eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
461 دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
18.1هزار ویدیو
148 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam مدیر اصلی @Asmahasani12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 ⃣7⃣ داستان دختر بچه۹ساله(کرونایی)که به دست شهیدمحمدرضاشفیعی شفاگرفت حدودیک سال پیش درسال ۹۹دختربچه ای ازاصفهان که مادرش تقریبا ازدوسال قبل ادمین کانال شهیدمحمدرضاشفیعی بود.. مادراین دخترخانمِ داستان ما وقتی که دخترش ریحانه خانم مریض وتب داربودبه من پیام دادتابراش دعاکنم که ریحانه جان را دکترهم برده بودن و دکتردارو تَجویزمیکنه براش..بعدهم دستورمیده اگرحالش بااین داروهابهترنشدحتما دوباره ببرنش دکتر..چون علائم های ریحانه مشکوک به کرونابود.دقیق یادم نیست یک روز یا دو روزگذشته بودکه شب حدودساعت۱۰شب مادرریحانه پیام دادوگفت ریحانه حالش بدشده وتبش بالارفته وبه خاطراینکه دریکی ازروستاهای شهراصفهان زندگی میکردن ودسترسی به دکترخوب نداشتن میخواست حداقل صبح بشهِ تاریحانه جان راببرن اصفهان پیش یک متخصص خوب..من درجواب مادرریحانه گفتم اگرمیتونی باپاشویه وداروهای قبل تبش راکنترل کنی به قول خودت صبرکنین تاصبح ببرینش پیش دکترمتخصص وگرنه تب بالاخطرناکه حتماهمین امشب ریحانه رابرسونین درمانگاه.. ۱۲شب بودخوابم برده بود خواب دیدم ریحانه جان دربیمارستان تویک اتاق بستری هست وحالش بدبود تب شدیدی داشت که مادرش،، هم کنارتخت ریحانه روصندلی نشسته وسَرَش راکنارتخت ریحانه گذاشته بود وکتاب دعادردست خوابش برده بود دراتاق ریحانه بازشد دیدم شهیدمحمدرضا بایک بطری کوچک آب که به دست داشت وارداتاق شد ویک راست رفت بالاسر ریحانه..ریحانه هنوزبی حال بودوداشت توتب می‌سوخت شهیدمحمدرضادربطری آب رابازکرد وسرریحانه راکمی بلندکرد ودرحدچندقُلوپ به ریحانه آب داد وبالاسرریحانه ایستاد که ریحانه به دودقیقه نکشیدکه چشماشوبازکرد توچهرش دیگه هیچ اثری از حال بدوناله های ضعیف ریحانه نبود شهیدمحمدرضا دستی به سرریحانه کشیدوگفت دخترم غصه نخور دیگه خوب خوب میشی حتی اگردکترهابگن تومریضی بعدهم خداحافظی کردوازاتاق بیرون رفت..وقتی بیدارشدم حدودساعت یک ونیم دو شب بود‌..دیدم مادر ریحانه برام پیام فرستاده که ریحانه تبش قطع شده وفعلااصلاتب نداره گفتم بهت خبربدم........خانم تاخیالت راحت بشه ومنم برم بخوابم هنوزمادر ریحانه آنلاین بود.که من پیامش راخوندم وپرسیدم تب ریحانه تقریباچه ساعتی قطع شد؟آیاخودت متوجه شدی چه ساعتی بود؟گفت حدودنیم ساعت پیش... گفتم خب خداراشکرخیال منم راحت شدحالابریم بخوابیم وچیزی ازخواب دیدنم نگفتم براش نمی‌دونم بعدآفلاین شدن مادرریحانه بود یابعدنمازصبح...به مادر ریحانه پیام دادم ویه جورسربسته بهش گفتم از اینکه حال ریحانه خوب شددیشب وتبش قطع خیلی خیلی خوشحالم ولی میخوام یه چیزی بهت بگم تاازالان خیالت را راحت راحت کنم تانگران نباشی امکان داره تب ریحانه برگشت بزنه ویادرکل حال ریحانه یه باردیگه بدبشه وشماکارتون به دکترودرمانگاه اینابکشه، وحتی شایدبه بستری کردن ریحانه برسه ولی نگران نباش اگربستری هم بشه وهمه دکترهاتائیدکنن ریحانه کرونا داره واقعی،،من بهت قول میدم که حالش حتماحتماخوب میشه وبرمیگرده خونه وقتی مادرریحانه پیامهای من راخونده بود ازآنجایی که ازداستان وخواب های من باخبربودهمیشه..ازمن سؤال کرد نکنه خواب دیدی آره؟؟وچی دیدی؟؟خوابم راکامل براش تعریف نکردم وگفتم مثل همیشه اگربه حرفهام وخوابهام اعتمادداری و متوجه شدی همشون واقعیت داشتن...پس لطفانگران نباش هراتفاقی که بیفته مطمئن باش ریحانه خوب خوب میشه هنوزصبح بودوحال ریحانه همچنان خوب امّانزدیک ظهرمادرش دوباره پیام داد که توروخدا دعاکن ریحانه دوباره حالش بدشده وداره توتب میسوزه داریم میبریمش دکتر درجواب دلداریش دادم وگفتم من بهت صبح گفته بودم که امکان داره ریحانه دوباره حالش بدبشه ولی مطمئن باش که خوب میشه وبرمیگردین خونه گفت.........خانم.توروخدا راستشوبگوخواب دیدی برام بگو.. براش کل خوابم راتعریف کردم خیلی خوشحال شد ولی بازهم بادیدن حال ریحانه جان واینکه یک مادربود نگران هم بود بعدمعاینه ریحانه دکترباعصبانیت میگه این بچه کرونا داره چرا دست دست کردین ودیرآوردینش فوری ببرین واسه آزمایش واِسکَن که بعدانجام آزمایشات واِسکَن جوابش که میاد دکترش میببنه ریحانه کرونا که نداره هیچ بلکه هیچ مشکل خاص دیگه ای هم نداره وحالش هم دراون چندین ساعت خیلی بهترازقبل شده وتبش هم تقریباقطع شده بودخداراشکر دکترهم تعجب کرده بود باحالی که ریحانه جان داشت چطورجواب اِسکَن وآزمایشاتش عالی بودوبدون هیچ مشکلی وحال ریحانه هم به این زودی بهتر شده بود... ❤️