eitaa logo
در مسیر مهدویت
356 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
408 ویدیو
3 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
سه دقیقه در قیامت، پارت 4.mp3
10.07M
🎧 سه دقیقه در قیامت 🗂 بخش چهارم: ❇️ سفر کربلا ❇️ آزار مومن ❇️ حسینیه ❇️ بیت المال 📚 انتشارات شهید ابراهیم هادی 🎤 صوتی شده توسط "یار کتاب" 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W4
⚔ نبرد بزرگ قرقیسیا 🗂 قسمت اول: 💥 در روایات مربوط به سفیانی، جنگ قرقیسیا که در مرزهای سوریه- عراق- ترکیه بوقوع می‌پیوندد، حادثه‌ای خارج از روال طبیعی جنبش سفیانی و حوادث زمان ظهور بنظر می‌رسد.. ازاین‌رو هدف اصلی سفیانی از جنگ عراق سلطه یافتن بر آن کشور و ایجاد مقاومت در برابر نیروهای ایرانی و زمینه‌سازان ظهور حضرت، که از مسیر عراق به سوی سوریه و قدس پیش می‌روند خواهد بود. ولی در راه عراق در اثر حادثه عجیبی، جنگ قرقیسیا رخ می‌دهد 🛢💰💎 و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای فرات و یا نزدیک مجرای رود فرات است. 🔥 بطوریکه عدّه‌ای از مردم برای دست یافتن به آن، دست به تلاش می‌زنند و آتش جنگ بین آنها شعله‌ور می‌شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می‌شوند و هیچیک به پیروزی قطعی نمی‌رسند و به آن گنج دست نمی‌یابند. بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می‌شوند. منطقه قرقیسیا بطوری که در معجم البلدان آمده، شهر کوچکی است در نزدیکی مدخل نهر خابور در رود فرات و امروز خرابه‌های آن نزدیک شهر «دیرزور» سوریه قرار دارد و نزدیک مرزهای سوریه- عراق است و به مرزهای ترکیه- سوریه نیز نسبتا نزدیک می‌باشد. ... روایات، وقوع آن را به صراحت و قاطعیت بیان می‌کند و با اوصاف بزرگی آن را وصف می‌نماید. ✅ مانند روایت ذیل که از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: 🔸 «همانا خداوند، در قرقیسیا سفره پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می‌دهد و ندا می‌کند ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین بشتابید برای سیر شدن از گوشت تن ستمگران» (۱) 💡 اینکه صحنه نبرد قرقیسیا به خوان و سفره الهی توصیف شده از این جهت است که درگیری ستمگران باهم و ضعیف کردن نیروهای یکدیگر از تقدیرات خداوند متعال است که به شکست آنها بدست حضرت مهدی (ع) کمک می‌کند. ازاین‌رو سفیانی بعد از این جنگ وارد عراق می‌شود در حالیکه بخشی از نیروهای خود را از دست داده است، ایرانیان زمینه‌ساز، او را شکست می‌دهند.. آنگاه حضرت مهدی (ع) با ترکان که پس از شکست سفیانیان در نبرد قرقیسیا طرف درگیر در آن کارزار بوده‌اند. وارد نبرد می‌شود. 🏜 چنانکه روایت اشاره می‌کند، عرصه نبرد، بیابان خشک و بی‌آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمی‌کنند و یا قادر به دفن آنها نیستند، 🦅🐅 ازاین‌رو پرندگان آسمان و درندگان زمینی از گوشت لاشه‌های آنها شکم خود را سیر می‌کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز ستمگرند زیرا که آنها سربازان جبّاران و ستم‌پیشگان می‌باشند. یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد. (ادامه دارد) ⬅️ عصر ظهور، صفحه ی ۱۲۹ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W63
⚔ نبرد بزرگ قرقیسیا 🗂 قسمت دوم: ✅ ... از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود: 🔸 «سپس سفیانی با ابقع روبرو می‌شود و با یکدیگر کارزار می‌کنند، سفیانی او و همراهانش و أصهب را به قتل می‌رساند. آنگاه هیچ تصمیمی جز حمله به عراق ندارد سپاه‌ خود را به قرقیسیا رسانده و در آنجا وارد نبرد می‌شود، در این درگیری صد هزار ستمگر کشته می‌شود.. و سفیانی لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی کوفه گسیل می‌دارد.» (۲) ✳️ برخی روایات، تعداد کشتگان را یکصد و شصت هزار و بعضی بیش از آن یاد می‌کنند، چه‌بسا صد هزار تن از ستمگران باشند همانگونه که این روایت می‌گوید و بقیه از سربازان عادی و مزدوران و سایر مردم محروم باشند. 💎 امّا گنج مورد نزاع، روایاتی چند در این‌باره آمده است که روشن‌ترین آنها در نسخه خطی ابن حماد از پیامبر (ص) است که فرمود: 🔸 «رود فرات، از کوهی از طلا و نقره پرده برمی‌دارد و آن را آشکار می‌سازد بر سر آن جنگ و درگیری بوجود می‌آید بگونه‌ایکه از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند. پس هرگاه شما آن را درک کردید به آن نزدیک نشوید.» (۳) ✅ و نیز در همین نسخه آمده است: 🔸 «فتنه چهارم هیجده سال بطول می‌انجامد، سپس در آن هنگام که باید، پایان می‌پذیرد و تحقیقا نهر فرات از کوهی از طلا پرده برمی‌دارد و مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می‌افتند و از هر نه تن هفت تن کشته می‌شوند.» 💡 (* همانطور که قبلا در پستی در کانال بررسی کردیم، احتمال زیادی دارد که فتنه چهارم که هجده سال طول ‌می‌کشد، همان جنگ داخلی سوریه باشد که در سال اواخر سال ۱۳۸۹ شمسی آغاز شد.) ✳️ ... و احتمال دارد آن گنج یاد شده، معادن طلا و نقره‌ای باشد که در آنجا کشف خواهد شد و مورد اختلاف بین سه دولت و حامیان آنها واقع می‌گردد، یا اینکه آن گنج، نفت و یا معادن دیگر باشد.. من (=نویسنده کتاب) شنیده‌ام منطقه قرقیسیا از لحاظ نفت و دیگر معادن حتی اورانیوم غنی می‌باشد و عملیات حفّاری و تحقیقات در آن، در حال اجراء بوده و از نتایج مثبتی برخوردار است.. منزه است خدایی که مقدار و مالکیت هرچیز در دست اوست. ✳️ امّا طرف مقابل سفیانی در این نبرد: از نظر اکثر روایات ترکان هستند. ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟ آنچه به نظر می‌رسد و به طبیعت امور نزدیک‌تر است اینکه آنها سپاهیان ترک زبان هستند، چرا که درگیری و نزاع بر سر دارائی‌ای است که نزدیک مرزهای سوریه و ترکیه وجود دارد امّا طرف سوم که در عراق است درگیر اوضاع داخلی خود و وجود دو دستگی در آن می‌باشد، دسته‌ای طرفداران یمنی‌ها و ایرانیان زمینه‌ساز ظهور حضرت و گروهی هواداران سفیانی می‌باشند... . (* منظور از جزیره در این حدیث قست شمالی و مرکزی بین النهرین ‌می‌باشد.) ✳️ آری از روایات گذشته ی مربوط به گنج و اینکه پیامبر (ص) مسلمانان را از شرکت در نزاع بر سر آن گنج نهی فرمود و از عبارت «مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می‌افتند» استفاده می‌شود که (حداقل برخی از) طرفهای درگیر بر سر گنج، مسلمانان می‌باشند... . امّا رومیان و مغربی‌ها که در برخی از روایات آمده است، از طرفهای درگیر در جنگ قرقیسیا هستند امّا آن نشانه‌ها اندک و ضعیف است. و ممکن است ورود آنان برای‌ کمک به سفیانی یا دیگران باشد. 💡 ...اما دشمنان اصلی سفیانی، (یا همان) هواداران و یاوران حضرت مهدی (ع)، یمنی‌ها و ایرانیان هستند که در نبرد قرقیسیا دخالت نمی‌کنند؛ ...(* و جنگ قرقیسیا بین دشمنان شیعیان با هم رخ می‌دهد) ولی انگیزه مهمتر ( شرکت نکردن شیعیان در جنگ قرقیسیا) با توجه به ظواهر روایات، اشتغال آنان به حوادث ظهور در حجاز و تلاش برای ارتباط و ایجاد وحدت نیروها با نیروی امام مهدی (ع) است که آغاز نهضت ظهور آن حضرت در مکّه می‌باشد. ✳️ البته ممکن است علّت آن، شعله‌ور شدن جنگ جهانی باشد که احتمال بیشتر می‌دهیم بخشی از آن در این مرحله بوقوع بپیوندد. (که در این باره سخن خواهیم گفت.) ✅ ابن حماد از علی (ع) روایت می‌کند که حضرت فرمود: 🔸 «وقتی سواران سفیانی به سوی کوفه به حرکت درآیند او گروهی را در پی اهل خراسان می‌فرستد در حالیکه اهل خراسان به طلب حضرت مهدی (ع) بیرون می‌آیند.» (۴) عصر ظهور، ص: ۱۲۹ (۲) - بحار ج ۵۲ ص ۲۳۷. (۳) - نسخه خطی ابن حماد ص ۹۲. (۴) - نسخه خطی ابن حماد ص ۸۷. ⬅️ عصر ظهور، صفحه ی ۱۲۹ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W63r1
📃 سه دقیقه در قیامت 🗂 بخش چهارم (ادامه): ❇️ اشک چشم 📚 انتشارات شهید ابراهیم هادی ✳️ این فصل در نسخه صوتی کتاب آورده نشده است. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W4r1
سه دقیقه در قیامت، پارت 5.mp3
10.2M
🎧 سه دقیقه در قیامت 🗂 بخش پنجم: ❇️ صدقه ❇️ گره گشایی از مومنان ❇️ ارتباط با نامحرم 📚 انتشارات شهید ابراهیم هادی 🎤 صوتی شده توسط "یار کتاب" 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W5
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S11W1
سه دقیقه در قیامت، پارت 6.mp3
10.44M
🎧 سه دقیقه در قیامت 🗂 بخش ششم: ❇️ باغ بهشت ❇️ جانبازی در رکاب مولا ❇️ شهید و شهادت ❇️ حق الناس و حق النفس 📚 انتشارات شهید ابراهیم هادی 🎤 صوتی شده توسط "یار کتاب" 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W6
📃 سه دقیقه در قیامت 🗂 بخش ششم (ادامه): ⭕️ این فصل در نسخه صوتی کتاب آورده نشده است و به همین علت در ذیل متن آن را می‌آوریم: ❇️ قرآن ▫️در میان دوستان ما جوان فوق‌العاده پر استعدادی بود که در نوجوانی حافظ و قاری قرآن شد و برای بسیاری از بچه‌های محل الگو گردید. از لحاظ درس و اخلاق از همه بهتر بود و خیلی از بزرگترها به ما می‌گفتند: 🔹 کاش مثل فلانی بودید. ▫️ این پسر به دنبال مفاهیم قرآن رفت، در شانزده سالگی یک استاد کامل شده بود. در جلسات هفتگی مسجد، برای ما از درس‌های قرآن می‌گفت و در جوانانی مثل من، خیلی تأثیر داشت. دوران دبیرستان تمام شد، او به دانشگاه یکی از شهرها رفت و ما هم استخدام شدیم. دیگر از او خبر نداشتم. گذشت تا اینکه در آن وادی، یکباره یاد او افتادم. البته به یاد قرآن افتادم. 💫 چون دیدم برخی از کسانی که در دنیا با قرآن مأنوس بودند و به آن عمل می‌کردند چه جایگاه والایی داشتند. آن‌ها همین‌طور آیات قرآن را می‌خواندند و بالا می‌رفتند. 🚨 اما برخلاف آن‌ها، قاریان و کسانی که مردم، آن‌ها را به عنوان حافظ و عامل به قرآن می‌شناختند، اما اهل عمل به دستورات قرآن نبودند، در عذاب سختی گرفتار بودند. به خصوص کسانی که برخی حقایق قرآنی در زمینه مقام اهل بیت (علیه‌السلام) و پیروی از این بزرگواران را فهمیده بودند، اما در عمل، در مقابل این واقعیت‌های دینی موضع گرفتند. 🔥 من یکباره دوست قرآنی دوران نوجوانی‌ام را در چنین جایگاهی دیدم. جایی در جهنم برای او آماده شده بود که بسیار وحشتناک بود. خداوند قسمت کسی نکند، چنان ترسی داشتم که نمی‌توانستم سؤالی بپرسم، اما با یک نگاه دقیق، کل ماجرا را فهمیدم. او با اینکه بسیاری از حقایق قرآنی را فهمیده بود، اما به خاطر روحیه راحت طلبی و تحت تأثیر برخی اساتید که بحث یکسان بودن ادیان را مطرح می‌کردند، دین خودش را تغییر داد!! دوست قرآنی من، با آنکه راه درست را می‌شناخت، اما با تغییر دین، راه جهنم را برای خود هموار کرد. او حتی در زمینه گمراهی برخی جوانان محل، مجرم شناخته شد. چرا که الگویی برای آن‌ها شده بود و خبر تغییر دین او، واکنش‌های بدی در بین جوانان ایجاد کرد. البته اساتید او هم در این گمراهی و در آن جایگاه جهنمی‌ با او شریک بودند. ⚠️ از دیگر موقعیت‌‌هایی که در جهنم و در نزدیکی او مشاهده کردم، نحوه عذاب برخی افراد بود که من از سابقه ایمان و انقلابی بودن آن‌ها مطلع بودم! 🗡 مثلاً جایی را دیدم که شبیه یک سطح معمولی بود، وقتی خوب دقت کردم دیدم این سطح، پر از نوک شمشیر یا نیزه است! اصلاً نمی‌شد آنجا راه رفت! یعنی شبیه پشت جوجه تیغی بود. بعد دیدم کسی را از دور می‌آورند. پاهایش را بسته بودند، او را سر و ته آویزان کرده و بدنش را روی این سطح می‌کشیدند. فریادهای او دل هر کسی را به لرزه می‌انداخت. تمام بدنش زخمی بود. ☄ کمی آن طرف‌تر را نگاه کردم، یک استخر پر از مواد مذاب بود. مانند آنچه از آتشفشان‌ها خارج می‌شود! یک سینی گرد، با قطر حدود یک متر در وسط آن قرار داشت و شخصی روی این سینی نشسته بود. هر چند دقیقه یکبار، این شخص تعادل خود را از دست داده و داخل مواد مذاب می‌افتاد، بعد تلاش می‌کرد و به روی این سینی بر می‌گشت! کمی که دردهای بدنش بهتر می‌شد دوباره همین ماجرا تکرار می‌شد. واقعاً وحشت کردم. ▫️ من این افراد را شناختم و گفتم: 🔹 این‌ها که خیلی برای اسلام و انقلاب زحمت کشیدند، فقط در چند مورد... 💡 نگذاشتند سخن من تمام شود. ماجرای طلحه و زبیر را به یاد من آوردند، کسانی که در صدر اسلام و در جوانی، برای خدا و اسلام بسیار زحمت کشیدند، اما سرانجام در مقابل اسلام واقعی قرار گرفتند و فتنه‌های بزرگی ایجاد کردند. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W6r1
🔘 همه به زبان حال می‌گویند: عادل بیا! آیت الله بهجت (ره): 📜 «یَمْلاَءُ الاْءَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً، بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا.» (۱) 📃 [حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف پس از ظهور] زمین را پر از عدل و داد می‌کند، بعد از آن که زمین از ظلم و جور پُر شده باشد. 💡 یعنی بدون عدل، کار مردم درست نمی‌شود، و جامعه و افراد اجتماع جز با آمدن آن حضرت اصلاح نمی‌گردد. ✳️ با این که این مطلب خیلی روشن است که این انسان عادل است که می‌تواند عدل را اختیار کند و روی زمین گسترش دهد، و این قضیّه از قضایای است که قیاساتُها مَعَها (=احتیاجی به برهان ندارد) و نیاز به استدلال ندارد، با این حال، چرا همه می‌خواهند او بیاید؟ ❇️ چون همه فهمیده‌اند به ظلم گرفتارند و همه پی برده‌اند که علاج آن‌ها اجرای عدل و رعایت حقوق است، لذا همه به زبان حال می‌گویند: 🔸 عادل بیا! ⬅️ در محضر بهجت، جلد سوم، نکته ۳۵۸ (۱). راجع الغيبة الصغرى للشيخ الطوسي،و البحار ج 51. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W77
برخیز که حجت خدا می آید رحمت زحریم کبریا می آید از گلشن عسگری گذر کن که سحر بوی گل نرگس از فضا می آید 🌹میلاد خجسته قلب و روح عالم، تنها صاحب ردای امامت در عالم، حضرت مهدی (عج) مبارک باد🌸
🌸 ماجرای تولد امام زمان(عج) به نقل از حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و عمّه امام حسن عسکری (ع): 🏷 قسمت اول: ♦️ حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و عمّه امام حسن عسکری(ع) کیفیت و چگونگی ولادت حضرت مهدی (ع) را چنین نقل می‌کند: ▫️ «ابو محمّد امام حسن عسکری (ع) کسی را به دنبال من فرستاد که: 🔸 امشب (نیمه شعبان) برای افطار نزد من بیا، چون خداوند امشب حجّتش را آشکار می‌کند. ▫️ پرسیدم: 🔹 این مولود از چه کسی است؟ ▫️ آن حضرت فرمود: 🔸 از نرجس. ▫️ عرض کردم: 🔹 من در نرجس خاتون هیچ اثر حملی مشاهده نمی‌کنم! ▫️ حضرت فرمود: 🔸 موضوع همین است که گفتم. ▫️ من در حالی‌که نشسته بودم، نرجس آمد و کفش مرا از پایم بیرون آورد و فرمود: 🔸 بانوی من! حالتان چطور است! ▫️ من گفتم: 🔹 تو بانوی من و خانواده‌ام هستی. ▫️ او از سخن من تعجّب کرده ناراحت شد و فرمود: 🔸 این چه سخنی است؟ ▫️ گفتم: 🔹 خداوند در این شب به تو فرزندی عطا می‌کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. ▫️ نرجس خاتون از سخن من خجالت کشید. سپس بعد از افطار، نماز عشاء را به‌جا آوردم و به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه شب گذشت، برخاستم و نماز شب خواندم. بعد از تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم. در این هنگام، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جا آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از طلوع فجر باخبر شوم. دیدم فجر اوّل طلوع کرده و نرجس در خواب است. در آن حال، این سؤال به ذهنم خطور کرد که چرا حجّت خدا آشکار نشد. نزدیک بود شکّی در دلم ایجاد شود که ناگهان حضرت امام حسن عسکری(ع) از اتاق مجاور صدا زد: 🔸 «ای عمّه شتاب مکن که موعد نزدیک است». ▫️ من نیز نشستم و سوره «الم سجده و یاسین» را خواندم. هنگامی که مشغول خواندن قرآن بودم، ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد. «۱» من با شتاب خودم را به او رساندم و پرسیدم: 🔹 چیزی احساس می‌کنی؟ ▫️ نرجس گفت: 🔸 آری. ▫️ گفتم: 🔹 نام خدا را بر زبان جاری کن، این همان موضوعی است که اوّل شب به تو گفتم. مضطرب مباش و دلت را آرام کن. ▫️ در این هنگام پرده نوری میان من و او کشیده شد. ناگاه متوجّه شدم کودک ولادت یافته است. چون جامه را از روی نرجس برداشتم، آن مولود سر به سجده گذاشته و مشغول ذکر خدا بود. هنگامی که او را برگرفتم، دیدم پاک و پاکیزه است. در این موقع، حضرت امام حسن عسکری(ع) صدا زد: 🔸 عمّه! فرزندم را نزد من بیاور. ▫️ وقتی که نوزاد را خدمت آن حضرت بردم، وی را در آغوش گرفت، و بر دست و چشم کودک دست کشید و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و فرمود: 🔸 فرزندم! سخن بگو! ▫️ پس آن طفل گفت: 🔶 «اشهد ان لا اله الّا اللّه، و اشهد انّ محمّدا رسول اللّه». ▫️ پس از آن به امامت امیر المؤمنین (ع) و سایر امامان معصوم علیهم السّلام، شهادت و گواهی داد و چون به نام خود رسید گفت: 🔶 📜 «اللّهمّ انجزلی وعدی، و اتمم لی امری، و ثبّت وطأتی، و أملاء الارض بی عدلا و قسطا». 📃 پروردگارا! وعده مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام رسان، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن. (ادامه دارد) 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W34
🌸 ماجرای تولد امام زمان(عج) به نقل از حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و عمّه امام حسن عسکری (ع): 🏷 قسمت دوم: ▫️ روز هفتم که خدمت حضرت امام حسن عسکری(ع) رسیدم، ایشان فرزندش را از من طلب کرد. من نیز او را در پارچه‌ای پیچیده، نزد پدرش بردم. آن حضرت فرمود: 🔸 پسرم! با من حرف بزن. ▫️ در این هنگام، او آیه زیر را خواند: 🔶 📜 وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ (۲) 📃 ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! ♦️ و در روایت دیگر چنان است که: ▫️ چون حضرت صاحب الامر علیه السّلام متولّد شد، نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پهن شد و مرغان سفید را دیدم که از آسمان به زیر می‌آمدند و بالهای خود را بر سر و روی و بدن آن حضرت می‌مالیدند و پرواز می‌کردند. پس حضرت امام حسن عسکری(ع) مرا آواز داد که: 🔸 ای عمّه، فرزند را برگیر و به نزد من بیاور. ▫️ چون برگرفتم، او را ختنه کرده و ناف‌بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر ذراع (=بازو) راستش نوشته شده بود: 📜 «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً.» (۳) 📃 (ترجمه: حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابودشدنی است.) ♦️ باری مهدی موعود (ع) به‌گونه‌ای پا به عرصه وجود گذاشت که از خود کرامات بسیاری را نشان داد. و بدین ترتیب بود که وجود مقدّس ولی عصر(عج) در روز جمعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری متولّد شد. ⬅️ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام)، ص: ۵۰، بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۹. (۱) - براساس بعضی روایات که در منتهی الآمال نیز آمده، حکیمه خاتون می‌گوید: ▫️ «بعد از آنکه نرجس از خواب بیدار شد، من او را به سینه چسباندم و نام خدا را بر زبان جاری کردم. امام عسکری(ع) فرمود: 🔸 سوره «قدر» را برایش بخوان. ▫️ آن سوره را خواندم و از نرجس پرسیدم: 🔹 حالت چطور است؟ ▫️ او گفت: 🔸 آنچه مولایت فرموده بود، ظاهر شد. ▫️ من دوباره سوره «قدر» را خواندم. کودک نیز در شکم مادر، همراه من سوره «قدر» را خواند که من ترسیدم». (۲) - سوره مبارکه القصص آیه ۵ (۳) - منتهی الآمال، محدّث قمی، ج ۲، ص ۲۸۵. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W34r1