29.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تقدیر از خانواده حاج قاسم در حاشیه اختتامیه همایش بینالمللی مطالبات حقوقی بینالمللی دفاع مقدس
بخشي از سخنان زينب حاج قاسم در اين همايش:
👇🏻👇🏻👇🏻
🔴 ترور شهید سلیمانی و همرزمانش و سکوت سازمانهای بین المللی اوج بی اعتباری آنها را به نمایش گذاشت.
🔵 حمایت سازمان ملل از جنایات صدام و حمایت امریکا از تروریسم علیه جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته امنیت جهانی را بیش از گذشته سلب کرده است.
جنایات امریکا با مدیریت ترامپ در ترور شهید سلیمانی و همرزمانش و سکوت سازمانهای بین المللی نه تنها اوج بی اعتباری آنها را به نمایش گذاشت بلکه سهم آنها را در حمایت از تروریسم هم اثبات کرد.
#زینب_سلیمانی
🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراف معارض سعودی به اقتدار ایران؛ هوش و ذکاوت ایرانی ها نقشه های آمریکا را ناکارآمد کرده است!
💢 دکتر سعد الفقيه، معارض عربستانی در جدیدترین اظهار نظر در مورد ایران گفت:
🔺 "قدرت ایران، نیروگاه های هسته ایش نیست، منشاء قدرت ایران نفوذ در منطقه است؛ بازوهای قدرت ایران در همه جا نفوذ دارند"
🆔 @Clad_girls
حُجب و حیـا نھ تنها آرایش است،
بلکهـ نگهبان دانش است . .
『توماسْـادیسون』
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشنگرافیک«حیا»
🌸جامعه با حیا و آرام
🔹 یکی از مهمترین داراییهای هر فرد در هر جامعه خانوادهی او به شمار میرود
❤️ شما برای حفظ و صیانت از حریم خانوادهی خود چه کاری انجام میدهید.
#عفاف_و_حجاب
#حیا
#خانواده
🆔 @Clad_girls
چشم چرانی 👁چگونه سردی در روابط #زناشویی را به وجود می آورد؟ 💑
❗️❇️❗️#مهم
🔬علم پاسخ میدهد👆🏻
#بسیارمهم
📕برگرفته از کتاب: علوم نوین در اسلام
🆔 @Clad_girls
27.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ریشه انقلابهای فمینیستی 👩🏻
▪️چرا فمینیسم به وجود آمد؟
▫️جایگاه زن در ادیان مختلف چه بود؟
👤#استاد_خوش_منظر
🌸🍃 @Clad_girls
26.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیوگرافی دکتر #سعید_محمد در یک نگاه کوتاه
#دولت_جوان_انقلابی_کارآمد
#انتخاب_اصلح
#سعید_محمد
🆔 @Clad_girls
بــاور↻シ:
#چادرانه🕊🙃
بانۅزینبسلیمانےمیگوید..✨
حجابتانراحفظڪنید
تادشمنآتـشبگیـرد...!"
#زینب_سلیمانی🌸🌱
🆔 @Clad_girls
🌀#مسابقه
📖#گلستان_یازدهم
#قسمت_دهم
.....اصلا آن ماههای اول بعداز شهادت علی آقا ، کار هرروزوشبم این بود ؛ ساعتها پتویی روی صورتم میکشیدم و بدون اینکه بخوابم چشم هایم را میبستم و آن خاطرات را مثل یک فیلم سینمایی توی ذهنم تکرار میکردم ؛ بدون کم و کاست ...
اگر هم این فیلم به بهانه ورود کسی یا پیش آمدن کاری متوقف میشد ، در ساعات بعد و درهمان حالتی که گفتم سعی میکردم به ادامه مرور خاطراتم بپردازم . مثل آن شب در بیمارستان فاطمیههمدان درحالتی بین خواب و بیداری که از عوارض ناشی از آمپول های مسکنی بود که بعداز زایمان به من تزریق شدهبود . گفتم که دلم میخواست علیآقا پیشم باشد . مثل تمام زنهای زائو دلم برای همسرم پر میکشید . دوست داشتم او بود . عجیب دلم برایش تنگ شدهبود . همان شب هم از روی دلتنگی پتوی نازک بیمارستان را ، که بوی بتادین و الکل و دارو میداد ، رویسرم کشیدم و چشم هایم را بستم و شروع کردم به یادآوری ماجرای ورودمان به دزفول ...
عاشق این تکه از خاطراتم هستم . شب شنبه بیستم دیماه ۱۳۶۵ بود که رسیدیم؛ هرچند آن خانهای که توی مسیر همدان-دزفول توی ذهنم ساخته و تصور کرده بودم آن چیزی نبود که میدیدم . خانه ، ساختمانی و تازهساز و یکونیم طبقه بود ؛ بدون امکانات . درشهرکی در حاشیه دزفول به نام شهرک «پانصد دستگاه »...
#ادامه_دارد
🆔@clad_girls