📋 #رنگوبویهیئتهاحسینیباشهخوبه
#سبک_شور
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رنگ و بوی هیئتها حسینی باشه خوبه
روضه توی مکتب خمینی باشه
یه عمره توی هیئت تو خادم هستم
اما میدونم اینو هم که لایق نیستم
عاشق اگه "آوینی" و "برونسی" باشه
روراست باید بگم آقا من عاشق نیستم
ولی کاری برات نداره ، راحتم از قفس بکنی
میتونی با یه نیمهنگاه ، زندگیمو عوض بکنی
"آقام آقام آقام یاحسین"
@biukafi_matn
اهل شورِ عاشوراست ، هرکی بامعرفته
میدونه پشت این شور ، یک دریا معرفته
این شور و این سینهزنی حیات دینه
این گریه ضامن بقای این مکتبه
این حرفو با آب طلا باید بنویسید:
این گریهها بالاتر از نماز شبه
ما یه عمره باغم تو ، زنده هستیم و همنفسیم
یه سالو زندگی میکنیم ، به روز اربعین برسیم
"آقام آقام آقام یاحسین"
*شاعر : #رضا_شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋 #اولسناعلیالحق
#سبک_شور / #شور_قتلگاه
* از زبان عمه سادات*
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اَوَلَسْنا عَلَی الحق*، چرا پس راهتو میبندن
اولسنا علی لحق، به زمین خوردنت میخندن
اولسنا علی الحق، چرا اینجور عذابت کردن
اولسنا علی الحق، چرا محروم از آبت کردن
ای بال و پرم واویلا، رفتی از حرم واویلا
بعد از تو ستون خیمه، افتاده سرم واویلا
@Abozar_Biukafi
اولسنا علی الحق، میره پایین و بالا نیزه
اولسنا علی الحق، زدنت بی هوا با نیزه
اولسنا علی الحق، نفسم تند شده واویلا
اولسنا علی الحق، خنجرش کند شده واویلا....
* بهره ای از فرمایش جناب علی اکبر علیه السلام به حضرت سید الشهدا علیه السلام
"آیا ما بر حق نیستیم؟"
شاعر: #مظاهر_کثیری_نژاد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋 #چشموچراغشهداقاسمی
#مدح_حضرت_قاسم_ابن_الحسن (ع)
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای حرمت خانۀ معمور دل
ای شجر عشق تو در طور دل
نَجلِ علی دُرّ یتیمِ حسن
باب همه خلق زمین و زمن
همچو عمو ماه بنیهاشمی
چشم و چراغ شهدا، قاسمی
لیلۀ عاشور در آن شور حال
کرد ز تو عمّ گرامی سؤال
کِی همه دم عاشق ایثار خون
شربت مرگ است بکام تو چون؟
غنچۀ لبهات پر از خنده شد
با سخن مرگ دلت زنده شد
کی تو مرا چون پدر و من پسر
آینۀ مادر و جدّ و پدر
دادن جان گَر به رهِ دلبر است
از عسل ناب مرا خوشتر است
جام اگر جام شهادت بود
مرگ به از روز ولادت بود
بیتو حیاتم همه شرمندگی است
با تو مرا کشته شدن زندگی است
«شعر کامل در این لینک قابل مشاهده است.»
*شاعر : #حاج_غلامرضا_سازگار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋 #ایحرمتخانهمعموردل
#متن_مدح / بخش اول متن
#مدح_حضرت_قاسم_ابن_الحسن (ع)
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای حَرمت خانهی معمور دل
ای شجر شق تو در طور دل
نَجلِ علی، دُرِّ یتیم حسن
باب همه خلق زمین و زَمَن
همچو عمو ماه بنیهاشمی
چشم و چراغ شهدا قاسمی
* قاسم از خیمه که اومد بیرون، عبارت مقتل اینه: " شُقَّةُ القَمَر " یعنی یه ماهپاره اومد به سمت میدون.
امام حسین عمامهرو برداشت، عمامه رو پاره کرد، فرمود اول بیا صورتت رو ببندم؛ عموجون میترسم نظرت بزنن، چشمت کنن.
اینقدر زیبارو بود؛ مثل باباش امام حسن علیهالسلام...
امام حسن وقتی تو مدینه میومد از گذر رد بشه، اگه صورتشو نمیپوشوند، روایت میگه انقدر مردم مات جمال زیباش میشدن راه بند میومد... *
@Abozar_Biukafi
همچو عمو ماه بنیهاشمی
چشم و چراغ شهدا قاسمی
لیلهی عاشور در آن شورِ حال
کرد ز تو عمّ گرامی سؤال
کِی همهدم عاشق ایثارِ خون
شربت مرگاست به کام تو چون؟
* سرِ سفره امام حسن بزرگ شده، خون حضرت تو رگهای این آقازادهست، اهل معرفته؛ شب عاشورا که همه تو خیمه بودن، دل تو دلش نبود؛ نکنه علیاکبر بره من جا بمونم....
(اصلا یکی نشونههای بچه هیئتی اینه که عاشق شهادته...)
مثل جدّش امیرالمؤمنین که تو غزوهی اُحد، پیغمبر دید مولا بههم ریخته، فرمود: علی جان چیشده؟ با یه حسرتی گفت: تو این جنگم من شهید نشدم، من جاموندم....
قاسم هم نوهی همون آقاست، دل تو دلش نیست؛ نکنه قرعه بهنامش نیفته...
@biukafi_matn
' امشب تو رو هم توی این خیمه دعوت کرده، بگو: میشه عاقبت منم ختم به شهادت بشه. میشه منم از جام تو عسل بنوشم آقای من....
تو سِّر الاسرار شهدایی، تو لحظهی آخر سر همه شهدا رو دامن گرفتی...'
گفت: اومدم بالا سرش، تیر خورده بود خیلی خون ازش رفته بود، دیدم بهزور داره خودش رو بهسمت قبله میکشه.
صداشم جوهره نداشت، اما لباشو داشت تکون میداد. گفتم دم آخر این شهید شاید میخواد وصیتی کنه؛ آروم گوشمو بردم کنار لبای مطهر این شهید، دیدم آروم داره میگه: " صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا مظلوم یا اباعبدالله "
آخرش تو بالا سر شهدا میای آقاجان...
امشب شب اوناییه که شهادت میخوان، قاسم باید امضاء کنه، قاسم باید اذنش رو بده.
@Abozar_Biukafi
تا که مولا پرسید شهادت در نگاه تو چه جوریه؛ تا گفت: " اَحلیٰ مِنَ العَسَل " شاید آقا گفت جانم حسن؛ خون همون آقا توی بدن و رگهای توئه. *
غنچهی لبهات پر از خنده شد
با سخن مرگ دلت زنده شد
کِی تو مرا چون پدر و من پسر
آینهی مادر و جدّ پدر
جام اگر جام شهادت بُوَد
مرگ به از روز ولادت بود
بیتو حیاتم همه شرمندگیست
* من این دنیارو بیعموجانم حسین نمیخوام ..*
(تو هم همینو امشب بگو.)
بی تو حیاتم همه شرمندگیست
با تو مرا کشته شدن زندگیست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋 #افتادمازپشتفرس
#متن_روضه / بخش دوم متن
#روضه_حضرت_قاسم_ابن_الحسن (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قاسم با یه پیراهن اومد سمت سیدالشهدا. اینجا روایت میگه تا چشم حضرت به قاسم افتاد اشکای جفتشون جاری شد.
همدیگه رو بغل کردن، شروع کردن به گریه کردن، انقدر گریه کردن...
سیدالشهدا چندجا تو کربلا از حال رفته؛ یکیش همینجا بود....
به هر قیمتی بود اذن میدان گرفت قاسم.
راوی میگه یادمه بند کفشش پاره بود با یه چنین وضعیتی اومد، زره هم اندازهش نمیشد.
وقتی اومد تو میدون، شروع کرد رجز خوندن: " انا قاسم ابن الحسن ابن علی " من نوهی حیدرم...
همون یلی که در جمل به میمنه و میسرهی لشکر میزد، لشکر از هم میپاشید.
اَزرَق شامی گفت: یه نوجوون فرستاده تو میدون. اومد تحقیر کنه، گفت پسر کوچیکم رو میفرستم داغشو رو دل حسین بذاره.
اومد جلو، همینکه رسید، قاسم با اولین ضربه کار رو تموم کرد.
یه آقای بلندبالایی کنار خیمه ایستاده بود داشت به رزم قاسم نگاه میکرد؛ تا ضربه رو زد گفت: جانم حسن؛ خودم شاگرد رزم این آقا بودم...
ازرق دومین پسرش رو هم فرستاد به درک واصل شد؛ سومی، چهارمی... هر چهار تارو قاسم به درک واصل کرد. نوای جانم حسن به خیمهها رسید.
زینب هم ناله میزد جانم، جانم حسن...
خود ازرق تحقیر شد، اومد جلو؛ همین که اومد قاسم با اولین ضربه کار ازرق رو تمومش کرد...
@Abozar_Biukafi
اینا نامرد بودن؛ دیدن نمیتونن تنها تنها، یکییکی جلوش در بیان، دست جمعی اومدن دورش کردن، یه کاری کردن یهو اونجا عطر و بوی فاطمه گرفت...
(چیکار؟)
یکی با نیزه زد به پهلوش، یکی یه ضربه زد به سرش؛ صدای نالهش بلند شد؛
" افتادم از پشت فرس
عمو به فریادم برس"
وقتی صدا زد یا عمّاه، عموشو صدا زد، روایت میگه حضرت سریع خودشو رسوند اما دیگه گرد و غبار شده بود، نتونست قاسم رو پیدا کنه.
وقتی گرد و غبار خوابید، قاسم رو بغل کرد، گفت عموجان برا من سخته صدام زدی نتونستم کاری برات بکنم...
آخه یه جای دیگه هم یکی صدا زد ما یهکم دیر رسیدیم؛
وقتی مادرم بین در و دیوار صدا زد یا ابتاه، وقتی رسیدیم دیدیم محسن ما رو کشتن...
یازهرا......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋 #روضه_حضرت_قاسم_ابن_الحسن (ع)
#متن_روضه / بخش سوم متن
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه نوجوون سیزده ساله مگه چقد قد و بالا داره!؟ با این وضعیت زینب یهو نگاه کرد دید آقا اباعبدالله سر قاسمو رو سینهش گرفته، اما پاهاش رو زمین کشیده میشه...
(اما من با اینجای روضه کار ندارم.)
این که میگن آقا رو ذره ذره و کمکم کشتن یعنی این؛ حسینو دق مرگش کردن، جیگر حسینو آتیش زدن...
بدن قاسم رو آورد تو خیمهی دارالحرب.
(تجسم کن.)
آورد کنار بدن علیاکبر گذاشت، روایت میگه: خودش بین دوتا بدن نشست، یه نگاه میکرد به علیاکبر، هی میگفت: وَلَدیٖ علی....
یه نگاه میکرد به قاسم: یتیم برادرم....
حسین.....
@Abozar_Biukafi
' تو روضه امام حسین داد بزن.
امام صادق(ع) فرمود: " نَفَسُ المَهموم لِظُلمنا تَسبیح " برای امام حسین آه هم بکشی عبادته. '
پای همین روضه بود زینب میزد تو سرش، میگفت تو گریه نکن؛ اینجوری گریه میکنی من پیر میشم حسین. صدات تو خیمهها پیچیده.
آی من بمیرم برات؛ تازه از کنار علیاکبر نجاتت دادم. میترسم کنار قاسم جون بدی حسین...
' حرفم تمام....
چهارشب دیگه عاشوراست، دیگه نباید آروم بگیری، دیگه نمیشه قرار داشت پای این روضه... '
آقاجان، همهی شهدا خوردن زمین رفتی بالاسرشون...
دم آخر جز علیاکبر همه چشم وا کردن تو رو بالا سرشون دیدن.
اما از تو مظلومتر کیه تو عالم...
بمیرم برا اون لحظه که چشم واکردی دیدی سینهت سنگین شده؛
" اَلشِّمرُ جالسٌ علیٰ صَدره "
حسین.....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn
📋#زندهمیشهشورجمل
#سبک_زمینه
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میره به میدون اما ، دل عمو همراشه
میره گل یاسی که آینهی باباشه
زنده میشه شور جمل
شوقش، عزمش میشه مثل
ذکرش احلی من العسل
داغشو الهی که نبینه
داره میوزه بوی مدینه
@Abozar_Biukafi
میاد صدای ناله ، میاد صدای فریاد
چی میمونه از لاله ، میون دستای باد
تیر و تیغ و سنگ و خنجر
تازه شده داغ اکبر
این گل ارباً اربا پرپر
اومده عمو ولی خمیده
قاسم اما دیگه قد کشیده
*شاعر : #یوسف_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال اشعار مداحیهای حاج ابوذر بیوکافی
@biukafi_matn