eitaa logo
کِلک
143 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
114 فایل
ن وَ اَلْقَلَمِ وَ مٰا يَسْطُرُونَ ﴿القلم‏، 1﴾ ن، سوگندبه قلم و آنچه می نویسند. @Ckelke 👈نامِ‌کانال کِلک @Ckelkeadmin ارتباط بامدیرکانال ✍️ عضویت کانال 👇 https://eitaa.com/Ckelke
مشاهده در ایتا
دانلود
💫به خانواده اش نگفته بود که به سوریه می‌رود. وقت رفتن با گوشی [دوستش] با خانواده و مادرش تماس گرفت و با خوشحالی‌ که پر از بغض بود در گفتگویی عاشقانه با مادرش گفت: دارم می‌روم مشهد و ان‌شاءالله سریع برمی‌گردم. حاج خانم هم به‌ روی خودش نیاورد و خداحافظی کرد. ✨بعد از اینکه علی از ما جدا شد مادر به گوشی [دوستش] زنگ زد و با صدای لرزان گفت: علی رفت سوریه؟ 💫[دوستش] هم گفت: علی به شما گفت می‌روم مشهد مادر جان، مشهد یعنی محل و مکان شهادت، ان شاءالله هر آنچه خیر است برایش رقم بخورد. ✨علی رفت مشهد، پیکرش را هم از سوریه به معراج الشهدا آوردند. از پهلو مجروح شده بود و به دلیل خونریزی در باغ زیتونی حوالی حلب شربت شهادت را نوشید. 💫فاطمیون و مجروحیت‌شان از پهلو آتش به جان شیعه انداخته است. https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨چه زیبا گفت سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی: «چگونه از جان نگذرد آنکه می‌داند جان بهای دیدار است» 💫حال که توفیقی دست داد و بی بی جان ما را به عنوان سربازان مدافع حرمش طلبیده و پذیرفته است؛ به درگاه خداوند تبارک و تعالی توکل می‌کنم و از ائمه اطهار و معصومین توسل می‌جویم که در این راه بتوانم به خوبی به تکلیف و وظیفه‌ام به عنوان یک سرباز کوچک عمل کنم. ✨و در راه دفاع از حریم امامت و ولایت، پاسداری از انقلاب اسلامی و سربازی ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای، عاقبت کارم ان شاءالله ختم به شهادت شود و به آرزوی دلم دست پیدا کنم. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨در اقوام چند خانواده یتیم بودند . علی خیلی به آنها سر میزد . 💫 برای برطرف شدن مشکلات نیت میکرد ودر قلکی که برای این خانواده ها گذاشته بود مقداری پول می ریخت و هرماه قلک را باز می کرد و هزینه را به آنها می داد. ✨هر سال عید بعد از تحویل سال اولین عید دیدنیمان با این خانواده ها بود . در این دیدارها علی کاری می کرد که آنها خوشحال شوند. 💫یک روز از من خواست که اگر روزی شهید شد این کارش را ادامه دهم. ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجّدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫دومین ماموریت ایشان سه ماه طول کشید. وقتی برگشت، من و بچه ها منزل مادرم بودیم. ساعت 2:30 نیمه شب بود که تماس گرفت. خواب نبودم و با دیدن شماره ایشان به سرعت جواب دادم. 💫 گفتم: «برگشتی؟» گفت: «آره توی حیاط هستم اما کلید درب ورودی را ندارم.» گفتم: «بیا اینجا. چرا اطلاع ندادی؟» گفت: «نه مزاحم نمی شوم. داخل انباری را نگاه می کنم شاید کلید را آنجا گذاشته باشم.» گفتم: «هوا سرد است، سرما می خوری.» راضی نشد بیاید. 💫بالاخره صبح شد. برادرم ما را به خانه مان رساند. زانوهایش را زمین گذاشت و دستهایش را مثل بال پرندگان باز کرد و فرزندان خود را در آغوش کشید. گفت: «شب که آمدم خیلی خسته بودم اما خوابم نمی برد. یک ساعتی را کنار وسائل و کتاب ها و دفترهای بچه ها بودم و ورق می زدم. توی خونه می چرخیدم. چقدر امنیت خوبه، چقدر خونه خوبه. بعد از نماز صبح بود که خوابیدم.» ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨شاید پدر و مادرم راضی نباشند، ولی برای حسین(ع) از همه چیز می‌گذرم، زیرا اعتقاد و باور دارم که این رکاب، رکاب امام عصر(عج) می‌باشد. 💫از زمانی که یادم می‌آید، در عرصه‌ی بسیج فعالیت می‌کردم، تا به الان که در حال بازگو کردن این مطالب هستم. ✨با نیت فی سبیل الله کار کردم. اگرچه خوب کار نکردم، ولی برای او بوده... و با یک نیت دیگر، تمام عمر زندگی کردم، شهادت... 💫همان نقطه‌ی وصلی که برایش لحظه‌شماری می‌کنم، برایش تلاش می‌کنم، اگرچه تلاش‌هایم کم بوده و بعضی اوقات راه‌هایم را اشتباه رفتم، ولی آرزویم جز به کاروان سیدالشهدا رسیدن، چیز دیگر نبوده... فقط ترسم پدر و مادرم هستند، ولی از آنها تقاضایی دارم... ✨پدرم، امام حسین(ع) باش. چند نفر از خانواده‌اش را در راه خدا قربانی کرد؟ حتی از نوزاد شش ماهه‌اش هم گذشت... 💫پدرم بُگذر و بُگذار روز قیامت جزء شفاعت کننده‌ها باشی. آری پدران شهدا هم می‌توانند شفاعت کنند... مادرم، دست و پایت را می‌بوسم. حلالم کن، که من کودکی بسیار کرده‌ام. حلالم کن مادرم... ✨مادرم، مانند مادر وهب باش. چیزی که در راه خدا دادی پَس نگیر. دعایم کن مانند هميشه... 💫خواهرم، شما هم حلال کن. اگر سخت بر شما گرفتم، برای عاقبت به خیری خودت بود و دوست نداشتم اشتباهات مرا تکرار کنی...حجابت، عفافت، صبرت، قیامت... همه زینبی... ✨در دنیا هیچ افتخاری چون این که شیعه و بسیجی هستم و هیچ آرزویی ندارم جز شهادت... ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک | @Ckelke
✨خداوند را شاکرم که قسمت شد نائب الزیاره همه علاقه‌مندان پابوس حضرت زینب (سلام الله علیه) و رقیه سه‌ساله باشم. 💫زندگی ای که داشتم سرشار از معجزات پیاپی بود که مهمترین بهترین و بارزترین اتفاق زندگی این حقیر، زندگی در کنار همسر مهربان، باوفا، محترم و مومنه و بسیار بامحبت و از خود گذشته که هرچه موفقیت و سربلندی دارم مدیون همسر بی نظیرم هستم. ✨و برای پسرم توصیه می‌کنم همیشه احترام و تکریم مادر را سر لوحه زندگی قرار دهد. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حرف های زنانه 💫گرم صحبت های زنانه خود بودیم که سیّد مجتبی وارد آشپزخانه شد به خیال اینکه سر وقت یخچال می رود خیلی به او توجهی نشان ندادیم و مثل خودروی که تازه گرم شده باشد تخت گاز میرا ندیم. 💫اما سیدمجتبی کفگیر را برداشت و دور سر چرخاند انگار که مگس کش توی دستش باشد مرتب تکرار می کرد: « کیش کیش» توی این سرما خبری از مگس نبود پرسیدم:« چه کار می کنی داداش؟؟» ✨خیلی جدی گفت:«مگر نمی بینی این جا پر شده است از مگس غیبت دارم آنها را دور می کنم نکند شیطان به شما آسیبی برساند» 💫 ما که حالا زده بودیم روی ترمز محو نگاه او شدیم سید مجتبی کفگیر را روی زمین گذاشت و خیلی مؤدب به مادرم گفت:« ببین مادرم وقتی از کسی ناراحتی یا ازش دلخوری داری اول یک صلوات برایش بفرست که ثواب به دست آوری و بعد یک صلوات برای خودت بفرست که از شیطان دور شوی و آرامش بگیری» ✍️روایتی از خواهر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین های ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت، مین های پنجاه کیلویی را به راحتی جابجا می کرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت. ✨ وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعی‌اش را درآورد.با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل می کرد ولی به روی خودش نمی‌آورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه می کرد، باورش نمی شد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟ 💫در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشی ها نمی گذاشتم. ✍️روایتی از همرزم شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫بار اول که با هم رفته بودیم مشهد٬ با هم‌ قرار گذاشتیم برویم نماز زیارت بخوانیم و برگردیم سر قرار کنار حوض اسماعیل طلا. ✨من رفتم دو رکعت نماز خواندم و برگشتم. گفتم نهایت10 دقیقه طول می‌کشد اما هر‌چه منتظر شدم نیامد. گوشی هم که نداشتیم. بعد از چهل دقیقه آمد. 💫گفتم این چه نمازی بود؟ من دو دقیقه‌ای نمازم را خواندم. گفت چطور خواندی؟ گفتم مثل نماز صبح. گفت: این‌طوری که نمی‌شود٬ چطور به دلت نشست؟«رکعت اول یاسین و رکعت دوم الرحمن دارد.» 💫اگر بخواهم از خصوصیات اخلاقی ایشان بگویم٬ نظم خاصی داشت. مادرش هم همیشه می‌گوید بچه‌ بسیار منظمی بود. من این نظمی که در زندگی دارم را از ایشان یاد گرفته‌ام. ✨ماموریت که می‌رفت٬ ما می‌رفتیم «درق» و وقتی که برمی‌گشت قبل از این‌که ما برگردیم همه لباس‌ها را می‌شست٬ اتو می‌کرد و می‌گفت: شما همین که دوری ما را تحمل می‌کنید کافی‌است٬ دیگر زحمت این کارها با شما نباشد. 💫به بحث صله‌رحم هم خیلی اهمیت می‌داد و هفته‌ای یک بار٬ حتی برای 10دقیقه به منزل اقوام سر می‌زدیم. می‌گفتم زنگ بزن. می‌گفت: نه٬ شاید بخواهند جایی بروند و از راه بمانند و یا تدارک پذیرایی ببینند. می‌رویم اگر بودند یک چایی می‌خوریم و اگر نبودند برمی‌گردیم. خیلی ساده‌زیست بود. ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨با آن همه شوخ طبعی سر نترس و شجاعت خاصی داشت.همان طور که خوش خنده بود و بچه ها را می خنداند. پای روضه های اباعبدالله خیلی نمکی گریه می کرد. 💫حاضرم قسم بخورم اگر با هر کدام از رفقایش صحبت کنید تا اسم حسین مشتاقی را بیاورید، اولین عکس العمل شان لبخند است. ✨با اینکه با همه شوخی می کرد و خلاصه اذیت و آزارش به بچه ها رسیده بود.اما همه دوستش داشتند. 💫مثلا وقت هایی که چایی می ریختیم بخوریم، بی سر و صدا می رفت و نمک می ریخت توی لیوان چای،آب معدنی بچه ها را برمی داشت و کلا آرام و قرار نداشت. ✍️ روایتی از همرزم شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨جاذبه خاک به ماندن می­خواند وآن عهدباطنی به رفتن،عقل به ماندن می­خواند و عشق به رفتن... ✨واین هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان در آوارگی وحیرت میان عقل و عشق معنا شود. ✨زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است ، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند ... ✍️شهید آوینی https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مانده‌ایم، خدایا هیاهوی بهشت را می‌بینم، چه غوغایی!!! ✨ حسین به پیشواز یارانش آمده، چه صحنه‌ای!!! فرشتگان ندا می‌دهند که هم‌رزمان ابراهیم! همراهان موسی! همدستان عیسی! هم‌کیشان محمد !هم‌سنگران علی! همفکران حسین علیه‌السلام! همگامان خمینی و خامنه‌ای از سنگر کربلا آمده‌اند، چه شکوهی!!! ✨ این دل نوشته را در حالی می‌نویسم که هیچ امیدی به شهادت ندارم، مگر به فضل خداوند متعال، زیرا ما بنده‌ نافرمان بردار درگاه خداوند بوده‌ایم، که اگر بخواهیم خود را از شهدا و شاهدان حقانیت خداوند تبارک‌وتعالی بدانیم دچار جرم دیگری شده‌ایم. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•