eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.4هزار دنبال‌کننده
21 عکس
0 ویدیو
3 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🎵 فایل صوتی قطعه گدای بی‌سروپا، بی‌پناه می‌آید برای این که کنی یک نگاه می‌آید نوای «أین بکائون» به عرش پیچیده برای مادرت آقا! سپاه می‌آید رسیده فصل دَم و شور و نوحه و گریه صدای مادرت از قتلگاه می‌آید برای پیرهنت که به دست گرگ افتاد صدای گریه یوسف ز چاه می‌آید کفن نداری و من هم کفن نمی‌خواهم به نوکر تو لباس سیاه می‌آید شعر دوم در قتله‌گاهت آمدم و سر نداشتی یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی دیدم تو را چه دیدنی، ای پاره دلم حتی لباس کهنه‌ای در بر نداشتی جز روی حنجری که همه بوسه‌اش زدند جایی برای بوسه‌ی خنجر نداشتی؟! زینب بمیرد این همه خونی نبیندت خواهر شود فدای تو یاور نداشتی؟! ته‌مانده‌های پیرهنت هم ربوده شد چیزی برای غارت لشکر نداشتی ای وای سینه‌ی تو پُر از جای پا شده یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی بی‌کس شدی ز پشت سرت نیزه خورده‌ای حق می‌دهم حسین، برادر نداشتی شاعر: آقای [شب اول ۱۴۰۴.۰۴.۰۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج ▫️ Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه سر حسین که در طشتی از شراب افتاد گمان کنم که به جانِ جهان عذاب افتاد سری که از روی نیزه زِ کربلا تا شام هزار مرتبه بر خاک، با شتاب افتاد سری که دامنِ زهرا همیشه مَهدش بود به زیر نعلِ سوارانِ بَد رکاب افتاد تنور و دِیر و سرِ نیزه و کُنون هم طشت چه رنگ‌ها که به رخسارِ آفتاب افتاد به بوسه‌گاهِ نبی چوبِ خیزران می‌خورد به سرزنان به زمین دختِ بوتراب افتاد توان نداشت که گوید مرا بلند کنید دگر برای همیشه ز پا رباب افتاد مُخدّرات زِ بس چنگ می‌زدند به رخ کسی ندید! ولی از همه نقاب افتاد رقیه دید که صَد رشته شد لبِ بابا که نیمه‌شب به خرابه دگر زِ تاب افتاد شاعر: آقای [شهادت امام حسن (ع) ۱۴۰۴.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج ▫️ Biukafi_Matn
🎵 نسخۀ صوتی قطعه سر حسین که در طشتی از شراب افتاد گمان کنم که به جانِ جهان عذاب افتاد سری که از روی نیزه زِ کربلا تا شام هزار مرتبه بر خاک، با شتاب افتاد سری که دامنِ زهرا همیشه مَهدش بود به زیر نعلِ سوارانِ بَد رکاب افتاد تنور و دِیر و سرِ نیزه و کُنون هم طشت چه رنگ‌ها که به رخسارِ آفتاب افتاد به بوسه‌گاهِ نبی چوبِ خیزران می‌خورد به سرزنان به زمین دختِ بوتراب افتاد توان نداشت که گوید مرا بلند کنید دگر برای همیشه ز پا رباب افتاد مُخدّرات زِ بس چنگ می‌زدند به رخ کسی ندید! ولی از همه نقاب افتاد رقیه دید که صَد رشته شد لبِ بابا که نیمه‌شب به خرابه دگر زِ تاب افتاد شاعر: آقای [شب اول شهادت امام حسن (ع) ۱۴۰۴.۰۵.۰۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج ▫️ Biukafi_Matn