بسم الله القاصم الجبارین
🕊🌸🕊🌸🕊 🕊من مطمئن #هستم چشمی ڪه 🌼 به نگاه #حرام عادت ڪند، 🕊خیلی چیزها را از #دست می دهد 🌼چشم گنهکار
#خاطرات_شهدا🌷
🔰سال 1367 📅بود که #محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد.او در شب🌙 #جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد.وقتی #تقویم را که می بینند درست مصادف است با #شهادت امام هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است
🔰که او عاشق 🦋و دلداده 💓امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر #امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید.
خانواده هادی می گویند : هادی اذیتی برای ما نداشت. آنچه می خواست را #خودش به دست می آورد. از همان کودکی روی پای خودش بود.
🔰مستقل بار آمد و این، در #آینده زندگی او خیلی تأثیر داشت. هادی از اول یک جور دیگری بود. حال و هوا و #خواستههایش مثل جوانان هم سن و سالش نبود. دغدغهمندتر و جهادیتر از جوانان دیگر بود. او ویژگی های خاصی داشت :همیشه دائم الوضو بود.
#مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.
🔰اخلاص او زبانزد #رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. وقتی که #شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: #خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست.هادی #علاقه ی زیادی به #شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت.ودر خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
🔰از خصوصیات بارز هادی کمک #پنهانی به نیازمندان چه در ایران و چه در عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از #شهادتش روشن شد. انرژیاش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود و بیشتر وقتش در مسجد محله و پایگاه در کنار دوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفر #شهدا سید علیرضا مصطفوی و انجام کارهای فرهنگی می گذشت.
🔰 پس از پرواز🕊 ناگهانی #سید علیرضا در تابستان سال 88 هادی آرام و قرار نداشت و بسیار غمگین بود. زیرا نزدیکترین دوست خود را در مسجد 🕌از دست داده بود. سال بعد از عروج آقا سید علیرضا همه ی دوستان را جمع کرد و تلاش نمود تا کتاب خاطرات #سیدعلیرضا مصطفوی چاپ شود. او همه ی کارها را انجام می داد اما می گفت: راضی نیستم اسمی از من به میان آید.
📚کتاب #همسفرشهدا منتشر شد.
🔰هادی بعد از #پایان خدمت، چندین کار مختلف را تجربه کرد و بعد از آن، راهی حوزه علمیه شد.زیرا راهی جز #طلبگی در نجف #پاسخگوی غوغای درون هادی نبود و در نهایت #شهادت چه زیبا او را برگزید. وهادی فدای امام هادی (علیه السلام) شد.
🔰 یکی از #دوستان روحانی برای معرفی هادی ذوالفقاری گفت: وقتی انسانی کارهایش را برای خدا و #پنهانی انجام دهد، خداوند در همین دنیا آن را آشکار می کند.
🔰محمد هادی #ذوالفقاری مصداق همین مطلب است. او گمنام فعالیت کرد و مظلومانه #شهید شد. به همین دلیل است که بعد از شهادت، شما از هادی ذوالفقاری زیاد شنیده اید و بعد از این بیشتر خواهی شنید.💥
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
کفش #زوار امام حسین (ع) را
#واکس میزد
بعد از #شهادتش معلوم شد
"سردار سپاه" است.
#سردار_شهید_هادی_کجباف🌹
نثارروحمطهرهمهشهداصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#حب_حسین_یجمعنا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌾چفیه آقا 💢برادر #شهید ابراز می دارد: وقتی پیکرش را داخل #قبر گذاشتم،از طرف همسر معززش گفتند محمود
#خاطرات_شهدا🌷
🔰نگذار کار #بزرگم را خراب کنند
بارآخری که دراسلامشهردیدمش، نگران بودکه بعد از#شهادتش کسی شماتتی بکند، به ویژه در حق رهبر عزیز انقلاب. می گفت: «می ترسم بعدازما پشت سرآقا حرفی زده شود.» محمودرضا خیلی هوشیار بود.
🔰 فکرهمه جای بعداز #شهادتش را کرده بود. جنس نگرانیشرامی دانستم. نگران این بودکه مثل زمان جنگ،💥 کسانی بگویند جواب خون این جوان هاراچه کسی می دهدوازاین حرفها. نمی دانستم دربرابرحرفش چه باید بگویم. گفتم: «اینطوری فکرنکن. #مطمئن باش چنین اتفاقی نمی افتد.»
🔰وقتی این را گفتم برگشت گفت: «من می خواهم کار بزرگی انجام بدهم. نبایدحرفی زده شودکه ارزش آن را پایین بیاورد.» چیزی #پیدا نکردم درجواب حرفش بگویم. بی اختیارگفتم: «خون شهدای مامثل خون #سیدالشهدا(ع) است. صاحبش خداست. خدانمیگذاردچنین اتفاقی بیفتد.» گفت:به هیچ کس اجازه نده پشت #سرآقاحرف بزند.»
🔰خودش این #طور بود. دیده بودم که وقتی کسی حرف نامربوطی دربارهٔ آقامی زد، اخم هایش می رفت توی هم. اگربابحث می #توانست جواب طرف رابدهد، جواب می داد واگر می دیدطرف به #حرفهایش ادامه می دهد، بلندمی شدومی رفت.
#شهید_محمود_رضا_بیضائی🌷
#به_روایت_احمد_رضابیضائی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
📎💞 🌱عشق های #زمینی همه روزی میروند؛تمام میشوند، 🍃#تنها عشق آسمانی🌫،عشق معبود است که بی فرجام است؛د
#خاطرات_شهدا🌷
🖇 سردار #شهید سید ناصر موسوی نیا (سوری)
نام پدر : سید حسن
📆تاریخ شهادت :۶۴/۱۱/۲۸
محل شهادت: فاو
نام عملیات: (عملیات والفجر۸)
رمز عملیات: یافاطمه الزهرا
📝 فرازی از زندگی #نامه شهید :
شهید سید ناصر سوری سال1337 در خانواده ای مذهبی در #روستای نجفیه چشم به جهان گشود. نامبرده دوران کودکی و نوجوانی را در دامن پاک پدر و مادر خود و #همدوش با آن ها در کار کشاورزی که آن زمان داشتند طی کرد.
🔰این شهید بزرگوار دوران #سربازی خود را در سال 1354 الی 1356 همزمان با آخرین دوره خدمت سربازی در رژیم #منحوس پهلوی در قبل از انقلاب و همچنین اوج مبارزات مردم مبارز ایران در تهران گذراند، چه در طول خدمت سربازی و چه در زمان نوجوانی خود لحظه ای از #مبارزه با رژیم ستم شاهی دست برنداشت.
🔰شهید سوری فرمانده ای #لایق، شجاع و توانمند بود و در زهد و پارسایی زبانزد خاص و عام بود و در امر مبارزه و #عملیات های شبانه🌙 و مبارزه ، طراحی قوی و محکم بود
وی همزمان با آغاز جنگ☄ تحمیلی به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و پس از مدتی به استخدام #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد
🔰و در مدتی که تا زمان #شهادتش که در این ارگان مقدس حضور داشت ، #مسئولیت های مختلف از جمله «مسئول آموزش سپاه و سازماندهی بسیج، مسئول #عملیات سپاه، مسئول گروه و بهترین تیرانداز در غرب، مسئول محور در کردستان، معاون محور غرب کشور گردان های طرح لبیک، فرمانده
🔰 گروهان در عملیات پر فتوح رمضان، فرمانده گروهان غواصان در #عملیات حماسه ساز والفجر8»
و در بیشتر #عملیات مناطق جنگی غرب و جنوب حضور فعال داشتند. وی برای کسب اطلاعات عملیات بعضاً چند روز به گشت و #شناسایی می رفتند .
🔰و عاقبت در 27 بهمن ماه سال 64در عملیات پیروزمندانه #والفجر 8 واقع در منطقه عملیاتی فاو دعوت حق را لبیک گفت و به عنوان دومین شهید یک خانواده متدین و انقلابی به دیار باقی شتافت. برادر #کوچکتر وی شهید سید واسع سوری نیز در سال 1363 در شرق دجله به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود. 🌱
📝بخشی از وصیت نامه شهید:
..... سلام بر تو ای #سرور و سالار شهیدان کربلا ، حسین ابن علی (ع) جان عالم به فدای تو که با اهدای خون خود درس آزادی و آزادگی را به ما آموختی . ......... ای عزیزان هوشیار باشید اگر ما خانه🏚 و کاشانه خود را رها کرده ایم نه بخاطر کسی یا چیزی بوده است فقط و فقط برای رضای خدا و ادای دین خود به اسلام و قرآن و امام زمان (عج) بوده است .......
📝 ای برادران و #خواهران گرامی شما را به خدا قسم می دهم که امام و فقیه #عالیقدر زمان را تنها نگذارید ،دسته دسته نشوید و حق جو و حق پرست باشید.
#شهید_سید_ناصر_موسوی_نیا🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
کفش #زوار امام حسین (ع) را
#واکس میزد
بعد از #شهادتش معلوم شد
"سردار سپاه" است.
#سردار_شهید_هادی_کجباف🌹
نثارروحمطهرهمهشهداصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#حب_حسین_یجمعنا
#اربعین
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
شهید مدافع حرم الیاس چگینی از پاسداران تیپ 82 سپاه #صاحب_الامر(عج) قزوین بود که چهارم آذر 1394📆 در ا
#خاطرات_شهدا🌷
🔰پاییز سال 90 آخرین سری به #سردشت رفت و نزدیک به 16 روز📆آنجا بود. همانجا خواب #شهادتش را دیدم. خیلی استرس داشتم و نگران شدم😰 با وجودی که هر موقع دوست داشتیم، نمی توانستیم تماس بگیریم اما بعد از #نماز صبح تماس گرفتم📞
🔰باهم صحبت کردیم و گفتم که خواب دیدم #شهید_شدی، تعریف کرد که همان صبح عملیاتی داشتند که باید به منطقه ای مین گذاری💣 شده می رفتند اما #عملیات کنسل شد.
🔰برای رفتن به #سوریه با اینکه خانواده مخالف بودند عزمش را جزم کرده بود که هر طور شده برود👣 فقط چند نفری از خانواده هایمان👥 به علاوه خودم #مخالف رفتنش نبودند❌وگرنه مابقی همه مخالفت می کردند.
🔰قرار گذاشته بود اگر #رفتنی شد به کسی نگوید و از فرودگاه🛫 تماس بگیرد و با همه خداحافظی👋 کند. البته من سفارش کردم قبل از رفتن حتما به #مادرش اطلاع دهد چون ایشان حق داشتند👌 که بدانند. رفتنش که جور نشد بارش را بست تا به #زیارت_اربعین برود. سال 94🗓 بود، قرار شد مرخصی بگیرد و به #کربلا برود که خبر دادند کار رفتنش به سوریه درست شده است😍
🔰 #برادرش که از موضوع مطلع شد به همه خانواده اطلاع داد. چند روز قبل از رفتنش🚍 همه خانواده برای دیدنش به منزل آمدند🏘 مادرش گفت فکر خودت را نمی کنی فکر #زنت را بکن که با سن کمش باید دوتا بچه کوچک👶 را نگه دارد، #آقا_الیاس خندید و گفت زن من را نگاه نکنید، #شیرزنی هست.
#شهید_الیاس_چگینی
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🍄به اذعان یکی از #دوستانش، «رضا در سال ۱۳۹۱ به مقّر ما آمده بود تا به #بچهها در انجام مأمو
#خاطرات_شهدا🌷
🔰از آنجایی که #خانواده، او را نذر امام هشتم کرده بودند، «رضا» نام گرفت. #نورسیدهای که در ۲۵/۱۲/۱۳۷۰📅 در «تنکابن»، قدم به کاشانه «قربان و آمنه» نهاد و شادی را برایشان به ارمغان آورد. پدر، پاسدار بود و مادر، امّا گرم خانهداری و #فرزندپروری.
🔰تحصیلات رضا به #مهندسی الکترونیک در دانشگاه آزاد «لاهیجان» ختم میشود. اگرچه دوباره وارد دانشگاه دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته مهندس تکنولوژی به تحصیل #میپرداخت.در بیان تقیدات دینی او، همین بس که از کودکی، قاری و حافظ قرآن📖 و مؤذن مسجد 🕌بود
🔰و در #مجالس عزاداری اهل بیت، مدّاح. بزرگتر که شد، در ادای فرائض واجب و #مستحب، اهتمامی خاص داشت و اغلب اوقات در صفوف نماز جماعت حضور مییافت.خواهرش «زهرا» روایت میکند: همیشه از پدر و مادر قدردانی میکرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آنها را جبران کند. علاوه بر آن، به من و برادرم که از او کوچکتر بودیم، احترام میگذاشت و #هیچوقت ما را به اسم صدا نمیزد، بلکه میگفت: آبجی و داداش.
🔰یک سال قبل از #شهادتش، در برخی از خصوصیات اخلاقی و اعتقادیاش به کمال رسید؛ به گونهای که بتواند برای شهادت آماده شود. او هیچ #وابستگیای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، چند عکس شهید را روی دیوار قرار داده بود؛ اما یک جای خالی کنارش گذاشته بود. به دوستانش میگفت: این، جای عکس من است. او همیشه به من میگفت: حجابت را حفظ کن و در زندگی، حضرت فاطمه را الگوی خودت قرار بده.
🔰یک بار پول💷 عیدش را جمع کرد و برای یکی از #دوستانش در دانشگاه لاهیجان که پدری کارگر داشت، لباس👕 خرید.رضا بعد از پوشیدن جامه بسیجی و انجام فعالیتهای فرهنگی در اینل راستا، به عضویت سپاه چالوس در آمد و به عنوان متصدّی عملیات تکاور، مشغول به خدمت شد. ناگفته نماند که در هنگام شهادت، مسئول نظارت حوزه مقاومت بسیج هچیرود بود. علاوه بر آن، در زمینه فعالیت فرهنگی نیز، فعال بود.
#شهید_رضا_قربانی_میانرودی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌴🍂🌴🍂🌴 🌾محسن به #راحتی من و پسرش را رها کرد ، زیرا خدا عشق💓 اصلی او بود . همه از آن #میزان عشقی که م
#خاطرات_شهدا🌷
🔰بهش گفتم: از این #سیدعلی تون که این قدر سنگش رو به سینه میزنی، برام بگو. راستش آن اوایل تا میدیدمش، مدام به رهبر، بد و #بیراه می گفتم او هم سرش را میانداخت پایین و لام تا کام حرفی نمیزد.
🔰آن روز گفت: #گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسیش! چشم انداخت توی #چشمم و بهم قول داد: اون وقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا.بعد از #شهادتش، خواهرم زنگ زد 📞گفت: داریم میریم دیدار رهبری ، گفتیم تو هم بیای پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمی شد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری.
🔰 عزت از این #بالاتر که بروی دست مجروح💥 رهبر را بگیری و ببوسی😘 و دستت را در دست #سالمش فشار بدهد و بگوید: عاقبت بخیر بشی! همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم عوض شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم.
📚 برگرفته از کتاب سربلند
📝#وصیت_نامه: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقیه رسیدم که امام #خامنهای نائب بر حق امام زمان است.
🔹راوی: دایی همسر شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🍃🌺🍃🌺🍃
🌷چند سالی بود که با محمدحسن #هم_سرویس بودم و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود که همدیگر رو خوب #بشناسیم... طی این مدت از #اخلاقش لذت میبردم.
🌷با اینکه #مجرد بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به #نامحرم رعایت کنه!
🌷رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. 👌ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل #شهادتش؟
🌷گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش...بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد #شهادت رو از خدا بگیره...
🌷شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی با بستگان هم همیشه سرش پایین بود.
🖊به نقل از دوست شهید
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
از ابتدای تشکیل جبهه مقاومت اسلامی، استان #کرمانشاه ۱۵ شهید تقدیم کرده است. شهید ستار عباسی یکی از این ۱۵ نفر است که ۲۵ آبان ماه ۱۳۹۴ در حلب سوریه خلعت شهادت🌷 پوشید.
مینا عباسی همسر شهید که دخترعموی او نیز هست، از #خوابی میگوید که همسرش پیش از غائله تروریستهای تفکیری میبیند و مطمئن میشود در سوریه به شهادت خواهد رسید.
شهید عباسی ابتدا به عراق و سپس به مشهدش در #سوریه اعزام میشود. بیابانهای حلب، کربلای ستار بودند که خاکش تشنه خون❣ او بود.
#خواب_شهید⇓⇓
🔰از اول ازدواجمان ستار میگفت: من در #خارج از مرزهای ایران🇮🇷 شهید میشوم. گویا #نحوه_شهادتش را در خواب دیده بود.
🔰وقتی بحث #داعش پیش آمد برای مبارزه با تکفیریها👹 به عراق رفت. یک سال و نیم به عراق رفت وآمد میکرد. چند بار درخواست داد به سوریه اعزام شود که مخالفت🚫 میکردند.
🔰در خواب دیده بود که محل #شهادتش سوریه است. روزی که پیکرش⚰ به وطن برگشت فرماندهش میگفت: شهید عباسی روز اعزام گفت: #مدیون هستید اگر من را به سوریه نفرستید. من در این اعزام شهید میشوم🕊 به #خانوادهام چیزی نگویید.
#شهید_ستار_عباسی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌷عاشــق آقا اباعبــدالله بود.
مےگفـت: امام حسـین (ع) بدن مطهــرش سـہ روز روےزمیــن بود، من از خــدا مےخواهـم ڪه جنازه ام ســه ماه پیدا نشود!
سه ماه از #شـهادتش می گذشـت که با عـده اے از هـم رزمانـش در گودالے پیـدا شـدند.
بعـد ها یڪ سـرباز عراقے را اسـیر ڪردند ڪه نامه اےاز عبـاس پیشـش بود.
در نامه نوشـته بود: مـادر می خواهند ما را زنده به گور کنند! همان سرباز آنها را زنده به گور کرده و این نامه را برداشته بود....
راوی: #مادرﺷﻬﻴﺪ
🌹بخشی از وصیت شهید:
اين پيام هم به منافقان بدهم که اين بسيجى ها، اين افراد دلير همچون شيشه اند که هر چه شکسته شوند تيزتر مى شوند، حتى شيشه خورده هايشان هم (همان قبرشان) خارى است به چشم شما.
#ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺎﺱ_ﺳﻬﻴﻠﻲ 🌹
شهادت: ٤/١٠/١٣٦٥، ﻛﺮﺑﻼﻱ 4
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#خاطرات_شهید
سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
راوی : #همسر_شهید
ڪهکشـان من ...
راه شیـری نیست !
ڪهکشان من ، چشمان توست ؛
ڪہ مرا بہ آسمـــانها می برد ...
#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_مسلم_خیزاب
#سالروز_ولادت🎈🎂🎊🎉🎂🎈
🌹🍃تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۵۹
🌹🍃تاریخ شهادت :۲۰ مهر ۱۳۹۴
🌹🍃مزار : اصفهان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin