eitaa logo
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
2.1هزار دنبال‌کننده
870 عکس
233 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
•{🖤🤍}•• ‌ علی با خونسردی تمام لب زد: _حله آقا ! دور زد و من گیج نگاهم به علی و خیابون میچرخید! چیشده بود؟ ایرپاد من اونقدر صداش نامفهوم بود که چیزی نمیفهمیدم! +چ..چیزی شده؟ علی :متوجه نشدید چی گفت؟ +صدا...صدا نمیاد اصلا ! _مهمونیشون کنسله! از مکالمه حدادی با سوژه های اصلی رسول فهمید! دستی به صورتم کشیدم... اونقدر بهم ریختم که فقط دلم گریه میخواست ! هرلحظه امکان شکستن بغضم وجود داشت! نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت! خوشحال از کنسل شدن مهمونی و اینکه بیشتر کنار رادین میمونم... یا ناراحت ازینکه برای حامد ذره ای ارزش نداشتم و هرلحظه منتظر مرگم بود! حق هم داشت! کدوم پسر حاضر میشه با یه دختر ساده ای که اشکش دم مشکشه و لکنت داره بمونه؟ هیچکس! انگشتمو گاز گرفتم و ایرپادو پرت کردم تو داشبورد... حالم بهم ریخته بود و کلافه بودم ! چرا تموم نمیشه؟ خسته شدم! ازینکه اینقدر غصه خوردم و گلوم از شدت بغض درد گرفت خسته شدم! _چیشده خواهر ! چرا انقدر عصبی ؟ +از همه ل... با دیدن شنود و میکروفون حرفمو قطع کردم... اشاره ای بهشون زدم که از خودش جداشون کرد... _خیالت راحت ! خاموشه همش! +ازهمه لحاظ ت..تحت فش..فشارم! نیم نگاهی بهم انداخت و اخمی کرد...! نمیدونم!... چی تو چشماش دیدم که به خودم جرئت دادم تا باهاش درد و دل کنم؟ +تموم امیدم اول ب...به خدا بود بعدا ب بندش ...که حا...حامد باشه..!!! لبمو خیس کردم و ادامه دادم: +اما حا..حامد بدجور تو روم برگشت ! کسی که طی سه چهار ماه همه دین و ایمونم رو ب...به آتیش ک..کشید! دنده رو عوض کرد و نگاهی بهم انداخت... +وابستش ش..شدم بدجور ! تا..تازه فهمیدم چ..چه بلایی ب سر خودم آوردم ! وابسته شدن بدتر از همه دردای تو د...دنیاست! قطره اشکی از گوشه چشمم چکید.. +آدما تا میفهمن دوسشون داری و حاضری براشون بمیری شروع میکنن به ا...اذیت کردنت!