eitaa logo
🌴دلیران نخلستان🌴
89 دنبال‌کننده
216 عکس
35 ویدیو
0 فایل
امروزه زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین 🍃فرشته اویسی هم آمد و گفت: _بهتر نیست با ماشین بنیاد شهید به مزار شهدا برویم؟ هوا خیلی گرم است. 🍀سنیه گفت: بیایید خودمان برویم ثوابش بیشتره. راننده‌مان تو این گرما اگر ما را ببرد و برگرداند کلی اذیت می‌شود. _باشد. خودمان برویم. 🍎میوه خریدند و یک ضبط صوت با نوار قرآن برداشتند. فرشته پرسید: _مادر مرزوق کی فوت کرد؟ 🍀سنیه جواب داد: _وقتی مرزوق مجروح شد من تو بیمارستان شناختمش. آدرس مادرش را داد و ما مادرش را به طرف بندر گناوه راهی کردیم. گفت که تا چهلم پسرش زنده نمی‌ماند و خواهش کرد که لااقل در سالگرد مرزوق سر مزار پسرش برویم. راست گفته بود. هنوز چهلم مرزوق نشده بود که مادرش فوت کرد. 🌱 گفت: _خب بچه‌ها دارد شب می‌شود. راه بیوفتیم. 🍃ساعت یک ربع به شش بعد از ظهر سیزده مرداد سال۶۳بود. آن سه از واحد فرهنگی بنیاد شهید آبادان راهی مزار شهدا شدند. 🌿راه طولانی بود و از آسمان انگار آتش می‌ریخت. زمین تفتیده بود و آسفالت خیابان‌ها نرم شده بود. فرشته خسته شد و ناچار شدند سوار ماشین شوند. اما در شهر جنگ‌زده تاکسی خیلی به ندرت پیدا می‌شود. سرانجام یک سواری آمد. سنیه دست بلند کرد و ماشین را نگه داشت، وقتی سنیه مسیر را گفت، راننده جواب داد: _من تا چهار راه دانشکده نفت می‌برمتان. به چهار راه دانشکده نفت رسیدند و پیاده شدند. مؤلف: ادامه دارد... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شهیده 🌷
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین 🍀سنیه صدای انفجار خفیفی را از دور شنید. با نگرانی به و فرشته گفت: _بچه‌ها می‌گویم برویم آن طرف خیابان نزدیک دیوار راه برویم. اینجا خطرناکه شاید خمپاره بیاد. 🌱 داشت با فرشته صحبت می‌کرد که ناگهان صدای سوت وحشتناک خمپاره آمد و تا سنیه خواست را هل بدهد از شدت موج انفجار به زمین خورد. گوشش سوت می‌کشید. دود و گرد و غبار فضا را پوشاند. سنیه تا چند لحظه نه می‌دید و نه می‌شنید. لحظاتی بعد وقتی از بهت و گیجی صدای انفجار رها شد، جستجو کرد. را دید که روی زمین به حالت سجده افتاده و دستش را روی قلبش گذاشته است😭.فرشته از موج انفجار چشمهایش داشت از حدقه بیرون می‌زد. سنیه که گوشهایش سوت می‌کشید و کیپ شده بود فریاد کشید: _فرشته چیزیت شده؟ _نه، اما مجروح شده. وای سنیه من هم مجروح شده‌ام! 🍀سنیه که حال خود را نمی‌فهمید فرشته را به طرف جوی خشک آن طرف خیابان برد. بعد برگشت به طرف . دست را گرفت. را کشاند طرف جوی خشک شده. خمیده و به سختی جلو می‌رفت. خزید توی جوی و زمین را از شدت درد چنگ می‌زد.💔😭 🍀سنیه که گیج شده بود گفت: _همین‌جا باشید من بروم کمک بیاورم. تکان نخورید ها. ممکنه دوباره خمپاره بزنند. 🍀سنیه دوید، خورد زمین. دید که ردی از خون روی زمین مانده است.تازه متوجه شد که شکم و پاهایش غرقه‌ی خون است.شکمش پاره بود. دستش را روی پارگی شکمش گذاشت و بی‌توجه به درد و خونریزی دوید. مؤلف: ادامه دارد... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شهیده 🌷
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین آن طرف چهار راه یک موتور واژگون شده را دید.چرخ‌های موتور روشن هنوز می‌چرخید و مردی آن طرف موتور افتاده و خون زیر سرش جمع شده بود. 🍀سنیه به سوی مقر سپاه که در ششصد متری چهار راه بود دوید. وقتی به آنجا رسید با مشت و لگد به در کوبید.اما کسی در را باز نکرد. ناامید نشد.دوباره به سوی چهار راه دوید کم کم داشت سرش از شدت خونریزی گیج می‌رفت.تمام سعی و توانش را جمع کرد. یک سرباز مجروح را دید.از پای سرباز خون می‌رفت. دوید جلو. _برادر، برادر کمک کن. دوستانم مجروح شده‌اند. باید برسانیمشان بیمارستان. 🌿سرباز ‌با دیدن حال و روز سنیه،جا خورد. اما خودتان هم بدجوری مجروح شده‌اید. _تو را به خدا بیایید کمک کنید. 🍃در همین لحظه یک ماشین از راه رسید.سنیه به طرف ماشین دوید و دستگیره‌ی در ماشین را گرفت و با التماس به راننده گفت که کمک کند. اما راننده با دیدن سر و بدن خونی سنیه ترسید و گاز داد. سنیه تا چند متر همراه ماشین کشیده شد و روی زمین افتاد.ماشین دور شد.خونریزی سنیه بر اثر خوردن به زمین بیشتر شد. ترکش به کبدش خورده و خون از پارگی شکمش می‌جوشید. سنیه دستش را روی زخمش فشار داد تا خونریزی کم شود. 🍃یک وانت نظامی از راه رسید. سنیه خودش را جلوی ماشین انداخت.راننده وحشت‌زده به سنیه و سرباز مجروح گفت: _زود باشید سوار شوید،این‌جا زیر آتش دشمن است. سنیه گریه کنان گفت: _نه برادر، دوستانم هم هستند. باید آن‌ها را به بیمارستان برسانیم. مؤلف: ادامه دارد... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شهیده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🌷 🌴‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کانال دلیران نخلستان 🌴 https://eitaa.com/Daliran_Naklstan
🌷زندگینامه شهید عالیقدر غلامرضا رهبر غلامرضا رهبر زاده _آبادان متولد_۱۳۳۶ مدفن _ مفقود الاثر پدرش عبدالحسین رهبر از پرسنل رده بالای شرکت نفت و در عین حال خبرنگار روزنامه اطلاعات در آبادان بود. غلامرضا از دوران کودکی به گویندگی و خبرنگاری علاقمند بود و همکاری‌هایی نیز با بخش کودک و نوجوان صدا و سیمای مرکز آبادان داشت که پیش از انقلاب با نام رادیو نفت ملی فعالیت می‌کرد و سالها به عنوان گوینده در رادیو آبادان فعالیت می‌نمود. با توجه به اینکه خانواده اش از قشر مرفه جامعه بودند و تعداد زیادی از اقوام و آشنایان او در کشورهای دیگر سکونت داشتند او نیز قصد عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل داشت که فوت پدرش باعث شد غلامرضا در ایران و کنار مادرش بماند. پس از انقلاب و شروع جنگ نقش خبرنگاری ایشان پررنگ تر شد و در خط مقدم جبهه مشغول تهیه فیلم و خبر برای واحد مرکزی خبر بود. او به عنوان نماینده صدا و سیما و هماهنگ‌کننده اکیپ‌های خبری صدا و سیما به مناطق جنگی اعزام شد و بارها از اسکله الامیه و دلاوریهای رزمندگان اسلام تصاویر زیبایی تهیه نمود که هنوز از آن گزارشها به عنوان الگوی خبرنگاری جنگ یاد می‌شود دوستان مشتاق به مطالعه ادامه زندگی شهید به کانال مراجعه کنید 🌴به کانال دلیران نخلستان 👉دعوتید 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسر شهید غلام رضا رهبر با اشاره به ویژگی بارز این شهید فعال در عرصه رسانه گفت: ایشان در تهیه خبر و گزارش دغدغه مردم را داشت و جراحت و ترکش نتوانست او را از جبهه دور کند.  فریبا انصاری همسر شهید غلام رضا رهبر در نشست خبری که به مناسبت روز بسیج رسانه در دفتر بسیج رسانه خوزستان برگزار شد در جمع خبرنگاران اظهار داشت: شهید غلامرضا رهبر متولد سال 1336 بود که از دوران کودکی به گویندگی و خبرنگاری علاقه‌مند بود و به همین خاطر در دوران کودکی برنامه کودک رادیو نفت آبادان را اجرا می‌کرد. وی با بیان اینکه در سال 1358 فعالیت رسمی خود را در صدا و سیما از رادیو نفت آبادان آغاز کرد، گفت: این شهید پس از دوران تحصیل به خدمت سربازی اعزام  و به نشر افکار اسلامی در پادگان پرداخت و با بیان قاطع و ایمان راسخ خود، علی‌رغم مخالفت رژیم طاغوت، توانست عده زیادی را در امر اسلام‌شناسی آشنا کند و به همین خاطر چندین بار در دوره سربازی به دلیل نشر افکار اسامی، توبیخ شد 🌴به کانال دلیران نخلستان 👉دعوتید 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسر شهید رهبر در ادامه به سخت‌کوشی و تلاش این شهید عالی‌قدر در صدا و سیما اشاره کرد و گفت: شهید غلامرضا رهبر همزمان با شروع جنگ تحمیلی در اوج تجاوز ارتش بعث عراق به شهرهای آبادان و خرمشهر، تلاش بی‌وقفه خویش را به تهیه خبر و گزارش برنامه‌های تولیدی اختصاص داد. وی در ادامه بیان کرد: شهید رهبر در دوران دفاع مقدس بار‌ها مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و زخمی شد ولی این اجازه را به خود نمی‌داد که همرزمانش در جبهه باشند و او در پشت جبهه باشد. او حتی در حین مجروحیتش، طاقت ماندن نداشت و خود را سریع به همسنگرانش در خطوط مقدم جبهه می‌رساند و هیچ جراحت و ترکشی نتوانست او را از جبهه دور کند. همسر شهید در ادامه با اشاره به تعهدکاری این شهید عالی‌قدر  گفت: روحیه واخلاقیات شهید رهبر به گونه‌ای بود که گزارشی را تهیه می‌کرد تا زمان انتشار پیگیری و دغدغه داشت تا به خوبی و با کیفیت منتشر شود. زمانی که گزارشی منتشر می‌شد و به گونه‌ای بود که شهید راضی نباشد، تا مدت‌ها افسوس، حرص و صحبت آن گزارش را می‌کرد.   🌴به کانال دلیران نخلستان 👉دعوتید 🌴
وی با بیان اینکه شهید رهبر بسیار مقید به حق الناس بود گفت: به گفته همکاران شهید رهبر هیچ‌گاه از وسایل شخصی سازمان برای انجام امور شخصی‌ خود استفاده نمی‌کرد. همسر شهید رهبر به دیگر سجایای اخلاقی و سخت‌کوشی این شهید عزیز اشاره کرد و گفت:  شهید رهبر برای پیشرفت جنگ فداکاری زیادی کرد، چرا که باور داشت جنگ ما جنگ حق علیه باطل است و در این باره عکس‌های زیادی از جبهه گرفتند تا این حقانیت را برای آیندگان روشن و این صحنه‌ها ماندگار شود.  غلامرضا هر کاری که  از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد. وی با بیان اینکه شهید رهبر زمان تهیه گزارش بصیرت خاصی داشت، گفت: شهید رهبر فقط گزارش ارائه نمی‌داد بلکه به تفسیر موضوع می‌پرداخت و یک خبرنگار و گزارشگر با مسئولیت و دغدغه‌مندی بود. همسر شهید رهبر در ادامه با اشاره به اینکه شهید رهبر تابع ولایت و رهبری بود گفت: این شهید در تهیه خبر بسیار دغدغه‌مند و مردمی بود و می‌گفت: هر شخصی که قصد ورود به عرصه رسانه را دارد باید ویژگی‌های از قبیل توانایی و شجاعت داشته باشد. 🌴به کانال دلیران نخلستان 👉دعوتید 🌴