فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـَـه اوبِشکَســـته بالَـــم
که دارم شوق پَرواز...🍂
@CafeYadgiry🖤
#آهنگ
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_137 نشستم پشت رول و استارتو زدم... ضبط رو روشن کردم و دنبال آهنگ مورد ع
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_138
#آرام
با صدای ویبره گوشیم ازخواب پریدم..
نرگس بود...
+بعله؟
_بله و بلا! ببعی یموقع نیای از دلم دربیاری ها ! غرورت خش برمیدارع!
بر خرمگس معرکه لعنت...مزاحم خوابم شد!...
+چی شده؟
_ابشو گرفتن چلو شده!
+دختر بمیری تو! خواب بودم!
_پاشو بریم بیرون دور بزنیم!مانتو میخام!
اصلا حوصله بیرون رو نداشتم..
شروع کردم به بهانه آوردن...
+تو چرا ازمانتو خریدن سیر نمیشی؟
_برای امر خیر میخام باوا!
+عهههههع مبارکهههه توله خواستگار داشتی و من نمیدونستم؟
_اون که اره...صف کشیدن.
.ولی منظورم برا امر خیر دیگه بود!
+عه چی؟
_خواستگاری حامد!
احساس کردم گوشام کر شد!
خواستگاری حامد؟
اون که...اون که از من...
+هوی نم نمای باروت؟بارووووت؟آروووووممم؟ مردی؟
+چیزه..من بعدا بهت زنگ میزنم!
_باشه...الان میام دنبالت!
+بااشع...
حالم دگرگون شد!
اون .. اون مگه منو دوست نداشت؟
مگه نگفت نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره؟
مگه نگفت میخام کنارت باشم؟
چیشد پس!
چرا دبه کرد!
من تازه دلمو بهش بسته بودم!
تازه خوشم اومده بود ازش!
از غیرتش!
از عصبانیتش!
از نگرانی هاش!
ازشوخی هاش..
نفس عمیقی کشیدم و بلند شدم در پنجره آشپزخونه رو باز کردم...
نفسم درنمیومد!
حامد مرد نبود!
مرد زیر حرفش نمیزنه!
به این ایمان آوردم که نباید به کسی تکیه کنم!
آبی به دست و صورتم زدم ....
رفتم اتاق و موهامو شونه زدم...
مانتوی ساده و شال موردعلاقمو پوشیدم و آرایش نکردم...
اهل آرایش نبودم ولی همیشه ریمل و رژ رو حتما میزدم!
بی حوصله کیف و گوشیمو برداشتم ...
درو قفل کردم و کفشامو پوشیدم که نرگس زنگ زد...
رفتم پایین و سوار ماشین شدم...
_سلام کویید نوزده!
خشک و سرد جواب دادم...
+سلام خوبی؟
_چته تو؟
+هیچی..!
تو دلم داد زدم...جیغ زدم...:عالی ام!حالم عالیه!
نفس عمیقی کشیدم..
+میخایم بریم کجا؟
_هرجا که تو بگی!
+مانتو میخاستی بگیری ...
پوزخندی زدم...
+برای خواستگاری خان داداشت!
گیج جواب داد...
_آ...آره...
+بریم!
دستشو برد سمت ضبط و آهنگی پلی کرد...
لحظه ی آوار عشق توی نگاهم:
چه قدر قشنگه!
اینو هیچوقت یادم نمیره!
نامردیشو!
بازی دادنمو!
ابراز علاقش کشک بود؟
آهنگ تموم شد که صدای نرگس دراومد:
_آرام؟ چیشدههه!
برگشتم سمتش
+چ..چی؟
_چرا گریه میکنی!چییشده قربونت برم؟
خندیدم و دستی به صورت خیسم کشیدم...
+چیزی نیست!خوب میشم!
جلوی مانتو فروشی پارک کرد.
_اینجا مانتو فروشی دوستمه!حلما...قیمت مانتو هاش خیلی مناسبه...چیزی خواستی بردار!
سری تکون دادم و پیاده شدم...