eitaa logo
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
582 دنبال‌کننده
58 عکس
6 ویدیو
1 فایل
❖ انجمن فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع) مجموعه ای‌ است که سعی دارد در عرصه ترویج تاملات فلسفی در عرصه علوم اجتماعی قدم بردارد. ❃ دبیر انجمن/سعید کریم داداشی @saeed_karimdadashi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نظام‌های اجتماعی چگونه شکل می‌گیرند و ریشه اختلاف میان آن‌ها در چیست؟نظام اجتماعی ساختی اعتباری است که برخلاف نظام تکوینی، با اراده و آگاهی انسان پدید می‌آید. 🔹استاد پارسانیا [در کتاب «حدیث پیمانه»] شکل گیری نظامات اجتماعی را بر اساس آرمان‌های مختلف تبیین می‌کنند: «هرکس به تناسب اهداف خویش رفتار اجتماعی‌اش را سازمان می‌بخشد. بنابراین نظام اجتماعی موجود برآیند نیروهای مختلفی است که در پناه آرمان‌های اجتماعی افراد حاصل می‌گردد. نظام مطلوب هر فرد نظامی است که بیشترین آرمان‌های او را تامین کند. و هرکس با نظر به نظام مطلوب خویش، در نظام موجود زندگی می‌کند».[۱] 🔹 بنابر ظاهر سخن ایشان، به دلیل اختلاف در آرمان‌ها و مطلوبیت‌ها، نظام‌های اجتماعی متعدد شکل می‌گیرند. ایشان اختلاف در آرمان‌ها را تابع اختلاف معرفت افراد می‌دانند: «آرمان‌های اجتماعی همواره تابع معرفتی هستند که افراد نسبت به خود و جایگاهشان در هستی دارند. از این رو هرکس به تناسب معرفتی که از خود و هستی دارد، شناخت ویژه‌ای از کمال و نقص خود می‌یابد».[۲] اگر تعدد نظامات اجتماعی به سبب اختلاف در آرمان‌هاست، پس فطرت انسانی چگونه بر وحدت و ثابت بودن آرمان‌ها دلالت می‌کند. 🔹 چنانچه اختلاف نظام‌ها را بر اساس فطرت [که امری ثابت و مشترک بین تمام انسان‌هاست] تبیین کنیم؛ هر آرمان و هدفی، ریشه در فطرت انسان دارد و به تبع آن ثابت است. در نتیجه بایستی نظام اجتماعی واحد باشد. «فطرت» به نوعی از خلقت تعبیر شده و انسان، مفطور به فطرتی است که او را به سوی تکمیل نواقص و رفع حوائجش هدایت نموده و و به آنچه كه نافع براى اوست، و به آنچه كه برايش ضرر دارد ملهم كرده و فرموده: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها».[۳] 🔹انسان بر اساس آیه شریفه "فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها" نوع واحدی است که سود و زیان‌هایش نسبت به بنیه و ساختمانی که از روح و بدن دارد، سود و زیان مشترکی است که در افراد اختلاف پیدا نمی‌کند. این فطرت، انسان را به راه معینی که منتهی به هدف و غایت خاصی می‌شود هدایت می‌کند و به‌هیچ وجه تغییر پذیر نیست؛ به همين جهت دنبال"فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها" اضافه كرد كه" لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ".[۴] 🔹در فطرت همۀ بشر اين است كه كمال مطلق را مى‌خواهد. در فطرت همه هست كه من يك قدرتى داشته باشم و محدود به هیچ حدی نباشد. اگر به کسی بگویند همۀ قدرتِ مُلْك و ملكوت را دارى، اما يك قدرت ديگرى هم هست؛ مى‌خواهى يا نمى‌خواهى، جواب مثبت است. فطرت انسانى مى‌گويد مى‌خواهم. در تمام فطرتها، بدون ‌استثنا، عشق به كمال مطلق وجود دارد؛ كمال مطلق آرزوى انسان است. اين فطرت توحيد است. [۵] 🔹انسان بنابه فطرت خود کمالِ مطلقِ قدرت و آزادی و... را خواهان است؛ اما آن‌ها را در امور محدود می‌جوید و زعم کمال آن‌ها را دارد؛ و همین پندارِ کمالِ امور ناقص و محدود است که موجب اختلاف در آرمان‌های فردی و اجتماعی می‌شود. انسان خیال می‌‌کند کمال فلان چیز است؛ وقتی می‌رسد می‌بیند کم است و بیشتر می‌خواهد؛ انحصار طلب هم هست و «كمال مطلق را مى‌خواهد كه [فقط] خودش داشته باشد».[۶] و همین است که سبب تکثر و اختلاف و نزاع میان افراد و نظام‌های اجتماعی می‌شود. ______________________________ ۱. پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، ص: ۱۳-۱۵ ۲. پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، ص: ۱۹ ۳. ن.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج‏۱۶، ص: ۱۷۹ ۴. ن.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج‏۱۶، ص: ۱۷۹ ۵. ن.ک: خمینی‌، روح الله، صحیفه امام.ج ۱۴،ص ۲۰۵-۲۰۹ ۶. خمینی‌، روح الله، صحیفه امام. ج ۱۴، ص ۲۰۵. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 اسلامی سازی علوم مسئله همه جهان اسلام 💢 دکتر یحیی بوذری نژاد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹 به نظر می‌رسد یکی از دلایلی که مسلمانان جدید را اقتباس کردند حس حقارتی بود که بخاطر شکست نظامی از غربی‌ها برایشان پیش آمد. ما در جهان اسلام با دولتی همچون عثمانی مواجه بودیم که قدمتی 700ساله داشت، شمال آفریقا و غرب جهان اسلام و شرق اروپا در دستانش بود و به حدی خود را نیرومند می‌دانستند که اروپاییان را در سطح شهروند درجه دوم جامعه خود به حساب می‌آورد و حتی حاضر به مبادله تجاری با آنها نبود. شکست با چنین عقبه تاریخی موجب یأس، نوعی سرخوردگی و پدید آمدن حس حقارت می‌شود. 🔹 به تبع این حس حقارت، عده ای از مسلمانان و ایرانی‌ها برای کسب دانش جدید به غرب سفر کردند و اولین مواجهه شان با علوم جدید بواسطه آشنایی با علوم طبیعی بود. 🔹 باید به این نکته توجه کرد که مسئله اسلامی سازی علوم انسانی و رابطه علوم جدید با دین صرفاً خاص کشور ما نیست بلکه در دوره کنونی یکی از مسائل جدی جهان اسلام نیز هست. در همین راستا تلاش‌هایی در مواجهه با علوم جدید در 200سال گذشته صورت گرفته است که نمی‌توان همگی را در ضمن یک شکل و صورت واحد خلاصه کرد. 🔹 یکی از جریاناتی که در مواجهه با جهان جدید پدید آمد جریان روشنفکری دینی بود که مدعی سازگاری نص (کتاب تشریع) با عقل (کتاب تکوین) بود اما چون علم جدید غربی به علوم طبیعی تحویل می‌شد، دنیای جدید مورد نظر غرب، عالم محسوس بود و انسان مورد نظرش هم، حیوان ابزارساز بود، این جریان به دنبال یافتن گفتمانی بود که بواسطهاش هر آنچه علم می‌گفت را اخذ کرده و با ملاک آن، قرآن را تاویل کند و یا قرآن را با دستاوردهای دانش بشری جدید توضیح داده و تبیین کند که این جریانات ادوار مختلفی را طی کردهاند و در عصر اخیر در قالب تجاربی نظیر کارهای مرحوم شریعتی و بازرگان در ایران و طنطاوی و... در مصر ظاهر شد. 🔹 در امتداد این نوع مواجهه که در دوره متاخر شدت بیشتری پیدا کرد، کسانی صرفاً به علوم جدید توجه کرده و در مقام اخذ آن‌ها بودند که می‌توان این گروه را با نسل معتزله گذشته مقایسه کرد و به 4-5دوره همچون علوم طبیعی، علوم اجتماعیِ دورکیم، مارکس، هرمنوتیک گادامر و... تقسیم می‌شوند. 🔹 اما کسانی که صرفاً قائل به نقل و نص بودند، علم جدید را دفع کردند و چون تفکر عقلی در میانشان خالی بود انتهای کارشان در مواجهه با جهان جدید به خشونت کشیده شد. 🔹 از سوی دیگر شبیه همان رویکرد تفصیلی که در قرون اولیه اسلامی مطرح بود (شبیه فارابی و ابن سینا)، در دوره کنونی با گروهی مواجه هستیم که نه مطلقاً علوم جدید را می‌پذیرد و نه مطلقاً نقلی است بلکه رویکردی اجتهادی نسبت به این دو دارد. تفاوت این گروه‌های مختلف در حوزه "روش" رقم می‌خورد به این معنا که گروهی اهل شهود هستند، گروه دیگر قائل به ظاهراند، دسته دیگر قائل به برهان هستند و... 🔹 از این جهت، به نظرم تجربه ی مواجهه دوره کنونی شبیه تجربه ای است که قدما در مواجهه با علوم بشری داشتند لذا از این جهت ما دستمان خالی نیست بلکه به قدر200سال، تمام جریانات مثل گرایشات معتزلی، اشعری، نقلی و... کتاب‌های مختلفی نوشته اند و تجاربشان موجود است البته باید توجه کرد که در میان مواضع تمام این جریان‌ها دعوا بر سر نوع علم دینی و تفسیر و رویکرد پرداخت نسبت به آن است. 🔹 در این میان، علامه طباطبایی به عنوان نمونه‌ای برای مواجهه حکیمانه با جهان و علوم جدید بسیار مناسب است. ایشان با قرائت‌هایی که از اسلام، متاثر و براساس علوم جدید شکل گرفته مواجه می‌شود لذا به سمت نگارش آثاری همچون المیزان در پاسخ به این سنخ نگاه‌ها می‌رود و جزء اولین افرادی است که شیوه حکمایی همچون فارابی را در مواجهه با علوم جدید پی می‌گیرد شبیه آنچه سید جمال اسدآبادی گفت که: «در مواجهه با دوره جدید باید شیوه حکماً را پیش گرفت.» بر این اساس علامه طباطبایی وقتی آثار مارکس را خواند، نظریه اعتباریات را بر اساس مبانی خودش برای مواجهه با آن مطرح کرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 رابطه دوسویه علم و فرهنگ 💢 حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹قرآن کریم از بنی‌اسرائیل به‌عنوان کسانی یاد می‌کند که قضایای علمی را به گزاره‌های محسوس و آزمون‌پذیر محدود می‌کنند و درباره آن‌ها می‌گوید که به موسی گفتند، ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه خداوند را آشکارا ببینیم: «قالو لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة». 🔹در آیات و روایات فراوانی از محسوس و جسمانی نبودن خداوند سبحان سخن گفته شده است و بر این نکته تأکید شده است که خداوند، با حس شناخته نمی‌شود و با چشم دیده نمی‌شود، بلکه علم به او با غیر حس است؛ و این روایات و آیات، با تلقیاتی که امور غیرحسی را معرفت علمی نمی‌دانند ناسازگار است. 🔹در قرآن کریم، با آن که از حس به‌عنوان ابزار شناخت علمی یاد شده است، علم به معرفت حسی محدود نمی‌شود و از علم عقلی یا علومی که به‌وسیله قلب، وحی یا مانند آن تأمین می‌شوند، سخن گفته شده است، در متون مزبور علوم حسی، عقلی یا وحیانی، علومی، مستقل و گسیخته از یکدیگر نیستند، بلکه علومی وابسته و پیوسته به یکدیگرند به این معنا که کسی که از عقل و قلب سلیم برخوردار نباشد علوم حسی و تجربی او نیز گرفتار آسیب می‌شود. 🔹فرهنگ و تاریخی که در آن باور، اعتقاد و ایمان دینی وجود دارد، نمی‌تواند تعریف یا تعاریفی از علم را بپذیرد که امکان شناخت و وصول به حقایق دینی را نفی می‌کنند و تخم تردید و شک را نسبت به پایه‌ها و بنیادهای ایمان در درون خود دارند؛ فرهنگ و تمدن مدرن با نگاه دنیوی و این جهانی خود، از آرمان‌های دینی و معنوی سخن نمی‌گوید و به زندگی دنیوی و این جهان بسنده کرده است، افراد در این فرهنگ به تناسب رویکرد این جهانی خود یا به انکار حقایق معنوی می‌پردازند و مفاهیم دینی را ساخته‌های ذهنی‌ای می‌دانند که در خدمت منافع طبقاتی یا گروهی ایجاد شده یا اینکه اگر به نفی و انکار صریح و آشکار معانی و مفاهیم دینی نپردازند، با دیده تردید و شک در آن نگاه کرده و گاه به دلیل کارکرد مثبت و بی‌بدیل اجتماعی این معانی از ضرورت حضور آن‌ها، برای تداوم زندگی دنیوی نیز سخن می‌گویند. 🔹فرهنگی که خصوصیات فوق را دارد با تعریفی از علم یا با بخشی از علم مواجه است که با کارکرد ابزاری خود نیازهای این جهانی آن را نیز تأمین کند و چنین فرهنگی بی‌نیاز از معانی یا مصادیقی از علم است که راه را بر آسمانه‌ای معنوی می‌گشاید و بلکه، آن بخش از علوم را به دلیل این که زندگی دنیوی او را در معرض پرسش یا چالش قرار می‌دهد، تاب نمی‌آورد و از آن اعراض می‌کند؛ قرآن کریم، دلیل انحراف برخی از افراد را که علم به مبدأ و معاد و مانند آن را انکار می‌کنند این می‌داند که آن‌ها به دنبال این هستند که به فجور خود عمل کنند «بل یرید الانسان لیفجر امامه». 🔹 همان‌گونه که فرهنگ مدرن غرب در گرو حضور تعریف یا بخشی از علم است که مناسب با آن باشد، فرهنگ و تمدن اسلامی نیز در حیات و تداوم خود در گرو حضور علم مناسب با خود است و همان‌گونه که تمدن اسلامی یا تمدن غرب، علم مناسب با خود را طلب می‌کنند، هر معنایی از علم نیز، فرهنگ و تمدن مناسب با خود را به دنبال می‌آورد و به همین دلیل علم یکی از مفاهیم و معانی کلیدی برای فرهنگ‌های مختلف بوده و در کنار دیگر مفاهیم پایه و کانونی فرهنگ قرار می‌گیرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 میز دانش اجتماعی مسلمین و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری خانم سعیده ابویسانی 🔹میز پژوهشی «میز دانش اجتماعی مسلمین و فلسفه علوم اجتماعی» به بررسی رابطه بین دانش اجتماعی مسلمین و فلسفه علوم اجتماعی می‌پردازد. این پژوهش به دنبال فهم این موضوع است که چگونه مفاهیم، نظریه‌ها و روش‌های علوم اجتماعی با مبانی فکری و ارزش‌های اسلامی تعامل دارند و آیا می‌توان علوم اجتماعی مبتنی بر اندیشه اسلامی شکل داد؟ 🔹محورهای اصلی پژوهش: ▫️ مقایسه مبانی فلسفی علوم اجتماعی مدرن با مبانی اسلامی، از جمله مفاهیمی مانند هستی شناسی هستی اجتماعی و امثال ذالک. ▫️ مطالعه سیر تاریخی تولید دانش اجتماعی در تمدن اسلامی و نقش اندیشمندان مسلمان در شکل‌گیری مفاهیم اجتماعی. ▫️ تحلیل انتقادی علوم اجتماعی غربی از منظر اسلامی، با تمرکز بر مفاهیمی مانند سکولاریسم، فردگرایی، و نسبیت‌گرایی. ▫️ بررسی امکان و روش‌های تولید دانش اجتماعی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و تطبیق آن با نیازهای جوامع معاصر. ▫️ بررسی چگونگی به‌کارگیری دانش اجتماعی اسلامی در حل مسائل اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی جوامع مسلمان. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
💢 میز دانش اجتماعی مسلمین و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری خانم سعیده ابویسانی 🔹میز پژوهشی «میز دا
برای پیشنهادات، انتقادات و ارتباط با راهبر محترم خانم سعیده ابویسانی می توانید از طریق آیدی زیر اقدام نمایید؛ 📲 @abavi_sa
💢 میز فلسفه اسلامی و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری خانم منصوره اولیایی 🔹 میز تخصصی «فلسفه اسلامی و فلسفه علوم اجتماعی» به بررسی تعاملات میان دو حوزه فلسفه اسلامی (با تکیه بر میراث حکمت متعالیه، مشاء و اشراق) و فلسفه علوم اجتماعی (مباحث روش‌شناختی، نظریه‌پردازی و انسان‌شناسی در علوم انسانی) می‌پردازد. هدف اصلی این میز، کشف ظرفیت‌های فلسفه اسلامی برای نقد، تکمیل یا بازسازی مبانی علوم اجتماعی معاصر و همچنین ارائه الگوهای بومی و دینی در تحلیل پدیده‌های اجتماعی است. 🔹محورهای اصلی پژوهش و گفت‌وگو ▫️مبانی فلسفی علوم اجتماعی از منظر فلسفه اسلامی ▫️انسان‌شناسی فلسفی و دلالت‌های اجتماعی آن ▫️وارسی لوازم روش شناختی رویکرد فلسفه اسلامی ناظر به علوم اجتماعی ▫️موقعیت یابی اخلاق، ارزش و عینیت در علوم اجتماعی از دیدگاه فلسفه اسلامی ▫️تاریخ مندی و علوم اجتماعی و صورت بندی آن در سنت فلسفه اسلامی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
💢 میز فلسفه اسلامی و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری خانم منصوره اولیایی 🔹 میز تخصصی «فلسفه اسلامی
برای پیشنهادات، انتقادات و ارتباط با راهبر محترم خانم منصوره اولیایی می توانید از طریق آیدی زیر اقدام نمایید؛ 📲 @M_Olyaee
💢 میز حل مسئله و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری آقای حسام جواد زاده 🔹میز تخصصی «حل مسئله اجتماعی و فلسفه علوم اجتماعی» به بررسی رابطه میان چارچوب‌های نظری علوم اجتماعی و مسائل عینیِ جامعه می‌پردازد. هدف اصلی این میز، تحلیلِ علل ریشه‌ای مشکلات اجتماعی با استفاده از ابزارهای فلسفه علوم اجتماعی و ارائه راهکارهای عملیِ مبتنی بر مبانی نظریِ مستدل است. این رویکرد، میان تئوری و عمل پل می‌زند و به دنبال خروجی‌های کاربردی برای سیاست‌گذاران، پژوهشگران و نهادهای مدنی است. 🔹محورهای اصلی پژوهش و گفت‌وگو ▫️ تبیین فلسفیِ مسئله‌های اجتماعی ▫️وارسی نقش ارزش‌ها و ایدئولوژی در تعریف مسائل ▫️ روش‌شناسیِ پژوهشِ مسائل اجتماعی ▫️ نقش تئوری‌های اجتماعی در حل مسئله ▫️مطالعه تطبیقیِ روش‌های حل مسئله در علوم اجتماعی غربی و سنت‌های اسلامی (مثلاً اجتهاد به مثابه روش پژوهش اجتماعی)‌ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
💢 میز حل مسئله و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری آقای حسام جواد زاده 🔹میز تخصصی «حل مسئله اجتماعی
برای پیشنهادات، انتقادات و ارتباط با راهبر محترم آقای حسام جواد زاده می توانید از طریق آیدی زیر اقدام نمایید؛ 📲 @fotrus1
💢 میز اجتهاد و فلسفه علوم اجتماعی 📌 با راهبری آقایان محمد حسین یارمحمدی و علی اکبر شریعتی 🔹میز اجتهاد و فلسفه علوم اجتماعی به بررسی مسائل بنیادین، روش شناختی و معرفت‌شناختی علوم اجتماعی از منظر اسلامی و با استفاده از منابع دینی (قرآن، سنت، عقل و اجماع) می پردازد. این حوزه، تلاش می کند تا با رویکردی اجتهادی و فلسفی، مبانی علوم اجتماعی را بازخوانی کند و الگوهای متناسب با جهان بینی عینی و اسلامی ارائه دهد. 🔹محورهای اصلی پژوهش و گفت‌وگو ▫️ظرفیت شناسی الگو های اجتهادی ناظر به علوم اجتماعی اسلامی ▫️نسبت سنجی امتداد حکمت و روش اجتهاد، در ساخت علوم اجتماعی اسلامی ▫️اعتبار معرفت شناسی اجتهاد در علوم اجتماعی اسلامی ▫️جریان شناسی الگو های توسعه قلمرو اجتهاد قبل از انقلاب ناظر به علوم اجتماعی اسلامی ▫️جریان شناسی الگو های توسعه قلمرو اجتهاد بعد از انقلاب، ناظر به علوم اجتماعی اسلامی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS