#یادداشت
💢 فطرت، آرمان و نظام اجتماعی
💢 امیرحسین صفویان دانشجوی فلسفه علوم اجتماعی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹نظامهای اجتماعی چگونه شکل میگیرند و ریشه اختلاف میان آنها در چیست؟نظام اجتماعی ساختی اعتباری است که برخلاف نظام تکوینی، با اراده و آگاهی انسان پدید میآید.
🔹استاد پارسانیا [در کتاب «حدیث پیمانه»] شکل گیری نظامات اجتماعی را بر اساس آرمانهای مختلف تبیین میکنند: «هرکس به تناسب اهداف خویش رفتار اجتماعیاش را سازمان میبخشد. بنابراین نظام اجتماعی موجود برآیند نیروهای مختلفی است که در پناه آرمانهای اجتماعی افراد حاصل میگردد. نظام مطلوب هر فرد نظامی است که بیشترین آرمانهای او را تامین کند. و هرکس با نظر به نظام مطلوب خویش، در نظام موجود زندگی میکند».[۱]
🔹 بنابر ظاهر سخن ایشان، به دلیل اختلاف در آرمانها و مطلوبیتها، نظامهای اجتماعی متعدد شکل میگیرند.
ایشان اختلاف در آرمانها را تابع اختلاف معرفت افراد میدانند: «آرمانهای اجتماعی همواره تابع معرفتی هستند که افراد نسبت به خود و جایگاهشان در هستی دارند. از این رو هرکس به تناسب معرفتی که از خود و هستی دارد، شناخت ویژهای از کمال و نقص خود مییابد».[۲] اگر تعدد نظامات اجتماعی به سبب اختلاف در آرمانهاست، پس فطرت انسانی چگونه بر وحدت و ثابت بودن آرمانها دلالت میکند.
🔹 چنانچه اختلاف نظامها را بر اساس فطرت [که امری ثابت و مشترک بین تمام انسانهاست] تبیین کنیم؛ هر آرمان و هدفی، ریشه در فطرت انسان دارد و به تبع آن ثابت است. در نتیجه بایستی نظام اجتماعی واحد باشد. «فطرت» به نوعی از خلقت تعبیر شده و انسان، مفطور به فطرتی است که او را به سوی تکمیل نواقص و رفع حوائجش هدایت نموده و و به آنچه كه نافع براى اوست، و به آنچه كه برايش ضرر دارد ملهم كرده و فرموده: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها».[۳]
🔹انسان بر اساس آیه شریفه "فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها" نوع واحدی است که سود و زیانهایش نسبت به بنیه و ساختمانی که از روح و بدن دارد، سود و زیان مشترکی است که در افراد اختلاف پیدا نمیکند. این فطرت، انسان را به راه معینی که منتهی به هدف و غایت خاصی میشود هدایت میکند و بههیچ وجه تغییر پذیر نیست؛ به همين جهت دنبال"فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها" اضافه كرد كه" لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ".[۴]
🔹در فطرت همۀ بشر اين است كه كمال مطلق را مىخواهد. در فطرت همه هست كه من يك قدرتى داشته باشم و محدود به هیچ حدی نباشد. اگر به کسی بگویند همۀ قدرتِ مُلْك و ملكوت را دارى، اما يك قدرت ديگرى هم هست؛ مىخواهى يا نمىخواهى، جواب مثبت است. فطرت انسانى مىگويد مىخواهم. در تمام فطرتها، بدون استثنا، عشق به كمال مطلق وجود دارد؛ كمال مطلق آرزوى انسان است. اين فطرت توحيد است. [۵]
🔹انسان بنابه فطرت خود کمالِ مطلقِ قدرت و آزادی و... را خواهان است؛ اما آنها را در امور محدود میجوید و زعم کمال آنها را دارد؛ و همین پندارِ کمالِ امور ناقص و محدود است که موجب اختلاف در آرمانهای فردی و اجتماعی میشود. انسان خیال میکند کمال فلان چیز است؛ وقتی میرسد میبیند کم است و بیشتر میخواهد؛ انحصار طلب هم هست و «كمال مطلق را مىخواهد كه [فقط] خودش داشته باشد».[۶] و همین است که سبب تکثر و اختلاف و نزاع میان افراد و نظامهای اجتماعی میشود.
______________________________
۱. پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، ص: ۱۳-۱۵
۲. پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، ص: ۱۹
۳. ن.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۱۶، ص: ۱۷۹
۴. ن.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۱۶، ص: ۱۷۹
۵. ن.ک: خمینی، روح الله، صحیفه امام.ج ۱۴،ص ۲۰۵-۲۰۹
۶. خمینی، روح الله، صحیفه امام. ج ۱۴، ص ۲۰۵.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فلسفه_علوم_اجتماعی #بازیابی_هویت #هویت_ایرانی_اسلامی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 اسلامی سازی علوم مسئله همه جهان اسلام
💢 دکتر یحیی بوذری نژاد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 رابطه دوسویه علم و فرهنگ
💢 حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 حلقه وین و فلسفه
💢 حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 نقش وبر در پایهگذاری فلسفه علوم اجتماعی
🔹 برخی ماکس وبر را از آخرین نسل اندیشمندان دائرةالمعارفی دانستهاند؛ با این حال، او از نظریهپردازان کلاسیک جامعهشناسی به حساب میآید و در دورهای میزیست که جامعهشناسی بهعنوان رشتهای تازهتاسیس با پرسشهای بنیادینی روبهرو بود.
🔹از آنجا که پاسخدادن به این پرسشهای بنیادین فقط از عهده فلسفه برمیآید و همه علوم در این مرحله و زمینه به فلسفه نیازمندند، وبر در مقام فیلسوف علم، مقالات بسیاری نوشت که شاید این هفت مقاله روششناسی بهترتیب زمان نگارش، مهمترین آنها باشند:
۱. «روش تاریخی روشر» (1903)؛
۲. «عینیت در علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی» (1904)؛
۳. «کنیس و مسئله ناعقلانیت» (1905 و 1906)؛
۴. «بررسیهای انتقادی درباره منطق علوم فرهنگی» (1906)؛
۵. «نقد استاملر» (1907)؛
۶. «برخی مقولههای جامعهشناسی تفسیری» (1913)؛
۷. «معنای بیطرفی اخلاقی در اقتصاد و جامعهشناسی» (1917).
🔹 شاید بتوان گفت دستکم او در مقالههای اول و دوم و هفتم، موضوعاتی را میکاود که هنوز در فلسفه علوم اجتماعی و رشته جامعهشناسی، موضوعات روز به حساب میآیند. البته اینکه جامعهشناسی پس از گذشت بیش از یک قرن از نگارش این مقالهها درگیر این موضوعات است، مسئله تاملبرانگیز دیگری است.
🔹 معیار علمیبودن یکی از ضرورتهای نظری هر رشته علمی به حساب میآید و وبر با درک درست و دقیق این نیاز بنیادین علوم نوپای اجتماعی، در ابتدای مقاله «عینیت در علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی» بهطور مشخص این پرسش را مطرح میکند: «اگر باید معیار علمیبودن هر معرفت را در اعتبار عینی نتایج آن بجوییم، نویسنده فوق بر مبنای کدام معنا از علم میتواند علمیبودن بحث خود را حفظ کند؟ [...] در رشتههایی که پدیدههای اجتماعی و فرهنگی را مطالعه میکنند، وجود حقایق دارای اعتبار عینی به چه معناست؟»
🔹چنانکه از عنوانها و مسئلهها و پرسشهای این مقالات ماکس وبر آشکار است، او بهطور مشخص، افزون بر هموارکردن راه ناهموار علوم نوپای اجتماعی، بذرهای فلسفه علوم اجتماعی را که بهصورت تخصصی، معرفتشناسی و هستیشناسی این علوم را میکاود، در زمین علوم انسانی کاشت. البته تاثیرپذیری عمیق او از دیلتای در این زمینه انکارناپذیر است و باید در فرصت دیگری بهتفصیل به آن بپردازیم.
🔹 بیگمان، باید از ماکس وبر در کنار امیل دورکیم و کارل مارکس و گئورگ زیمل افزون بر نظریهپردازان کلاسیک جامعهشناسی، بهعنوان نظریهپردازان کلاسیک #فلسفه_علوم_اجتماعی هم نام برد. این اندیشمندان با درک درست و دقیق و بهموقع نیاز حیاتی جامعهشناسی به فلسفه، کوشیدند شالودههای استواری برای جامعهشناسی بنیان نهند. البته این نیاز هیچگاه به پایان نمیرسد؛ چراکه همواره فیلسوفان همه علوم در حال بهبود و ارتقای مبادی و مبانی فلسفی علوم هستند و در این راه، تنها #فلسفه است که میتواند به این نیاز اساسی پاسخ دهد و توقف این روزآمدی و ارتقا برابر است با درجازدن و تکرار که با ماهیت علم سازگار نیست و جامعهشناسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
🔹 شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از موضوعات و مسائلی که وبر بیش از یک قرن پیش بررسیده است، هنوز در فلسفه علوم اجتماعی به حیات خود ادامه میدهد و هر پاسخ تازهای به این مسئلهها و پرسشها علوم اجتماعی را در راه فهم پدیدههای اجتماعی و حل مسائل نظری و عملی این حوزه یک گام به جلو میبرد.
▫️ یادداشت دکتر سیدمحسن ملاباشی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فلسفه_علوم_اجتماعی | #علوم_اجتماعی | #فلسفه
📲 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 تاملاتی فلسفی اندرباب حقوق بشر
💢 حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی سلطانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حقوق_بشر #بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 حقوق بشر و پرسش از زندگی؛ حقوق بشر مدرن و نیهیلیسم
▫️بخش اول از دوم
🔹این تعریف ما از «انسان» و «بشر» است که ساختار «حقوق» و « باید و نباید» های زندگی بشر را شکل میدهد. انسان را چگونه معنا میکنیم؟ این پرسشی است که باید پاسخ آن را بدهیم تا بعد، چیستی و چرایی حقوقی که برای خود شکل داده است را بفهمیم.
🔹اساساً انسان در پی صیانت ذات است. او با هدف بقای خود در جهان تغییراتی را ایجاد میکند و این تغییرات را بهواسطه «عقلانیت» خود محقق میکند. اما معنا و تفسیر از عقلانیت در همیشه تاریخ بشریت یکی نبوده است. در جهان غرب، تفسیر آتنی از عقلانیت با تفسیر قرون وسطی آن و با تفسیر مدرن آن متفاوت است.
🔹حقوق بشر مدرن، درواقع حقوق انسانی است که از دل عقلانیت مدرن متولد شد. دکارت، که مدرنیته با او شروع شد، ذیل معنای جدید عقلانیت، انسان را به مثابه «سوژه» معنا کرد و از آن پس حقوق و بایدها و نبایدهای زندگی برای ساماندادن به زندگی این «سوژه» بود که تکوین پیدا کرد. «سوژه» دکارتی، اروپایی بود و بنابراین حقوق بشری که شکل گرفت، حقوق بشر انسان اروپایی است. ماهیت این حقوق بشر، که مبتنیبر عقلانیت مدرن و سوژگی انسان است، بهگونهای بود که به اعتراف خود فلاسفه قرن بیستم، انسان اروپایی را به نهیلیسم رساند. این نهیلیسم نه بهمعنای پوچگرایی که به معنای نفی زندگی است. به همین دلیل است که حقوق بشر مدرن که امتداد و توسعه حقوق بشر اروپایی است هم مبتلا به نهیلیسم شده است.
🔹در تقابل با این نهیلیسم عمومیتیافته و جهانیشده، پرسش دوباره از زندگی و حق حیات، پرسش مهم و اساسیای است که باید به آن پاسخ داد؟ کدام حقوقِ کدام انسان، زندگی و حق حیات «بشریت» را تأمین میکند؟ این پرسش یک پرسش مهم و بنیادی است و علوم انسانی باید پاسخ این پرسش را بدهد. چرا که بسط حقوق بشر، منحصر در ابعاد حقوقی و قانونی نبوده بلکه جهان معنایی آن زوایای مختلف زندگی انسان را متأثر کرده است. بنابراین سؤال پیشگفته، دقیقاً، سؤال از نحوه تکوین زندگی بشر است. کدام حقوق؟ کدام انسان؟ این پرسش فقط سوال انسان به مثابه موجودی در فرهنگ شرقی نیست. بلکه سؤال انسان غربی نیز هست. انسان شرق با انسان غرب متفاوت است.
🔹انسان به مثابه موجود و هستی در فرهنگ شرقی به دلیل ابتناء بر قلب و اشراق، غیر از انسان به مثابه موجود و هستی در فرهنگ غربی است که ابتناء بر عقل و مفهوم دارد. تفاوت انسان غربی و شرقی، دو نوع متفاوت حقوق بشر را نتیجه میدهد.
🔹در حکمت اسلامی که بسط حکمت مشرقیه است، اهتمام حکما به این بوده است که عقل و قلب را در یک جمع منطقی و حقیقی و واقعی قرار دهند. حکماء اسلامی نظیر بوعلی سینا، شیخ اشراق و جناب صدر المتالهین تلاش کردهاند که این جمع قلب و عقل را در بستر حکمت اسلامی بسط داده و لوازم و جوانب آن را گسترش دهند. پس انسان شرقی، انسانی است که در جمع قلب و عقل ایستاده است. زیرا که قلب، توانایی فرم سازی و نظامسازی ندارد، همانطور که عقل نیز در فقدان قلب، جسد بدون روحی است که توانائی توجه به عواطف، محبت و امور بنیادین انسانی را ندارد.
🔹 اینجاست که باید دلالتهای بسط حکمت مشرقیه که به دنبال جمع درست و منطقی عقل و قلب است در توضیح انسان و حقوق بشر پیجویی شود و حقوق بشر نوین و جدید پیریزی شود که زندگی «انسان» ی را فرم دهد که نه بهمثابۀ سوژه و در عقلانیت مدرن، بلکه بهمثابۀ مخلوق الهی و در جمع قلب و عقل تعریف میشود.
🖋 دکتر مهدی سلطانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حقوق_بشر #بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 حقوق بشر و پرسش از زندگی؛ حقوق بشر مدرن و نیهیلیسم
▫️بخش دوم از دوم
🔹انسان در زمان و زمین زندگی میکند. از همین روست که تاریخ و جغرافیا برای او مهم است. اما کدام معنا از تاریخ و کدام معنا از جغرافیا باید پایهی شکلدهی به حقوق او بشود؟با طرح جمع قلب و عقل، معنای جدیدی از تاریخ و جغرافیا را خواهیم داشت.
🔹انسانی که در جمع عقل و قلب ایستاده است، تاریخ را نه تاریخمندی میفهمد و نه تاریخگرایی. یعنی نه منحصرا بر تطوری بودن معرفت و حقوق تاکید دارد و نه بر ثبات آنها در همیشه تاریخ و همه مکانها. بلکه برای او تاریخ و معرفتِ شکلگرفته در آن، هم وجوه ثابتی دارد و هم وجوه متغیری. او هم ثبات انسان را میبیند هم تغییر او را.
🔹 با جمع قلب و عقل میتوان به ابعاد برساختی حقوق، وجه ذات و غیربرساختی را نیز بازگرداند. میتوان در جمع تاریخمندی و تاریخگرایی ایستاد و انسان را با وجه ثبات و تغییرش، با ذات و برساختنش همزمان دید.
🔹 تاریخ و جغرافیای انسان شرقی، هویت متمایزی به او و به حقوق او میدهد. قلب که برای انسان شرقی حاضر است، توانایی بازیابی ذات برای حقوق را دارد که این امکان برای عقل به تنهایی فراهم نیست.
🔹در جمع عقل و قلب است که میتوان حقوق بشری را که به واسطه اتکای صرف به عقل مدرن و در فقدان قلب، به سمت فردگرایی رفته است، متحول کرد و انسان امروز را متوجه نسبتمند بودنش با سایر انسانها نمود. میتوان حقوق بشر را به ساحت «زندگی» «جمعی» «همه» انسانها کشاند و آن را از «نهیلیسم» و «فردگراییای» که به آن مبتلا شده نجات داد.
🖋 دکتر مهدی سلطانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حقوق_بشر #بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌شهید مطهری «ره»
🔹حوزه روحانيت بايد يک دانشگاه علوم اسلامى باشد؛ نه يک دانشكده #فقه، آنهم #فقه_ناقص.
▫️ یادداشتهای استاد مطهری. ج 15، ص 428.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حقوق_بشر #بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 اتحاد عاقل و معقول و نقش آن در تحول معنای علم
🔹 «اتحاد عقل و عاقل و معقول» فرصتی استثنایی برای ورود به یکی از بنیادیترین مباحث حکمت اسلامی و فلسفه اسلامی است. جایی که می کوشیم بفهمیم چگونه در فرآیند علم و ادراک، اتحاد با معقول صورت می گیرد. این اتحاد چه نقشی در ماهیت علم، کمال نفس و سیر تکاملی انسان دارد. این نظریه، که ملاصدرا با برهان تضایف آن را اثبات میکند و ابنسینا با آن مخالفت میکند و علامه به شکلی دیگر اثبات می نماید نهتنها اهمیت معرفتشناختی و انسانشناختی دارد، بلکه پیامهای عرفانی و اخلاقی مهم نیز به دنبال دارد. تا جایی که در ادبیات و عرفان ما نیز بازتاب یافته و به تبیین رابطه علم و جان انسان میپردازد .
🔹در این درسگفتار ، ضمن بررسی نقدها و اشکالات وارد شده بر این نظریه و نسبت آن با مباحثی چون وجود ذهنی و علم الهی، به این پرسش میپردازیم که آیا اتحاد عاقل و معقول فقط در ادراکات عقلی مطرح میشود یا شامل ادراکات حسی و خیالی هم میشود و چه شباهتها و تفاوتهایی با دیدگاههای فلسفه معاصر و غرب دارد ؟ اگر به دنبال فهم بهتر از چیستی علم، حقیقت انسان و پیوند عقل و واقعیت هستید، این کارگاه بستری مناسب برای گفتوگو و دریافت پاسخهای بنیادین خواهد بود.
🔹 خانم منصوره اولیایی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فلسفه_اسلامی #بازیابی_هویت #فلسفه_علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌در فضای جامعه ایرانی کدام رویکرد علمی و فلسفی یا رویکردهای علمی غلبه دارد؟
🔹متأسفانه در فضای آکادمیک کشور ما معمولاً فلسفه علوم اجتماعی را تحلیلی فهم میکنیم؛ یعنی نوعی تأمل عقلی در قبال علوم اجتماعی و احراز تطابق با تفاوت علوم اجتماعی با علوم طبیعی؛ شما اگر کتاب درسهایی در فلسفه علم الاجتماع دکتر سروش را که حاصل تبویب تقریرات درس روش شناسی علوم اجتماعی ایشان است و یا کتابهایی که ایشان در باب فلسفه علوم اجتماعی ترجمه کرده است را ملاحظه کنید، سيطره معنای فلسفه علوم اجتماعی تحلیلی بر ذهن ایشان را متوجه میشوید؛ سروش را به این دلیل مثال زدم که ایشان ریل گذار بحث فلسفه علوم اجتماعی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است و دیگران هم از ایشان الهام گرفته اند. همان گونه که عرض کردم ما در فرهنگ اسلامی دو معنا از فلسفه داریم؛ یک معنای خاص و یک معنای عام در امتداد این دو معنا از فلسفه امکان تولید فلسفه علوم اجتماعی خاص خودمان وجود دارد.
▫️ برشی از مصاحبه دکتر نعمت الله کرم اللهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فلسفه_علوم_اجتماعی #بازیابی_هویت #علوم_اجتماعی
ــــــــــــــــــــــ
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS