_و الذی یُمیتُنی ثُمَ یُحین!
و آن کس که مرا میمیراند و سپس زنده میکند؛
شعراء _۸۱
سیدِآبی .
_رگِ گردنش را بوسید... و گویی خدای او را بوسیده است!
-دوستم داری؟
(دستش را به چشمان او کشید)
+به این برکت قسم :)
سیدِآبی .
-دوستم داری؟ (دستش را به چشمان او کشید) +به این برکت قسم :)
+تو یه درختی و من یه دارکوبم
انقدر میبوسمت تا سینت و بشکافم و درست وسط قلبت برا خودم یه خونه بسازم...
توعم نمیتونی مخالفت کنی؛ چون درختا نمیتونن حرف بزنن!
- :))))
-من میترسم یوریک!
+چیزی نیست. خوب میشی. ترس یک سایه ی گنده با یک ستون فقرات کوچیکه. اجازه نمیدم تو رو از من بگیره:)!
_کتاب | به امید دل بستم
هدایت شده از - عقیق سبز.
بنویسید به دیوار دمشق :)
پسر فاطمه برگرد حرم در خطر است💔..
بعد از خوندن این کتاب بیشتر اطرافم دنبال امیدم
دنبال لحظه ای که امید به ناامیدی دل میبنده:)
دنبال اونایی که تو چشماشون خورشید دارن:)
بعد از خوندن این کتاب به امید مبتلا شدم:)
به امیدی که پروانه های آبی دورش پرواز میکنه :)
و این قشنگ ترین ابتلا به بیماریِ امیده:)
من به امید دل بستم:)
چقدر از کلمه ی برادر خوشم میاد
با برادرم میام
پیش برادرمم
دارم میرم دیدن برادرام
اصن وایب خوبی بهم میده این کلمه🥲
الان در تلاش برای خوابوندن مهدیِ دو ساله ایم
نخوابیدنش از صبح یکم بد اخلاق و پرخاشگرش کرده
وقتی مامانش بهش گفت بیا اینجا بخوابیم محکم زدش
خیلی جدی زنداداشم بهش گفت ؛ پسرای خوب مامانشونو نمیزنن
پسرای خوب هیچ کس و نمیزنن ، قرار نیست کسی و بزنیم حتی وقتی خیلی عصبانی هستیم..!
و به نظرم این یه سبک زندگیه
تو وجود تمام بچه ها باید نهادینه بشه این داستان🥲
امروز معلم جغرافیامون گفت تو یکی از کلاساش سی تا دانشآموز هستن که هر سی تاشون باهم دیگه قهرن
و من اینجوری بودم که پس چه انگیزه ای برا مدرسه اومدن دارن ؟
من بعد از دیدن مدیرمون فقط انگیزم اینه که ریحونچه رو میبینم
واقعا اگه ریحانه نبود نمیتونستم برم مدرسه
امروز سیده حنانه برام اسپایدرمن کشید
و من کل ساعت های کلاسی و سر تکتک هم کلاسیهامو خوردم که ببین الستارای اسپایدرمنی مو
و کلی ذوق مرگگگگ شدم
امروز الستارای اسپایدرمنیم قشنگ ترین خوشحالی هفتم بودن:))))