🔹 موقعیت فلسفه علوم اجتماعی در دانشگاه باقرالعلوم دقیقاً کجاست؟!
🔹 وقتی در دانشگاه باقرالعلوم از رشتهی فلسفه علوم اجتماعی سخن به میان میآید، باید آن را در ارتباط با ایدهی «بازسازی علم مدرن و بازخوانی #علم_دینی» و همچنین «#روش_بنیادین» مورد توجه قرار داد، نه به عنوان ادامهی سنت #آنگلوساکسون که این رشته را علمی درجه دوم و تابع میپندارد. بنابراین، در این دیدگاه، فلسفه علوم اجتماعی دیگر ذیل فلسفههای مضاف قرن بیستم و گذر از #متافیزیک تعریف نمیشود، بلکه در همراهی و همنشینی با متافیزیک شکل میگیرد و جایگاهی والا و مستقل پیدا میکند. هرچند این نگاه به فلسفه علوم اجتماعی تنها مختص #دانشگاه_باقرالعلوم نیست، بلکه میتوان ردپای آن را در متافیزیک مدرن نیز جستجو کرد.
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📸#گزارش_تصویری
💢 برگزاری گعده دانشجویی خوانش انتقادی متون علوم اجتماعی
🔹توسط انجمن فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 بی تاریخی جامعه محاسباتی و مسئله فقه
✍️ محمد وحید سهیلی
۱) منظور از جامعه محاسباتی، جامعه ای است که قوام آن بر بنیان الگوریم های رایانه ای است و به بیانی دیگر خود را از طریق سیستم الگوریتم های رایانه ای و به تعبیری شاید سیستم سایبرنتیک روایت می کند.علوم اجتماعی محاسباتی در تقاطع علم اجتماعی تحلیلی و منطق رایانهای (الگوریتمی) تکوین یافته است. اقتضای محاسبات الگوریتمی چنین دانشی، تمام پدیدههای اجتماعی را در ماتریسهایی میگنجاند و از ضرب این ماتریسها به شکل و سیستمی منظم از الگوریتمهای اجتماعی دست مییابد. مدل تحلیل سیستمی علوم اجتماعی محاسباتی و دقت بالا در توضیح نظم و الوی میان متغیرهای اجتماعی واقعاً خیرهکننده است. دانشمند اجتماعی میتواند همچون مسئول یک خط تولید دادههایی را وارد کند و محولی را که میخواهد در انتهای سالن تولید تحویل بگیرد. از این تمثیل تعجب نکنید. زیرا علوم اجتماعی محاسباتی از سویی دیگر ذیل ایده تکنوساینس ممکن شده است. پس دانشمند علوم اجتماعی محاسباتی همچون مهندس ناظر در یک خط تولید کارخانه است. همچو او مدام بر روی دادهها نظارت میکند تا خروجی دقیقتری را دریافت کند. سنت آمریکایی علوم اجتماعی که بیشتر میل به تربیت تکنسین دارد؛ بسیار با این نوع نظام دانش تکنوساینسی همراه و همسو است.
۲) اما خلأ بزرگی در علوم اجتماعی محاسباتی وجود دارد که هر چه دقت و محاسبات تکنیکال خود را افزایش دهد، جبران نخواهد شد. در این نوع دانش محاسباتی پدیدههای اجتماعی همچون لحظههایی ناپیوسته است. در علوم اجتماعی به شکلی به معنای سیالیت توجه میشود اما این مفهوم چندان رمق ندارد تا این لحظات گسسته را به نحوی متصل و پیوسته روایت کند. دلیل آن نیز به تعبیر زیمل، عدم توجه به جریان حیات است. حریان حیات این لحظههای ناپیوسته را به هم متصل میکند و راهی را میگشاید که از یکلحظه به لحظه دیگری منتهی میشود. پس این امکان فراهم میشود تا این لحظهها را همچون ضربان نبض یک فرآیند زمانمند حیات تجربه کرد (1). و این دقیقاً امری است که ذیل علوم اجتماعی محاسباتی ممتنع میشود. زیرا درک تاریخی از پدیده را بهکلی کنار میگذارد. این در حالی است که ساختن این شبکه پیوسته کارکرد قطعی و نهایی صورت و فرم تاریخ است. البته مسلماً و به بیان خود زیمل تاریخی اینجا به معنای یک قطعه در یک آن در بردار زمان نیست. در فهم تاریخی، یک فهم نا زمانمند بهمثابه شرطی لازم برای تفسیر تاریخی حضور دارد. لذا تاریخ همان گذشته نیست. گذشته به معنای دقیق تنها بهعنوان مجموعهای از تکههای ناپیوسته مستقیماً معلوم است. بلکه تاریخ فرمی خاص یا مجموعهای از فرمهاست که از جایی ورای این قطعات زمانی، ماده خام تاریخ را میسازد (2).
۳) فقه بهمثابه نظام دانشی که حیات اجتماعی میپردازد چنانچه بخواهد به حوزه مسائل مربوط به علوم اجتماعی محاسباتی و هوش مصنوعی و... ورود کند باید بر جریان حیات آنهم بر بنیانهای اخلاقی اسلامی تکیه کند. بنابراین فقیه کسی نیست که بر روی قطعات گسسته و اجزای متفرق تأمل و تفقه میکند. بلکه فقیه کسی است که مسئله او تحدید امور بر مبنای زندگی توحیدی جاری و ساری در جهان اجتماعی مسلمانان است.
1. زیمل، گئورگ(1386)، مقالاتی درباره تفسیر در علم اجتماعی، شهناز مسمی پرست، سهامی انتشار، ص 147
2. همان، ص 148
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS