وقتی پزشکیان در خوانش از روی برگهها تمرکزش رو از دست داد و لحظاتی گرفتار تپق و سهولسان شد، گل از گل بعضی چهرهها شکفت و پوزخند زدند اما آقا با نگاه آرامش با او همراهی کرد و وقتی پزشکیان داشت به آقا و مردم قول میداد با دعای زیرلب بهش قوت قلب داد... پدر و بزرگ تر یعنی همین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#کربلا_طریق_الاقصی
#همدلی_وفاق_ملی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan