eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
157.7هزار دنبال‌کننده
30هزار عکس
19.1هزار ویدیو
287 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀🍃 ✨ پیامبـراڪرم(ص) خداوند هفت نفر را لعنت کرده یکی از آنها مردی است که نسبت به پوشش و همسرش بی‌توجه است.! 📚مستدرک‌الوسایل ج۱۴ ص۲۹۱ 💠: @Clad_girls 🌷
🌸 دختــران چــادری 🌸
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_دوازدهم 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر د
✍️ 💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام (علیه‌السلام) خوانده بودم، قالب تهی می‌کردم و تنها پناه امام مهربانم (علیه‌السلام) جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، ترسناکی بود و تا لحظه‌ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را می‌دیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. 💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس می‌کردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمی‌توانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمی‌دانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. 💠 تنها چیزی که می‌دیدم ورود وحشیانه به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما کند. زن‌عمو و دخترعمو‌ها پایین پله‌های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آمد که فقط جیغ می‌کشیدند. از شدت وحشت احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم‌هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب می‌رفتم. 💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین شد و دیگر دست‌شان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمی‌چرخید تا التماس‌شان کنم دست از سر برادرم بردارند. 💠 گاهی اوقات تنها راه نجات است و آنچه من می‌دیدم چاره‌ای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزده‌ام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلوله‌ای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آن‌ها و ما زن‌ها نبود. زن‌عمو تلاش می‌کرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه می‌زدند و به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت می‌کشید تا از آغوش زن‌عمو جدایشان کند. 💠 زن‌عمو دخترها را رها نمی‌کرد و دنبال‌شان روی زمین کشیده می‌شد که ناله‌های او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم. همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب می‌کشیدم و با نفس‌های بریده‌ام جان می‌کَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را می‌دیدم که به سمتم می‌آمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. 💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفس‌های را حس کردم و می‌خواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد. نور چراغ قوه‌اش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :«گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد :«این سهم منه!» 💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد :«از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو می‌خوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست. دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که ناله‌ام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این شده‌ام. 💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم. همانطور مرا دنبال خودش می‌کشید و من از درد ضجه می‌زدم تا لحظه‌ای که روی پله‌های ایوان با صورت زمین خوردم. 💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمی‌کردم که تازه پیکر بی‌سر عباس را میان دریای دیدم و نمی‌دانستم سرش را کجا برده‌اند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده می‌شد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه شده است... ✍️نویسنده:
خواهرانی که۵۰ گرم روسری را سنگین،اسارت و خفقان توصیف میکنید بدانید... 🌹اگر شهدا ومدافعان حرم نبودند عکس بالا میتوانست مربوط به خیابانهای تهران باشد😞 آنوقت آزادی واقعی را با پوست و گوشتتان حس میکردید😥 🆔 @Clad_girls 🍃🌸
ساعت هایمان را کوک کنیم ! ‏یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ‏پویش همگانی ⁧ ⁩ ( دعای ⁧ ⁩ ) ‏به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم ‏از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب ‏⁧
AzomalBala - Ostad Farahmand [Www.FarsiMode.Com].mp3
1.04M
🎙8⃣2⃣ به نیت تعجیل در فرج ⏰ وعده ما هر شب ساعت 22:00 🆔 @Clad_girls
🌱دنیـا دنیـاے ٺیـپ زدنـهـ! فقـط مھـم اینـهـ‌ ڪهـ ٺیـپ میـزنـه؟! 🌹| @Clad_girls
هدایت شده از بیداری ملت
🔴شبکه مجازی غربزده ها برای تخریب روابط ایران و چین وارد میدان شد کانال های طنز و فان زنجیره ای که توسط یک جریان امنیتی منحرف حمایت و پشتیبانی میشوند در چند روز اخیر همزمان با سخنان پرحاشیه سخنگوی وزارت بهداشت علیه چین وارد میدان شده اند و بصورت گسترده در حال نفرت پراکنی علیه مردم و دولت چین به بهانه کرونا هستند. عملیات روانی این شبکه زنجیره ای تلگرامی نشان از یک سناریوی طراحی شده در اتاق فکر غربگرایان میدهد . نزدیکی ایران و چین خطر فروپاشی تحریمهای غرب را افزایش میدهد . افتضاح به بار آمده در غرب در مساله کرونا و ناتوانی آنها در مهار این ویروس و آشکار شدن چهره زشت و وحشی تمدن غربی در روزهای اخیر از دیگر دلایلی است که این اختاپوس رسانه با سیاه نمایی علیه چین بدنبال انحراف افکار عمومی از آن میباشد.... اتاق فکر جریان غربگرا و اصلاحات که بیش از نود درصد بودجه و امکانات کشور را در سیطره خود دارد این روزها بیشتر از آنکه بفکر مهار ویروس کرونا در کشور باشد بدنبال راهی برای پوشاندن چهره زشت و واقعی غرب بعد از کرونا در میان افکار عمومی میباشد تا همچنان به جریان غربزدگی در کشور تنفس مصنوعی بدهد. "سعید درخشان" 🔴 بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat
📸 ‏رئیس محترم صداوسیما مواظب باشید پخش سریالی که بازیگر آن مدتی است کشف حجاب کرده است؛ عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن نباشد! 🆔 @Clad_girls
⭕️آرش عباسی هستن نویسنده پایتخت ۶؛ در حال عشق بازی با دختر بچه‌شون، البته دخترشون یه گربه است!!! 🔻شنیدم علی عسگری دستور داده ببینن اتفاقات قسمت آخر پایتخت ۶ کار نفوذی‌ها بوده یا اشتباهی در کار بوده! یعنی اگه قبل از انتخاب آرش عباسی به عنوان نویسنده سریال، یه نگاهی به صفحه اینستاگرامش و نمایش نامه‌های قبلیش مینداختن، الان مثل پروانه در عسل گیر نکرده بودن! 🆔 @Clad_girls
🔴نویسنده پایتخت ۶ کیست؟! ♦️آرش‌عباسی نویسنده پایتخت ۶ است که بعداز فوت مرحوم خالق پایتخت، نویسندگی پایتخت ۶ را بر عهده گرفت. ♦️او با کمک دقیقا خلاف مسیر پنج پایتخت گذشته که مرحوم خشایار الوند آن را نویسندگی کرده بود، حرکت کرد! ♦️آرش عباسی تحصیلات خود رادر گذرانده و به زبان ایتالیایی مسلط است و در قسمتی از پایتخت در نقش یک دلال بازیکن فوتبال نیز ظاهر شد. ♦️آرش عباسی سوابق و ضدانقلابی شدیدی دارد، اوجزء امضا کنندگان نامه سراسر جسارت ۹۸ است ودر قضیه سقوط هواپیمای اوکراینی با اینکه از حامیان روحانی بود مطلب زشتی علیه رییس جمهور، مسئولان دولتی و حکومتی منتشر کرد! ♦️او نمایش نامه نویس تئاترهایی است که سراسر هجو و است وعلنا نشان داده با دین و مذهب میانه خوبی ندارد و در پایتخت۶ با مسخره کردن نمادهای دینی و مذهبی، آن را عیان کرد. ♦️تعجب از مدیران است که اجازه داده اند آرش عباسی با این ، نویسندگی سریال پایتخت ۶ راکه مخاطب میلیونی داردبه عهده بگیرد و هرآنچه ضد ارزش های دینی وفرهنگی بود واردسریال نماید! 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بفرستین برای همفکران مصی شیطانی نژاد زن آمریکایی: کرونا نمی‌گیرم، چون خون مسیح در رگ‌های من است! حیف تو غرب هستی و دینت اسلام نیست وگرنه این اظهارات رو در ایران برای اسلام میکردی غرب‌پرستان چنان دماری از روزگارت در میاوردن که در جا کافر میشدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057