eitaa logo
کِلک
166 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
114 فایل
ن وَ اَلْقَلَمِ وَ مٰا يَسْطُرُونَ ﴿القلم‏، 1﴾ ن، سوگندبه قلم و آنچه می نویسند. @Ckelke 👈نامِ‌کانال کِلک @Ckelkeadmin ارتباط بامدیرکانال ✍️ عضویت کانال 👇 https://eitaa.com/Ckelke
مشاهده در ایتا
دانلود
✨واسه سرکشی به پایگاه شهید رفتم، شهیدحجت را ندیدم ولی صدای من را شنیده بود و مثل همیشه من را صدا کرد، دنبال صدا رفتم کنار ساختمان پایگاه که در حال ساخت بود ،با لباس نظامی سلاح به دوش داشت گچ به داخل ساختمان انتقال میداد، 💫گفتم حجت جان مگر کارگران بنا نیامده اند؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم کمکشون میکنم. گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن کار میکنن شما چی؟؟ گفت منم کمکشون میکنم تا هم روحیه بگیرن، بالاخره اینا دارن برا ما ساختمان میسازن گناه دارن خسته هستند... ✨با استاد بنا که صحبت کردم میگفت شهید روزها سهمیه غذاش رو به ما میده میگه من با نون خالی هم سیر میشم شما کار میکنید و خسته میشید. 💫بنا میگفت ما از اینکه دیگر بچه ها برای انجام کارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن من تازه فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش که سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه. https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫به خانواده اش نگفته بود که به سوریه می‌رود. وقت رفتن با گوشی [دوستش] با خانواده و مادرش تماس گرفت و با خوشحالی‌ که پر از بغض بود در گفتگویی عاشقانه با مادرش گفت: دارم می‌روم مشهد و ان‌شاءالله سریع برمی‌گردم. حاج خانم هم به‌ روی خودش نیاورد و خداحافظی کرد. ✨بعد از اینکه علی از ما جدا شد مادر به گوشی [دوستش] زنگ زد و با صدای لرزان گفت: علی رفت سوریه؟ 💫[دوستش] هم گفت: علی به شما گفت می‌روم مشهد مادر جان، مشهد یعنی محل و مکان شهادت، ان شاءالله هر آنچه خیر است برایش رقم بخورد. ✨علی رفت مشهد، پیکرش را هم از سوریه به معراج الشهدا آوردند. از پهلو مجروح شده بود و به دلیل خونریزی در باغ زیتونی حوالی حلب شربت شهادت را نوشید. 💫فاطمیون و مجروحیت‌شان از پهلو آتش به جان شیعه انداخته است. https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨چه زیبا گفت سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی: «چگونه از جان نگذرد آنکه می‌داند جان بهای دیدار است» 💫حال که توفیقی دست داد و بی بی جان ما را به عنوان سربازان مدافع حرمش طلبیده و پذیرفته است؛ به درگاه خداوند تبارک و تعالی توکل می‌کنم و از ائمه اطهار و معصومین توسل می‌جویم که در این راه بتوانم به خوبی به تکلیف و وظیفه‌ام به عنوان یک سرباز کوچک عمل کنم. ✨و در راه دفاع از حریم امامت و ولایت، پاسداری از انقلاب اسلامی و سربازی ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای، عاقبت کارم ان شاءالله ختم به شهادت شود و به آرزوی دلم دست پیدا کنم. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨در اقوام چند خانواده یتیم بودند . علی خیلی به آنها سر میزد . 💫 برای برطرف شدن مشکلات نیت میکرد ودر قلکی که برای این خانواده ها گذاشته بود مقداری پول می ریخت و هرماه قلک را باز می کرد و هزینه را به آنها می داد. ✨هر سال عید بعد از تحویل سال اولین عید دیدنیمان با این خانواده ها بود . در این دیدارها علی کاری می کرد که آنها خوشحال شوند. 💫یک روز از من خواست که اگر روزی شهید شد این کارش را ادامه دهم. ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجّدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫دومین ماموریت ایشان سه ماه طول کشید. وقتی برگشت، من و بچه ها منزل مادرم بودیم. ساعت 2:30 نیمه شب بود که تماس گرفت. خواب نبودم و با دیدن شماره ایشان به سرعت جواب دادم. 💫 گفتم: «برگشتی؟» گفت: «آره توی حیاط هستم اما کلید درب ورودی را ندارم.» گفتم: «بیا اینجا. چرا اطلاع ندادی؟» گفت: «نه مزاحم نمی شوم. داخل انباری را نگاه می کنم شاید کلید را آنجا گذاشته باشم.» گفتم: «هوا سرد است، سرما می خوری.» راضی نشد بیاید. 💫بالاخره صبح شد. برادرم ما را به خانه مان رساند. زانوهایش را زمین گذاشت و دستهایش را مثل بال پرندگان باز کرد و فرزندان خود را در آغوش کشید. گفت: «شب که آمدم خیلی خسته بودم اما خوابم نمی برد. یک ساعتی را کنار وسائل و کتاب ها و دفترهای بچه ها بودم و ورق می زدم. توی خونه می چرخیدم. چقدر امنیت خوبه، چقدر خونه خوبه. بعد از نماز صبح بود که خوابیدم.» ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨شاید پدر و مادرم راضی نباشند، ولی برای حسین(ع) از همه چیز می‌گذرم، زیرا اعتقاد و باور دارم که این رکاب، رکاب امام عصر(عج) می‌باشد. 💫از زمانی که یادم می‌آید، در عرصه‌ی بسیج فعالیت می‌کردم، تا به الان که در حال بازگو کردن این مطالب هستم. ✨با نیت فی سبیل الله کار کردم. اگرچه خوب کار نکردم، ولی برای او بوده... و با یک نیت دیگر، تمام عمر زندگی کردم، شهادت... 💫همان نقطه‌ی وصلی که برایش لحظه‌شماری می‌کنم، برایش تلاش می‌کنم، اگرچه تلاش‌هایم کم بوده و بعضی اوقات راه‌هایم را اشتباه رفتم، ولی آرزویم جز به کاروان سیدالشهدا رسیدن، چیز دیگر نبوده... فقط ترسم پدر و مادرم هستند، ولی از آنها تقاضایی دارم... ✨پدرم، امام حسین(ع) باش. چند نفر از خانواده‌اش را در راه خدا قربانی کرد؟ حتی از نوزاد شش ماهه‌اش هم گذشت... 💫پدرم بُگذر و بُگذار روز قیامت جزء شفاعت کننده‌ها باشی. آری پدران شهدا هم می‌توانند شفاعت کنند... مادرم، دست و پایت را می‌بوسم. حلالم کن، که من کودکی بسیار کرده‌ام. حلالم کن مادرم... ✨مادرم، مانند مادر وهب باش. چیزی که در راه خدا دادی پَس نگیر. دعایم کن مانند هميشه... 💫خواهرم، شما هم حلال کن. اگر سخت بر شما گرفتم، برای عاقبت به خیری خودت بود و دوست نداشتم اشتباهات مرا تکرار کنی...حجابت، عفافت، صبرت، قیامت... همه زینبی... ✨در دنیا هیچ افتخاری چون این که شیعه و بسیجی هستم و هیچ آرزویی ندارم جز شهادت... ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک | @Ckelke
✨خداوند را شاکرم که قسمت شد نائب الزیاره همه علاقه‌مندان پابوس حضرت زینب (سلام الله علیه) و رقیه سه‌ساله باشم. 💫زندگی ای که داشتم سرشار از معجزات پیاپی بود که مهمترین بهترین و بارزترین اتفاق زندگی این حقیر، زندگی در کنار همسر مهربان، باوفا، محترم و مومنه و بسیار بامحبت و از خود گذشته که هرچه موفقیت و سربلندی دارم مدیون همسر بی نظیرم هستم. ✨و برای پسرم توصیه می‌کنم همیشه احترام و تکریم مادر را سر لوحه زندگی قرار دهد. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حرف های زنانه 💫گرم صحبت های زنانه خود بودیم که سیّد مجتبی وارد آشپزخانه شد به خیال اینکه سر وقت یخچال می رود خیلی به او توجهی نشان ندادیم و مثل خودروی که تازه گرم شده باشد تخت گاز میرا ندیم. 💫اما سیدمجتبی کفگیر را برداشت و دور سر چرخاند انگار که مگس کش توی دستش باشد مرتب تکرار می کرد: « کیش کیش» توی این سرما خبری از مگس نبود پرسیدم:« چه کار می کنی داداش؟؟» ✨خیلی جدی گفت:«مگر نمی بینی این جا پر شده است از مگس غیبت دارم آنها را دور می کنم نکند شیطان به شما آسیبی برساند» 💫 ما که حالا زده بودیم روی ترمز محو نگاه او شدیم سید مجتبی کفگیر را روی زمین گذاشت و خیلی مؤدب به مادرم گفت:« ببین مادرم وقتی از کسی ناراحتی یا ازش دلخوری داری اول یک صلوات برایش بفرست که ثواب به دست آوری و بعد یک صلوات برای خودت بفرست که از شیطان دور شوی و آرامش بگیری» ✍️روایتی از خواهر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین های ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت، مین های پنجاه کیلویی را به راحتی جابجا می کرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت. ✨ وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعی‌اش را درآورد.با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل می کرد ولی به روی خودش نمی‌آورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه می کرد، باورش نمی شد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟ 💫در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشی ها نمی گذاشتم. ✍️روایتی از همرزم شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckeke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💫بار اول که با هم رفته بودیم مشهد٬ با هم‌ قرار گذاشتیم برویم نماز زیارت بخوانیم و برگردیم سر قرار کنار حوض اسماعیل طلا. ✨من رفتم دو رکعت نماز خواندم و برگشتم. گفتم نهایت10 دقیقه طول می‌کشد اما هر‌چه منتظر شدم نیامد. گوشی هم که نداشتیم. بعد از چهل دقیقه آمد. 💫گفتم این چه نمازی بود؟ من دو دقیقه‌ای نمازم را خواندم. گفت چطور خواندی؟ گفتم مثل نماز صبح. گفت: این‌طوری که نمی‌شود٬ چطور به دلت نشست؟«رکعت اول یاسین و رکعت دوم الرحمن دارد.» 💫اگر بخواهم از خصوصیات اخلاقی ایشان بگویم٬ نظم خاصی داشت. مادرش هم همیشه می‌گوید بچه‌ بسیار منظمی بود. من این نظمی که در زندگی دارم را از ایشان یاد گرفته‌ام. ✨ماموریت که می‌رفت٬ ما می‌رفتیم «درق» و وقتی که برمی‌گشت قبل از این‌که ما برگردیم همه لباس‌ها را می‌شست٬ اتو می‌کرد و می‌گفت: شما همین که دوری ما را تحمل می‌کنید کافی‌است٬ دیگر زحمت این کارها با شما نباشد. 💫به بحث صله‌رحم هم خیلی اهمیت می‌داد و هفته‌ای یک بار٬ حتی برای 10دقیقه به منزل اقوام سر می‌زدیم. می‌گفتم زنگ بزن. می‌گفت: نه٬ شاید بخواهند جایی بروند و از راه بمانند و یا تدارک پذیرایی ببینند. می‌رویم اگر بودند یک چایی می‌خوریم و اگر نبودند برمی‌گردیم. خیلی ساده‌زیست بود. ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨با آن همه شوخ طبعی سر نترس و شجاعت خاصی داشت.همان طور که خوش خنده بود و بچه ها را می خنداند. پای روضه های اباعبدالله خیلی نمکی گریه می کرد. 💫حاضرم قسم بخورم اگر با هر کدام از رفقایش صحبت کنید تا اسم حسین مشتاقی را بیاورید، اولین عکس العمل شان لبخند است. ✨با اینکه با همه شوخی می کرد و خلاصه اذیت و آزارش به بچه ها رسیده بود.اما همه دوستش داشتند. 💫مثلا وقت هایی که چایی می ریختیم بخوریم، بی سر و صدا می رفت و نمک می ریخت توی لیوان چای،آب معدنی بچه ها را برمی داشت و کلا آرام و قرار نداشت. ✍️ روایتی از همرزم شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹طرحِ لوح: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelkeadmin عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨جاذبه خاک به ماندن می­خواند وآن عهدباطنی به رفتن،عقل به ماندن می­خواند و عشق به رفتن... ✨واین هر دو را خداوند آفریده است تا وجود انسان در آوارگی وحیرت میان عقل و عشق معنا شود. ✨زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است ، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند ... ✍️شهید آوینی https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مانده‌ایم، خدایا هیاهوی بهشت را می‌بینم، چه غوغایی!!! ✨ حسین به پیشواز یارانش آمده، چه صحنه‌ای!!! فرشتگان ندا می‌دهند که هم‌رزمان ابراهیم! همراهان موسی! همدستان عیسی! هم‌کیشان محمد !هم‌سنگران علی! همفکران حسین علیه‌السلام! همگامان خمینی و خامنه‌ای از سنگر کربلا آمده‌اند، چه شکوهی!!! ✨ این دل نوشته را در حالی می‌نویسم که هیچ امیدی به شهادت ندارم، مگر به فضل خداوند متعال، زیرا ما بنده‌ نافرمان بردار درگاه خداوند بوده‌ایم، که اگر بخواهیم خود را از شهدا و شاهدان حقانیت خداوند تبارک‌وتعالی بدانیم دچار جرم دیگری شده‌ایم. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹تشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨مسئولین و كارگزاران نظام به خود بياييد و دست از ثروت اندوزي و رفاه طلبي برداريد كه داريد به دره فنا و نيستي سقوط ميكنيد. ✨چه مرگتان شده آيا كريد، كوريد، نميفهميد كه قشر ضعيف جامعه دارد خرد تر مي شود در حالي كه فرزندانتان را براي تحصيل به كشور هايي مي فرستيد كه طبق تعليم آنها پرورش بيابند و فردا براي سهم خواهي به ايران بازگردند. ✨اعمال شما مرا ياد اين بيت شعر مي اندازد: زمين را گر شوي مالك طمع بر آسمان داري به وقت مردنت بيني نه اين داري نه ان داري از دنيا طلبي برداريد و به فكر مردم باشيد. و نريدون ان نمن الذين ... ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨قبل از شهادت داداش محمدم خواب دیده بودم که وی به شهادت رسیده است. حتی گلهای روی مزار برادرم را هم در خواب دیده بودم. ✨همه چیز رو انگار می خواست به ما نشان بدهد. در ماشین بودم که از آسمان یک دسته گل پایین آمد. همسرم گفت: این گل رو هدیه نکن. بزار برای خودمون باشه... ✨و من گفتم: این دسته گل رو هدیه به امام حسین (ع) کردم... و این شد که خبر شهادت برادرم را برایم آوردند و این نشانه ای از طرف خدا برایم بود. ✍️روایتی از خواهر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨ما سربازان ولایت افتخار مشترکمان حضور در دانشگاه امام حسین‌(ع) است که سربازان عاشورایی خمینی کبیر در آن پای نهاده بودند و ما در آن جهاد و شهادت را از بزرگان مکتب ایثار و شهامت آموختیم. ✨اکنون که توفیق درک سربازی نائب امام زمان(عج) را یافته‌ام و در اردوگاه منتظران ظهورش حضور دارم در ردای سبز سربازان امام خامنه‌ای با تو عهد و پیمان می‌بندم، عهدی عاشقانه و میثاقی حسینی، عاشورایی باشیم و حسینی بمانیم و خود و فرزندانمان را در میدان حسینی گری پرورش دهیم. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨کمک به دیگران سرلوحه زندگی اش بود،کمک به افراد بی بضاعت در حد توانش را برای خود و ظیفه می‌دانست. ✨ایشان جزو انجمن خیرین مدرسه ساز و مسکن ساز بود و برای اینکه در شهر شوشتر اشتغال ایجاد کند مدتهای طولانی در صدد احداث کارخانه صنعتی در شوشتر بود با وزارت صنایع و معادن در تعامل بود تا کارخانه تولید فولاد در اطراف شهر شوشتر احداث کنند. ✨از این رو زمینی برای این کار در نظر گرفتند و ۲ سوله بزرگ ساختند و جلسات متعددی با کارشناسان و مهندسان در این مورد داشتند که بی‌توجهی دولت‌های روی کار باعث ادامه نداشتن این کار شد. ✨از دیگر فعالیت‌های ایشان همکاری با سازمان بهزیستی بود در جهت رفاه و معلولین که وقت زیادی را برای این کار می گذاشت. ✨بعد از بازنشستگی فرصت برای انجام کارهای خیریه بیشتر پیدا کرد و کمک های ایشان به مردم برای خرید خانه ازدواج و هزینه درمان زیاد بود و جمله ای که همیشه به ما می‌گفت این بود که: به کسی چیزی نگویید. ✍️روایتی از همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨در مهر ماه ۱۳۹۴ به امر ولی امر مسلمین جهان، لباس رزم پوشیده و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)، رقیه سه ساله(س) و مردم ستم دیده و مظلوم سوریه عازم جبهه‌های نبرد ‌شد. ✨پس از ۱۲ روز حضور در جبهه‌های مقاومت درتاریخ ۲۵ مهر ماه ۹۴ برابر با سوم محرم الحرام ۱۴۳۷ هجری قمری در عملیات آزاد سازی حومه حلب، توسط تک تیر اندازان تروریستی داعش بر اثر اصابت گلوله قناسه به سرش به فیض عظمای شهادت نائل می‌شود. ✨شب عملیات، مجتبی بر ساعد دست خود اسم مبارک حضرت رقیه(س) را با حنا می‌نویسد و همان می‌شود که روز بعد مصادف با سوم محرم الحرام به نام شب حضرت رقیه(س) به درجه رفیع شهادت نایل می‌شود این در حالی است که ریحانه او نیز دختری سه ساله است... ✍️روایتی از برادر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨هادی،فرد قاطع و جسوری بود، بسیار شوخ بود. ارتباطش با خانواده بسیار خوب بود. همیشه به دخترش تاکید داشت که نماز بخواند و حجابش را رعایت کند و به نماز اول وقت اهمیت بسیاری قائل بود. ✨هادی از نوجوانی، فردی جسور و نترس بود. زیر بار حرف زور نمیرفت. اگر در محله کسی را اذیت می کردند، کمکش می کرد و بسیار به مساله ناموس اهمیت می داد. از نوجوانی اهل مسجد بود و هیات می رفت و علاقه مند به ائمه بود. هادی اهل نماز بود، اهل غیبت و دروغ نبود. ✨در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید.بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش حرم حضرت رقیه بود ه و حرم حضرت زینب را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائمه را زیارت میکرد و به مادرش می گفت که دعایت کردم. ✨خلوص هادی باعث شهادتش شد. انسان وقتی خلوص داشته باشد ایمانش قوی میشود و اینها باعث میشود فرد خستگی ناپذیر شود. در قدم اول خلوص برای انسان مهم است. ✍️راوی: پدر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدّد:کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨من در بحث تربیت فرزندانم برنامه‌ریزی دقیقی داشتم. هرکاری باید به‌موقع انجام می‌شد. آقا وحید از اول یاد گرفته بود وقتش را به بطالت نگذراند؛ به‌موقع درس می‌خواند، ورزش می‌کرد، به مسجد و هیئت و زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) و گلزار شهدای بهشت زهرا (س) می‌رفت. ✨در محله اقدسیه شهرری یک هیئتی به نام بیت‌الشهدا وجود دارد که آقا وحید به آنجا می‌رفت؛ علاوه بر این در مراسم هیئت موج‌الحسین خراسان و دعای کمیل شب‌های جمعه حاج منصور در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) شرکت می‌کرد. ✨یک روز با آقا وحید در اتاق نشسته بودیم که به صورت تلفنی به پسرم گفتند سردار سلیمانی او را برای همراهی در مأموریت‌ها انتخاب کرده است؛ آقا وحید خیلی خوشحال شد. ✨ از فردای همان روز حاج قاسم که به عراق، سوریه و لبنان می‌رفتند، پسرم همراه ایشان بود. در آن دوران اصلاً آقا وحید از حاج قاسم حرفی به ما نمی‌زد؛ فقط می‌دانستیم که محافظ ایشان است. حتی همسایه‌ها و بیشتر اقوام نمی‌دانستند که پسرم در کجا و با چه کسی کار می‌کند. ✨در تمام آن مدت دلم آشوب بود. حتی چند ماه پیش از شهادت حاج قاسم در تلویزیون گفته شد که تروریست‌ها برنامه‌ای برای ترور حاج قاسم داشتند؛ آن روز خیلی نگران شدم، اما باز هم حاج قاسم و پسرم را به خدا سپردم و عاقبت به‌خیری برایشان خواستم. ✍️روای:مادر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدّد:کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت
✨شب خواستگاری از عزم آقا سعید برای رفتن به سوریه باخبر شدم و او شبِ فردای خواستگاری به سوریه اعزام شد. ✨هیچ‌گاه از مسئولیت و جایگاه همسرم خبر نداشتم و پس از شهادت او فهمیدم که آنجا فرماندهی تعدادی از نیروها را بر عهده داشت. آقا سعید همیشه می‌گفت مسئول جارو زنی در محل خدمتم هستم. ✨سعید به من می‌گفت که از حضرت معصومه (س) خواستم برایم خواهری کند و یک دختر خوب پیش رویم بگزارد تا اینکه شما به من معرفی شدید. ✨یک روز دیدم سعید خیلی حالش گرفته بود و روزنامه در دستش را به زمین کوبید و گفت، خودت روزنامه را بردار و ببین که دیدم عکس دختربچه سه یا چهارساله سوری بود که تکفیری‌ها او را به میله‌های فلزی پنجره‌ای با زنجیر بسته بودند، شهید رو به من گفت؛ بگوییم کوریم و این‌ها را نمی‌بینیم؟ آیا امروز مثل عاشورا نیست؟ ✨در زمان اعزام آقا سعید، به یاد روزی افتادم که زنان کوفی مردانشان را از همراهی با حضرت، مسلم (ع) منصرف می‌کردند اما با اطمینان قلب، آقا سعید را راهی کردم، انگار حضرت مسلم (ع) به کمک من آمد. ✍️راوی: همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨به شما توصیه می‌کنم که هیچ‌گاه از تلاوت قرآن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است. ✨ اما قدم بعدی که مهم‌تر از قدم اول است، تدبر در آیات الهی است همواره به شما توصیه می‌کنم که علاوه بر تلاوت قرآن، به تدبر در آن نیز بپردازید و برای فهم بیشتر آن تلاش کنید و به تفاسیر علمای بزرگ مراجعه نمایید. ✨ اما سومین و مهم‌ترین قدم به کار بستن دستورات قرآن در زندگی است که بسیار سخت‌تر از تلاوت و تدبر در آیات است. اگر توانستید به‌درستی دستورات الهی که در قرآن برای هدایت بشر آورده در زندگی خود به کار ببندید قطعاً فلاح و رستگاری بسیار نزدیک خواهید شد. ✍️فرازهایی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨اگر کار بدی از ما سرمی زد همان لحظه عکس العمل نشان نمی‌داد بلکه بعد از آن اتفاق از عواقب آن کار برایمان توضیح می‌داد که این کار زشتی است. این عکس العمل پدر بار مثبت تربیت صحیح را به ما یاد ‌داد چون به شخصیت فرزند خیلی اهمیت می داد و حریم خصوصی فرزند را همیشه رعایت می‌کرد. ✨اگر می‌خواست وارد اتاق ما شود اول در می زد و تا اجازه نمی‌دادیم وارد نمی‌شد من از این کار پدرم اشکال می‌گرفتم ولی می‌گفت که نباید از حریم خصوصی فرزند سوء استفاده کنیم. ✨اگر در یادواره ای شرکت می‌کردیم و پدرم راوی آن یادواره بود حتما درباره همرزمان شهیدش صحبت و اخلاقیات آنها را برای نسل جوان توضیح می داد و اهدافشان را تبیین و خاطراتی بیان می‌کرد. ✨پدرم هر جا اسم شهید را می‌شنید منقلب می‌شد، یادم هست که برای انجام ماموریتی به زاهدان می رود و شایعه شد که به سوریه رفته به طوری که برایش پوستر شهادت طراحی ‌کردند بعد از اینکه پدرم از آن ماموریت آمد و آن عکس را دید که زیر آن نوشته بود مدافع حرم شهید کریم اصل غوابش، خندید و گفت: ان شاالله. ✨پدرم در قطعه ای دفن شد که خودش دوست داشت. قطعه ای که بیشترین شهدای حصیر آباد در آن هستند و در کنار شهید بختیاری اصل، که همیشه از او یاد می کرد، آرام گرفت. ✍️ راوی: پسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨ روزهایی که ناصر رفت اوایل جنگ سوریه بود و خیلی خطرناک بود ولی همرزمانش می‌گویند که ناصر همیشه در هر کاری داوطلب بود و شجاعت زیادی از خودش نشان می‌داد. آقای حسینی می‌گفت: ناصر مدام در نماز‌هایش گریه می‌کرد؛ وقتی علت را از او پرسیدم گفت: من می‌دانم که شهید نمی‌شوم. طلبه‌ای که همراهمان بود به ناصر گفت: چرا این‌قدر ناراحتی؟ ✨ ناصر به او گفته بود: من زن‌، بچه و زندگی و همه چیز دنیا را طلاق داده‌ام؛ فقط یک چیز هنوز در دلم مانده است که اگر این را هم طلاق بدهم صد در صد شهید می‌شوم. هر چه اصرار کردیم قبول نکرد در موردش با ما حرف بزند تا شب عاشورا که ناصر با حالت خندان آمد و گفت: به خون امام حسین(ع) من فردا شهید می‌شوم. این در حالی بود که عملیاتی در پیش نبود. ✨ گفتیم: چی شده ناصر خواب دیدی؟ گفت: البته خواب هم دیده‌ام ولی آن چیزی که در دلم بود را طلاق دادم. گفتیم: حالا می‌توانی بگویی چه بود که موجب دل مشغولی تو شده بود؟ گفت: بنیامین (کوچکترین فرزندش) بود. ساعت 10 و نیم صبح روز عاشورا 12 نفر بودند که ساختمان محل استقرارشان محاصره می‌شود و ابتدا به آنها تیراندازی می‌کنند ولی زنده بودند که آتششان می‌زنند و ساختمان را نیز منفجر می‌کنند و پیکرهای شهدا 15 روز زیر آوار بودند.آرزویش بود در روز عاشورا شهید شود. ✍️راوی: همسر شهید https://eitaa.com/joinchat/1324875833C4c9d5a8ec0 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدّد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت
✨هرکس که این ولایت را در آشکارا و پنهان قبول ندارد و فکر می کند که دیکتاتوری است؛ بدانید که با این کار تمام زندگی خود را زیر سوال برده و زندگیش باطل و بر باد فنا استوار است. عزیزان و همکاران گرامی بروید با ولایت مطلقه فقیه آشنا شوید و با ریشه و وجود آن شناخت پیدا کنید و گرنه بدانید اگر آشنا نشوید دیر یا زود پایه های اعتقادتان متزلزل می شود و نابود می شوید. ✨و دیگر اینکه در خصوص مطالب و سخنان مقام معظم رهبری دقت کنید و جمله جمله سخنان ایشان را تجزیه و تحلیل کنید و گوش فرا دهید چرا که حتی در کوچکترین سخن ایشان هزاران نکته نهفته است. و بعضی سخنان ایشان را آیندگان می فهمند و در حد فهم کنونی ما نیست. ✨همه چیز این دنیا فانی است و مرگ و آخرتی هست که باید هرلحظه به یاد آن باشیم و بعد از هر سختی ، آسانی خداوند قرار داده چه در این دنیا و چه در آخرت. و همیشه آماده مرگ باشید به طور مثال همین چند وقتی که ما آماده ماموریت بودیم به واقع شخصا سعی می کردم که کارهای خود را انجام دهم بعد بروم ماموریت؛ به واقع شخصا احساس می کردم هرلحظه مرگ کنارم است؛ به خاطر همین کارهای خود را دقیق انجام می دادم. ✍️فرازهایی از وصیتنامه شهید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔹نشرمجدد: کانالِ کِلک | 🖋 [در پیام رسان ایرانی ایتا] @Ckelke @Ckelkeadmin ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/Ckelke عضویت در کانال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•