eitaa logo
چادرانه های پاک:)🌿
1.2هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
546 ویدیو
21 فایل
˹﷽˼ سخت‌است‌‌عاشق شوی‌ویارنخواهد! دلتنگ‌'حرم'باشے و'ارباب'نخواهد!(:️ 💔 چادرم امانت مادریست که پهلویش را میان درودیوار شکستند...:)!🥺 کپـــی رمان: حرام و پیگرد قانونی دارد 🚫❌️ لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/6253354049
مشاهده در ایتا
دانلود
🌖 🌖🌖 🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖🌖🌖 ؟ I didn't come here on behalf of the government! The only reason I’m sitting here right now is because of my sister, not that false information! ـ (من از طرف دولت اینجا نیومدم! اگر الان اینجا نشستم، فقط به خاطر خواهرمه، نه اون اطلاعات کذایی!) کلمه‌ی آخر را چنان با حرص تلفظ کردم که نفس‌نفس افتادم. او، با دقت و آرامش به من که در حال انفجار بودم خیره شده بود. آرامشش وصف‌نشدنی بود! Really? You expect me to believe you're just an ordinary merchant who came all the way here just to save your sister? (جداً؟ توقع داری باور کنم یک تاجر معمولی هستی و فقط برای نجات خواهرت تا اینجا اومدی؟) با چشمان ریز شده، محکم گفتم: Do you think trading is my cover job and that, like my sister, I'm a British spy? No, sir! I am really just an ordinary merchant and I don’t work for the government! (شما فکر می‌کنید تجارت، شغل مستعارمه و منم مثل خواهرم جاسوس انگلیس هستم؟ خیر آقا! من واقعاً یک تاجر معمولی‌ام و برای دولت کار نمی‌کنم!) _And this great wealth is all from your own hard work, without any support from elsewhere? (این ثروت عظیم هم حاصل دسترنج خودتون بوده و از جایی هم ساپورت نشدید؟!) قاطع و محکم جواب دادم: My wealth has nothing to do with the government, sir! (ـ ثروت من هیچ ارتباطی با دولت نداره، جناب!) نمی‌دانم در چهره‌ام چه دید که سرش را تکان داد و گفت: When I asked what you brought for the deal, I didn’t mean money. But since you Brits... (وقتی گفتم چی برای معامله آوردی، منظورم پول نبود. اما از اونجایی که شما انگلیسی‌ها...) ادامه دارد... ✍ به قلم: قاتل ماه... 🌚🌙FM