جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الاْءَبْصارُ و َهُوَ یدْرِکُ الاْءَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ. 🔸 بالاتر از آن است که چشمها او را درک کنند ولی او چشمها را درک می‌کند و او لطف کننده و آگاه است. 💌 لا یلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعاینَةٍ، و َلا یجِدُ أَحَدٌ کَیفَ هُوَ مِنْ سِرٍّ وَ عَلانِیةٍ، إلاّ بِما دَلَّ عَزَّ وَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ. 🔸 هیچکس نمی‌تواند با دیدن به صفت او راه یابد، و کسی به چگونگی او از سرّ و آشکار دست نمی‌یابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمایی کرده است. 💌 وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ اللّهُ الَّذی مَلاَءَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَ الَّذی یغْشَی الاْءَبَدَ نُورُهُ، 🔸 گواهی می‌دهم برای او که اوست خدایی که قُدس و پاکی و منزّه بودن او روزگار را پر کرده است. او که نورش ابدیت را فرا گرفته است. 💌 وَ الَّذی ینْفِذُ أَمْرَهُ بِلا مُشاوَرَةِ مُشیرٍ، وَ لا مَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ، وَ لا یعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. 🔸 او که دستورش را بدون مشورتِ مشورت کننده‌ای اجرا می‌کند و در تقدیرش شریک ندارد و در تدبیرش کمک نمی‌شود. 💌 صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ و َلا تَکَلُّفٍ و َلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ، وَ بَرَأَها فَبانَتْ. 🔸 آنچه ایجاد کرده بدون نمونه و مثالی تصویر نموده و آنچه خلق کرده بدون کمک از کسی و بدون زحمت و بدون احتیاج به فکر و حیله خلق کرده است. آنها را ایجاد کرد پس به وجود آمدند و خلق کرد پس ظاهر شدند. 💌 فَهُوَ اللّهُ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، الْحَسَنُ الصَّنیعَةُ، الْعَدْلُ الَّذی لا یجُورُ، وَ الاْءَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إلَیهِ الاْءُمُورُ. 🔸 پس اوست خدایی که جز او خدایی نیست. صنعت او محکم و کار او زیباست. عادلی که ظلم نمی‌کند و کَرم کننده ای که کارها به سوی او باز می‌گردد. 💌 و َأَشْهَدُ أَنَّهُ اللّهُ الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَ ذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، و َاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، 🔸 شهادت میدهم اوست خدایی که همه چیز در مقابل عظمت او تواضع کرده و همه چیز در مقابل عزّت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده، 💌 و َخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیبَتِهِ. مَلِکُ الاْءَمْلاکِ و َمُفَلِّکُ الاْءَفْلاکِ و َمُسَخِّرُ الشَّمْسِ و َالْقَمَرِ، کُلٌّ یجْری لاِءَجَلٍ مُسَمّی، 🔸 و همه چیز در برابر هیبت او خاضع شده‌اند. پادشاهِ پادشاهان و گرداننده افلاک و مسخّر کننده آفتاب و ماه، که همه با زمانِ تعیین شده در حرکت هستند. http://eitaa.com/joinchat/692322305C94913cbdfa 📣 مبلغ غدیر باشیم! @darseakhlaghebozorgan 💐 ⬅️ ادامه در قسمت سوم...
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت سوم 💌 و َأُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیةِ، وَأَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ، 🔸 برای خداوند بر نفس خود به عنوان بندگی او اقرار میکنم، و شهادت میدهم برای او به پروردگاری، 💌 وَ أُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إلَی، حَذَرا مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی‌مِنْهُ قارِعَةٌ لا یدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ و َإنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ 🔸 و آنچه به من وحی نموده ادا مینمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آن را دفع کند، هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشد، 💌 لا إلهَ إلاّ هُوَ. لاِءنَّهُ قَدْ أعْلَمَنی أَنّی إنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إلَی فی حَقِّ عَلِی فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، 🔸 نیست خدایی جز او ـ زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم، رسالت او را نرسانده‌ام، 💌 وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالی الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَهُوَ اللّهُ الْکافِی الْکَریمُ. 🔸 و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است. 💌 فَأَوْحی إلَی: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ ـ فی عَلِی، یعْنی فِی الْخِلافَةِ لِعَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ ـ وَإنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّهُ یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ». 🔸 خداوند به من چنین وحی کرده است: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابیطالب ـ و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند». 💌 مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ اللّهُ تَعالی إلَی، وَ أَنَا أُبَینُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الاْآیةِ: 🔸 ای مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام، و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان میکنم: 💌 إنَّ جَبْرَئیلَ هَبَطَ إلَی مِرارا ثَلاثا یأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی ـ وَهُوَ السَّلامُ ـ أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ: 🔸 جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام پروردگارم ـ که او سلام است ـ مرا مأمور کرد که در این اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم: 💌 أَنَّ عَلِی بْنَ أَبیطالِبٍ أَخی و َوَصِیی و َخَلیفَتی عَلی أُمَّتی و َالاْمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی الاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی، و َهُوَ وَلِیکُمْ بَعْدَ اللّهِ و َرَسُولِهِ. 🔸 «علی بن ابیطالب برادرِ من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست. و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است». 📣 مبلغ غدیر باشیم! @darseakhlaghebozorgan 💐 ⬅️ ادامه در قسمت چهارم...
⭕️ورزشکاران زن روسیه، قبل از عزیمت به المپیک توکیو، به کلیسا رفتند و دعا کردند. 🔻روزی بود که جهان داشت به سوی بی‌دینی حرکت میکرد و دین مساوی با تحجر و عقب ماندگی معرفی میشد 🔺ولی امروز شاهد بازگشت بشریت به سوی حقیقت هستیم و به عینه شاهدیم که نور خدا خاموش شدنی نیست😌 💯✅ ‌『 ' @darseakhlaghebozorgan 💐 👌❤️👆
‏فیلم از طرف ابوالفضلی
‏عکس از ابوالفضلی
حالا که یه جورایی پذیرفته شده، دامداران عزیز هم میتونن دست گاو و گوسفندهاشون رو بگیرن بیان وسط شهر تا لااقل با این کمبود آب و علوفه یه نصیبی از چمن های پارکها ببرن! هر کی هم اعتراض کرد بکوبید تو دهنش تا بین حیوانات تبعیض قائل نشه! ┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌۸۰ میلیون قدم برای سرزمینمان ایران 💠خیلی ها که عاشق کشورشان هستند ، دوست دارند فرصتی خاص پیش بیاید و نشان دهند که تا چه اندازه حاضرند برای سرزمین مادری شان با تمام وجود قدم بردارند. من به شما پیشنهاد می کنم منتظر رخ دادن هیچ اتفاق بزرگی نباشید در عوض..... 🍃۸۰ میلیون قدم برای سرزمینمان ایران🍃 ┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
📝 🎤 سیدجواد ذاکر ✍ گوش بکنید داره میاد... تا آخر ببینید🙏 پست ویژه روز جمعه _______________________خیلی عالیه تا اخر گوش کنید لطفا
📝 🎤 سیدجواد ذاکر ✍ گوش بکنید داره میاد... تا آخر ببینید🙏 پست ویژه روز جمعه _______________________خیلی عالیه تا اخر گوش کنید لطفا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️به لغزشگاه‌ها نزدیک نشوید 🔻 جاهایى هست که انسان پایش مى‌لغزد: «چوگل بسیار شد، پیلان بلغزند»؛ آدمها که جاى خود دارند. 🔹جاهایى لغزشگاه است. به آن‌جاها نزدیک نشوید. لغزشگاه‌ها انواعى دارد. هر کس نقطه ضعفى دارد. یکى نقطه ضعفش پول است؛ یکى نقطه ضعفش رودربایستى و رفاقت است؛ یکى نقطه ضعفش احترام کردن است؛ یکى نقطه‌ى ضعفش زن است؛ یکى نقطه ضعفش سورچرانى و شکم‌چرانى است. 🔹هر کس نقطه ضعفى دارد. آدم خودش نقطه ضعف خودش را خوب مى‌فهمد. به آن نزدیک نشوید. اگر نزدیک شدید، براى خودتان خطر درست کرده‌اید. 🔹علاوه‌بر نزدیک نشدن به نقطه ضعفها، باید در تقویت معنوى خودتان کوشا باشید. 🔺اول قدمش این است که همین نمازى را که در شبانه روز پنج نوبت مى‌خوانید، با توجه بخوانید. ۷۱/۵/۱۹ ┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنفس در انقلاب شکر و مسئولیت دارد 🔔 سخنرانی شهید حسن باقری برای اولین بار منتشر شد 🚨 تاریخ سند صوتی: عملیات بیت‌المقدس ۶۱/۲/۷ ┄┅═✧☘️🌸☘️✧═┅┄
شهادت امام باقرع تسلیت باد به همین مناسبت مراسم عزاداری فرداشب بعدازنمازدرمسجد برگزارمیگردد سخنران آقای ججازی پور مداح آقای جعفریان بانی یادبودمرحوم حاج حسین باصفا تشریف بیاورید هیئت موسی ابن جعفرع
🌹نرگس آسیابانی🌹 نقاشی در موردحجاب وعفاف حلقه کودکان بسیج خواهران سمانه بسیج مقاومت خواهران حضرت الزهرا س
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂 شادی های صحیح و به حق داشته باشید. 🍂 🔶 كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ (غافر/٧۵) ⚡️ترجمه : اين عذاب و گمراهی به خاطر آن است كه در زمين به ناحقّ شادى مى كرديد و در ناز و سرمستى به سر مى برديد. 🔴اسلام دين فطرت است و با تفريح و شادى كردن كه خواسته ى غريزى انسان است، مخالفتى ندارد، آن چه مورد انتقاد است تفريحات و شادى هاى نابجاست. 🍁 شادكامى هاى نابجایی كه بر اساس تجاوز و تصاحب و گناه و به مسخره گرفتن ارزش ها و مقدّسات باشد، منجر به گمراهی انسان و سپس عذاب آخرت خواهد شد.
‏فیلم از طرف ابوالفضلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بصیرت نیاز همیشگی
می کاشتم گاهی وقت ها سبزه ها را به اسم تک‌تک بچه‌ها در ظرف‌های کوچک می کاشتم. دخترها با ذوق و سلیقه
🍓 🍓 شهلا یک دفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد. خانم کچویی مدیر دبیرستان ۲۲ بهمن زینب را خوب می‌شناخت و به او علاقه داشت. زینب در دبیرستان فعالیت تربیتی داشت و برای خودش یک پا معلم پرورشی بود. علاوه بر آشنایی آنها در مدرسه، خانم کچویی خیلی وقت ها برای نماز به مسجد المهدی می رفت و در کلاس‌های عقیدتی جامعه زنان هم شرکت می کرد. زینب مرتب با او ارتباط داشت خانم کچویی شماره خانه اش را به زینب داده بود شهلا به خانه رفت و شماره تلفن او را آورد در این فاصله خانم دارابی سعی می‌کرد با حرف زدن و پذیرایی کردن من را مشغول و تا اندازه‌ای آرامم کند. اما من فقط نگاهش می کردم و سرم را تکان می دادم هیچ کدام از حرف‌هایش را نمی شنیدند و مغزم پر از افکار عجیب و غریب بود. شهلا به خانم کچویی زنگ زد و چند دقیقه‌ای با او صحبت کرد وقتی گوشی را گذاشت گفت خانم کچویی امشب مسجد نرفته و خبری از زینب نداره. شهلام با حالتی مشکوک ادامه داد مامان خانم کچویی از برگشتن زینب وحشت کرد نمیدونم چرا این همه ترسید. وقتی از تماس گرفتن با دوستان زینب ناامید شدیم با خانم دارابی خداحافظی کردیم و به خانه برگشتیم درِ حیاط را که باز کردم چشمم به بوته گل رز گوشه حیاط افتاد. جلو رفتم و کنار باغچه به دیوار تکیه زدم بلندی بوته اندازه قد زینب و شهلا بود ان درختچه هر فصل گل میداد انگار برای آن بوته همیشه فصل بهار بود. زینب هر روز با علاقه به درختچه گل رز آب میداد تا بیشتر گل دهد 🍓 🦋 کنار بوته گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم. مادرم به حیاط آمد و گفت کبرا ننه اونجا نایست هواسرده بیاد توی خونه شهلا و شهرام طاقت ناراحتی تو رو ندارن. نمی‌توانستم آرام باشم دلم برای شهلا شهرام می سوخت آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم انگار رفتن من به آشپزخانه عادت همیشگی شده بود کابینت ها از تمیزی برق می زدند. بغض گلویم را گرفت زینب روز قبل تمام کابینت‌ها را اسکاچ و تاید کشیده بود. دستم را به کابینت ها کشیدم و بی اختیار زدم زیر گریه گریه ای از ته وجودم. دیروز به زینب گفتم: زینب مامان خیلی تو تمیز کردن خونه کمکم کردی دو ساله برای عید چیزی نخریدی یه چیزی رو که دوست داری بگو تا برات بخرم به خاطر دل من یه چیزی بخر. هر مادری دلش میخواد دخترش قشنگ بپوشه قشنگ بگرده. مامان تو چی دوست داری؟ زینب گفت مامان به من اجازه بده جمعه اول سال به نماز جمعه برم. گفتم مادر ای کاش مثل همه دخترا کفشی، کیفی، لباسی، میخریدی و به خودت می رسیدی من که با نماز جمعه رفتن تو مخالفتی ندارم هر وقت دلت خواست نمازجمعه برو ولی دل مادرت را هم خوش کن صدای گریه ام بلند شد شهلا و شهرام به آشپزخانه آمدند و خودشان را در بغلم انداختن با این که آن شب به خاطر سال تحویل غذای مفصلی درست کرده بودم قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گاز ماند هیچکدام شام نخوردیم. باید کاری می‌کردم نمی‌توانستیم دست روی دست بگذاریم. به فکرم رسید که به کلانتری بروم اما همیشه توی سرمان کرده بودند که خانواده آبرومند هیچ وقت پایش به کلانتری باز نمی‌شود. ۴ تایی از خانه بیرون زدیم و در کوچه و خیابان های شاهین شهر به دنبال زینب گشتیم شهرام کلاس چهارم دبستان بود جلوی ما می‌ دوید و هر دختر چادری را که میدید فریاد میزد مامان اوناهاش اون دختره زینبه 🍓 خیابان ها خلوت بود شب اول سال نو بود و خانواده‌ها خوش و خرم کنار هم بودند. افرادی کمی در خیابان ها رفت و آمد می‌کردند در تاریکی شب یک دفعه تصور کردم که زینب از دور به طرف ما می آید اما این فقط یک تصور بود یک سراب. دخترم قبل از اذان مغرب لباسهای قدیمی اش را پوشید و روسری سرمه ای رنگش را سرکرد و چادرش را تنگ به صورتش گرفت. همین طور که در خیابان‌های تاریک می رفتیم به مادرم گفتم مامان یادته زینب که یه سالش بود دست کرد توی کاسه و چشم های گوسفند را خورد؟ شهرام با تعجب پرسید زینب چشم گوسفند خورد؟ مادرم رو به شهرام کرد و گفت یادش بخیر جمعه بود من اومده بودم خونه شما. همه ما توی حیاط دور هم نشسته بودیم بابات کله پاچه خریده بود اونم چه کله پاچه خوشمزه ای زینب یک سالش بود توی گهواره خوابیده بود همه پای سفره کله پاچه می‌خوردیم. مامانت چشمای گوسفند رو توی کاسه کوچکی گذاشت تا بخوره من بهش سفارش کرده بودم که چشم گوسفند بخوره چون خیلی خواص داشت. من وسط حرف مادرم پریدم و گفتم کاسه را زیر گهواره زینب گذاشتم برگشتم که چشم‌ها را بردارم ولی کاسه خالی بود. شهرام گفت مامان چشمات چی شده بود زینب اونا رو خورد؟ زینب که خوابیده بود. تازه بچه یه ساله که چشم گوسفند نمیخوره. @samanefin 👆👆👆 📣📣📣دوستان و فوروارد فقط با ذکر نام کانال امکا