eitaa logo
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
2.1هزار دنبال‌کننده
779 عکس
220 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_295 کیفمو از روی جاکفشی برداشتم و اخمی کردم ! +گفتم که ! من میرم.! _آرا
•{🖤🤍}•• ‌ اخم کوچیکی کرد و گفت: _خداروشکر !!! اما نمیشه شمارو با این وضعیت بفرستیم ! +خواهش میکنم !!! اگر حامد چیزی نفهمه من میتونم خیلی تمیز وبی سر و صدا کارمو انجام بدم! _حامد چیزی نمیفهمه ! یعنی.. اگه بخوای بفهمه هم نمیفهمه ! رادین: ینی چی؟ ینی پرونده رو داده به شما؟ ول کرده رفته؟ _دقیقا ! حدود سه چهار هفته ست نیومده ! حتی یه بارم سر نزده بهمون ! شماها ازش خبری ندارید؟ +ی..یعنی چی که نیومده؟ مگه میشه؟ م..مرخصی گرفته؟ _نه ! اصن مرخصی درکار نبوده ! هرچی هم زنگ میزنم گوشیشم خاموشه ! به خانوادش دودل بودم که زنگ بزنم یانه ! +رادین !! نگاه نگرانمو به رادین دوختم که پوزخندی زد! _اون مث سگ صدتا جون داره ! _رادین !! آقامحمد چشم غره ای بهش رفت که ساکت شد! +خیلی براتون مهمه که اتفاقی برام میوفته یا نه؟ سوالی نگام کردن که گفتم؛ +من یه نفرم ! ولی اون دخترای بیچاره که به دست چندتا مرتیکه فریب میخورن و از آیندشون خبر ندارن، بالای صدنفرن ! آقامحمد گوشیشو به دست دیگش سپرد و گفت: _به یک شرط! +هوم‌؟ _ما وظیفمون این بود که نزاریم برید ماموریت! اما شما میخوای بری ! پس تمام مسئولیت کارها و همه چی به پای خودت! _آقا اینجوری که نمیشه ! +میشه رادین!!... باشه ! قبول ! _پس تشیف بیارید اینارو امضا کنید!! تموم برگه هایی که گفت امضا زدم و نشستم ... _به خانوم فهیمی الان میگم بیان ... سری تکون دادم و چشمامو آروم گذاشتم روهم...! دلهره داشتم! نه برای خودم! برای حامد ! حامدی که باید با ذره‌بین دنبالش میگشتی! کجا بود؟ چیکار میکرد؟ با فکری که به ذهنم خطور کرد سریع آقامحمدو صدا زدم!..