✨یکی از کارهای با ارزش که انجمن می تواند بکند تشکیل نماز جماعت و یاد دادن کامل نماز همراه با معنی به دیگران می باشد.
✨از ملّت شهید پرور هم خواسته می شود که همیشه مسجد و نماز جمعه را حفظ کنند و بدانید که ای عاشقان اسلام تا نماز جمعه شما فشرده است دشمن به هیچ وجه نمی تواند در شما نفوذ کند .
✨برادران و خواهران عزیز سعی کنید برای آخرت خود توشه ای ذخیره کنید و از تجملات مادی در زندگی خود پرهیز کنید و همیشه ساده باشید.
✨این جنگ، جنگ سرنوشت ساز است و برادرانی که در پشت جبهه مسئولیت سنگین ندارند و کمک با ارزش به این انقلاب نمی کنند سعی کنند خود را تماده رفتن به جبهه کنند.و خواهرانی که در پشت جبهه هستند در فکر کمک به انقلاب و جنگ زدگان باشند.
✨و تو ای خواهرم آنچه که بیش از سرخی خون من استعمار را می ترساند سیاهی چادر توست .
پس در حفظ حجابت زینب گونه باش.
انشاءالله که با وحدت و یکدستی شما استعمار در همه ی سرزمینهای اسلامی دفع خواهد شد .
✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨بارها شنیدهایم که طبق آیه «وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ» شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند اما شاید این موضوع برای ما که در بند دنیا گیر افتادهایم خیلی محسوس نباشد، کسانی که بیشتر از همه این موضوع را درک میکنند خانواده شهدا هستند.
✨پدر شهید: مادرش قبلاً خیلی بیقراری میکرد و ناراحت بود؛ روزی به مادرش دلداری میدادم و از جایگاه شهدا و از بهشتی که سجاد در آن قرار دارد صحبت کردیم و به مادرش گفتم ببین چقدر آدم بر اثر تصادف و دلایل دیگر از بین میروند اما قسمت سجاد شهادت بود و الان دیگر کاری از دست ما بر نمیآید هر چند نبودش بسیار سخت است.
✨پدر شهید ادامه می دهد که همان شب وقتی خوابیدم در خواب دیدم سجاد با لباس سفیدی که در عکسش هم هست به خوابم آمد و در پذیرایی خانه ایستاده بود، میخندید و قهقهه میزد، به ما گفت کی گفته من مردم؟ من که پیش شما هستم و جایی نرفتم که شما اینقدر ناراحت هستید؛ بعد از آن شب آیه قران که صحبت از زنده بودن شهدا کرده را به واقع لمس کردیم و گویی که بال درآورده باشیم.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂همسرم بسیار آدم سادهزیست، باگذشت، شوخ طبع، پرتلاش و اهل خدمت به دیگران بود.
💫وقتی از محل کار به خانه میآمد، خستگی کار را پشت در خانه میگذاشت و با حالت مهربانی و چهرهای خندان و بشاش وارد میشد.
با ورود ایشان فضای ساکت منزل کاملاً شکسته میشد. همهی اعضای خانواده او را دوست داشتند.
🍂برای مادرم مثل پسر بود، نه داماد. همیشه دوست داشت به دیگران خدمت کند و تا جایی که در توانش بود دستگیری میکرد. میگفت: «خشنودی خدا در خدمت به خلقِ اوست».
💫به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک میکرد و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را دوست داشتند. یادم هست هر از گاهی به خانه آنها میرفت تا اگر کاری دارند انجام دهد. خانه آنها باغ کوچکی داشت که در حیاط آن انبوه درختان میوه بود.
آنها نمیتوانستند میوهها را بچینند و «صالح» تنها کسی بود که تمام کارهای باغ را انجام میداد...
از کارهای سخت و سنگین فرار نمیکرد و تمام توانش را برای خدمت صادقانه و بیمنت بکار میبرد.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫با آقا سجاد دو خانواده بی سر پرست ویتیم میشناختیم که در قم ساکن و وضعیت مالی مناسبی نداشتند آقا سجاد از دوستانش پول جمع میکرد و مقداری هم خودش میگذاشت و برنج، گوشت، مرغ و.... تهیه میکردتا به این خانواده ها برسانیم...
💫اکثرا شب ها این موادغذایی را میبردیم و خیلی دقت میکرد تا کسی تو کوچه نباشد وآبروی آن خانواده نرود چون طرف مقابل خانم بود آقا سجاد وسایل را به من میداد تا تحویل بدهم یک شب که برای تحویل هدایا رفتیم فاطمه رقیه توی بغلم خواب بود از طرفی گونی برنج هم سنگین بود بنابر این نتوانستم پیاده شوم به آقا سجاد گفتم شما برو... کمی مکث کرد بعد پیاده شد درب صندق عقب ماشین را باز کرد گونی برنج را زمین گذاشت عینکش را برداشت و داخل جیبش گذاشت بعد زنگ خانه را زد.از برداشتن عینکش تعجب کردم و به فکر رفتم.
💫از این کارش دو منظور به ذهنم رسید:
1.میخواست نامحرم را نبیند 2.میخواست خانم نیازمند وقتی بعدها او را در خیابان دید نشناسد و خجالت نکشد...دلیل دوم بذهنم قویتر بود چون چشمان آقا سجاد آستیکمات بود و دید نزدیکش مشکلی نداشت.
هیچ وقت از او نپرسیدم چرا اینکار را کرد چون منظورش را فهمیده بود و او را بهتر از هر کسی میشناختم مطمئن بودم که میخواست آن خانم نیازمند او را نشناسد و خجالت نکشد...
خیلی حواسش به همه چیز بود.
✍️روایتی از دوست شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
💫برادرم خيلي خوشخنده بود، در عين حال با اخلاق، مهربان، رئوف و دلسوز بود. تا آنجا كه ميتوانست هر كاري از دستش برميآمد براي همه انجام ميداد.
🌟محمود نسبت به ما هشت خواهر د لسوز بود. از زماني كه پدر و مادر در كنار ما نبودند توجهش به خانواده بيشتر از قبل شد. بعد از فوت والدينمان كه حدود 12- 13 سال پيش اتفاق افتاد، فكر ميكرد كه بار خانواده به دوش ايشان است. به عنوان يك برادر و همدم در كنار خانواده بود چون ميدانست خواهرها پناهي به جز او ندارند.
💫محمود هميشه ميگفت من در ميان چند دختر بزرگ شدم و همه كارهاي شما را آموختهام. گويا در منطقه براي بچهها خياطي و آشپزي ميكرده است.
🌟دوستانش هم كه بعد از شهادتش به منزل ما آمدند ميگفتند با وجود محمود بچهها تنبل شده بودند، ميگفت دكمه لباسهايشان را هم ميدادند او بدوزد. انقدر دوخت و دوز كرده بود كه آنجا به محمود ميگفتند اوستا محمود خياط.
💫وقتي هم كه وسيلهاي خراب ميشد ميدادند برادرم تعمير ميكرد، مهارت خيلي خاصي در تعمير و كارهاي فني و برقي داشت. همرزمانش برايمان تعريف ميكردند كه در منطقه سه تا از دستگاههاي تيراندازيشان كه خراب ميشود محمود تعميرشان ميكند. فرماندهان كه از كار محمود متعجب مانده بودند به او ميگويند واقعاً اوستا محمودي.
✍️روایتی از خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈
🌺فضیل بن یسار می گوید:
از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: خداوند عز و جل پیغمبرش را تربیت کرد و نیکو تربیت فرمود. چون تربیت او را تکمیل نمود، فرمود:«انک لعلی خلق عظیم »; تو بر اخلاق عظیمی استواری.
🌺سپس امر دین و امت را به او واگذار نمود تا سیاست و اداره بندگانش را به عهده بگیرد، سپس فرمود: «ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» آنچه را رسول خدا برای شما آورد، بگیرید و اجرا کنید و از آنچه نهی کرد، خودداری نمایید.
🌺رسول خدا(ص) استوار، موفق و موید به روح القدس بود و نسبت به سیاست و تدبیر خلق هیچ گونه لغزش و خطایی نداشت و به آداب خدا تربیت شده بود.
#من_محمد_را_دوست_دارم
#میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرِ مجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫اباهارون می گوید: روزی به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شدم.
آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزی است که تو را ندیده ام.
عرض کردم: خداوند متعال به من پسری عطا فرمود.
🌟آن حضرت فرمود:خدا او را برای تو مبارک گرداند چه نامی برای او انتخاب کرده ای؟
گفتم: او را محمد نامیده ام.
💫امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورت مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه های مبارکش به زمین بخورد.
🌟آن حضرت زیرلب گفت: محمد، محمد، محمد.
سپس فرمود: جان خودم،فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فدای رسول خدا(ص)باد! او رادشنام مده! کتک نزن! بدی به او نرسان! بدان! در روی زمین خانه ای نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این که آن خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود.
#من_محمد_را_دوست_دارم
#میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرِ مجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫ایشان خیلی با محبت، مهربان و باگذشت بود.
جوری نبود که غرورش اجازه ندهد در خانه محبت کند.
همیشه در کارهای خانه کمکم میکرد و میگفت وظیفه شما نیست که کارهای خانه را انجام بدهید.
💫به بچهها خیلی محبت میکرد.
از زمانی که خودمان بچهدار شدیم خیلی برای پسرمان وقت میگذاشت.
همیشه میگفت دوست دارم خیلی با پسرمان صمیمی و رفیق باشم.
💫خیلی اهل سرزدن به فامیل و صلهرحم بود.
اگر کسی مریض میشد به عیادتش میرفت.
پیر و جوان برایش فرقی نمیکرد و با همه رفتاری دوستانه و صمیمی داشت.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرِ مجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫هاشم دو خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا میشود, دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او میخواست تمام سعی و تلاشش را میکرد تا او را به خواستهاش برساند.
🌟هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم میشد. هیچ وقت خودش را دست بالا نمیگرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار میشد او در صف کمک رسانی حاضر میشد.
💫خیلی مرا دوست داشت متفاوت با سایر بچههایم با من رفتار میکرد همیشه دستم را می بوسید سرش را روی پاهایم میگذاشت و میگفت: بوی بهشت را استشمام میکنم.
🌟خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا میرفت برای بچههای خواهر و برادرش و دوستان و همسایهگان هدیه میآورد و از این کارش لذت میبرد.
💫هاشم عشق به حضرت زینب (س) را به عشق دوقلوی شش ماههاش ترجیح داد
✍️روایتی از مادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرِ مجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫آقا مهدی کمر تعلقات دنیایی را شکسته بود. شهید مدافع حرمی که دنیا همه زورش را زد تا او را از مسیرش منحرف کند، اما مهدی از کنار همه تعلقات گذشت و مدافع ارزشها شد.
💫شاید برای ما راحت باشد که از دور، رفتن مردانی چون مهدی موحدنیا را تماشا کنیم، همیشه نگاه کردن آسان است اما به دل خطر رفتن دل شیر میخواهد. مرد میخواهد که از خندههای کودک چند ماههات بگذری و بروی.
💫صبر میخواهد که پدرت را در بستر مرگ ببینی و با گریه راهی شوی. غیرت میخواهد که از داشتههای دنیا چیزی کم نداشته باشی اما همه را بگذاری و به سفری بروی که شاید برگشتی از آن نباشد....
💫 داستان زندگی شهید موحدنیا، قصه کشمکش تعلقات دنیایی با غیرت و شرافت مردانی است که که انگار هیچ واقعهای نمیتواند خللی در اراده ی آهنینشان ایجاد کند...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشر مجدّد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫به هرحال در زندگی مشترک انسان همسر و همسفرش را میشناسد.
از خصیصهها و اعمال آقا وحید کاملا برایم روشن بود که همان کسی است که دنبالش بودم و هم من او را دوست داشتم هم خدا! خب آن اهمیت دادنشان به نماز و نماز اول وقت، آن تاکیدشان بر صداقت، آن همه جدیت و تلاش و کوششی که برای اسلام و هدایت افراد داشتند؛ همگی گویای این حقیقت بود.
✨همیشه میگفتند: من اگر بتوانم حتی یک نفر را به صف نماز جماعت بکشانم برای دنیا و آخرتم کافی است.
در بسیاری موارد با هم در موارد مختلف بحث و گفتگو میکردیم و بهتر بگویم تذکره میکردیم و به آرامش معنوی میرسیدیم که بسیار لذتبخش بود.
💫همیشه میگفتند: من از خداوند رفیق تذکره میخواستم. از خدا میخواستم همسرم رفیق تذکرهام باشد.خدارا شکر زندگی با آقا وحید بهترین تجربهی عمرم بود.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشر مجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫همیشه آقامهدی دیر به خانه میآمد. روز قبل از شهادتش، جمعه شب بود که ساعت 10 به خانه آمد. خستگی از چهرهاش میبارید. به بچهها گفت خستهام و نمیتوانم با شما بازی کنم.
✨بچهها هم پذیرفتند. بعد از چند دقیقه به آشپزخانه رفتم. از آنجا بچهها را نمیدیدم، ولی صدای بلند خندهشان را میشنیدم.
💫خودم را رساندم پیششان دیدم بابایشان با تمام خستگیای که داشت، دلش طاقت نیاورده و همبازیشان شده است. یعنی آخرین بازی بچهها با بابا مهدیشان بود. فردایش رفت و به شهادت رسید.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشر مجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨واسه سرکشی به پایگاه شهید رفتم، شهیدحجت را ندیدم ولی صدای من را شنیده بود و مثل همیشه من را صدا کرد، دنبال صدا رفتم کنار ساختمان پایگاه که در حال ساخت بود ،با لباس نظامی سلاح به دوش داشت گچ به داخل ساختمان انتقال میداد،
💫گفتم حجت جان مگر کارگران بنا نیامده اند؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم کمکشون میکنم.
گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن کار میکنن شما چی؟؟ گفت منم کمکشون میکنم تا هم روحیه بگیرن، بالاخره اینا دارن برا ما ساختمان میسازن گناه دارن خسته هستند...
✨با استاد بنا که صحبت کردم میگفت شهید روزها سهمیه غذاش رو به ما میده میگه من با نون خالی هم سیر میشم شما کار میکنید و خسته میشید.
💫بنا میگفت ما از اینکه دیگر بچه ها برای انجام کارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن من تازه فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش که سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫به خانواده اش نگفته بود که به سوریه میرود. وقت رفتن با گوشی [دوستش] با خانواده و مادرش تماس گرفت و با خوشحالی که پر از بغض بود در گفتگویی عاشقانه با مادرش گفت: دارم میروم مشهد و انشاءالله سریع برمیگردم. حاج خانم هم به روی خودش نیاورد و خداحافظی کرد.
✨بعد از اینکه علی از ما جدا شد مادر به گوشی [دوستش] زنگ زد و با صدای لرزان گفت: علی رفت سوریه؟
💫[دوستش] هم گفت: علی به شما گفت میروم مشهد مادر جان، مشهد یعنی محل و مکان شهادت، ان شاءالله هر آنچه خیر است برایش رقم بخورد.
✨علی رفت مشهد، پیکرش را هم از سوریه به معراج الشهدا آوردند. از پهلو مجروح شده بود و به دلیل خونریزی در باغ زیتونی حوالی حلب شربت شهادت را نوشید.
💫فاطمیون و مجروحیتشان از پهلو آتش به جان شیعه انداخته است.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨چه زیبا گفت سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی: «چگونه از جان نگذرد آنکه میداند جان بهای دیدار است»
💫حال که توفیقی دست داد و بی بی جان ما را به عنوان سربازان مدافع حرمش طلبیده و پذیرفته است؛ به درگاه خداوند تبارک و تعالی توکل میکنم و از ائمه اطهار و معصومین توسل میجویم که در این راه بتوانم به خوبی به تکلیف و وظیفهام به عنوان یک سرباز کوچک عمل کنم.
✨و در راه دفاع از حریم امامت و ولایت، پاسداری از انقلاب اسلامی و سربازی ولی امر مسلمین امام خامنهای، عاقبت کارم ان شاءالله ختم به شهادت شود و به آرزوی دلم دست پیدا کنم.
✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨در اقوام چند خانواده یتیم بودند . علی خیلی به آنها سر میزد .
💫 برای برطرف شدن مشکلات نیت میکرد ودر قلکی که برای این خانواده ها گذاشته بود مقداری پول می ریخت و هرماه قلک را باز می کرد و هزینه را به آنها می داد.
✨هر سال عید بعد از تحویل سال اولین عید دیدنیمان با این خانواده ها بود . در این دیدارها علی کاری می کرد که آنها خوشحال شوند.
💫یک روز از من خواست که اگر روزی شهید شد این کارش را ادامه دهم.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجّدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫دومین ماموریت ایشان سه ماه طول کشید. وقتی برگشت، من و بچه ها منزل مادرم بودیم. ساعت 2:30 نیمه شب بود که تماس گرفت. خواب نبودم و با دیدن شماره ایشان به سرعت جواب دادم.
💫 گفتم: «برگشتی؟» گفت: «آره توی حیاط هستم اما کلید درب ورودی را ندارم.» گفتم: «بیا اینجا. چرا اطلاع ندادی؟» گفت: «نه مزاحم نمی شوم. داخل انباری را نگاه می کنم شاید کلید را آنجا گذاشته باشم.» گفتم: «هوا سرد است، سرما می خوری.» راضی نشد بیاید.
💫بالاخره صبح شد. برادرم ما را به خانه مان رساند. زانوهایش را زمین گذاشت و دستهایش را مثل بال پرندگان باز کرد و فرزندان خود را در آغوش کشید. گفت: «شب که آمدم خیلی خسته بودم اما خوابم نمی برد. یک ساعتی را کنار وسائل و کتاب ها و دفترهای بچه ها بودم و ورق می زدم. توی خونه می چرخیدم. چقدر امنیت خوبه، چقدر خونه خوبه. بعد از نماز صبح بود که خوابیدم.»
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨شاید پدر و مادرم راضی نباشند، ولی برای حسین(ع) از همه چیز میگذرم، زیرا اعتقاد و باور دارم که این رکاب، رکاب امام عصر(عج) میباشد.
💫از زمانی که یادم میآید، در عرصهی بسیج فعالیت میکردم، تا به الان که در حال بازگو کردن این مطالب هستم.
✨با نیت فی سبیل الله کار کردم. اگرچه خوب کار نکردم، ولی برای او بوده... و با یک نیت دیگر، تمام عمر زندگی کردم، شهادت...
💫همان نقطهی وصلی که برایش لحظهشماری میکنم، برایش تلاش میکنم، اگرچه تلاشهایم کم بوده و بعضی اوقات راههایم را اشتباه رفتم، ولی آرزویم جز به کاروان سیدالشهدا رسیدن، چیز دیگر نبوده... فقط ترسم پدر و مادرم هستند، ولی از آنها تقاضایی دارم...
✨پدرم، امام حسین(ع) باش. چند نفر از خانوادهاش را در راه خدا قربانی کرد؟ حتی از نوزاد شش ماههاش هم گذشت...
💫پدرم بُگذر و بُگذار روز قیامت جزء شفاعت کنندهها باشی. آری پدران شهدا هم میتوانند شفاعت کنند... مادرم، دست و پایت را میبوسم. حلالم کن، که من کودکی بسیار کردهام. حلالم کن مادرم...
✨مادرم، مانند مادر وهب باش. چیزی که در راه خدا دادی پَس نگیر. دعایم کن مانند هميشه...
💫خواهرم، شما هم حلال کن. اگر سخت بر شما گرفتم، برای عاقبت به خیری خودت بود و دوست نداشتم اشتباهات مرا تکرار کنی...حجابت، عفافت، صبرت، قیامت... همه زینبی...
✨در دنیا هیچ افتخاری چون این که شیعه و بسیجی هستم و هیچ آرزویی ندارم جز شهادت...
✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک |
@Ckelke
✨خداوند را شاکرم که قسمت شد نائب الزیاره همه علاقهمندان پابوس حضرت زینب (سلام الله علیه) و رقیه سهساله باشم.
💫زندگی ای که داشتم سرشار از معجزات پیاپی بود که مهمترین بهترین و بارزترین اتفاق زندگی این حقیر، زندگی در کنار همسر مهربان، باوفا، محترم و مومنه و بسیار بامحبت و از خود گذشته که هرچه موفقیت و سربلندی دارم مدیون همسر بی نظیرم هستم.
✨و برای پسرم توصیه میکنم همیشه احترام و تکریم مادر را سر لوحه زندگی قرار دهد.
✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حرف های زنانه
💫گرم صحبت های زنانه خود بودیم که سیّد مجتبی وارد آشپزخانه شد به خیال اینکه سر وقت یخچال می رود خیلی به او توجهی نشان ندادیم و مثل خودروی که تازه گرم شده باشد تخت گاز میرا ندیم.
💫اما سیدمجتبی کفگیر را برداشت و دور سر چرخاند انگار که مگس کش توی دستش باشد مرتب تکرار می کرد: « کیش کیش» توی این سرما خبری از مگس نبود پرسیدم:« چه کار می کنی داداش؟؟»
✨خیلی جدی گفت:«مگر نمی بینی این جا پر شده است از مگس غیبت دارم آنها را دور می کنم نکند شیطان به شما آسیبی برساند»
💫 ما که حالا زده بودیم روی ترمز محو نگاه او شدیم سید مجتبی کفگیر را روی زمین گذاشت و خیلی مؤدب به مادرم گفت:« ببین مادرم وقتی از کسی ناراحتی یا ازش دلخوری داری اول یک صلوات برایش بفرست که ثواب به دست آوری و بعد یک صلوات برای خودت بفرست که از شیطان دور شوی و آرامش بگیری»
✍️روایتی از خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین های ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت، مین های پنجاه کیلویی را به راحتی جابجا می کرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت.
✨ وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعیاش را درآورد.با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل می کرد ولی به روی خودش نمیآورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه می کرد، باورش نمی شد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟
💫در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشی ها نمی گذاشتم.
✍️روایتی از همرزم شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckeke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫بار اول که با هم رفته بودیم مشهد٬ با هم قرار گذاشتیم برویم نماز زیارت بخوانیم و برگردیم سر قرار کنار حوض اسماعیل طلا.
✨من رفتم دو رکعت نماز خواندم و برگشتم. گفتم نهایت10 دقیقه طول میکشد اما هرچه منتظر شدم نیامد.
گوشی هم که نداشتیم. بعد از چهل دقیقه آمد.
💫گفتم این چه نمازی بود؟ من دو دقیقهای نمازم را خواندم. گفت چطور خواندی؟ گفتم مثل نماز صبح.
گفت: اینطوری که نمیشود٬ چطور به دلت نشست؟«رکعت اول یاسین و رکعت دوم الرحمن دارد.»
💫اگر بخواهم از خصوصیات اخلاقی ایشان بگویم٬ نظم خاصی داشت. مادرش هم همیشه میگوید بچه بسیار منظمی بود. من این نظمی که در زندگی دارم را از ایشان یاد گرفتهام.
✨ماموریت که میرفت٬ ما میرفتیم «درق» و وقتی که برمیگشت قبل از اینکه ما برگردیم همه لباسها را میشست٬ اتو میکرد و میگفت: شما همین که دوری ما را تحمل میکنید کافیاست٬ دیگر زحمت این کارها با شما نباشد.
💫به بحث صلهرحم هم خیلی اهمیت میداد و هفتهای یک بار٬ حتی برای 10دقیقه به منزل اقوام سر میزدیم. میگفتم زنگ بزن. میگفت: نه٬ شاید بخواهند جایی بروند و از راه بمانند و یا تدارک پذیرایی ببینند. میرویم اگر بودند یک چایی میخوریم و اگر نبودند برمیگردیم. خیلی سادهزیست بود.
✍️روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨با آن همه شوخ طبعی سر نترس و شجاعت خاصی داشت.همان طور که خوش خنده بود و بچه ها را می خنداند. پای روضه های اباعبدالله خیلی نمکی گریه می کرد.
💫حاضرم قسم بخورم اگر با هر کدام از رفقایش صحبت کنید تا اسم حسین مشتاقی را بیاورید، اولین عکس العمل شان لبخند است.
✨با اینکه با همه شوخی می کرد و خلاصه اذیت و آزارش به بچه ها رسیده بود.اما همه دوستش داشتند.
💫مثلا وقت هایی که چایی می ریختیم بخوریم، بی سر و صدا می رفت و نمک می ریخت توی لیوان چای،آب معدنی بچه ها را برمی داشت و کلا آرام و قرار نداشت.
✍️ روایتی از همرزم شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨جاذبه خاک به ماندن میخواند وآن عهدباطنی به رفتن،عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن...
✨واین هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان در آوارگی وحیرت میان عقل و عشق معنا شود.
✨زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است ، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند ...
✍️شهید آوینی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckelke عضویت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار ماندهایم، خدایا هیاهوی بهشت را میبینم، چه غوغایی!!!
✨ حسین به پیشواز یارانش آمده، چه صحنهای!!! فرشتگان ندا میدهند که همرزمان ابراهیم! همراهان موسی! همدستان عیسی! همکیشان محمد !همسنگران علی! همفکران حسین علیهالسلام! همگامان خمینی و خامنهای از سنگر کربلا آمدهاند، چه شکوهی!!!
✨ این دل نوشته را در حالی مینویسم که هیچ امیدی به شهادت ندارم، مگر به فضل خداوند متعال، زیرا ما بنده نافرمان بردار درگاه خداوند بودهایم، که اگر بخواهیم خود را از شهدا و شاهدان حقانیت خداوند تبارکوتعالی بدانیم دچار جرم دیگری شدهایم.
✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک |
🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا]
@Ckelke
@Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال
https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•