eitaa logo
🌍 #کانال_دیده_بان_سیاسی 🌎
204 دنبال‌کننده
2هزار عکس
762 ویدیو
20 فایل
این کانال با هدف روشنگری ،بصیرت افزایی و افزایش اطلاعات وآگاهی و سیاسی اجتماعی ایجادشده است. انتظارداریم بازدیدکنندگان محترم حداقل یک نفر رابه این کانال دعوت فرمایند تادرصواب نشرمعارف وبصیرت افزایی سهیم گردند.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از HyBriD war
⚫️🔴 یا سیاهی 🔴⚫️ 🔰 متعجب و سریع نگاهی به کفشش انداخت؛ اما اثری از خون نبود. یک لحظه فکر کرد حتماً این هم نوع جدیدی از متلکهای مردها است. ❌ هر روز که با لباسهای روز تی وی، و جدیدترین و محرکترین صورت و مو بیرون می آمد، خیلیها و خیره نگاهش میکردند و بعضیها همه جور ... . ‼️تا حالا همه جورش را شنیده بود، اما این یکی خیلی عجیب بود. عجیبتر از آن، مرد بود؛ که بیشتر ناراحتش میکرد. - ! خجالت نمیکشی با این همه ریش ؟! شما ها خودتون از همه بدترید، 💯مرد این برخورد را داشت؛ ولی و حیایش در برخورد با ، کمی دست پاچه اش کرده بود. اما موضوع خیلی مهم بود، مهمتر از آن که باعث شود مانند همیشه سرش را بیاندازد پایین و غوطه ور در خودش، بی آنکه حتی حواسش را پرتِ دیگران کند، به راه خودش برود و به راه خودش بیاندیشد. 🚫عزمش را جزم کرد تا حرفش را کامل کند و متین گفت: 🔆 "بهترین جوونهای این ، وقتی داشتند رو میکردند که دشمن پاش به این خاک دراز نشه، تو هاشون مینوشتن: ... . ✅فقط گفتم که بدونید کفشتون تا مچ رفته تو خونشون!! هاج و واج داشت قامت را نگاه میکرد که چند لحظه پیش از کنارش گذشته بود؛ ولی حالا دیگر چیزی نمیگفت و غرقِ فکر بود.. ♻️ , حواست باشد , نامحرم است, چه باشد, چه غریبه.. چه فامیل باشد, چه در .. 📛مواظب باشىم و (ع)نباشیم و در روز حشر با سربلندى در محضرشان حاضر شویم. 💯"البته فراموش نکنیم که خون شهدا فقط.به حجاب زنان و دختران ایران حساس نیست، بلکه به هر عملی که رضایت خدا به آن راضی نباشد،حساس است. 🔆" 🙊 ﺟﺎﯼ " " ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ‌ ﺍﮔﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﯼ بهشت، ﮔﻮﺷﺘﻮ می بُرَم .. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ آﻭﺭﺩﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺳﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ... 💝 ﺟﺎﯼ " " ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﺵ ﻏﺎﺩﻩ ﺟﺎﺑﺮ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺒﯿﻨﻦ ... @Anti_Feminism
1_5646642.mp3
2.79M
قیمت یا بهاء !؟ قهرمانان ورزشی قیمت دارند ع وراهش بها دارد نه قیمت 🔅🌸🔅 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌾 @Tamonji 🌸🌾
🔸تو مراسم بود ... شب اول یه هم اومد مراسم ... 🔹براش یه مترجم گذاشتیم ... شبای بعد همین جور هی تعداد زیاد میشد تا مجبور شدیم یه جای دیگه رو هم برا مراسم بگیریم 🔸شب آخر 150 تا گفتن که میخوان بشن! 🔹پرسیدم برا چی میخواهین بشین؟! همه نگاه کردن به که شب اول اومده بود ! 🔸ازش پرسیدم برا چی ؟!! گفت شب اول یه تیکه از جوانی رو خوندی!!! 🔹 .... 🔸همونی که وقتی رو گذاشت رو پای خودش، سه بار رو انداخت و گفت جایی که علی_اکبر بوده جای نیست!! 🔹ولی رو گذاشت رو پاهاش و جوان شد!! من رفتم و گفتم بیاید که رو پیدا کردم که توش و فرقی نداره ...