🥀 برای حاج قاسم
◾نمیدانم در این دهه، باید کدام روز را به یاد تو بیاراییم
◾روز مسلم را، به خاطر سفیر بودنت؟ یا روز حبیب را به خاطر یار بودنت؟ یا روز قاسم را برای قاسم بودنت؟ یا روز علی اکبر را برای اربا اربا شدنت؟ یا روز عباس را برای علمدار بودنت؟
◾من فقط میدانم ما هنوز برای داغ تو یک دل سیر گریه نکردهایم. ما هنوز مبهوتیم از نبودنت
◾باری، در محرم امسال، در سیل اشک عاشقان، رد تو نیز هویداست
◾امسال وقتی به "علیٰ اصحاب الحسین" میرسیم تو نیز از خاطرمان میگذری. ما را دعا کن جوانمرد!😭😭😭
شادی ارواح امام وتمامی شهدا وشهید حاج قاسم سلیمانی وهمرزمانش ۱۴ صلوات🥀◾🥀◾🥀◾
@bastamisar
🍃جانم فداے دستـــ و بازویَتـــ اباالفضل
🍂قربان زخم چشم و ابرویتـــ ابالفضل
🍃گر من به جاے علقمه بودم ز حسرتـــ
🍂آن لحظه میخشڪیدم از رویتـــ ابالفضل😔
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️
🍃ایثار و وفا خصلتـــ والاے تو بود
🍂ایمان علے نقش به سیماے تو بود
🍃گر لبـــ نزدے به آبـــ دریا عبّـاس
🍂دریاے ادبـــ میان لبـــ هاے تو بود
⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹
🍃افتادے از بلندے و آقا سرتـــ شڪستـــ
🍂دستتـــ بریده شد و بال و پرتـــ شڪستـــ
🍃وقتے عمود آمد و شقُّ القـمر شدے
🍂تیر ڪمان میان دو چشم تَرتـــ نشستـــ😭
#نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل_العباس(ع)
🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج🌷
@bastamisar
روزتاسوعاروزپاك ترين عشق است✨🖤✨
روز وفاداريست✨🖤✨
روز برادريست✨🖤✨
روز درس زندگيست✨🖤✨
روز اموختنیست ✨🖤✨
روز ادب و احترامست✨🖤✨
روز جوانمرديست✨🖤✨
روز سقاى دشت كربلا✨🖤✨
حضرت ابوالفضل عباس(ع) است✨🖤✨
تاسوعا بر شما عزيزان تسليت✨🖤✨
🏴 @bastamisar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پروتکلها فقط برای هیئتهاست و مسافران بیشمار شمال استثنا هستند؟!
🔹تعدادی از اعضای هیأت مذهبی بابلسر در اعتراض به رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی توسط مسافران بیشمار شمال، جلوی فرمانداری تجمع کردند.
دولت لیبرال نوکر غرب ما زیرزیرکی داره نقشه های اربابان غربیش رو اجرا میکنه
کاری میکنه با مسافرتهای مردم کرونا زیادشه بعد محرم آمار رو بالا نشون بده وتوسط رسانه های زنجیره ای نوکردولتی ، پخش کنه که محرم کرونا رو زیاد کرد ...
ولی اونا نمیتونند با فوتشون خورشید رو خاموش کنند...
مطمئنا بازم نقشه ارباباشون ناکام میمونه انشاءالله...🤲
#روضه #منافق #نفوذی #روحانا #کرونا #محرم #هر_خانه_یک_حسینیه #ما_ملت_امام_حسینیم #حاج_قاسم #افول_امریکا #مطالبه_شفافیت_از_مسئولین
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حࢪمحضرتابولفضل😭💔...
#میدونےخیلیدلتنگتم
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | لحظاتی دیده نشده از حضور سرلشکر قاسم سلیمانی در حرم امام حسین علیهالسلام و هیئات عزاداری🖤
#ما_ملت_امام_حسینیم
@bastamisar
🏴 مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان در شب عاشورای حسینی علیهالسلام در حسینیهی امام خمینی(ره) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حال برگزاری است. ۹۹/۶/۸
#عاشورا
🚩 @bastamisar
یه صدقه بدیم
برایِ قلبِ #مولآ..
که تحتِ فشاره..
+صاحب عزایِ ما روحی فداک :)
⌜ @bastamisar
امیدان فردا
#دو_واله_مدافع #قسمت_چهاردهم هوالسبحان مرتضی: ای به چشم، یه تک چرخ زد و منم مثه همیشه یه علی بلند
#دو_واله_مدافع
#قسمت_پانزدهم
هوالسبحان
اینقدر هیجان و استرس بهم وارد شد دستشوییم گرفت.گفتم پاشو بریم توالت فرهنگسرا، راه افتادیم دور حوض بزرگ فرهنگسرا رو پیاده رفتیم.
بوی لجن ته نشین شده کف حوض و خلوتی فضای پارک فضا رو عجیب کرده بود.
صدای قدم هامون می پیچید، اون طرف پارک هم دوتا معتاد نشسته بودن، بنده های خدا تا تیپ ما رو دیدن فکر کردن مامور اومده و خودشونو جمع و جور کردن...
وضو گرفتیم و برگشتیم، داشتم می لرزیدم، اما حاضر بودم امشب از سرما بمیرم اما بفهمم مرتضی از کجا دختره رو پیدا کرده.
داشتم گرمکن ام رو می پوشیدم که بهش گفتم خب تعریف کن.
مرتضی: میشه نگم.
من: نه باید بگی، بیخود می کنی نگی.
مرتضی: باشه دعوا نکن، بخدا خودمم چند ماهه دارم دیوونه میشم، مدتی بود یکی با یه خط ایرانسل مزاحمم می شد...
من: چه مزاحمتی؟
مرتضی: چه می دونم همش پیام می داد شما منو یاد شهدا میندازید، کاش می شد باهاتون حرف بزنم. منم توجه نمی کردم فکر می کردم از بچه های محل یا دانشگاهن می خوان ایستگاهمو بگیرن.
تا اینکه یه روز پیام داد می دونم پنجشنبه ها با آقا محمدهادی می رید بهشت زهرا، میشه ایشون رو امروز نیارید و بیاید سر قبر شهید موسوی ببینمتون.
من: تو هم با نامردیه تمام منو پیچوندی، یعنی خاک بر سر من کنن با این رفیقام.
مرتضی: شلوغش نکن گوش کن دیگه، اصلا نمی خوای نمی گم.
من: یه مشت از گندم هایی که مردم آورده بودن و ریخته بودن رو قبر شهداء برداشتم پرت کردم سمتش گفتم غلط می کنی باید بگی. نگی می رم به مامانت می گم.
مرتضی: اه، تهدید نکن می گم، اونروز رفتم، سه مرتبه تا باقر شهر رفتم و برگشتم، تمام بدنم داشت می لرزید.
اما بالاخره رفتم، وارد فضای بهشت زهرا شدم قلبم داشت از دهنم درمیومد، والاهه (تیکه کلام مرتضی) من فقط می خواستم بدونم این کیه که ایستگاهه منو گرفته.
نزدیک قطعه که شدم از دور دیدم یه خانوم چادری سر مزار شهیده، اومدم برگردم که برگشت سمت من و منو دید.
من: با کمال تعجب داشتم نگاش می کردم.
مرتضی: داداش اونجوری نگاه نکن بخدا من نرفته بودم دختر بازی.
داشتم می گفتم مجبور شدم برم پایین. بخدا پاهام داشت می لرزید ولی مجبور بودم برم جلو.
به نزدیکی دو متری قبر رسیدم بلند سلام داد و منم آب دهنمو قورت دادم و گفتم سلام.
محمد هادی یه دختر محجبه و چادری که اصلا چهره اش معلوم نبود.
تا همین جا رو می تونم برات تعریف کنم چون مابقیش رو راضی نیست.
ادامه دارد...
@Bastamisar