عن النبی (الیه التسلیم) قال:لمّا عرج بی إلی السّماء فوصل إلی مشامّی فی قاب قوسین عطر لم أشمّ قطّ بعد إلی أن وضع علیّ (جل صراطه) أقدامه علی کتفی فأدرکت و استشممت ذلک العطر من قدم علیّ (جل صراطه) .
رسول خدا (الیه التسلیم) فرمودند در معراج که رسیدم به قاب قوسین به مشامم بوئی رسید دیگر هیچ وقت آن بو را حس نکردم تا وقتی که امیرالمؤمنین علی (جل صراطه) قدم هایش را بر کتف من گذاشت آن بو را از دو قدم امیرالمؤمنین علی (جل صراطه) استشمام کردم.
📚طوالع الانوار جلد ۲ صفحه ۲۷۹
عبد العظيم حسنى علیه الرحمه میگوید:
بر سرورم امام جواد علیه السلام وارد شدم و مىخواستم از ايشان بپرسم كه: آيا قائم عليه السلام همان مهدى است يا فرد ديگرى است؟ پيش از آن كه بپرسم، به من فرمودند: ...برترين عمل شيعيان ما، انتظار فرج است.
حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ اَلْقَائِمِ أَ هُوَ اَلْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي... ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ.
📚کمال الدين، ج ۲، ص ۳۷۷
📚کفاية الأثر، ص ۲۸۰
📚عوالم العلوم، ج ۲۳، ص ۲۶۸
یا علی مدد
امشب شب شهادت مولانا پیشوا و امام رب العالمین حضرت جوادالائمه جل مقامه عرض تسلیت به ساحت مقدس مولا صاحب الزمان ذکره العظیم و خانم مادر سادات حضرت صدیقه طاهره جل جلالها
تسلی قلب محزون این دو بزرگوار بفرمایید یا علی
مقتل الجواد
گویا خبر سایبان شدنِ کبوترها بر بدن مطهر إمام جواد علیهالسلام، به گوش معتصم ملعون رسید و ترسید که این واقعه، اگر به گوش مردم برسد، بر علیه او شود؛ لذا به مأموران خود دستور داد به خانه امام جواد علیهالسلام بروند؛
وَ قَد أمَرَهم اللّعینُ بِأنْ یَرمُوا جَسدَهُ مِن أعلَی السطحِ إلی الأرضِ
▪️و به آنها دستور داد که بر بام خانه روند و جسد مطهر امام علیهالسلام را از پشت بام بر روی زمین بیاندازند.
و لمّا وَقعَ جَسدُهُ عَلَی الأرضِ وَقعَ عَلَی جَبینِهِ فَکُسِرَ
▪️وقتی که جنازه مطهر امام علیهالسلام را از بالای پشت بام به زمین انداختند، با صورت به روی زمین افتاد و پیشانی آن حضرت شکست.
📚انوار الشهاده، ص۴۱۵
📚العبرة الساکتة، ج۲ ص۵۳۰
📚ناعی الطفّ، ص۵۶۸
به سند معتبر مرویست که :روزی حضرت محمد مصطفى و شاه اوليا على مرتضى و فاطمه زهرا و خدیجه کبری جل مقامهم و سلمان و اباذر نشسته بودند، ناله ی پیغمبر بلند شد. اباذر عرض کرد : یا رسول الله! پدر و مادرم فدای تو باد! سبب ناله ی شما از چه چیز است؟
حضرت فرمودند : یا اباذر در این وقت عقوبت محشر و عقوبت قیامت بخواطرم آمد که من در بهشت باشم در ریاض جنان تجري تحتها الانهار متنعم اما امتان من در صحرای محشر معطل باشند.
اباذر عرض کرد : یا محمد تو میدانی که من تاج رضا از سرکنده ام و سر رضا به محراب اطاعت نهاده ام فردای قیامت یک دانگ از گناه امت تو را به گردن می گیرم تا ایشان در رفاهیت باشند.
حضرت پیغمبر الیه التسلیم خشنود گردید بعد از آن روی مبارک به سلمان کرد فرمود : ای سلمان فردای قیامت تو با امتان من چه خواهی کرد ؟
عرض کرد : یا رسول الله! من از لفظ گهر بار تو رقم السلمان منا اهل البيت بر سر زده ام، من هم یک دانگ از گناهان امت تو را به گردن می گیرم.
بعد از آن روی مبارك با امیر المومنین جل ذاته کرد فرمود : یا علی! تو با امتان من چه خواهی کرد؟
امیر جل شفاعته عرض کرد : یا رسول الله در فردای قیامت تاج ید اللهی بر سر دارم و قائمه ی عرش الهی را به بازوی حیدری می گیرم و نمی گذارم از امتان تو احدی را که در دوزخ بیفتد و هر گاه یکی از امتان تو در دوزخ بیفتند من خود را به آتش می اندازم و ایشان را نجات می دهم.
پیغمبر الیه التسلیم خوشحال گردید روی به خدیجه کبری جل مقامها کرده فرمود : فردای قیامت تو با امتان من چه خواهی کرد؟
عرض کرد : تامل دارم در خلوت عرضه خواهم کرد.
حضرت فرمودند : نور دیده فاطمه! تو با ایشان چه خواهی کرد؟
عرض کرد : ای پدر بزرگوار! در فردای قیامت به صورتی قدم به محشر گزارم که هیچ دیده ای تاب دیدن آن نداشته باشد اول گوهر دندان تو را به دست می گیرم دویم عمامه پرخون علی جل ذاته را بر سر می گذارم سیم درّاعه ی زهر آلود حسن جل فضائله را بر کتف راست چهارم پیراهن پاره پاره فرزندم حسین جل جلاله را بر دوش چپ می افکنم و به پای میزان امت گناه میایم و اعمال ایشان را می سنجم اگر گناه ایشان زیاد تر باشد، درّ دندان تو را می گذارم اگر برابر نباشد عمامه غرقه به خون مرتضى على جل ذاته را می گذارم اگر برابر نشود، قنداقه ی محسن خود ذکره العظیم را بر روی آن می گذارم اگر برابر نشود پهلوی شکسته ی خود را بر روی آن می گذارم تا برابر شود. سخن فاطمه جل جلالها چون به اینجا رسید پیغمبر گریست و روی خود را به خدیجه جل مقامها نمود و فرمود نوبت توست.
عرض کرد : من در خلوت به تو می گویم؛ وارد خلوت شد و گیسوان گشوده و بروی دست گرفت عرض کرد : پروردگارا مرا ام المومنين می نامند چگونه مادر در بهشت باشد و اولاد او در دوزخ بسوزد و سر خود را به سجده گذارد و می گریست که جبرئیل نازل شد عرض کرد : یا رسول الله! حق تعالی سلامت می رساند و می فرماید که این حبیب من غصه مخور که در روز قیامت آنقدر امت تو را به تو ببخشم که تو رازی بشوی.و لسوف يعطيك ربك فترضی يارسول الله! خدیجه جل مقامها را خشنود کن. حضرت پیغمبر الیه التسلیم آمدند و خدیجه جل مقامها را خبر دادند.
📚مقتل خطی بحر البکاء(مهجور اصفهانی)۲۹۸
عنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ،قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(جل امره)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذٰاباً صَعَداً ،قَالَ:مَنْ أَعْرَضَ عَنْ عَلِيٍّ(جل ذاته)يَسْلُكْهُ الْعَذَابَ الصَّعَدَ،وَ هُوَ أَشَدُّ الْعَذَابِ.
جابر جعفی گوید: از مولا حضرت امام محمد باقر جل امره درباره این آیه پرسیدم:﴿ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً ﴾ - سوره مبارکه جن آیه ۱۷ - فرمود: هر کس از علی جل ذاته روی گرداند، او را به عذابی «صعد» میکشاند و عذاب صعد، شدیدترین عذاب است.
📚البرهان في تفسير القرآن، جلد۵، صفحه۵۱۱
🔰وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ ، عَنِ اَلْحَسَنِ ، عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ وَ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ أَبِي سَلَمَةَ اَلسَّرَّاجِ وَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ ، قَالُوا جَمِيعاً: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) فَقَالَ: إِنَّ عِنْدَنَا خَزَائِنَ اَلْأَرْضِ وَ مَفَاتِيحَهَا، وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أَقُولَ بِإِحْدَى رِجْلَيَّ أَخْرِجِي مَا فِيكِ مِنَ اَللُّجَيْنِ وَ اَلْعِقْيَانِ . قَالَ: فَقَالَ بِإِحْدَى رِجْلَيْهِ ، فَخَطَّهَا فِي اَلْأَرْضِ خَطّاً، فَانْفَجَرَتِ اَلْأَرْضُ، ثُمَّ قَالَ بِيَدِهِ، فَأَخْرَجَ سَبِيكَةَ ذَهَبٍ قَدْرَ شِبْرٍ، فَتَنَاوَلَهَا، ثُمَّ قَالَ: اُنْظُرُوا فِي اَلْأَرْضِ. فَإِذَا سَبَائِكُ كَثِيرَةٌ، بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ تَتَلَأْلَأُ. فَقَالَ بَعْضُنَا: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أُعْطِيتُمْ مَا أُعْطِيتُمْ وَ شِيعَتُكُمْ مُحْتَاجُونَ؟! فَقَالَ: إِنَّ اَللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) سَيَجْمَعُ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةَ، وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتِ اَلنَّعِيمِ ، وَ يُدْخِلُ عَدُوَّنَا اَلْجَحِيمَ .
💠يونس بن ظبيان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج و حسين بن ثوير بن ابى فاخته نزد امام صادق عليه السلام بودند، حضرت فرمود: خزانههاى زمين و كليدهايش نزد ماست، اگر من بخواهم با يك پايم به زمين اشاره كنم و بگويم هر چه طلا دارى بيرون بيار بيرون می آورد. آنگاه با يك پاي مبارک به زمین اشاره كرد و روى زمين خطى كشيد. زمين شكافته شد، سپس با دست اشاره كرد و شمس طلائى به اندازه يك وجب بيرون آورد و فرمود خوب بنگريد، چون نگاه كرديم، شمس هاى طلایی بسيارى روى هم ديديم كه مي درخشيدند، يكى از ما به حضرت عرض كرد : فدایتان شوم، بشما چه چيزها عطا شده؟ در صورتى كه شيعيانتان محتاجند؟!! فرمود: همانا خدا دنيا و آخرت را براى ما و شيعيان ما جمع كند و آنها را به بهشت پر نعمت درآورد، و دشمن ما را به دوزخ برد.
📚الکافي ج ۱، ص ۴۷۴
📚دلائل الإمامة، ص ۲۸۸
أَقُولُ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ سُلَيْمَانَ مِنْ كِتَابِ الْمِعْرَاجِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّدُوقِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ عَنْ أَبِي مُعَاوِيَةَ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ صلوات الله علیهم قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صلی اللّه علیه وآله لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ فَبَلَغْتُ السَّمَاءَ الْخَامِسَةَ نَظَرْتُ إِلَى صُورَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ مَا هَذِهِ الصُّورَةُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ صلوات الله علیه فَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّ بَنِي آدَمَ فِي دُنْيَاهُمْ يَتَمَتَّعُونَ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً بِالنَّظَرِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه حَبِيبِ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صلی اللّه علیه وآله وَ خَلِيفَتِهِ وَ وَصِيِّهِ وَ أَمِينِهِ فَمَتِّعْنَا بِصُورَتِهِ قَدْرَ مَا تَمَتَّعَ أَهْلُ الدُّنْيَا بِهِ فَصَوَّرَ لَهُمْ صُورَتَهُ مِنْ نُورِ قُدْسِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَعَلِيٌّ صلوات الله علیه بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً قَالَ فَأَخْبَرَنِي الْأَعْمَشُ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ صلوات الله علیهم قَالَ فَلَمَّا ضَرَبَهُ اللَّعِينُ ابْنُ مُلْجَمٍ عَلَى رَأْسِهِ صَارَتْ تِلْكَ الضَّرْبَةُ فِي صُورَتِهِ الَّتِي فِي السَّمَاءِ فَالْمَلَائِكَةُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةَ يَلْعَنُونَ قَاتِلَهُ ابْنَ مُلْجَمٍ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صلوات الله علیهم هَبَطَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ حَمَلَتْهُ حَتَّى أَوْقَفَتْهُ مَعَ صُورَةِ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ فَكُلَّمَا هَبَطَتِ الْمَلَائِكَةُ مِنَ السَّمَاوَاتِ مِنْ عُلًا وَ صَعَدَتْ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَمَنْ فَوْقَهَا إِلَى السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ لِزِيَارَةِ صُورَةِ عَلِيٍّ صلوات الله علیه وَ النَّظَرِ إِلَيْهِ وَ إِلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صلوات الله علیهم مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ لَعَنُوا يَزِيدَ وَ ابْنَ زِيَادٍ وَ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صلوات الله علیهم إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ الْأَعْمَشُ قَالَ لِيَ الصَّادِقُ صلوات الله علیه هَذَا مِنْ مَكْنُونِ الْعِلْمِ وَ مَخْزُونِهِ- لَا تُخْرِجْهُ إِلَّا إِلَى أَهْلِهِ.
پیامبر (الیه التسلیم) فرموده اند:در شب معراج چون به آسمان پنجم رسیدم صورت علی بن ابی طالب (جل ذاته) را در آنجا مشاهده کردم. گفتم: ای جبرئیل ؛ این چه صورتی است؟
عرض کرد: یا محمد؛ فرشتگان خواهش کردند که از مشاهده جمال حضرت علی (جل ذاته) بهره ببرند و عرض کردند: خداوندا؛ فرزندان آدم در دنیا هر صبح و شب به مشاهده ی جمال علی (جل ذاته) خلیفه و وصی و امین پیامبر(الیه التسلیم) مشغول هستند، پس ما را نیز به زیارت و دیدن چهره ی ایشان، به مقداری که اهل دنیا به این سعادت دسترسی دارند، بهره مند فرما.
پس حق تعالی صورت آن حضرت را از نور مقدس خود آفرید و صورت علی (جل ذاته) نزد ایشان است که در شب و روز او را زیارت می کنند و هر بامداد از مشاهده ی چهره ایشان متمتع و بهره مند می گردند.
آنگاه امام صادق (جل امره) فرمود: هنگامی که ابن ملجم ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود نقش بست و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت می نمودند، بر ابن ملجم لعنت می فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد.و وقتی امام حسین (جل جلاله) شهید شد ملائکه آمدند و صورت سید الشهداء (جل جلاله) را مقابل صورت امیرالمؤمنین (جل ذاته) قرار دادند و هر موقع ملائکه هبوط می کنند یا از زمین به آسمان صعود می کنند به آسمان پنجم که می رسند برای زیارت امیرالمؤمنین (جل ذاته) و می بیننند سید الشهداء (جل جلاله) غرقه به خون است یزید و ابن زیاد و قاتل سید الشهداء (جل جلاله) را لعن می کنند تا روز قیامت.
اعمش گوید: امام صادق (جل امره) به من فرمودند: این از مکنون علم است جز به اهلش نگو.
📚بحارالأنوار صفحه228/جلد 45
14021118 19_mixdown.mp3
21.44M
جان های ناقابل به فدای ذات مقدس و رأس مطهر شاه عالمین مولانا حسین جل جلاله
💠فضائل الباقر سلام الله علیه
🔷حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْقَاسِمِ عَنْ هِشَامٍ اَلْجَوَالِقِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَيْنَ مَكَّةَ وَ اَلْمَدِينَةِ وَ أَنَا أَسِيرُ عَلَى حِمَارِي وَ هُوَ عَلَى بَغْلَتِهِ إِذْ أَقْبَلَ ذِئْبٌ مِنْ رَأْسِ اَلْجَبَلِ حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فجلس[فَحَبَس عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ]اَلْبَغْلَةَ وَ دَنَا اَلذِّئْبُ حَتَّى وَضَعَ يَدَهُ عَلَى قَرَبُوسِ اَلسَّرْجِ وَ مَدَّ عُنُقَهُ إِلَى أُذُنِهِ وَ أَدْنَى أَبُو جَعْفَرٍ أُذُنَهُ مِنْهُ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ اِمْضِ فَقَدْ فَعَلْتُ فَرَجَعَ مُهَرْوِلاً قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ رَأَيْتُ عَجَباً قَالَ وَ تَدْرِي مَا قُلْتُ قَالَ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ قَالَ لِي يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ زَوْجَتِي فِي ذَلِكَ اَلْجَبَلِ وَ قَدْ تَعَسَّرَ عَلَيْهَا وِلاَدَتُهَا فَادْعُ اَللَّهَ أَنْ يُخَلِّصَهَا وَ لاَ يُسَلِّطَ أَحَداً مِنْ نَسْلِي عَلَى أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِكُمْ قُلْتُ فَقَدْ فَعَلْتُ .
🔶محمد بن مسلم گوید : من در محضر حضرت ابوجعفر الباقر سلام الله علیه بين مكه و مدينه ميرفتم که سوار بر الاغ بودم امام عليه السلام نيز سوار بر قاطر بود ناگهان گرگى از بالاى كوه پائين آمد تا به ایشان رسيد، قاطر را از راه رفتن باز داشت جلو آمد تا دست خود را روى زين گذاشت و گردن خود را بالا برد تا به گوش حضرت نزديك كند .حضرت سر مبارك پائين آورد مدتى به نجوای او گوش ميداد بعد فرمود برو انجام دادم. گرگ(با خوشحالی) جست و خيز کنان رفت، سپس عرض كردم فدايت شوم چه چيز عجيبى ديدم! فرمود فهميدى چه ميگفت؟ عرض كردم خدا و پيامبر و فرزند پیامبر بهتر ميدانند، سپس فرمود : گرگ ميگفت يا ابن رسول الله همسرم در اين كوه است و زايمان بر او دشوار شده از خدا بخواه نجاتش دهد و اینکه از نسل من گرگى به دوستان و شیعیان شما آزار نرساند ، من هم به او گفتم که خواسته ات را اجابت نمودم.
📚بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۳۵۱
📚بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۳۹
📚مدینة المعاجز، ج ۵، ص ۱۵
📚دلائل الإمامة ج ۱، ص ۲۲۳
📚الإختصاص ج ۱، ص ۳۰۰
💠فضائل الباقر سلام الله علیه
🔶عَنْ أَبِي بَصِيرٍ ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ لِرَجُلٍ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ : «كَيْفَ أَبُوكَ؟» فَقَالَ: صَالِحٌ. قَالَ: «قَدْ هَلَكَ أَبُوكَ بَعْدَ مَا خَرَجْتَ حَيْثُ صِرْتَ إِلَى جُرْجَانَ ». ثُمَّ قَالَ لَهُ: «كَيْفَ أَخُوكَ؟» قَالَ: خَلَّفْتُهُ صَالِحاً. قَالَ: «قَتَلَهُ جَارُهُ صَبِيحَةَ يَوْمِ كَذَا، سَاعَةَ كَذَا» فَبَكَى اَلرَّجُلُ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ بِمَا أُصِبْتُ بِهِ. قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «اُسْكُتْ فَقَدْ صَارَا إِلَى اَلْجَنَّةِ، وَ اَلْجَنَّةُ خَيْرٌ لَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ». قَالَ اَلرَّجُلُ: فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي، إِنِّي خَلَّفْتُ اِبْنِي وَ مَعَهُ وَجَعٌ شَدِيدٌ؛ وَ لَمْ تُنْبِئْنِي عَنْهُ قَالَ: «قَدْ بَرِئَ، وَ زَوَّجَهُ عَمُّهُ اِبْنَتَهُ، وَ أَنْتَ تَقْدَمُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ قَدْ وُلِدَ لَهُمَا غُلاَمٌ، وَ اِسْمُهُ (عَلِيٌّ) وَ هُوَ لَنَا شِيعَةٌ، وَ أَمَّا اِبْنُكَ فَلَيْسَ لَنَا شِيعَةً، وَ هُوَ لَنَا عَدُوٌّ، فَلاَ يَغُرَّنَّكَ عِبَادَتُهُ وَ خُشُوعُهُ». فَقَامَ اَلرَّجُلُ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ وَقِيذٌ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، مَنْ هَذَا؟ فَقَالَ: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ ، وَ هُوَ لَنَا شِيعَةٌ».
🔷ابو بصير روايت مىكند كه امام باقر -عليه السّلام- از مردى از اهل خراسان پرسيد : حال پدرت چگونه است؟ گفت: خوب است. حضرت فرمود: بعد از اينكه تو از خراسان به گرگان رفتى، پدرت فوت كرد. بعد پرسيد : حال برادرت چگونه است؟ گفت: وقتى او را ترك كردم، صالح و خوب بود. فرمود: همسايهاش او را در روز فلان و ساعت فلان به قتل رسانده است. آن مرد گريست و گفت انا لله و انا الیه راجعون بر این مصیبتی که بر من وارد شده است، حضرت فرمود : آرام باش، آنها به بهشت رفتند و بهشت بهتر از جايى است كه قبلا بودند. آن مرد گفت : من پسرم را در حالى كه درد شديدى داشت، ترك نمودم و شما از او نپرسيديد. حضرت فرمود: خوب شد. و عمويش دخترش را به ازدواج او در آورد. وقتى كه تو به او برسى، او صاحب پسرى خواهد شد كه نامش على است و از زمره شيعیان ماست ولى پسرت شيعۀ ما نيست بلكه دشمن ماست و حواست باشد کثرت عبادت و ظاهر او تو را فریب ندهد. آن مرد، در حالى كه(بعد این صحبت ها) سنگين(حالش دگرگون شده) بود از نزد آن حضرت، رفت. ابو بصير گويد : پرسيدم : فدایتان شوم اين مرد كه بود؟ فرمود: او مردى از اهل خراسان است كه از شيعیان ماست
📖الثاقب في المناقب ج ۱، ص ۳۸۲
هو فرج الله
ایام مسلمیه شهادت سفیر الحسین حضرت مسلم بن عقیل علیه الرحمه و شهادت مولا و مقتدا حضرت باقرالعلوم جل امره عرض تسلیت به ساحت مقدس آقا بقیة الله الاعظم ذکره العظیم و محبین آل الله جل مقامهم.
وَ عَنْهُمْ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ أَبِي مَسْرُوقٍ النَّهْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جل امره قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَبْدَأُ بِالنَّظَرِ إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ جل جلاله عَشِيَّةَ عَرَفَةَ قَالَ قُلْتُ قَبْلَ نَظَرِهِ لِأَهْلِ الْمَوْقِفِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّ فِي أُولَئِكَ أَوْلَادَ زِنًا- وَ لَيْسَ فِي هَؤُلَاءِ أَوْلَادُ زِنًا.
على بن اسباط، از برخى اصحاب ما از حضرت ابى عبد اللَّه جل امره،آن حضرت فرمودند:خداوند تبارك و تعالى عصر روز عرفه ابتداء به زوار قبر مطهّر حضرت امام حسين جل جلاله نظر مىكند.
راوى مىگويد: محضر مباركش عرض كردم: قبل از نظر نمودن به اهل موقف (حاجىها)؟ حضرت فرمودند: بلى.
عرض كردم: چرا اين طور است؟
حضرت فرمودند: زيرا در بين حاجىها زنازاده وجود داشته ولى در ميان زائرين قبر مطهّر آن حضرت ابدا زنازاده نمىباشد.
📚كامل الزيارات صفحه 170
الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْعَبْدِيُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ جل امره يَقُولُ صِيَامُ يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍ يَعْدِلُ صِيَامَ عُمُرِ الدُّنْيَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْيَا لَكَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِكَ وَ صِيَامُهُ يَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ عَامٍ مِائَةَ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اسْمُهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِي الْأَرْضِ يَوْمُ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَشْهُودِ.
حضرت صادق جل امره میفرمایند:روزه در روز غدیر خم معادل روزه ی تمام عمر دنیاست اگر كسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آنرا روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است و روزه روز غدیر نزد خداوند عز و جل معادل صد حج و صد عمره مقبول است. روز غدير خم عيد بزرگ خداست،خدا پيامبرى مبعوث نكرده، مگر اينكه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان، روز عهد و پيمان و در زمين، روز پيمان محكم و حضور همگانى است.
📚تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) جلد۳/صفحه ۱۴۳
امام هادی سلام الله علیه خطاب به فتح بن یزید جرجانی فرمودند :
إِنَّ اَلْخَالِقَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ...يَا فَتْحُ كَمَا لاَ يُوصَفُ اَلْجَلِيلُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ اَلرَّسُولُ وَ اَلْخَلِيلُ وَ وُلْدُ اَلْبَتُولِ فَكَذَلِكَ لاَ يُوصَفُ اَلْمُؤْمِنُ اَلْمُسَلِّمُ لِأَمْرِنَا
همانا خالق و آفریننده جهان به صفتی وصف نمیشود مگر آن اوصافی که خودش به آن ها خویش را وصف کرده... ای فتح همانطور که خدای تعالی و پیامبر اکرم و فرزندان بتول(حضرت زهرا سلام الله علیها) وصف نشدنی هستند دقیقا همینطور مومنی که به امر ما تسلیم باشد هم وصف نشدنی(و بی نظیر) است
کشف الغمة في معرفة الأئمة، ج ۲، ص ۳۸۶
بحـارالفـضائـل
عنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ، قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ جل ذاته: فَذَكَرَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ ذکره العظیم ، وَاللَّهِ لَيَغِيبَنَ حَتَّى يَقُولَ الْجُهَّالُ: مَا بَقِيَ لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ جل مقامهم مِنْ حَاجَةٍ، ثُمَّ يَطْلُعُ طُلُوعَ الْبَدْرِ فِي وَقْتِ تَمَامِهِ وَالشَّمْسِ فِي وَقْتِ إِشْرَاقِهَا، فَتَقَرُّ عُيُونٌ وَتَعْمَى عُيُونٌ.
سلمان فارسی می گوید: روزی ذکر مهدی ذکره العظیم به میان آمد،امیر المؤمنین جل ذاته فرمودند: به خدا قسم، او آنچنان غیبتی خواهد داشت تا اینکه جاهلین می گویند:دیگر خداوند به آل محمّد جل مقامهم نیازی ندارد!
امّا سپس چون ماه در وقت تمامش و خورشید در هنگام نورافشانیش طلوع خواهد کرد، پس چشمانی به آمدن او روشن و چشمانی کور خواهد شد.
الهداية الكبرى صفحه 361
قَالَ:وَ رَوَی أَنَّهُ جل مقامه دَخَلَ دَارَ الْمُتَوَکِّلِ، فَقَامَ یُصَلِّی فَأَتَاهُ بَعْضُ الْمُخَالِفِینَ فَوَقَفَ بِحِیَالِهِ فَقَالَ لَهُ:إِلَی کَمْ هَذَا الرِّیَاءُ،فَأَسْرَعَ الصَّلاَةَ وَ سَلَّمَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیْهِ فَقَالَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فَسَحَتَکَ اللَّهُ، فَوَقَعَ الرَّجُلُ مَیِّتاً فَصَارَ حَدِیثاً فِی الدَّارِ.
امام هادی جل مقامه چون وارد خانه متوکّل شد،به نماز ایستاد،شخص خبیثی از مخالفین به آن حضرت جسارت کرده و گفت:تا چه مقدار ریا و خودنمایی می کنی؟حضرت نماز را سریع تمام کردند بعد رو کردند به آن مرد فرمود اگر دروغ می گویی خداوند نابودت کند.
همینکه کلام حضرت به پایان رسید مرد بر زمین افتاد،و از دنیا رفت.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات جلد ۴/صفحه۴۴۹