eitaa logo
چشماتُ ببند :)
2.1هزار دنبال‌کننده
289 عکس
96 ویدیو
2 فایل
خداوند فرشته‌ای دارد؛ که هر روز بانگ میزند: بزایید برای مُردن! فراهم آورید برای نابود‌شدن و بسازید برای ویران شدن.... نهج البلاغه حکمت ۱۳۲ #عادت‌کنیدکه‌عادت‌نکنید. @az_del_bego گروه جهادیمون :) @sabeqon تبادل نه! چون دل ها رو نمیشه تبادل کرد :)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از •| مکاتبات |•
السّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الزَّمان ✨ •| @az_khat_bego |•
بعد از تحقیق های بسیار، یافتم که اولین جمله ای که حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها از میان درب و دیوار و آتش فرمودند؛ وَلَدی مهدی(عج) بود... _ علامه‌امینی‌ _
چشماتُ ببند :)
اونجا که مولا میگن: بی تو ببین که سر به بیابان گذاشتم، شرمنده‌ام که خانه‌ی امنی نداشتم...
اونجایی که مولا نشسته و به چاه‌ میگه: الا‌ ای چاه، یارم را گرفتند، گلم، عشقم، بهارم را گرفتند، میان کوچه‌ها، با ضرب سیلی، همه دار و ندارم را گرفتند...
بی تو با شمع، علی، تا به سحر می‌سوزد، شمع می‌میرد و او بار دگر می‌سوزد، یک نفر مثل درختان سپیدارِ بلند، در خیالش همه شب بین دو در می‌سوزد...
بازوانی را که این شلاق‌ها بوسیده‌اند، جای لب‌های محمد(ص) بود، باور می‌کنی؟
چشماتُ ببند :)
بازوانی را که این شلاق‌ها بوسیده‌اند، جای لب‌های محمد(ص) بود، باور می‌کنی؟
پیامبر(ص) در لحظات احتضار فرمودند: وَيْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنِ ابْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ انتهك حُرْمَتَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَيْلٌ لِمَنْ آذَى حلِيلَهَا [جنينها و شجّ جنبيها] وَ وَيْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اللَّهُمَّ إِنِّي مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بُرَآءُ. وای بر کسی که بر فاطمه سلام الله علیها ستم کند. وای بر کسی که حق او را غصب کند. وای بر کسی که حرمتش را بشکند. وای بر کسی که در خانه‌اش را آتش بزند. وای بر کسی که همسر او را بیازارد. وای بر کسی که با او کینه ورزد و ستیزه کند. خداوندا، من از آنها بیزارم و آنان هم از من بیزار هستند. | کتاب طرف من الانباء (سید بن طاووس)، ص۱۶۹ |
هدایت شده از عطࢪیاس⁦
‌ «خدایا! از بد کردنِ آدم‌هایت شکایت داشتم به درگاهت امّا شکایتم را پس می‌گیرم. من فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدم‌هایت، نگاهم به باشد.»
بنى‌اسراييل قوم موسى، هنگامى كه خواستند تا در شهرها جاى بگيرند و شنيدند كه بايد با اين قدرت‌هاى مسلّط‍‌ بجنگند و با آن‌ها درگير شوند، كنار كشيدند و به موسى گفتند: «فَاذْهَب انْتَ‌ وَ رَبُّكَ‌ فَقاتِلا انّا هيهنا قاعِدُونَ‌»، تو با خداى خودت برويد؛ پس بجنگيد، ما در همين جا نشسته‌ايم! راستى، چه كسى بايد ضعف‌هايش و كسرى‌هايش تأمين شود و تقويت شود؟ چه كسى بايد در فاصله‌ى تولّد و مرگ،به رشد و كمالش برسد؟ چه كسى بايد ترس و بخل و ضعف را از دل و دستش بتكاند؟ اين‌ها مى‌گويند ما در همين جا در كنار اين همه ضعف و ذلّت مى‌نشينيم، تو و خداى خودت كارها را عهده‌دار شويد! آيا اين حرف، معقول و منطقى و درست و به جاست‌؟ هيچ‌گاه خدا،باج بى‌كارى و تنبلى ما را نمى‌دهد! کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۰۷
چشماتُ ببند :)
#عین_صاد بنى‌اسراييل قوم موسى، هنگامى كه خواستند تا در شهرها جاى بگيرند و شنيدند كه بايد با اين قد
دنبال لقمه ی راحتیم! دوست داریم دراز بکشیم و حضرت جبرائیل و بقیه ی فرشته ها بیان بادمون بزنن، به جامون کار کنن، اجاره خونه مون رو بدن، حقمون رو از ظالم بگیرن و... چرا این توقع رو داریم؟ چون فکر میکنیم آدم خوبی هستیم و حقمونه که کل هستی جلومون خم و راست بشن... ماها تنبل تربیت شدیم و حتی با تنبلی دین داری میکنیم! از مقیاس شخصیش گرفته که با صلوات و نذر و دعا درس پاس میکنیم تا مقیاس حکومتیش که با خام فروشی روزگار میگذرونیم!(سیاست دولت های غرب گرا)
آقا امیرالمومنین(علیه‌السلام): در آغاز خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدن‌ها همان کاری را ميكند كه با برگ درختان خواهد كرد، آغازش مي‌سوزاند، و پايانش مي‌روياند! | نهج‌البلاغه،حکمت۱۲۸ |
ساعت ۱۱ شب بود توی قرارگاه نشسته بودیم و حرف می زدیم، صحبت از اراده انسان بود یه نفر پرسید: برای تقویت اراده چیکار باید کرد؟ مثلا اگر كسی بخواد شب ها كمتر بخوابه یا هر ساعتی كه خواست بیدار بشه، چیکار باید بکنه؟ شهید بروجردی هم تو جمع ما بود جواب دادن: هر كس آیه آخر سوره كهف رو قبل از خواب بخونه، هر ساعتی كه بخواد ، از خواب بیدار میشه حرفش برامون جالب بود تصمیم گرفتم این مطلب رو همون شب امتحان كنم آیه رو چند بار خوندم و خوابیدم صبح بیدار شدم، اوایل اذان بود شهید بروجردی رو دیدم كه زودتر از من بلند شده بود و به نماز ایستاده بود نمازش رو كه تمام كرد، گفت: مگه شما دیشب آیه آخر سوره كهف را نخوندی؟ گفتم: چرا! گفت: پس چرا خواب موندی؟ گفتم: تصمیم داشتم اول اذان بیدار بشم، كه شدم، چطور مگه؟ گفت: آخه من فكر كردم میخواید برای نماز شب بیدار بشید گفته او كنایه از این داشت كه چرا برای نماز شب بیدار نشدم تو دلم غوغایی به پا شد، خیس عرق شدم و شرمنده این همه بزرگی و جوانمردی ایشون... خاطره سردار غلامرضا جلالی
در دیاری که در اون نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
چشماتُ ببند :)
در اندرون منِ خسته دل ندانم کیست . . . که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند تا کاج جشن های زمستانی ‌ات کنند
پوشانده ‌اند صبح تو را ابرهای تار تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می ‌روی شاید به خاک مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ‌ای است که قربانی ‌ات کنند