ما حتی اگه ببازیمم بهتر از برد ایناس ما پول اضافه به کسی نمیدیم ما داور هموطن نمیاریم ما ورزشگاهو نمیخریم ما فقط از تماشاچیای خودمون فیلم نمیگیریم ما تا فوتمون میکنن ننه من غریبم بازی درنمیاریم ما جوان مردانه بازی میکنیم ما مسلمونیم

دنیا گرده میچرخه ... @paradiseparadox

_چنل 𝘔𝘰𝘷𝘪𝘦 𝘭𝘰𝘷𝘦𝘳𝘴 میخواد تقدیمی بده. اگر مایل هستید، این پیام و داخل چنلتون فور کنید تا من از وایبی که از شما و چنلتون میگیرم؛ یک رنگ همراه یک عکس از شخصیت فیلم و سریال، بهتون تقدیم کنم. ایدی چنلتون و اینجا بفرستید. _ ظرفیت تا زمانی که بگم پر شد. _@Nemesiss ‌

𝐒𝐭𝐚𝐫𝐢𝐧𝐠 𝐚𝐭 𝐭𝐡𝐞 𝐜𝐞𝐢𝐥𝐢𝐧𝐠 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐝𝐚𝐫𝐤... 𝐒𝐚𝐦𝐞 𝐨𝐥𝐝 𝐞𝐦𝐩𝐭𝐲 𝐟𝐞𝐞𝐥𝐢𝐧𝐠 𝐢𝐧 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭, '𝐜𝐚𝐮𝐬𝐞 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐜𝐨𝐦𝐞𝐬 𝐬𝐥𝐨𝐰 𝐚𝐧𝐝 𝐢𝐭 𝐠𝐨𝐞𝐬 𝐬𝐨 𝐟𝐚𝐬𝐭. 𝐖𝐞𝐥𝐥 𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐞𝐞 𝐡𝐞𝐫 𝐰𝐡𝐞𝐧 𝐲𝐨𝐮 𝐟𝐚𝐥𝐥 𝐚𝐬𝐥𝐞𝐞𝐩, 𝐛𝐮𝐭 𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐭𝐨 𝐭𝐨𝐮𝐜𝐡 𝐚𝐧𝐝 𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐭𝐨 𝐤𝐞𝐞𝐩..

پارافین آب شده روی میز، کیک خشک شده، خش خش مداد روی کاغذ، کتاب گیاهان درمانی، بوی الکل، شیشه های کدر.

ربکا ویلیام اسمیت هستم، از ستاره‌ی 𝚃𝙾𝙽 𝟼𝟷𝟾 ؛ و مقصودم اینست که تقدیمی‌ای از سر بی مناسبتی تقدیم کنم؛{کی گفته سی تا ش_} پس، شما این پیام رو داخل دیلی/چنلتون فور می کنید و من شخصیتی مثل عکس بالا بر اساس وایبی که از چنل/دیلیتون می گیرم درست می کنم.¹ [یادتون نره اینجا لینک زیباتون رو بفرستید دوستان.] تقدیمی ها دهم فوریه، ساعت 12:00 قرار می گیرن. •°•°•°🎻✨•°•°•° [می تونید هم نقطه ای داخل پیویم² بفرستید و براساس اکانتتون این روند رو انجام بدم.] •°•°•°🎻✨•°•°•° سپاس، 𝚁.𝚂 . ¹ : نادیده نگیرید دیگه... ² : @Dragonflies

𝒀𝒐𝒖 𝒄𝒂𝒏 𝒃𝒆 𝒕𝒉𝒆 𝒉𝒊𝒈𝒉𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕... 𝑷𝒐𝒑𝒆 𝒊𝒔 𝒂 𝒓𝒐𝒄𝒌𝒔𝒕𝒂𝒓... 𝑯𝒐𝒑𝒊𝒏𝒈 𝒐𝒏 𝒂 𝒍𝒂𝒕𝒆 𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕...

Come on...

ایتای خوب

چرا فوروارد نمی شه

ایتای گل

عجیب نیست وقتی که یه کتاب رو چندین بار می‌خونی، می‌بینی که چقدر تغییر کرده! انگار که هر بار که می‌خونی، چیزی بین صفحات باقی می‌مونه. احساسات، افکار، صداها ،بوها. و بعد، وقتی سال‌ها بعد دوباره به کتاب نگاه می‌کنی، خودت رو هم اونجا می‌بینی .کمی جوان‌تر، کمی متفاوت‌. گویی کتاب تورو مثل یه گل خشک بین ورقه‌های قدیمیش حفظ کرده ،عجیب و آشنا.⊹ ָ࣪ 𓂅 ˑ🫧.

تکه های چرمی لباس را بستم و پرسیدم:"همین شکلی؟" ادوارد، سرش را تکان داد و خم شد تا بند چکمه اش را محکم تر کند.نقاب را کشیدم و شمشیر تمرینی-که آن چنان هم برنده نبود- را از آغوش چمن های کنار پایم بیرون کشیدم. "خیل خب نوا، شروع کن." و این صدای جرینگ جرینگ شمشیر ها بود که در میان زوزه باد و تق تق دارکوب جا خوش کرده بود. لحظه ای از گوشه چشمم دارکوبی دیدم با خطی آبی کنار چشمش‌...ادوارد از غفلتم استفاده کرد و با دسته شمشیرش توی مچم زد:" حواست رو سر مبارزه جمع کن." شمشیرم افتاد.آه کشیدم:"یه لحظه فکر کردم پدر اینجاست." چشم های خاکستری‌اش را در حدقه چرخاند. یادم است به ادوارد، وقتی بچه بودم به جای برادر یا همچین چیزی می گفتم صورت اتویی ، و بعد هم از دستش فرار می کردم تا دوباره مرا بیرون در های قلعه نگذارد و دزدکی به دیدن نارسیسا برود. شمشیر را برداشتم که پوزخند زد و شمشیر خودش را کنار گردنم گذاشت:"کیش و مات، پسر کوچولو." کلاهم را برداشتم و موهای قهوه‌ای ام را رها کردم و گفتم:"نه هنوز.." سرم را خم کردم و با سر در شکمش حمله کردم.بر زمین افتاد:"سنجاب احمق!" غلتیدیم که حالا او مشتش را بالا گرفته بود و روی من بود.خندیدم، نه از آن خنده های پلاستیکی و محترمانه، خنده ای که ادی را هم به خنده انداخت. بلند شد و با سرش اشاره زد و گفت:"بلند شو...این دفعه آسون نمی گیرم." با دستم موهایم را شانه زدم و غر زنان گفتم:"این آسون گرفتنت بود اِد؟!"

باز کردن صندوق پستی- زل زدن به عنکبوته- احوال پرسی- بستنش- خبری نبود؟

°•°•°•✨🎻°•°•°• For you! :" °•°•°•✨🎻°•°•°•

°•°•°•✨🎻°•°•°• For you! :" °•°•°•✨🎻°•°•°•

°•°•°•✨🎻°•°•°• For you! :" °•°•°•✨🎻°•°•°•

𝑺𝒐𝒐𝒏 𝒎𝒂𝒚 𝒕𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒍𝒍𝒆𝒓𝒎𝒂𝒏 𝒄𝒐𝒎𝒆; 𝒕𝒐 𝒃𝒓𝒊𝒏𝒈 𝒖𝒔 𝒔𝒖𝒈𝒂𝒓 𝒂𝒏𝒅 𝒕𝒆𝒂 𝒂𝒏𝒅 𝒓𝒖𝒎... 𝑶𝒏𝒆 𝒅𝒂𝒚, 𝒘𝒉𝒆𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒕𝒐𝒏𝒈𝒖𝒊𝒏𝒈 𝒊𝒔 𝒅𝒐𝒏𝒆, 𝒘𝒆'𝒍𝒍 𝒕𝒂𝒌𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒍𝒆𝒂𝒗𝒆 𝒂𝒏𝒅 𝒈𝒐!

خب، کمی درباره این آهنگ{والرمن} توضیح بدم؛ در واقع بازسازی یک آهنگ ملوانی قدیمی هست به نام{Sea shanty}، برمی گرده به سالهای دور، ۱۸۵۰. ملوانان اون زمان ها، باید با نظم و هماهنگی کار می کردن و چی بهتر از آواز ریتمیک برای اینکار؟ خود کلمه والرمن هم اسم یک شرکت تجاری اون زمان بوده، اینکه توی شعر هم می گه Soon may the wallerman come, to bring us sugar and tea and rum.. اشاره به اعتراضشون هم داره، به جای پول بهشون چایی و شکر و آب شنگو_ چیز یعنی خمره می دادن.

وای بعضی وقت ها میخوام آهنگ رو قطع کنم و خطاب به خواننده بگم : من کی اینارو بهت گفتم؟

?

⊹𓈒 ᰍ قهوه خانۀ فروغ 𝅄᮫ | ☕️ ,

°•★ 🎧｡𖦹｡🩰𖦹°𓍢ִ໋͙֒‧🌟₊˚✩彡

برای؛ @RebeccaWilliamSmith_TON618 از طرف؛ @Nemesiss اسم شخصیت؛ Amy March