:) #شهیدانه 🌹
حسین میگفت...
اول باید از خود بی بی زینب (س) و ائمه اطهار طلب کنید و دوم اینکه از همه چی این دنیا پدر، مادر، زن و بچه و دارایی هایت دل بکنی.
#شهید_حسین_محرابی
[#جذبــــبہسبکــــحاجقاســـم🕊]
بہحاجے گفتم #دانشجوها را بیاوریم
براے دیدارتــــونو...🍃
➕گفت: فقط بچہ حزب اللهـے ها را نیاورید،
کسانے را هم بیاورید با من حرف بزنند کہ
ما را #قبـــول ندارند...🥀
{وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ
و َيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ... مریم آیه ۱۵ }
ولادت، دست خودمان نیست ولے
چگونه رفتن دست خودمان است.
برای یک نفر وفات و برای دیگری
[ #شهادت ] مینویسند ...
#لحظه_ای_باشهدا😍🕊
عشقهمیناست
تُمیشوی"نیک ترین"بهانه
برایتبِتند
《قلبی》کهمجنونتوست...💔
#شهیدبابڪنورے💖
#خوشتیپآسمانے🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام شهید شما را متحول میکند ؟؟؟😭😔😔😔
#خاطرات_شهید
●۱۵ سالش بود کہ برادرم از آلمان یک دست لباس مارک دار آدیداس برایش فرستاد.
یک بار هم نپوشید
گفتم چرا؟
بی درنـگ جـواب داد:« من #تابلوی_استعمار نمی شوم»
#شهید_علی_اکبر_رکابساز🌷
#کالای_ایرانی
✍گرد و غباری ڪہ بر چھره های نورانے شما نشستہ بود ڪجا..
و گرد و غباری ڪہ اکنون از گناه بر دل ما نشستہ ڪجا...
#شرمنده_ایم_که_فقط_شرمنده_ایم
خاطرات دکتر«محمد ترکمن»،
پزشک اطفال از همنشینی با سردار سلیمانی 😍❤️
دو سال قبل سردار سلیمانی صاحب نوه های دوقلو شدند. نوزادان در بیمارستانی که من یکی از پزشکان اطفالش بودم، زودتر از موعد به دنیا آمدند. نارس بودند و وزن بسیار کمی داشتند. باید مدتی بستری می شدند. این افتخار نصیب من شد که پزشک نوزادان شوم.این چند روز کافی بود برای گذراندن یک ترم فشرده اخلاق در کلاس درس سردار حاج قاسم سلیمانی. راستش تا آن زمان فقط از رشادت سردار و دلاوری های او در جنگ با داعش شنیده بودم، نامش برایم تداعی کننده حس خوب امنیت بود اما دومین چهره نظامی ایران با انسان دوستی و معرفت و تواضعش چهره ای ماندگار را در ذهن من و پرستاران بیمارستان تصویر کرد؛ نمادی از یک انسان واقعی.»
#ادامه_دارد...
بسم الله القاصم الجبارین
خاطرات دکتر«محمد ترکمن»، پزشک اطفال از همنشینی با سردار سلیمانی 😍❤️ دو سال قبل سردار سلیمانی صاحب
انتظار چند ساعته برای بستری
دکتر ترکمن با این جملات برگ هایی از فصل تواضع زندگی سردار را مرور می کند: «نوه های حاج قاسم سلیمانی به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری می شدند اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم. با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود، صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاق ها خالی می شود. با صدای آرام گفتم نوه های سردار سلیمانی در بیمارستان ما هستند و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشان نداریم، وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبود است. اگر موافق باشید بچه ها را در این اتاق ایزوله بستری کنیم. مادر کودک تا اسم سردار سلیمانی را شنید از جا پرید و گفت چرا که نه! سراسیمه خودش را به راهروی اصلی بیمارستان رساند که سردار را ببیند و در حال حرکت گفت: عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران می شود. این کمترین و بی مقدار ترین کار است.»
اتاق را خالی کردیم و به سردار گفتم همین حالا نوزادان را بستری می کنیم. ایشان تا ماجرا را شنید گفت: دست نگه دارید. چرا این کار را کردید؟ یک نوزاد بیمار را از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوه های من را بستری کنید؟ هیچ تفاوتی بین بچه های من و دیگران نیست. لطفا آن نوزاد را به اتاق ایزوله برگردانید. ما هم صبر می کنیم تا اتاق خالی شود، مثل بقیه بیماران!
گفتم: سردار! مادرآن بچه تا شنید می خواهیم نوه های شما را بستری کنند، خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله داشت. اما ایشان گفتند نه آقای دکتر! کاری که گفتم را انجام دهید. بچه را به اتاق برگردانید.
کاری که سردار گفت را انجام دادم. خانواده دومین فرد نظامی کشور سه ساعت در بیمارستان مثل بقیه مردم منتظر ماندند تا اتاق ایزوله خالی شود و این درس بزرگی بود برای من.
البته تماشای این حجم از تواضع و فروتنی به ماجرای بستری ختم نشد. در این چند روزی که نوه های تازه به دنیا آمده سردار در بیمارستان بودند، کلاس درس مرام و معرفت حاج قاسم سلیمانی برقرار بود؛ برای همه ما از پرستاران و پزشکان گرفته تا بهیاران و کمک بهیاران. از لطف خدا ایشان در این چند روز تهران بودند و به بیمارستان رفت و آمد داشتند.»
#ادامه_دارد
دعوت نظافتچی بیمارستان برای ثبت عکس یادگاری
دیدار با سردار قاسم سلیمانی که مردم، تنها با شنیدن نامش احساس امنیت می کردند، برای پرسنل بیمارستان اتفاقی غیر منتظره بود. دکتر ترکمن خاطرات آن روزها را مرور می کند: «روز دوم، سردار برای ملاقات فرزندشان و دیدن دوقلوها به بیمارستان آمدند. نمی دانم مقدمات امنیتی برای حضور ایشان در مکان های عمومی را چطور فراهم می کردند، هر چه که بود سردار ساده و بی تکلف از همان جلوی در بخش وارد شدند. پرستارها خوشحال بودند از دیدن سردار ولی روی اینکه جلو بروند را نداشتند. اما سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی حاج قاسم یخ پرستاران را آب کرد و در چشم بر هم زدنی همه پرستاران بخش دور ایشان حلقه زدند. قرار شد عکس یادگاری بگیریم. دقت نظر سردار برای من خیلی جالب بود. همه پرستاران بخش اطراف ایشان جمع شدند و آماده برای گرفتن عکس، هنوز عکس یادگاری ثبت نشده بود که سردار به انتهای سالن اشاره کردند. یکی از نیروهای خدماتی در حال تِی کشیدن سالن بود، سردار ایشان را صدا کردند و گفتند شما هم درعکس یادگاری ما باشید.»
#ادامه_دارد
بسم الله القاصم الجبارین
دعوت نظافتچی بیمارستان برای ثبت عکس یادگاری دیدار با سردار قاسم سلیمانی که مردم، تنها با شنیدن نامش
سردار خانواده دوست
«از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!»
خاطره آخرین دیدار دکتر ترکمن با سردار شنیدنیست؛ «حال بچه ها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیت های مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوه ها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچه ها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند. آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغ تر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوه ها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر می مانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
روزی من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیه ای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمی دانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درخواست #شهید_مدافع_حرم دزفولی از فیلمسازان انقلابی
جانباز شهید امین منوچهری پور، پس از تحمل مدتها جراحات ناشی از دفاع از حرم پنجشنبه، ۱ اسفند۹۸ به شهادت رسید.😞
#راهت_را_ادامه_میدهیم
﴾﷽﴿
#شهیدانهـ...♥️
موقع اعزامـ حجت یهـ گوشهـ ڪز ڪرده بود رفتهـ بود تو فڪر ، یڪی از مسئولین متوجهـاش شد ،گفت حجت چرا تو فکرۍ اگر نگرانۍ و تردید دارے ، میتونیم اعزامت نکنیمـ اجباری نیست حتی الان که موقع اعزام فرا رسیده، میگفت حجت لبخندی زد وگفت نه بابا دارم به این فکر میکنم که میشه من هم مثل حضࢪت عباس شهید بشم!
رفیق حجت میگفت پس از آن شهادت حماسے و رشادت وار حجت که باعث نجات تعدادے از رزمنده ها هم شد،وقتی بدنش رو برگرداندند دو تا دستاش قطع شده بود... درست مثل حضرت عباس[علیه السلام]
اے جانمـ😍
شهید مدافع حرم حجت اصغرے شربیانۍ🌿
#ࢪاه_شهدا_ادامهـ_دارد...♡
#سردار_مَــن🕊❤️
شہیدسلیمانے :
خطاب بہ خواهࢪان و بࢪادࢪان مجاهدم :
اگࢪ خیمہ جمہوࢪے اسلامے آسیب ببیند
بیت الحࢪام
و قࢪآن
آسیب خواهد دید.
#برگی_از_خاطرات
#نماز_شب
زمانی که دوقلوهای شیرینمان به دنیا آمدند، وقتی حسین آقا از سرکار که به خانه می آمد در امور خانه داری و بچه داری خیلی کمک می کرد.👌
گاهی اوقات از ترس اینکه برای نماز شب هایش از فرط خستگی نتواند بیدار شود کمی صبر می کرد، ساعت به اوقات نیمه شب شرعی که نزدیک می شد #نماز_شبش را می خواند تا ثواب این فریضه را از دست ندهد...☝️
یکی از همکاران حسین آقا(آقای عالیشاه) که از دوستان خانوادگیمان هستند می گفت:
حسین در ماموریت ها برای اینکه نماز شبش را از دست ندهد، پست های سخت را قبول می کرد.❗️
ساعت هایی را برای خودش در نظر می گرفت که هرکسی دوست داشت آن ساعت را به رختخواب گرم و نرمش برود و بخوابد؛
ولی او نمی خواست فرصت هایش را از دست بدهد...
#همسر_شهید_حسین_مشتاقی🌸
#ای_شهیــــد
تو به دیدبانی دلِ ما♥️
مشغولی
★✨★✨★✨★
و #باخبری از ما
خدا کند دلم دلت را #نرنجاند 😔
#شهید_سعید_قارلقی
#سالروز_شهـادت
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
🌷📜خاطرات سردار حاجی زاده📜🌷
🔺مسجد و روستا آسیبی ندید!
✍در جنوب شرق کشور عوامل ضد انقلاب ۱۴ نفر از نیروهای سپاه را به شهادت رسانده بودند و نیروی زمینی سپاه محل اختفای سرکرده این گروهک را رصد کرده بود که دو خانه در فاصله ۷۰ کیلومتری از مرز ایران در یک روستا و کنار مسجد واقع شده بود.
✍موشکهای ما برای برد ۲۵۰ تا ۳۰۰ کیلومتری ساخته شده بود؛ لذا بر اساس تعهدی که داده بودیم، برد موشک را تنظیم و فقط آن دو خانه را منهدم و نفرات آنجا را به درک واصل کردیم و هیچ خسارتی به روستا و مسجد آن وارد نشد.
#خاطرات_سردار_حاجی_زاده
*﷽*
در مکتب شهادت
در محضر شهدا🌷
دفترچه خاطرات📝
#شهیدمحمدعلی_دولت_آبادی
مراسم تشیع و تدفین که تمام شد وهمه رفتند، من مانده بودم سرخاک تا کمی با برادرزاده ام خلوت کنم
اطراف خلوت شده بود و دیگر از آن ازدحام خبری نبود.
پس از آنکه کمی اطراف مزار را تمیز کردم سرخاک نشستم که خانمی مسن با دمپایی ولباسهایی مندرس نظرم را جلب کرد که سرخاک محمد داشت گریه میکرد.
من هر چه به چهره اش نگاه کردم او را نشناختم ، کنار او نشستم وپس از انکه آرام شد از او پرسیدم :خانم شما محمدعلی(شهیددولت آبادی) را از کجا میشناسی؟
گفت : من همیشه در پارک جنب کلانتری 120 سید خندان می نشینم.
محمد هر وقت از آنجا با موتورش رد میشد می ایستاد و از من می پرسید :خاله کسی اذیتت نمیکند؟
چیزی لازم نداری؟ بعد کمکی به من میکرد و کمی با من حرف میزد ومیرفت.
خاله گفتنش خیلی بدلم می نشست. جایی که امثال ما را کسی تحویل نمیگیرد او همیشه با مهربانی با من حرف میزد.
او گفت:از دیروز که عکسش را دیدم وفهمیدم که شهید شده اصلا حال خودم را نمی فهمیدم و انگار دنیا روی سرم خراب شده و امروز اط جلو کلانتری با مردم خودم را به بهشت زهرا رساندم تا در مراسم تدفین او شرکت کنم و کمی در کنار مزارش آرام بگیرم.
#یادعزیزش_باصلوات
🎤 راوی عمه شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا درد ناامنی نکشی قدر امنیت را نمیدانی!
اونایی که با تمسخر هشتگ میزنن "عوضش امنیت داریم" خوب گوش بدند
یک زن ایزدی در عراق از رشادتهای شهید ابومهدی تشکر میکند و میگوید رشادتهای شما باعث شده که من در امنیت فرزند بیاورم و نامش را جمال بگذارم
زنان ایزدی توسط داعش یا به کنیزی گرفته میشدند و یا فروخته میشدند!
#تلنگــــــــر🍃
یه وقتایی که سرگرم
کانال هاهستی
یه لحظه
به یاد کسانی باش که یه روزایی
تو کانالهای جبهه
برای امروز تو جنگیدن و #شهید شدن...
ازکانال #شهدا لفت ندین🌸🍃
#شبتون_شهدایی
ــــــــــــــــــ🕊🌹
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
ماموریت ویژه سردار قاآنی
🔻فرمانده سپاه قدس اینروزها پروندههای مهمی را به سرانجام رسانده است که شاید مهمترین آن که تا این لحظه رسانهای شده، موضوع افغانستان باشد و توافق سیاسی که میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله صورت گرفت، در واقع حاصل زحمات او در این عرصه بوده است.
🔹با این حال سردار قاآنی این روزها برنامه های مهم دیگری هم دارد که شاید اصلیترین آن اجرای ماموریت محوله توسط فرماندهی کل قوا برای بیرون راندن ارتش تروریستی آمریکا از دو کشور عراق و سوریه است. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در راستای انجام این ماموریت مهم و بزرگ، طراحی ویژهای انجام داده که فقط آمریکاییها بخشی از آن را به دلیل برخورد روزانه، میدانند.
🔹سردار قاآنی تلاش دارد تا زیاد وارد حوزه رسانهای نشود و تا زمان به نتیجه رسیدن کارها به دلیل روحیه عملیاتی ویژهای که دارد، در سکوت کامل خبری مسائل را پیش میبرد. در طول هفتههای آینده شما خبرهایی خواهید شنید تا از اراده «جوانمردان» منطقه بیشتر بدانید.
ا.فریاد استغاثه(پناهیان)_00.mp3
1.68M
♨️ فرج امام زمان در اوج نا امیدی
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان