[داستان پیوند دو دࢪیا🌊 قسمت آخر]
حتے تصور شنیدن جواب منفے هم سخت آزار دهنده بود!
گرچہ از مانند زهرایی بعید بود، چون علے ؏ را رد ڪند، اما دل دریایی مولا براے یافتن ساحل آرامش طوفانے بود.
علے ؏ منتظر نشستہ بود تا پاسخ دختر پیامبرﷺ را از لب هاے رسول پروردگار بشنود.
پیامبرﷺ با لبے خندان وارد شد. علے ؏ ڪہ از خوشحالے در پوست خود نمیگنجید؛
تشڪر ڪرد:
سلام و درود خدا بر شما باد ڪہ همیشہ نیڪو خوے و ستودھ نفس و مبارڪ بخت بودھ اید!
🌱
پیامبࢪﷺ دࢪ خانہ امّسلمہ بود ڪہ فرشتہ اے عجیب با هیبتے خاص بر او وارد شد.
گفت:
《من صرصائیلم!
خداوند مرا نزد شما فرستاده تا بگویم نور ࢪا بہ نور تزوج ڪن.》
پࢪسید:
-چہ ڪسے را با چہ ڪسے؟
+فاطمہۜ را با علے ؏.
آنگاھ خداوند
❲مَرِجَ البحرین یلتقیان؛ دو دریا را پیش راند تا بہ ھم رسیدند. سورۀ الرحمن آیه ۱۹❳
📚 #گزیده_کتاب و خلاصه اے از کتابِ فاطمه علی است | علی قهرمانی
【پیوند دو دریا مبارڪ 🌊】
♥️ #حجاب🌱 #نجابت_ایرانی
ـ🌱☕️❲@CaffeinGraphic❳