eitaa logo
دروس الشباب
400 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
: اسماء دائم الإضافه ای که چهار حالت دارند. غُلِبَتِ الرُّومُ (2) في‏ أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ (3) في‏ بِضْعِ سِنينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ(4) (سوره روم) قراءات: : مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ نقل نموده که برخی مِنْ قَبْلِ وَ مِنْ بَعْدِ (به کسر و بدون تنوین) خوانده اند. قرائت منقول توسط فراء را تخطئه نموده و گفته صحیح آن است که مِنْ قَبْلٍ وَ مِنْ بَعْدٍ (به کسره و با تنوین) بخوانند. و البته برخی هم آیه را اینچنین خوانده اند. (الدر المصون) اکنون این سؤال مطرح است که بین «» و «» و «» چیست؟ : بین این قراءات دو فرق است: یک و یک ؛ و البته درک و نوشیدن ، بعد از درک ، میسّر خواهد بود. : «»: فقط معنای مضاف إلیه در نیت و تقدیر است. «»: لفظ مضاف إلیه در تقدیر است (و معلوم است که وقتی لفظ در تقدیر باشد، معنایش هم مراد است.) «»: هیچ چیزی در تقدیر نیست و إصطلاحا می گویند مضاف الیه «نسیاً منسیّاً» است. : «» (مبنی بر ضم): وقتی می گوییم فقط معنای مضاف الیه در تقدیر است، یعنی: 1- مضاف إلیه، به خاطر وجود قرینه حذف شده است. 2- برای تعبیر از مضاف إلیه، لفظ خاصی منظور نیست. مثلا در همین آیه به قربنه «وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ» (آیه3)، مضاف إلیه «مِن قبلُ و مِن بعدُ» حذف شده و تقدیر آن می تواند هر یک از «من قبل غَلَبِهِم و من بعد غَلَبِهِم» یا «من قبله و من بعده» یا «من قبل ذلک و من بعد ذلک» باشد. (توضیح اینکه: گاهی خود لفظی که برای تعبیر به کار می رود در مقصود گوینده دخالت دارد همانند اینکه می گویند: «بفرمایید بنشینید» یا «بنشین» یا «بتمرگ») «»: متکلم لفظ مضاف إلیه را به خاطر رعایت اختصار حذف نموده در حالی که همان لفظی که قرینه می فهماند منظور است. مثلا در این آیه تقدیر چنین است: در تقدیر است «من قبل غَلَبِهِم و من بعد غَلَبِهِم» (در این حالت، جای این سؤال هست که علت ترجیح یک واژه بر واژگان دیگر چیست؟ چرا متکلم فقط این لفظ را اراده کرده است؟ این واژه چه معنایی را می فهماند که سایر واژگان از فهماندن آن قاصراند.) «» (با کسر و تنوین): در این حالت، هیچ چیز در تقدیر نیست و قبل و بعد، نکره محضه اند. نظیر اینکه در فارسی می گوییم: «قبلاً گفته ام» یا «بعداً خواهم گفت». می بینید که در زبان فارسی هم در زمانی از این واژه با تنوین استفاده می کنیم که می خواهیم به طور کاملا مبهم سخن بگوییم و قید خاصی منظورمان نمی باشد. : این بحث اختصاصی به و ندارد و در ذیل نیز مطرح است: ، ، ، ، ، ، با ذکر شود. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
واژه کدام بوده و دارد؟ *کلمه به چهار إستعمال می شود: 1- اسم به معنی«»:ما له أوّلٌ و لا آخَر. 2- اسم به معنی«»:لقیتُهُ عاماً أوّلاً 3- إسم تفضیل به معنی«» و غیر منصرف:هذا أوّلُ مِن هذینِ.(نکته:از لفظش فعلی یافت نشده است.) 4- به معنی «» و و دارای در إضافه که در یک حالت آن می شود،:رأیتُ الهِلالَ أوَّلَ النَّاسِ،أی:قبلهم على شرح الأشمونى؛ ج‏2 ؛ ص417 *قوله: () *يستعمل اسما بمعنى (مبدأ الشئ) نحو ما له أول و لا آخر، *و بمعنى (السابق) نحو لقيته عاما أولا فيصرف. و قد تلحقه تاء التأنيث، *و وصفا بمعنى (أسبق) فيمتنع الصرف للوصفية و وزن الفعل و تليه من فيقال: هذا أول من هذين فيكون أفعل تفضيل لا فعل له من لفظه أو جاريا مجراه على الخلاف، *و (ظرفا) نحو: رأيت الهلال أول الناس أى قبلهم *قال ابن هشام: و هذا هو الذى إذا قطع عن الإضافة بنى على الضم قاله يس و غيره. *صبان، محمد بن على، حاشية الصبان على شرح الأشمونى على ألفية ابن مالك و معه شرح الشواهد للعيني، 4جلد، المكتبة العصرية - بيروت - لبنان، چاپ: 1. با ذکر شود. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB