eitaa logo
بحـارالفـضائـل
761 دنبال‌کننده
41 عکس
16 ویدیو
1 فایل
انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
مشاهده در ایتا
دانلود
حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جل امره يَقُولُ لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ جل جلاله فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ (يَعْرُجُ) امام صادق جل امره میفرمایند: نيست پيغمبرى در آسمان‏ها و زمين،مگر اینكه از خداوند متعال درخواست دارد كه به ايشان اذن داده شود، تا حضرت حسين بن على جل جلاله را زيارت كند، پس فوجى از آسمان نازل شده و به زيارت آن جناب رفته و فوجى پس از زيارت به آسمان مى‏روند. کامل الزیارات شریف، باب ۳۸
آیه مباهله، برترین فضیلت امیرالمؤمنین جل ذاته در قرآن کریم قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا جل سلطانه: أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ جل ذاته يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ؟ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا جل سلطانه فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ، قَالَ اللَّهُ جل جلاله: ‏« فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ، فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ، ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ‏» فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ الیه التسلیم و آله الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ جل مقامهما فَكَانَا ابْنَيْهِ، وَ دَعَا فَاطِمَةَ جل جلالها فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ، وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جل ذاته فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ الیه التسلیم وَ أَفْضَلَ، فَوَجَبَ أَنْ لا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ الیه التسلیم بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. روزى مأمون از حضرت رضا جل سلطانه سؤال کرد:بزرگترين فضيلت اميرالمؤمنين جل ذاته که قرآن بر آن دلالت می کند، چیست؟ حضرت رضا جل سلطانه فرمود:این فضيلت امیرالمؤمنین جل ذاته (که می گویی) در آيه مباهله است، آن جا كه خداوند مي فرمايد: «هرکس بعد از آنچه از علم برایت آمده است، با تو مخاصمه کند،بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، زنانمان و زنانتان، خودمان و خودتان را فراخوانیم. سپس مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم» (بر اساس این آیه) رسول خدا الیه التسلیم ، حسن و حسین جل مقامهما را به عنوان پسرانش، فاطمه جل جلالها را به عنوان زنانش،و امیرالمؤمنین جل ذاته را به عنوان نفس خود آورد.از آنجا که هیچ یک از مخلوقات خداوند،بالاتر و برتر از رسول خدا الیه التسلیم نیست، در نتیجه بنابر حکم خداوند عز و جل،کسی برتر از نفس رسول خدا الیه التسلیم نخواهد بود. الفصول المختارة،صفحه۳۸ بحارالأنوار،جلد۴۹،صفحه۱۸۸
💠عطوفة الحسین سلام الله علیه ▪️جَاءَ اَلْقَوْمُ زُهَاءَ أَلْفِ فَارِس ٍ مَعَ اَلْحُرِّ بْنِ يَزِيدَ اَلتَّمِيمِيِّ حَتَّى وَقَفَ هُوَ وَ خَيْلُهُ مُقَابِلَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي حَرِّ اَلظَّهِيرَةِ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُهُ مُعْتَمُّونَ مُتَقَلِّدُو أَسْيَافِهِمْ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِفِتْيَانِهِ اِسْقُوا اَلْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ اَلْمَاءِ وَ رَشِّفُوا اَلْخَيْلَ تَرْشِيفاً فَفَعَلُوا وَ أَقْبَلُوا يَمْلَئُونَ اَلْقِصَاعَ وَ اَلطِّسَاسَ مِنَ اَلْمَاءِ ثُمَّ يُدْنُونَهَا مِنَ اَلْفَرَسِ فَإِذَا عَبَّ فِيهَا ثَلاَثاً أَوْ أَرْبَعاً أَوْ خَمْساً عُزِلَتْ عَنْهُ وَ سَقَوْا آخَرَ حَتَّى سَقَوْهَا كُلَّهَا فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلطَّعَّانِ اَلْمُحَارِبِيُّ كُنْتُ مَعَ اَلْحُرِّ يَوْمَئِذٍ فَجِئْتُ فِي آخِرِ مَنْ جَاءَ مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمَّا رَأَى اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا بِي وَ بِفَرَسِي مِنَ اَلْعَطَشِ قَالَ أَنِخِ اَلرَّاوِيَةَ وَ اَلرَّاوِيَةُ عِنْدِي اَلسِّقَاءُ ثُمَّ قَالَ يَا اِبْنَ أَخِي أَنِخِ اَلْجَمَلَ فَأَنَخْتُهُ فَقَالَ اِشْرَبْ فَجَعَلْتُ كُلَّمَا شَرِبْتُ سَالَ اَلْمَاءُ مِنَ اَلسِّقَاءِ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِخْنِثِ اَلسِّقَاءَ أَيِ اِعْطِفْهُ فَلَمْ أَدْرِ كَيْفَ أَفْعَلُ فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَيْتُ فَرَسِي ▫️حر بن يزيد تميمى با لشكر کوفه که نزديك هزار نفر سوار بودند در راه بودند تا با لشكر خود در گرماى طاقت فرساى نيمه روز در برابر امام حسين عليه السّلام ايستادند و امام حسين عليه السّلام با ياران خود عمامه‌ها بر سر بسته شمشيرها را بگردن آويزان نموده بودند حضرت (كه آثار تشنگى در لشكر حر را نظاره فرمود) به جوانان خود فرمود : اين مردم را آب دهيد و سيرابشان كنيد، و دهان اسبانشان را نيز تر كنيد، پس چنان كردند و پيش آمده كاسه‌ ها و جام ها را از آب پركرده نزديك دهان اسب ها ميبردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن ميخوردند از دهان آن اسب دور ميكردند و اسب ديگرى را آب ميدادند تا همه را باين كيفيت آب دادند، على بن طعان محاربى گويد : من آن روز در لشكر حر بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم، چون امام حسين عليه السّلام تشنگى من و اسبم را ديد فرمود : راويه را بخوابان(راويه بمعناى شتر آبكش و بمعناى مشك آب نيز آمده، على بن طعان) گويد : راويه پيش من بمعناى مشك بود (و مراد حضرت شتر آبكش بود، از اين رو من مقصود او را نفهميدم، امام عليه السّلام كه متوجه شد من نفهميدم) فرمود : اى پسر برادر شتر را بخوابان، من شتر را خواباندم فرمود : بياشام من هر چه ميخواستم بياشامم آب از دهان مشك ميريخت، حسين عليه السّلام فرمود : سر مشك را بپيچان، من ندانستم چه بكنم، پس خود آن جناب برخاست و آن را پيچاند پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم. 📖الإرشاد، مفید، ج ۲، ص ۷۶
💠یحیی أشبهُ الانبیاء بالحسین 🔻 عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَمَا نَزَلَ مَنْزِلاً وَ لاَ اِرْتَحَلَ مِنْهُ إِلاَّ ذَكَرَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا وَ قَتْلَهُ وَ قَالَ يَوْماً وَ مِنْ هَوَانِ اَلدُّنْيَا عَلَى اَللَّهِ أَنَّ رَأْسَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ أُهْدِيَ إِلَى بَغِيٍّ مِنْ بَغَايَا بَنِي إِسْرَائِيلَ . 🔺 امام سجاد علیه السلام فرمود : با پدرم امام حسین علیه السلام چون به کربلا می‌رفتیم در هیچ منزل فرود نمی آمدیم مگر آنکه آن حضرت، یاد حضرت یحیی علیه السلام و کشته شدنش می‌کردند، و روزی فرمودند : از پستی و بی قدری دنیا نزد خدا آن بود که سر یحیی بن زکریا علیهما السلام را به هدیه فرستادند برای بدکاره ای از بنی اسرائیل 📚المناقب ج ۴، ص ۸۵ 📚الإرشاد، ج ۲، ص ۱۳۲ 📚کشف الغمة، ج ۲، ص ۹ 📚بحار الأنوار، ج ۱۴، ص ۱۷۵
💠الحسینُ قتیلُ العبرات... ▪️عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ اَلرَّقِّيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا اِسْتَسْقَى اَلْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ وَ قَدِ اِسْتَعْبَرَ وَ اِغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ثُمَّ قَالَ يَا دَاوُدُ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَ اَلْحُسَيْنِ فَمَا أَنْغَصَ ذِكْرَ اَلْحُسَيْنِ لِلْعَيْشِ إِنِّي مَا شَرِبْتُ مَاءً بَارِداً إِلاَّ وَ ذَكَرْتُ اَلْحُسَيْنَ... ▫️داود بن كثير رقى گويد : خدمت امام صادق سلام الله علیه بودم آب خواستند و چون نوشيد گريست و چشمش غرق اشك شد سپس فرمود اى داود خدا قاتل حسين (عليه السّلام) را لعنت كند چه اندازه ياد حسين زندگى را بر ما تلخ کرده من آب سردى ننوشم جز آنكه ياد حسين سلام الله علیه كنم...(بعد از حسین آب خوش از گلویمان پایین نمیرود) 📖الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۱۴۲
💠حیّ علی تجدید العزء ◾️ أَنَّهُ لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ بَكَتْ فَاطِمَةُ بُكَاءً شَدِيداً وَ قَالَتْ يَا أَبَهْ مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ فِي زَمَانٍ خَالٍ مِنِّي وَ مِنْكِ وَ مِنْ عَلِيٍّ فَاشْتَدَّ بُكَاؤُهَا وَ قَالَتْ يَا أَبَهْ فَمَنْ يَبْكِي عَلَيْهِ وَ مَنْ يَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ اَلْعَزَاءِ لَهُ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِي يَبْكُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَيْتِي وَ رِجَالَهُمْ يَبْكُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَيْتِي وَ يُجَدِّدُونَ اَلْعَزَاءَ جِيلاً بَعْدَ جِيلٍ فِي كُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا كَانَ اَلْقِيَامَةُ تَشْفَعِينَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ وَ كُلُّ مَنْ بَكَى مِنْهُمْ عَلَى مُصَابِ اَلْحُسَيْنِ أَخَذْنَا بِيَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ اَلْجَنَّةَ يَا فَاطِمَةُ كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلاَّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ اَلْحُسَيْنِ فَإِنَّهَا ضٰاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ اَلْجَنَّةِ . ▫️هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت زهرا سلام الله علیها ماجرای شهادت فرزندش حسین سلام الله علیه و آنچه از مصائب بر سر او می آورند را خبر داد، فاطمه سلام الله علیها بسیار گریه کردند و عرضه داشتند : ای پدر این اتفاق در کدام زمان است؟ حضرت فرمود : در زمانی است که نه من هستم نه تو هستی و نه علی هست، که گریه خانوم تشدید شد و عرضه داشت : ای پدر پس چه کسی بر او گریه میکند؟ کی برای او اقامه عزا میکند؟ حضرت فرمود : ای فاطمه همانا زنان امت من بر زنان اهل بیت من گریه میکنند و همینطور مردان امت من بر مردان اهل بیت من گریه میکنند و هر سال نسل به نسل اقامه عزا بر او را تجدید میکنند پس زمانی که روز قیامت برپا شود تو بر زنان آنها شفاعت میکنی و من هم مردان ایشان را شفیع خواهم شد و هر کسی که بر حسین سلام الله علیه گریه کند، ما اهل بیت دست او را گرفته و داخل در بهشت میکنیم و ای فاطمه هر چشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر مصیبت حسین سلام الله علیه گریه کرده باشد و همانا گریه کن او در روز قیامت شاد و مسرور است و به نعمات بهشت بشارت داده میشود. 📝بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۹۲
- - شخصی از محبان می‌گوید: در زمان امام زین العابدین وارد بصره شدم، در ایام محرّم، روزی به سبب تردد بسیاری که کرده بودم تشنه شدم، تحصیل آبی نتوانستم کرد، در این وقت از جناب سید آن حضرت فرمود: هرگاه اول محرّم می‌شود، فرزندم [حضرت حجّت] لباس سیاه می‌پوشد و داخل تعزیت‌خانه‌ها [مجالس روضه] می‌شود، ایشان‌را [عزاداران را] ترغیب می‌کند بر ماتم‌داری و گریه کردن آن حضرت [بر سیدالشهدا] و می‌فرماید: ای شیعیان در تعزیه جدم حسین علیه السلام کوتاهی مکنید! که عن‌قریب[بزودی] انتقام شما را از قاتلان حسین خواهم کشید و بی شما قدم در بهشت نخواهم گذاشت. 📚 بیاض‌ مقتل ‌۳۶۹ کتابخانه‌ملّی، ص۱۳۲
- - فی لوامع الانوار در صفحه هشت حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام فرمودند: ما من شئ الا و له کیل و وزن الا الدموع یعنی از برای هر چیزی ثوابی و اندازه و حدی است مگر اشک چشم که از برای ثواب آن اندازه و حدی نیست چرا که چشم همین که پر از اشک شد، خداوند عالم حرام می‌کند آن را بر آتش جهنم و هرگاه اشک به صورت گریه‌کنندگان جاری شود هرگز بر او ذلت و خاری نمی‌رسد، بدانکه قطره اشک در مصیبت سیدالشهدا فرو می‌نشاند دریاهای آتش هفت طبقه جهنم را.. 📚 مقتل هدية الذاكرين، آقا‌قلعه‌ای ص۲۲
امام زین العابدین میفرماید آن شب اولی که مارا در میان خرابه منزل داده بودند، من خسته و ستوه بودم. بدنم تب داشت، پاهای من مجروح شده، زنجیر ظلم یزید گردن من بیمار را مجروح کرده بود، نتوانستم بخوابم.
امام زین العابدین جل مقامه میفرماید:ان عمتی زینب جل جلالها و عم نوالها کانت تودی صلاتها من قیام الفرایض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی شام و فی بعض المنازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف... لانها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال.. عمه ام زینب جل جلالها و عم نوالها در طول سفر اسارت از کوفه تا شام،پیوسته نمازهای واجب و مستحب خود را انجام می داد و در بعضی از منزل گاه ها می دیدم که وی بر اثر ضعف و گرسنگی،نماز خود را نشسته می خواند،چرا که سهمیه غذای خود را میان کودکان تقسیم می کرد... زينب الكبري الشيخ جعفرالنقدي جلد1صفحه62
- - لما اخبر النَبی(صلی الله علیه و آله) ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسین و ما یجری علیه من المحن بکت فاطمه بکاءً شدیداً و قالت: یا ابه، متی یکون ذلک؟ قال: فی زمان خال منی و منک و من علی. فاشتدّ بکائها و قالت: یا ابه فمن یبکی علیه و من یلتزم باقامة العزاءِ له؟ فقال النبی: یافاطمه، ان النساء امتی یبکین علی نساء اهل بیتی، و رجالهم یبکون علی رجال اهل بیتی، و یجددون العزاء جیلاً بعد جیل فی کل سنة، فاذا کان یوم القیامةتشفعین انت للنساء و انا اشفع للرجال و کلْ من بکی منهم علی مصاب الحسین اخذنا بیده و ادخلناه الجنة. یا فاطمه، کل عین باکیة یوم القیامة، الا عین بکت علی مصائب الحسین فاّنها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة. -------------------- چون رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد حضرت فاطمه سلام الله علیها را از شهادت امام حسین علیه السلام و مصائبی که بر او وارد می‌شود ، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سخت گریست و عرض کرد: ای پدر، این حادثه کی واقع می شود؟ فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو و نه علی (علیهم السلام). حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر شدت گریه بیافزود و بیشتر گریست و عرض کرد: ای پدر: پس چه کسی برای فرزندم گریه می‌کند و مجلس عزا و مصیبت او را برپا می‌کند؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای فاطمه زنان امت من می‌گریند بر زن های اهل بیت من و مردان امت من می‌گریند بر مردان اهل بیت من و عزای فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه ای تازه می‌کنند. پس چون روز قیامت شود تو شفاعت زنان را می‌کنی و من شفیع می‌شوم مردان را، و هر کس بر حسین (علیه السلام) گریسته دست او را می‌گیریم و در بهشت در می‌آوریم. ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین (علیه السلام) گریسته باشد. او خندان و شادمان به نعیم بهشت خواهد بود. 📚 بحور الغمة، لکنهوی، ص٦٧١
- - هر کس در مجلس عزای امام حسین -علیه السّلام- [شرکت کند]، خداوند ذوالجلال ثواب هفتاد حج، هفتاد جهاد، دوازده هزار ختم قرآن به تعزیه داران مرحمت فرماید. ---------------- گریه بر هر درد بی درمان دواست چشم گریان چشمه فیض خداست توبه آدم قبول از گریه شد نوح را راه نجات، از گریه شد 📚 مقتل هدية الذاكرين، آقا‌قلعه‌ای ص۱۲-حاشیه
مقتل العباس ثم عاد إلى مصرع أخيه فسمع العباس علیه السلام بوقع أقدام عند رأسه فظن أنه رجل من الأعداء جاء ليقطع رأسه وكانت عينه اليمنى ذهبت بالسهم واليسرى غطاها الدم والتراب فتوجه نحوه قائلاً : يا هذا بالله عليك أمهلني قليلا حتى يأتي أخي الحسين سلام الله علیه فأودعه ويودعني . فقال له الحسين سلام الله علیه : يا أخي أنا أخوک سپس حضرت اباعبدالله سلام الله علیه به سمت علقمه مقتل برادرش آمد که ناگهان حضرت عباس علیه السلام صدای پا شنید که کسی دارد به او نزدیک میشود و گمان کرد که فردی از دشمنان است و آمده تا سر از بدنش جدا کند و چون چشم راست ایشان تیر خورده بود و چشم چپش با خون و خاک قاطی شده بود توان مشاهده نداشت در این هنگام صدا زد ای کسی که برای قطع سر من آمدی به خدا قسمت میدهم به مقدار کمی مرا مهلت دهی که برادرم حسین سلام الله علیه بیاید و با او وداع کنم که حضرت فرمود : ای برادرم منم برادرت حسین... مصرع الحسين عليه السلام، شيخ الكاشي، 177
- - یکی از نگهبانان آب فرات گفت: «وَ کانَ مِن کَثرَةِ وَفائِهِ أَنَّهُ کُلَّما اُدمِيَ بِسَهمٍ جَعَلَ صَدرَهُ وَکَتِفَهُ وَظَهرَهُ جُنَّةً لِلماءِ لِكَي يَصِلَ الماءَ إلى أخيهِ الحُسَينِ.» «هر گاه عباس با تیری زخمی می شد [و تیری به سویش می آمد]، از روی وفاداری زیادش سینه و کتف و کمرش را برای [مشک] آب سپر می کرد تا آن را به برادرش، حسین، برساند!» 📚 فواکه المتعلمین، قائنی، ص۳۰۶
یا بی دست