♦️بہ فرزندانتان نماز و روزه و نفرت از #اسرائیل را تا جایی کہ در توان
دارند یاد بدهید.
#خبر_آمد_خبری_در_راه_است
#اسرائیل_سقطت
#سوریہ
📚 @Dastan 📚
🔅🔅🔆🔱🔆🔅🔅
مسلمانیم امّا آه از ،اینگونه مسلمانی
نصیب ما نشد غیر از پریشانی پریشانی
ندانستیم از اسلام جز نفرین و جز نفرت
نفهمیدیم از دین خدا غیر از رجزخوانی
چنان بیگانگان از هم جدا افتاده اند امروز
-به مکر نابرادرها- برادرهای ایمانی
برادرجان! بدان یوسف عزیز مصر خواهد شد
اگرچه چند روزی هم شود در چاه زندانی
مبادا تا برادر را درون چاه اندازیم
«یهودا» که ندارد سرنوشتی جز پشیمانی
قدم بردار با ما در صراط المستقیم اکنون
که از پایان این بیراهه ها چیزی نمی دانی
صدایی از حرا می آید اینک، گوش بسپارید:
«مسلمانان! مسلمانان! مسلمانی! مسلمانی!»
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🌷روزی مرحوم کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..
که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد...
💫با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسیدند:
چه کار می کردی؟ ....
گفت: هیچ.
🍃فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آقا فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...!
🌀گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
💯این جمله در مرحوم کاشی (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت...
تا مدت ها هر وقت از احوال مرحوم کاشی می پرسیدند، ایشان با حال خاص می فرمود:
من یاغی نیستم
💠خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!...
فقط اومدیم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم....
بنده ایم....
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده.....
لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
📚 @Dastan 📚
🔅🔅🔅🔆🔱🔆🔅🔅🔅
یکم طولانیه ولی مطمئنم لذت می برید از خوندن این متن👌👇
مثل خدا ستارالعیوب باشیم🙏
✨زماني در بچگي باغ انار بزرگی داشتيم، اواخر شهريور بود، همه فاميل اونجا جمع بودن .
اون روز تعداد زيادي از كارگران بومي در باغ ما جمع شده بودن براي برداشت انار، ما بچه ها هم طبق معمول مشغول بازي كردن و خوش گذروندن بوديم!
بزرگترين تفريح ما در اين باغ، بازي گرگم به هوا بود اونم بخاطر درختان زياد انار و ديگر ميوه ها و بوته اي انگوري كه در اين باغ وجود داشت، بعضی وقتا ميتونستي، ساعت ها قائم شی، بدون اينكه كسی بتونه پيدات كنه.
✨ بعد از نهار كه تصميم به بازي گرفتيم، من زير يكی از اين درختان قايم شده بودم كه ديدم يكی از كارگراي جوونتر، در حالی كه كيسه سنگينی پر از انار در دست داشت، نگاهی به اطرافش انداخت و وقتی كه مطمئن شد كه كسی اونجا نيست، شروع به كندن چاله اي كرد و بعد هم كيسه انارها رو اونجا گذاشت و دوباره اين چاله رو با خاك پوشوند.
دهاتی ها اون زمان وضعشون خيلی اسفناك بود و با همين چند تا انار دزدي، هم دلشون خوش بود!
با خودم گفتم، انارهاي مارو ميدزي! صبر كن بلايي سرت بيارم كه ديگه از اين غلطا نكنی،
بدون اينكه خودمو به اون شخص نشون بدم به بازي كردن ادامه دادم، به هيچ كس هم چيزي در اين مورد نگفتم!
✨ غروب كه همه كار گرها جمع شده بودن و ميخواستن مزدشنو از بابا بگيرن، من هم اونجا بودم، نوبت رسيد به كارگري كه انارها رو زير خاك قايم كرده بود، پدر در حال دادن پول به اين شخص بود كه من با غرور زياد با صداي بلند گفتم: بابا من ديدم كه علي اصغر، انارها رو دزديد و زير خاك قايم كرد! جاشم میتونم به همه نشون بدم، اين كارگر دزده و شما نبايد بهش پول بدين!
پدر خدا بيامرز ما، هيچوقت در عمرش دستشو رو كسی بلند نكرده بود، برگشت به طرف من، نگاهی به من كرد، همه منتظر عكس العمل پدر بودن، بابا اومد پيشم و بدون اينكه حرفی بزنه، یه سيلی زد تو صورتم و گفت برو دهنتو آب بكش، من خودم به علی اصغر گفته بودم، انارها رو اونجا چال كنه، واسه زمستون
✨ بعدشم رفت پيش علی اصغر، گفت شما ببخشش، بچه است اشتباه كرد، پولشو بهش داد، 20 تومان هم روش، گفت اينم بخاطر زحمت اضافت!
من گريه كنان رفتم تو اطاق، ديگم بيرون نيومدم!
كارگرا كه رفتن، بابا اومد پيشم، صورت منو بوسيد، گفت ميخواستم ازت عذر خواهی كنم! اما اين، تو زندگيت هيچوقت يادت نره كه
هيچوقت با آبروي كسی بازي نكنی...
علی اصغر كار بسيار ناشايستي كرده اما بردن آبروي انسانی جلو فاميل و در و همسايه، از كار اونم زشت تره!
شب علی اصغر اومد سرشو انداخته پايين بود و واستاده بود پشت در، كيسه اي دستش بود گفت اينو بده به حاج آقا بگو از گناه من بگذره!
كيسه رو که بابام بازش كرد، ديديم كيسه اي كه چال كرده بود توشه، به اضافه همه پولايي كه بابا بهش داده بود...
✨ •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
پيامبر صلي الله عليه و آله :
مَنْ قَرَأَ بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مُوقِنا سَبَّحَتْ مَعَهُ الْجِبالُ إلاّ أَنـَّهُ لايَسْمَعُ ذلِكَ مِنها؛
هر كس با يقين بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند، كوه ها به همراه او تسبيح مى گويند، هر چند او تسبيح آنها را نمى شنود
📖الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶
•┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
😈😇😈😇😈😇😈😇😈😇😈
#تلخند
#کشیش و مرد دانا
➰➰➰➰➰➰
در قرون وسطا و دوران اوج قدرت کلیسا ها ، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند...
کشیش ها بهشت را به مردم می فروختند!!
مردم نادان هم در ازای پرداخت کیسه های طلا ، دست نوشته ای به نام سند دریافت میکردند!!
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد ، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد...
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدر است ؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم...!
کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه
مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم به من بدهید!
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد :
ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم...
آن شخص مارتین لوتر بود...
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
⛏⛏⛏⛏⛏⛏⛏⛏
#ضرب_المثل
💎اگر برای ما آب ندارد برای تو نان دارد
⚜⚜⚜⚜⚜
راجع به حاج میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار در برنامه این مرد عارف و روحانی دو موضوع توپ ریزی و حفر قنوات در صدر مسائل قرار داشت.
افزایش توپ را موجب تقویت ارتش و حفر قنات را عامل اصلی توسعه کشاورزی می دانست.
هر وقت فراغتی پیدا می کرد به سراغ مقنیان می رفت و آنها را در حفر چاه و قنات تشویق و ترغیب می کرد.
روزی حاجی میرزا آقاسی برای بازدید یکی از قنوات رفته بود تا از عمق مادر چاه و میزان آب آن آگاهی حاصل کند.
مقنی اظهار داشت :" تا کنون به آب نرسیده ایم و فکر نمی کنم در این چاه رگه آب وجود داشته باشد."
حاجی گفت:" به کار خودتان ادامه دهید و مایوس نباشید. " چند روزی از این مقدمه گذشت و مجددا حاج میرزا آقاسی به سراغ آن چاه رفت و از نتیجه حفاری استفسار کرد.
مقتنی موصوف که به حسن تشخیص خود اطمینان داشت در جواب حاجی گفت:" قبلا عرض کردم که کندن چاه در این محل بی حاصل است و به آب نخواهیم رسید."
دفعه سوم که حاجی میرزا آقاسی برای بازدید مادر چاه رفته بود ، مقتنی سر بلند کرد و گفت:" حضرت صدر اعظم، باز هم تکرار می کنم که این چاه آب ندارد و ما داریم برای کبوترهای خدا لانه میسازیم! صلاح در این است که از ادامه حفاری در این منطقه خود داری شود."
حاجی میرزا آقاسی که در توپ ریزی و حفر قنوات عشق و علاقه عجیبی داشت و گوش او در این دو مورد به حرف نفی بدهکار نبود با شنیدن جمله اخیر که مقنی اظهار داشت بود از کوره در رفت و فریاد زد:
" احمق بیشعور به تو چه مربوط است که در این زمین آب ندارد، اگر برای من آب نداشته باشد برای تو نان دارد."
🆔 @Dastan
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): 🌷
سه نفر هستند که هنگام دیدار با خدا از هر دری که بخواهند وارد بهشت میشوند:
① کسی که خوش اخلاق باشد.
② کسی که هم در خلوت هم در حضور مردم از خدا بترسد.
③ کسی که جر و بحث را رها کند، حتی اگر حق با او باشد.
📚 اصول کافی ج۲ ص ۳۰۰
•┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🌹امام جعفر صادق علیه السلام:
كسى كه حديث ما را روايت كند
و در ميان مردم نشر دهد،
و دلهاى شيعيان ما را با آن استوار گرداند،
از هزار عابد،برتر است.✨
📚بحارالأنوار ج۲ص۱۴۵
📚 @Dastan 📚
#هشدار_تربیتی
🔴وای بر فرزندان آخرالزمان....‼️
💠رسول اكرم (ص) به تعدادی از كودكان نگاه کرد، سپس فرمود:
👈وای بر فرزندان آخرالزمان
از دست پدرانشان‼️
عرض شد يا رسولالله از پدران مشرک آنها⁉️
✍فرمود نه بلكه از پدران مسلمانشان كه هيچ چيز از فرائض مذهبی را به آنان نمیآموزند و اگر خود فرزندان پارهای از مسائل دينی را فرا گيرند آنها را باز میدارند و تنها به اين قانع هستند كه فرزندانشان متاع ناچيزی از دنيا بدست آورند❗️
✍من از اين قبيل پدران بیزار هستم و آنان نيز از من بيزارند.
📚مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۶۲۵
📛وای برما اگر
فرزندانمان را اینگونه تربیت کرده باشیم که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند
📚 @Dastan 📚
🔆 نماز روز آخر ماه رجب و فضایل آن
به نقل از کتاب اقبالالاعمال سیدبنطاووس
🔻 ده رکعت نماز (پنج نماز دو رکعتی) در هر رکعت:
✅ یک مرتبه سوره حمد
✅ سه مرتبه سوره توحید
✅ سه مرتبه سوره کافرون
✅ پس از سلام دستها را رو به آسمان بگیرد و بگوید:
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ [الطَّيِّبِينَ] وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
✅ سپس دستها را به صورت بکشد و حاجتش را از خدا بخواهد که دعایش مستجاب است و خدا بین او و جهنم هفت خندق فاصله قرار میدهد که اندازه هر خندق به فاصله آسمان تا زمین است.
🔻هرکه این نماز را بخواند برایش نوشته میشود:
✅ بهازای هر رکعت، هزار هزار رکعت
✅ دوری و برائت از آتش
✅ جواز عبور از صراط
📚 @Dastan 📚
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
يا ميسر قد حضر اجلك غير مرة و لا مرتين، كل ذلك يؤخر الله اجلك، لصلتك قرابتك، و ان كنت تريد ان يزاد في عمرك فبر شيخيك يعني ابويك.
اي ميسر (يکي از اصحاب حضرت) بارها اجل و مرگ تو فرا رسيده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خويشاوندانت به تاخير انداخته است و اگر مي خواهي خداوند بر عمر تو را زياد كند، به پدر و مادرت نيكي كن.
الکافي، ج 2، ص 158
اخلاق و توصيه ها-والدين
📚 @Dastan 📚
⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜
#داستان_علما
#ساده_زیستی
#زندگی_اشرافی
🔸آیت الله محمد تقی هرندی رحمه الله تعالی:
نجف آن وقت هم یک شهر عجیب و غریبی بود
زندگانی های خیلی بسيط، بی تجمل، حتی اتاق پرده دار وجود نداشت،
مگر فقط برای آنها که تازه ازدواج کرده بودند.
✅خانه آقایان علما، حصیر نخی یا خرمایی بود.
.
🔸مرحوم آقا میرزا ابوالحسن اصفهانی و با آن همه امکانات و پول ها، یک حصیر نخی داشت.
تجملات در زندگی هیچ نبود، در سرداب ها که خیلی گود بود، آبی می گذاشتند که اندکی خنک شود.
آنها که زیرزمین نداشتند یک ظرف مسی داشتند به آن مشربه می گفتند.
آن را آب می کردند، داخل چاه می گذاشتند که از هوای چاه قدری خنک شود تا برای اول افطار از آن آب بخورند.
. •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🔸یخ ابتدا نبود،
تجملات هیچ نبود،
قناعت خیلی زیاد بود،
زندگانی ها پاک بود،
غذای گرم گاهی بود گاهی نبود،
آب دوغی گاهی بود، گاهی نبود،
‼️بعد تجملات زیاد شد.
در نجف اشرف برای طلبه ها همه اش درس بود و دعا و حرم، تحصیل و تحصیل، در حالی که سطح زندگی پایین بود، حال خیلی خوشی وجود داشت.
همه هم خوش بودند، قانع بودند. با زندگی می ساختند.
در آن زمان برق نبود، شمع زیاد بود، تابستان و آن همه گرما که ضریح داغ می شد، ولی باز هم حرم پر از جمعیت می شد.
📕جمال السالكين، ج ۱
•┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#تلخند
میدونی ﭼﺮﺍ ﺑﭽﻪ ﻫﺎی امروزی ﭘﺮﺭﻭ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ؟
ﭼﻮﻥ #ﻗﻨﺪﺍﻕ ﻧﻤﯿﺸﻦ!
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﻔﻬﻤه
ﻣﺎﺭﻭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ ﺗﻮ 2ﻣﺘﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﭙﻴﭽﻴﺪﻥ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﭘﺴﺘﻤﻮﻥ ﮐﻨﻦ هاوایی
الان بچه شیش ماهه تخت دو نفره داره
واسش موزیک لایت میذارن
با نور کم
تا بخوابه
زمان ما میذاشتنمون رو پاهاشون به حالت سانترفیوژ
انقد تکونمون می دادن که پلاسمای خون جدا شه
📚 @Dastan
🔱🌴🔱🌴🔱🌴🔱🌴
#داستان_امامان
#یاد_مرگ
یکی از یاران امام هادی علیه السلام در حال احتضار بود و به شدت بی تابی می کرد.
حضرت به عیادت او رفتند و چون او را در آن حال دیدند فرمودند:
ای بنده خدا، چون مرگ را نمی شناسی از آن می ترسی!
آیا اگر بدنت کثیف باشد یازخمی شده باشد، دوست داری به حمام بروی وکثافتها و زخمها را شستشو دهی؟
عرض کرد: بلی فرزند رسول خدا.
حضرت فرمودند: مرگ همان حمام است.
و چون از آن بگذری، از هر همّ و غمّی راحت می شوی و به خوشیهائی که در انتظار توست می رسی.
📗شگفتیهای عالم برزخ، ص: 14
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
اگر یک شخص ثروتمند که به او اطمینان و اعتماد داری؛
به تو بگوید نگران نباش وغصه بدهیهایت را نخور
خیالت راحت باشد
من هستم...
ببین این حرف او چقدر به تو آرامش میبخشد و راحت میشوی
خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است:
ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ
آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟
#حاج_اسماعیل_دولابی
@Dastan
⚜🔅⚜🔅⚜🔅⚜🔅⚜
اعمال مشترک ماه مبارک شعبان المعظم
•┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722