eitaa logo
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
2هزار دنبال‌کننده
813 عکس
225 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_247 _آره حواسم نبود...هرزه بازی و خیانت قسمته! +م...منظورت چ..چیه! _گوش
•{🖤🤍}•• ‌ هیچ حسی نداشتم! سر بودم! هیچی نمیفهمیدم! حرفای حامد مثل تیر تو قلبم فرو رفته بود! حرفاش تو سرم اکو میشد..: _درسته یکم دیر از هرزگی و نجس بودنت خبردار شدم... _بچه ای که از خون و پوست و استخون من نباشه بدرد نمیخوره! _حالم ازت بهم میخوره آرام ! با بوق یکسره خاور جیغی زدم و زدم کنار.. هقی زدم و سرمو گذاشتم رو فرمون... من نجسم؟ من هر*زه ام؟ من تنها مرد زندگیم اول بابام بود بعد رادین! تاحالا به چشای هیچ مرد دیگه ای نگاه نکردم...! آخ حامد ... آخ که از چشمم افتادی! بادلم چیکار میکردم؟! دلی که جدیدا براش پرسه میزد؟!! دلی که دیگه وجود نداشت! چون باخته بودم! باخته بودم! اگه اینجوری نبود هیچوقت پای سفره عقد باهاش نمیشستم! کاش میتونستم جیغ بزنم سرش! بگم دوستت داشتم! بگم چیشده که داری دست به گناهی میزنی که آخرش پشیمونیه! دل شکستن! گناه بدتر از دل شکستن ؟ داریم اصلا؟ از هیچی خبر نداشتم! نمیدونستم حامد از چی حرف میزد! اونقدر شوکه بودم که مغزم دستور هیچ کاریو نمیداد! وقتی هی متوجه عمق حرفاش میشدم؛ تازه میفهمیدم حامد چقدر با من متفاوته! رادین روز عقد به دوتامون گفت: _حرفی ندارم باهاتون...خودتون میدونید که باید چجوری زندگیتونو پیش ببرید! ولی اینم به دانسته هاتون اضافه کنین ....! همو خوب بشناسید! آدما هرچقدر همو بشناسن بازم کمه! طول میکشه تا به وجود هم پی ببرن!و هرچقدر از آدما بدونی بازم کمه! همو خوب بشناسید! از همه لحاظ! سلیقه و رفتار و اخلاق ! قلوپی از آب معدنی رو خوردم و راه افتادم... تقریبا سه چهارساعت توراه بودم... دلم شور میزد و مدام فکرم پیش رادین بود! گوشیمو درآوردم و روشنش کردم که با سیل پیامای رادین و حامد مواجه شدم. رومخ من H: کدوم گوری رفتی ! _آرام جواب بده ! _فکر نمیکردم به غیراز من و رادین کس و کار دیگه ای داشته باشی! با پیام آخرش ؛نفس عمیقی کشیدم و شمارشو پاک کردم... داش گلوم: سلام ...آرام حالت خوبه؟ کجایی؟ _آرام کجارفتی ! چرا جواب نمیدی! _آرام؟ _چیزی شده؟ شروع کردم به نوشتن... +سلام ...باید ببینمت! آدرس میدم خودتو زود برسون! +رادین تو رو به روح بابا به حامد چیزی نگو ! آدرسو پیامک کردم و جلوی پارک نگه داشتم.. پیامم سین خورد که پیاده شدم...