4_6021407014981209434.mp3
8.24M
دوستان را کجا کنی محروم؟
تو که با دشمنان نظر داری ..
بحـارالفـضائـل
دوستان را کجا کنی محروم؟ تو که با دشمنان نظر داری ..
در یکی از زیارتنامه های سیدالشهداء علیهالسلام اینگونه آمده است :
...فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَقُتِلَ مَظلوماً
به درستی که امام حسین علیهالسلام، کریمانه جنگید و مظلومانه کشته شد.
📜مصباح الزّائر ص۳۹۶
📜بحارالانوار ج ١٠١ ص٢٢۵
گوشهای از این «قتالِ کریمانه» در اینجا تفسیر میشود که در مقاتل آمده است:
در آن حال که امام حسین علیهالسلام به لشکریان عمر بن سعد ملعون حملهور شدهبودند و آن حرامیانِ پَست را میکشتند و میانداختند، ناگاه از بغل خود «دستهٔ مرواریدی» را در آوردند و به یکی از لشکریان عمربن سعد دادند و فرمودند:
این مرواریدها رو بگیر و برای دخترت به
ارمغان ببر؛ چون وقتی که از خانهات برای جنگیدن با من بیرون میآمدی، دخترت به تو گفت:
از این سفر برای من ارمغانی بیاور...
📜تذکرة الشهداء ج۲ ص۱۱۹
فَضل بن ابى قُرّه گوید :
از امام صادق عليه السّلام شنيدم که مي فرمودند :
خداوند وحى فرستاد به حضرت ابراهيم علیه السلام كه به زودى فرزندى براى تو متولد خواهد شد !
ابراهيم این را به ساره (همسرش) خبر داد؛ ساره گفت:
من پير زن هستم !
با اين وصف خداوند وحى فرستاد به سوى ابراهيم كه ساره به زودى فرزندى مىآورد و اولادش چهارصد سال گرفتار خواهند بود.
آنگاه حضرت فرمود:
چون گرفتارى بنى اسرائيل به طول انجاميد، چهل صبح رو به درگاه الهى آورده، به گريه و زارى پرداختند. خدا هم بموسى (و برادرش) هارون وحى فرستاد كه (با امداد غيبى) آنها را از شرّ فرعون نجات دهد و صد و هفتاد سال از چهارصد سال گرفتارى آنها را برداشت.
سپس امام ششم سلام اللّه علیه فرمود :
هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ.
همچنين شما هم اگر مثل بنى اسرائيل در درگاه خداوند به گريه و زارى بپردازيد؛ خداوند فرج ما را نزديك خواهد كرد. اما اگر چنين نباشيد، اين سختى تا پايان مدتش خواهد رسيد.
📜تفسير العياشي ج٢ص١۵۴
شباهت حضرت علی اکبر علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله، شهره خاص و عام بود و معروف ترین تعبیری که در تاریخ ثبت و ضبط شده است، جمله معروف سیدالشهدا علیه السلام است در آن زمانی که علی اکبر را روانه میدان ساخت، رو به آسمان کرد و فرمود:
اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَی هَؤُلَاءِالْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَی وَجْهِهِ.
خدایا! تو شاهد باش بر این جماعت؛ جوانی که از همه مردم، خُلقاً، خَلقاً و منطقاً شبیه به رسولت بود، به مبارزه آنان رفت. هر وقت دل ما مشتاق دیدن روی رسولت میشد به او نظر میکردیم.
📜بحارالانوار ج۴۵ص۴٣
نقل کرده اند که:
چون حضرت قاسم بن الحسن سلام الله علیه ضربه بر کمر ازرق شامی ملعون زد، او را به دونیم کرد، حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه که شاهد رزم قاسم بودند، وقتی که این صحنه را مشاهده نمودند، گریهٔ از روی شوق کردند.
📜خزینةالجواهر(نهاوندی) عنوان سوم از باب اول ص۱۵۱
در فراز از یکی از زیارات امیرالمومنین علی علیهالسلام، با تعبیری بسیار لطیف و نغز نسبت به «مقامِ نوکری» اشاره میکند؛ در آنجا که خطاب به اهلبیت علیهمالسلام عرضه میداریم :
...أَشْهَدُ یَا مَوَالِیَّ وَ طُوبَی لِی إِنْ کُنْتُمْ مَوَالِیَّ أَنِّی عَبْدُکُمْ وَ طُوبَی لِی إِنْ قَبِلْتُمُونِی عَبْداً
شهادت میدهم ای سَروران من! و خوشا به حال من که اگر سَروران و «آقا»هایی مثل شما داشتهباشم و من نوکر شما باشم و خوشا به حال من، اگر شما مرا به این مقام نوکری، بپذیرید...
📜بحارالانوار ج٩٧ ص٣۴۶
در فراز یکی از زیاراتی که مرحوم علامه مجلسی در ذیل زیارات مخصوص حضرت ولی عصر علیهالسلام نقل میکند، این چنین به آن حضرت عرضه میداریم :
مَنْ لِی إِلَّا أَنْتَ فِیمَا دِنْتُ وَ اعْتَصَمْتُ بِکَ فِیهِ تَحْرُسُنِی فِیمَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ
یا صاحب الزمان! مگر من جز تو چه کسی را دارم!؟ تو مرا محافظت میکنی از آنچه به واسطه اش به تو تقرّب جستم.
یَا وِقَایَةَ اللَّهِ وَ سِتْرَهُ وَ بَرَکَتَهُ أَغْنِنِی أَدْنِنِی أَدْرِکْنِی صِلْنِی بِکَ وَ لَا تَقْطَعْنِی
ای پناه و آبرو و برکت خداوند!
مرا از عطای دیگران بی نیاز گردان...
مرا به خودت نزدیک کن...
مرا دریاب...
مرا به خودت برسان...
مرا از خودت جدا مکن...
📜بحارالانوار ج٩٩ ص٩١
بحـارالفـضائـل
أَنا وَجَميعُ مَن فَوق التُرابِ
فداءُ ترابِ نَعلِ أَبي تُرابِ
روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمودند :
نور آفتاب جزء کوچکی از نور عرش است و نور عرش یک جزء از هفتاد جزء نور امیرالمؤمنین علی صلوات اللّه علیه است.
📜مبکی العیون(نجفی) ص١٩٩
حذيفة بن يمان گوید :
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه دست امام حسن مجتبى عليه السلام را گرفته بود و مى فرمود :
أيّها النّاس هذا ابن عليّ فاعرفوه، والّذي نفس محمّد بيده إنّه لفي الجنّة، ومحبّه في الجنّة، ومحبّ محبّيه في الجنّة
اى مردم! اين فرزند علىّ بن ابى طالب است، او را بشناسيد، سوگند به آن كسى كه جان محمّد در قبضه قدرت او است، او در بهشت است، دوستان او و دوستان دوستانش نيز در بهشت خواهند بود.
📜مشارق الأنوار ص: ۵۳.
ابن عساکر دمشقی از علمای بزرگ اهل تسنن نقل کرده است:
انصار همواره میگفتند:
إنّا كُنّا لَنَعرِفُ الرَّجُلَ إلَى غَيرِ أبيهِ بِبُغضهِ لِعَليِّ بنِ أَبي طالِب.
ما جماعت انصار، هرگاه بخواهیم حلال زادگی شخصی (اولادمان) را بسنجیم، او را به حبّ و بغض نسبت به علی بن أبی طالب علیهالسلام امتحان میکنیم.
📜 تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲،ص ۲۸٧
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه قَالَ:
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أُخْرِجَتْ أَرِيكَتَانِ مِنَ الْجَنَّةِ فَبُسِطَتَا عَلَى شَفِيرِ جَهَنَّمَ، ثُمَّ يَجِيءُ عَلِيٌّ علیه السلام حَتَّى يَقْعُدَ عَلَيْهِمَا. فَإِذَا قَعَدَ ضَحِكَ وَ إِذَا ضَحِكَ انْقَلَبَتْ جَهَنَّمُ، فَصَارَ عَالِيهَا سَافِلَهَا ثُمَّ يُخْرَجَانِ فَيُوقَفَانِ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَيَقُولَانِ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ! أَ لَا تَرْحَمُنَا؟ أَ لَا تَشْفَعُ لَنَا عِنْدَ رَبِّكَ؟ قَالَ: فَيَضْحَكُ مِنْهُمَا ثُمَّ يَقُومُ فَيَدْخُلُ الْأَرِيكَتَانِ وَ يُعَادَانِ إِلَى مَوْضِعِهِمَا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ: «فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُون».
مولانا سجّاد صلوات الله علیه فرمودند :
روز قیامت، دو تخت زیبا از بهشت آورده می شود و در کنار جهنّم و مشرف به آن نصب می شود. سپس علی علیه السلام می آید و بر آن دو می نشیند. وقتی آن بزرگوار نشست، خنده ای می کند و با خنده اش، جهنّم زیر و رو می شود، به گونه ای که پایین آن به بالای آن می آید و آن دو نفر ( اوّلی و دومی) خارج می شوند و در مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار می گیرند. پس آن دو نفر می گویند: ای امیرالمؤمنین! ای وصیّ رسول خدا! آیا به ما رحم نمی کنی؟ آیا برای ما نزد پروردگارت شفاعت نمی کنی؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام به آن دو می خندد، می ایستد و آن دو تخت بهشتی به جای خود بر می گردد و آن دو نفر نیز به جایگاه خود برگردانده می شوند. و این است فرموده پروردگار که: پس امروز كسانى كه ايمان آورده اند به كافران مى خندند، بر روى تختهاى بهشت به حال دوزخيان مى نگرند كه آيا كافران به پاداش آنچه مى كردند رسیده اند؟
📜تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص756
📜بخشی از خطبه ۱۰۸ امیرالمومنین علی سلام الله و صلوات الله علیه در نهج البلاغه.
فَعِنْدَ ذَلِكَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَرَاكِبَهُ وَ عَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ وَ قَلَّتِ الدَّاعِيَةُ وَ صَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ كُظُومٍ وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ. فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً، وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا [أَكَالًا] وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً.
پس در آن هنگام باطل بر جاى خود استوار شود، و جهل و نادانى بر مركب ها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته، و دعوت كنندگان به حق اندك و بى مشترى خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناكى حمله ور شده، و باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند، و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.
و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد، و باران سیل آسا ببارد، پست فطرتان همه جا را پر مى كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود. با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند، به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند، و اسلام را چون پوستينى واژگونه مى پوشند.
حمید بن مسلم گوید:
رأيت زينب حين إحراق الخيام ـ قد دخلت في وسط النار،وخرجت وهي تسحب إنساناً من وسط لهيب النار
زینب سلام اللّه علیها را دیدم که در زمان آتش کشیدن خیام، وارد شعله های آتش شد و درحالیکه فردی را حمل میکرد از آتش ها خارج شد؛
من گمان کردم که او جنازه ای را برداشته و حمل میکند که سوخته است.
فاقتربتُ لِأَنظُرَ إليه، فإذاً هو زين العابدين علي بن الحسين (سلام اللّه علیه)
پس نزدیک رفتم تا آنرا ببینم و دیدم که آن فرد امام زین العابدین علیه السلام است.
📜الطراز المذهب في أحوال سيدتنا زينب سلام اللّه علیها
بحـارالفـضائـل
برخی اینگونه نقل کردهاند :
و کانَ علیُ بن الحُسینِ أَشبَهَ برسولِ اللّهِ فِی الوَجه
حضرت علی اکبر علیه السلام شبیه ترین مردم در صورت به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
وَ اِذَا رَکبَ وَ حَرّکَ فَرسَه کانَ اَشبَهَ لِعَلیِّ بنِ أَبی طالب
و زمانی که بر مرکب می نشست و اسبش را حرکت میداد، شبیه ترین مردم به امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود.
وَ اذَا تکلّمَ وَ حرَّکَ بِیدِه کانَ اَشبهَ الناسِ بِالحَسَن.
و زمانی که صحبت میکرد و دستانش را تکان میداد، شبیه ترین مردم به امام حسن مجتبی علیه السلام بود.
📜بحرالمصائب ج۴ص٢٩٢
📜تحفة الذاکرین(خطی)
ﻣﻘﺪﺍﺩ گوید:
ﻣﻮﻟﺎﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ. ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﺮﺩﻡ و ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﺧﻮﺩ ﻧﻬﺎﺩ. ﺳﭙﺲ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻇﻬﺮ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺸﻴﺮﺵ ﺧﻮﻥ ﻣﻰ ﭼﻜﻴﺪ.
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ! ﻛﺠﺎ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺑﺮﺩﻳﺪ؟
مولا علی علیهالسلام ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﻴﻦ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﻭ ﺩﺭﮔﻴﺮﻯ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩﻡ.
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ! ﺍﻣﻮﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺃﻧَﺎ ﺣُﺠّﺔُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻋَﻠَﻰ ﺧَﻠﻘِﻪ ﻣِﻦ ﺃَﻫﻞِ ﺳَﻤﺎﻭﺍﺗِﻪِ ﻭ ﺃَﺭﺿِﻪِ، ﻭَ ﻣﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﺴَّﻤﺎﺀ ﻣَﻠَﻚُ ﻳَﺨﻄﻮ ﻗﺪَﻣﺎً ﻋَﻦ ﻗﺪَﻡ ﺇﻟّﺎ ﺑِﺈﺫﻧﻲ، ﻭَ ﻓِﻲَّ ﻳَﺮﺗﺎﺏُ ﺍﻟﻤُﺒﻄﻠﻮﻥ.
ﻣﻦ ﺣﺠّﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻢ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻦ، ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻪ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ.
📜ﻣﺸﺎﺭﻕ اﻧﻮﺍﺭالیقین ص ۲۱۸
📜القطره ج ۱ ص ۲۵۷
بحـارالفـضائـل
در سال ۶۰ هجري قمري يوم الترويه روز هشتم ماه ذي الحجة، حضرت اباالفضل العبّاس عليه السلام با اذن امام حسین عليه السلام بر فراز بام كعبه رفت و خطبهای نوراني و سرشار از معارف را با صوت علوي قرائت نمود که در فرازی از آن خطبه چنین فرمود:
وَ لَوْلا حِكَمُ اللهِ الْجَلِيَّةِ وَ اَسْرارُهُ الْعَلِيَّةِ وَ اخْتِبارُهُ الْبَريَّهُ، لَطارَ الْبَيْتُ اِلَيْهِ قَبْلَ اَنْ يَمْشي لَدَيْهِ،
اگر حكمت الهي آشكار نمي شد و اسرار بلند مرتبه خداوند هويدا نمي گشت و اين كعبه براي امتحان مردم نبود، هر آينه قبل از آنكه امام به طواف بيايد، كعبه به سوي امام حسین علیه السلام پرواز ميكرد و دور سر او میگردید.
قَدْ اسْتَلَمَ النَّاسُ الحَجَرَ وَ الْحَجَرُ يَسْتَلِمُ يَدَيْهِ
به تحقيق مردم استلام حجرالاسود ميكنند (دست خود را به حجر ميكِشند و حجر را ميبوسد) ولي حجرالاسود دست امام را ميبوسد و استلام مينمايد.
📜مناقب سادة الکرام، سیدعین العارفین هندی، نسخه خطی (به نقل از کتاب خطیب کعبه)
ابن عساکر دمشقی از علمای اهل تسنن نقل کرده است:
انصار همواره میگفتند:
إنّا كُنّا لَنَعرِفُ الرَّجُلَ إلَى غَيرِ أبيهِ بِبُغضهِ لِعَليِّ بنِ أَبي طالِب.
ما جماعت انصار، هرگاه بخواهیم حلال زادگی شخصی (اولادمان) را بسنجیم، او را به حبّ و بغض نسبت به علی بن أبی طالب علیهالسلام امتحان میکنیم.
📜تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲،ص ۲۸٧
ابو حنیفه خدمت امام صادق علیهالسلام رسید و مسائلى را پرسید از جمله سؤالهایش این بود که گفت: فدایت شوم امر به معروف چیست؟
حضرت فرمودند:
«الْمَعْرُوفُ یَا أَبَا حَنِیفَةَ! الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ السَّمَاء،ِ الْمَعْرُوفُ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ ذَلِکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ»
«ای ابوحنیفه! معروف چیزى است که معروف در آسمان باشد و معروف در زمین و آن امیرالمومنین على بن ابى طالب علیهالسلام است»
پرسید: فدایت شوم پس منکر چیست؟!
حضرت فرمودند:
«اللَّذَانِ ظَلَمَاهُ حَقَّهُ وَ ابْتَزَّاهُ
أَمْرَهُ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَی کَتِفِهِ»
«آن دو نفرى که به او ستم روا داشتند و مقامش را غصب نمودند و مردم را علیه او شوریدند»
📜 بحارالانوار ج ۱۰ ص ۲۰۸
امّ سلمه گوید:
فَلَمَّا ذَکَرْنَا خَدِیجَةَ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَ قٰالَ
روزی به مناسبتی نام خدیجه کبری علیهاالسلام را در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بردیم، آن حضرت گریان شد و فرمود:
خَدِیجَةُ؟! وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ؟ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا
«خدیجه!؟ دیگر کجا مثل خدیجه پیدا میشود!؟ خدیجه در آن زمان که مردم مرا تکذیب میکردند، مرا تصدیق کرد و ثروت خود را در راه پیشرفت دین خدا بذل کرد.
خدا به من دستور داد خدیجه را بشارت دهم که در بهشت صاحب قصری از زمرد خواهد شد که هیچ رنج و زحمتی در آن نیست.
📜بحارالانوار، ج ۴٣، ص ١٣١.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
وَ لْیَکُونَنَّ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَکَ یَا عَلِیُّ یَشْنَأُهُمُ النَّاسُ وَ لَوْ أَحَبُّوهُمْ کَانَ خَیْراً لَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ
یا علی! در آخرالزمان عدّهای ولایت تو را میپذیرند که مردم به خاطر ولایت تو، از ایشان نفرت دارند و اگر مردم آنان را دوست میداشتند، برای آن مردم نیز، بهتر بود، اگر میدانستند.
یُؤْثِرُونَکَ وَ وُلْدَکَ عَلَی الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ وَ عَلَی عَشَائِرِهِمْ وَ الْقَرَابَاتِ
آنان تو و فرزندان تو را بر پدران، مادران، برادران، خواهران، عشیرهها و خویشاوندهایشان مقدّم میدارند.
صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَفْضَلَ الصَّلَوَاتِ أُولَئِکَ یُحْشَرُونَ تَحْتَ لِوَاءِ الْحَمْدِ یَتَجَاوَزُ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ یَرْفَعُ دَرَجَاتِهِمْ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ
صلوات خدا بر آنان باد، بهترین صلواتها. آنان زیر بیرق «حمد» محشور میشوند، خداوند از بدیهای ایشان درگذرد و به سبب کارهایشان، درجات آنان را رفعت خواهد بخشید.
📜الغیبة، شیخ طوسی، ص۹۸
📜المناقب،ابنشهرآشوب، ج۱ ص۲۰۸
بحـارالفـضائـل
از ائمه اطهار علیهمالسلام نقل شده است که فرمودند:
تُکَرِّرُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ فِی الشَّهْرِ کُلِّهِ وَ کَیْفَ أَمْکَنَکَ وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِیدِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ الصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ
در شب بیست و سوم ماه رمضان در حالت ایستاده و نشسته و در هر حال و در تمام ماه و هر طور که میتوانی و هر وقت که در طول عمرت این ماه بر تو فرا رسید، این دعا را تکرار کن و بعد از بزرگداشت خدای تعالی و صلوات بر پیامبر و خاندان او علیهم السلام بگو:
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا
📜الکافی ج ۴، ص ۱۶۲
حذيفة بن يمان گوید:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم كه دست امام حسن مجتبى عليه السلام را گرفته بود و مى فرمود:
أيّها النّاسُ هٰذا ابنُ عليّ فَاْعرِفوُه، َوالّذي نَفسُ محمّدٍ بيَدهِ إنّه لَفِي الجَنّة، و مُحبّهُ فِي الجَنّة، وَ مُحبُّ مُحبّيهِ فِي الجَنّة
اى مردم! اين فرزند علىّ بن ابى طالب علیهالسلام است، او را بشناسيد، سوگند به آن كسى كه جان محمّد در قبضه قدرت او است، او در بهشت است، دوستان او و دوستان دوستانش نيز در بهشت خواهند بود.
📜مشارق أنوارالیقین، ص ۵۳
4_5861774019870592790.mp3
21.69M
السلام علیک یا بقیة الله الاعظم روحی لک الفداء
🔶خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
📜سورهبقرهآیة ۲۰۷
🔹حضرتصادق علیه السّلام می فرمایند:
یکی از محبان اهل بیت سلامالله در روز قيامت محشور میشود در حالی مدیون از دنیا رفته است و صدا میزند آیا کسی هست مرا یاری کند؟
در این هنگام ، امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه خطاب به طلب کاران میفرمایند؛
چه چیزی به شما بدهم تا او را ببخشید ؟
آنها می گویند ثواب یکی از نَفَس های ليلة المبیت شما را می خواهیم . راوی در ذيل این روایت می گوید :
اگر در فردای قیامت فقط ثواب یک نَفَس علی صلواتاللهعلیه را در شب هجرت را بین شیعیان تقسیم کنند همه بخشیده می شوند و گنهکاری در قیامت باقی نمی ماند.
📜تفسیرامام حسنعسگریعلیهالسلام،ص ۱۳۲
🔹قالَ سیدنا مُحَمَّد بْنِ عَلِيّ صلوات الله علیه :
بِنَا يُقِيلُ اللَّهُ عَثْرَتَكُمْ وَ بِنَا يَغْفِرُ اللَّهُ ذُنُوبَكُمْ وَ بِنَا يَقْضِي اللَّهُ دُيُونَكُمْ وَ بِنَا يَفُكُّ اللَّهُ وَثَاقَ الذُّلِّ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ بِنَا يَخْتِمُ وَ [بِنَا] يَفْتَحُ لَا بِكُمْ وَ نَحْنُ كَهْفُكُمْ كَأَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ نَحْنُ سَفِينَتُكُمْ كَسَفِينَةِ نُوحٍ وَ نَحْنُ بَابُ حِطَّتِكُمْ كَبَابِ حِطَّةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
🔹حضرت آقا امام جواد صلوات الله علیه :
خدای متعال، عیبهای شما را به واسطه ما از بین می برد و به خاطر ما بندهای ذلت و خواری را از گردن شما می گشاید و به واسطه ما، گناهان شما را می آمرزد و به خاطر ما می گشاید و به خاطر ما می بندد؛ نه به خاطر شما!
و ما پناهگاه شما هستیم، چون پناهگاه اصحاب کهف و ما کشتی نجات شما می باشیم، همانند کشتی نوح علیه السلام، و ما ورودی امن (دروازه آمرزش، باب حطه) شما هستیم همانند باب حطه بنی اسرائیل.
📜بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج23، ص: 218
📜تفسير فرات الكوفي، ص: 348
📜سعد السعود، ص: 108