eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆نماز عید ماءمون ، خليفه باهوش و با تدبير عباسى ، پس از آنكه برادرش محمدامين را شكست داد و از بين برد و تمام منطقه وسيع خلافت آن روز تحت سيطره و نفوذش واقع شد، هنوز در مرو (كه جزء خراسان آن روز بود) به سر مى برد كه نامه اى به امام رضا عليه السلام در مدينه نوشت و آن حضرت را به مرو احضار كرد. حضرت رضا عذرهايى آورد و به دلايلى از رفتن به مرو معذرت خواست . ماءمون دست بردار نبود نامه هاى پشت سر يكديگر نوشت تا آنجا كه بر امام روشن شد كه خليفه دست بردار نيست . امام رضا از مدينه حركت كرد و به مرو آمد. ماءمون پيشنهاد كرد كه بيا و امر خلافت را به عهده بگير. امام رضا كه ضمير ماءمون را از اول خوانده بود و مى دانست كه اين مطلب صد در صد جنبه سياسى دارد، به هيچ نحو زير بار اين اين پيشنهاد نرفت . مدت دو ماه اين جريان ادامه پيدا كرد، از يك طرف اصرار و از طرف ديگر امتناع و انكار. آخرالامر ماءمون كه ديد اين پيشنهاد پذيرفته نمى شود، موضوع ولايت عهد را پيشنهاد كرد. اين پيشنهاد را امام با اين شرط قبول كرد كه صرفا جنبه تشريفاتى داشته باشد، و امام مسؤ ليت هيچ كارى را به عهده نگيرد و در هيچ كارى دخالت نكند. ماءمون هم پذيرفت . ماءمون از مردم بر اين امر بيعت گرفت . به شهرها بخشنامه كرد و دستور داد به نام امام سكه زدند و در منابر به نام امام خطبه خواندند. روز عيدى رسيد (عيد قربان ) ماءمون فرستاد پيش امام و خواهش كرد كه در اين عيد شما برويد و نماز عيد را با مردم بخوانيد تا براى مردم اطمينان بيشترى در اين كار پيدا شود. امام پيغام داد كه :((پيمان ما بر اين بوده كه در هيچ كار رسمى دخالت نكنم ، بنابراين از اين كار معذرت مى خواهم )). ماءمون جواب فرستاد: مصلحت در اين است كه شما برويد تا موضوع ولايت عهد كاملاً تثبيت شود. آن قدر اصرار و تاءكيد كرد كه آخرالامر امام فرمود:((مرا معاف بدارى بهتر است و اگر حتما بايد بروم ، من همان طور اين فريضه را ادا خواهم كرد كه رسول خدا و على بن ابيطالب ادا مى كرده اند)). ماءمون گفت :((اختيار با خود تو است ، هر طور مى خواهى عمل كن )). بامداد روز عيد، سران سپاه و طبقات اعيان و اشراف و ساير مردم ، طبق معمول و عادتى كه در زمان خلفا پيدا كرده بودند، لباسهاى فاخر پوشيدند و خود را آراسته بر اسبهاى زين و يراق كرده ، پشت در خانه امام ، براى شركت در نماز عيد حاضر شدند. ساير مردم نيز در كوچه ها و معابر خود را آماده كردند و منتظر موكب با جلالت مقام ولايت عهد بودند كه در ركابش ‍ حركت كرده به مصلى بروند، حتى عده زيادى مرد و زن در پشت بامها آمده بودند تا عظمت و شوكت موكب امام را از نزديك مشاهده كنند. و همه منتظر بودند كه كى در خانه امام باز و موكب همايونى ظاهر مى شود. ادامه 👇👇👇
هدایت شده از قاصدک
📝 قصه های خوب انسان ساز اند 🏃‍♀️دلت میخواد بچه ی گُلت رو پای خودش بایسته و ضعیف و وابسته نباشه؟؟😍 📚ارزش خودش رو بدونه و تن به هر چیز و هر کار کم ارزشی نده ؟؟ 🤩 🎁قصه مینوفن قدمی کوچک اما استوار برای داشتن نسلی متعادل ، بر پایه ی سه ویژگی: شخصیت، تفکر و آزادگی 💡و دارای ۱۲ برنامه ی جذاب و خلاقانه 😍 🎥آدرس کانال در ایتا ، بله ، روبیکا👇 🔗@ghesseminofen 💊💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅شرح حدیث زندگی 📍قسمت هشتم 🔹شرح حدیث ابتدای درس خارج فقه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) موضوع: نافله‌ی شب را حتما بجا بیاور 🗓۱۳۹۲/۰۱/۱۸ ✾📚 @Dastan 📚✾
از دو چیز نترس که به دست خداست "روزی و مرگ" و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن "رفاقت" تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش ✾📚 @Dastan 📚✾
👌👌خون حاج‌قاسم، خون دختران کاپشن‌صورتی را به جوش آورد 👈چه کوته فکرند آنان که می‌پنداشتند با ریختن خون تو و سرداران مقاومت این راه پایان می‌یابد. از همان روزی که تو آسمانی شدی، ما، ما یعنی یک امت، امتی به‌نام مقاومت با مشت‌های گره خورده فریاد می‌زنیم که من یک قاسم سلیمانی‌ام. @sarbaz_qasem ✾📚 @Dastan 📚✾
🙏دعا کن مسلمان از دنیا بری این ایام هم سالگرد رحلت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی و هم سالروز رحلت علامه مجاهد مصباح یزدی رحمه‌الله علیهما بود لذا تصمیم گرفتم که خاطره ای براتون بیان کنم که ناقل آن مرحوم علامه مصباح یزدی بودند. 🔹خوب است بدانید مرحوم علامه مصباح از دوستان حاج آقا مجتبی تهرانی ره و از مریدان و ارادتمندان پدر حاج آقا مجتبی یعنی مرحوم آیت الله آقامیرزا عبدالعلی تهرانی اعلی الله مقامه الشریف بوده‌اند و از مرحوم آقامیرزا عبدالعلی خاطرات زیادی دارند. آقامیرزاعبدالعلی تهرانی از مجتهدین و عرفای بزرگ تهران بوده اند. 🔹آقای مصباح می‌فرمودند: آقامیرزاعبدالعلی تهرانی ره از شاگردان سلوکی آقامیرزاجواد تبریزی اعلی الله مقامه بوده اند که مراتب سلوک را پیش ایشان طی کرده بودند. و در منزل خود در شب 23 ماه مبارک رمضان مراسم احیا داشتند که ما هم جهت بهره بردن به منزل ایشان در تهران می‌رفتیم و مفصلا از سر شب مراسم احیا و دعا برقرار بود. آخرهای شب و هنگام سحر که دیگه مراسم رو به اتمام بود آقامیرزاعبدالعلی خطاب به خدای متعال عرضه داشت: خدایا تو خودت خوب میدونی که من در ایام جوونی در دعاهام پام رو از مراتب توحید پایین نمی‌گذاشتم (یعنی فقط خودت رو طلب میکردم و در دعا درخواستم آمرزش و رزق و روزی و بهشت و ... نبوده) اما حالا که پیر شدم دعایم اینه که من رو مسلمان از دنیا ببری. [یعنی توحید و مقام فنا و ... پیشکش، نکنه کافر از دنیا بریم و بدبخت بشیم] پناه می‌بریم به خدای متعال از سوء عاقبت. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سرمایه‌ای که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با خودش میاره! حجت الاسلام ✾📚 @Dastan 📚✾
👌کشتند تورا ولی نمی دانستند با لفظ شهید زنده تر خواهی شد @sarbaz_qasem ✾📚 @Dastan 📚✾
📌 درگذشت «ابوریحان بیرونی» 🔹محمد بن احمد بن ریحان هروی خوارزمی بیرونی، معروف به «ابوریحان بیرونی»، متولد ۳ ذیحجه ۳۶۲ کاث، خوارزم، ایران بزرگ از اکابر فلاسفه اسلامی ایران زمین است، که در فنون ریاضی، طب، نجوم و سایر علوم زمان خود، متبحر بوده است. 🔸وی نزدیک به چهل سال در هند اقامت گزید و علاوه بر تسلط کامل به زبان آن ها، افکار حکمای هند و فلاسفه یونان را ضمیمه معارف اسلامی نمود و علوم و معارف اسلامی را در بلاد هندوستان رواج داد. 🔸ایشان همچنین در ریاضیات، هیئت و جغرافیا فعالیت‌های علمی زیادی داشته و کتب گوناگونی نگاشته است. وی معاصر حکیم ابوعلی مسکویه، ابوسهل مسیحی و ابوعلی سینا، بوده است. 🔹این فیلسوف و حکیم بزرگ مسلمان، قرن‌ها قبل از دانشمندان غربی، کروی بودن زمین را کشف کرد و براساس محاسبات خود به این نتیجه رسید که زمین هر روز یک بار به دور خود و هر سال یک بار به دور خورشید می‌چرخد. 🔸او به زبان های عربی، یونانی و سانسکریت تسلط داشت و با تکیه بر دانش گسترده خویش، کتاب‌های متعددی را ترجمه کرد. علاوه بر آن حدود نیمی از آثار با ارزش این دانشمند نامی مسلمان در علم ریاضیات و نجوم می‌باشد. الارشادُ فی احکامِ النجوم، زیج مسعودی و مالَلهِند از جمله تالیفات اوست. او در روز دوم ماه رجب سال ۴۴۰ق درگذشت. ✾📚 @Dastan 📚✾
📌درگذشت محمد بن یحیی بوزجانی 🔹به گفته منابع تاریخی ابوالوفا محمد بن یحیی بوزجانی متولد اول رمضان ۳۲۸ق در بوزجان(از توابع شهرستان تربت جام) است، وی ریاضیدان و ستاره شناس برجسته ایرانی قرن چهارم قمری و از مشهورترین دانشمندان مسلمان و منشأ نوآوری‌ها و پژوهش‌های زیادی به ویژه در زمینه هندسه، ریاضیات و نجوم بوده است. او را با لقب‌های حاسب و مهندس نامیده‌اند. 🔹بوزجانی حساب و علم اعداد را نزد عموی خود ابوعمرو مغازلی و دایی خود ابوعبدالله محمد بن انبسه آموخت. در سال ۳۴۸ق از خراسان به بغداد مهاجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. بخش مهمی ازاطلاعات زندگی بوزجانی در کتاب الفهرست ابن ندیم که معاصر بوزجانی بوده است ذکر شده است . 🔸از جمله اقدامات وی تاسیس رصدخانه بوزجان قبل از مهاجرت به بغداد می‌باشد. وی از مترجمان مشهور کتب ریاضی از یونانی به عربی نیز به شمار می‌رفت و در فعالیت‌های علمی‌اش با ابوریحان بیرونی دانشمند نامی عصر خود مکاتبه و تبادل نظر داشته است. 🔻از آثار بوزجانی می‌توان به کتاب اعمال هندسه، و کتاب الکامل اشاره کرد. عمده پژوهش‌ها و نوآوری‌های ریاضی بورژانی در مهم‌ترین کتاب ریاضی او «فی ما یحتاج الیه الکتاب والعمال من علم الحساب» در سه فصل ذکر شده است که شامل مثلثات، به کار بردن دستورهای مثلثاتی درباره رصدها و فرضیه سیارات می‌باشد. ▪️سرانجام این اندیشمند مسلمان ایرانی در سوم رجب سال ۳۸۸ یا ۳۸۷ق در بغداد چشم از جهان فرو بست. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆هشام و فرزدق هشام بن عبدالمك ، با آنكه مقام ولايت عهدى داشت و آن روزگار يعنى دهه اول قرن دوم هجرى از اوقاتى بود كه حكومت اموى به اوج قدرت خود رسيده بود، هر چه خواست بعد از طواف كعبه ، خود را به ((حجرالاسود)) برساند و با دست خود آن را لمس كند ميسر نشد: مردم همه يك نوع جامه ساده كه جامه احرام بود پوشيده بودند، يك نوع سخن كه ذكر خدا بود به زبان داشتند، يك نوع عمل مى كردند. چنان در احساسات پاك خود غرق بودند كه نمى توانستند در باره شخصيت دنيايى هشام و مقام اجتماعى او بينديشند. افراد و اشخاصى كه او از شام با خود آورده بود تا حرمت و حشمت او را حفظ كنند، در مقابل ابهت و عظمت معنوى عمل حج ناچيز به نظر مى رسيدند. هشام هرچه كرد خود را به ((حجرالا سود)) برساند و طبق آداب حج ، آن را لمس كند، به علت كثرت و ازدحام مردم ميسر نشد. ناچار برگشت و در جاى بلندى برايش كرسى گذاشتند او از بالاى آن كرسى ، به تماشاى جمعيت پرداخت . شاميانى كه همراهش آمده بودند دورش را گرفتند. آنها نيز به تماشاى منظره پر ازدحام جمعيت پرداختند. در اين ميان ، مردى ظاهر شد در سيماى پرهيزكاران . او نيز مانند همه يك جامه ساده بيشتر به تن نداشت . آثار عبادت و بندگى خدا بر چهره اش ‍ نمودار بود. اول رفت و به دور كعبه طواف كرد، بعد با قيافه اى آرام و قدمهايى مطمئن ، به طرف حجرالا سود آمد. جمعيت با همه ازدحامى كه بود، همينكه او را ديدند فورا كوچه دادند و او خود را به حجرالا سود نزديك ساخت . شاميان كه اين منظره را ديدند و قبلاً ديده بودند كه مقام ولايت عهد با آن اهميت و طمطراق موفق نشده بود كه خود را به حجرالاسود نزديك كند، چشمهاشان خيره شد و غرق در تعجب گشتند. يكى از آنها از خود هشام پرسيد: اين شخص كيست ؟ هشام با آنكه كاملاً مى شناخت كه اين شخص ، ((على بن الحسين زين العابدين )) است ، خود را به ناشناسى زد و گفت : نمى شناسم !! در اين هنگام چه كسى بود، از ترس هشام كه از شمشيرش خون مى چكيد، جراءت به خود داده او را معرفى كند؟ ولى در همين وقت ، ((همام بن غالب )) معروف به ((فرزدق ))، شاعر زبردست و تواناى عرب ، با آنكه به واسطه كار و شغل و هنر مخصوصش بيش از هركس ديگر مى بايست حرمت و حشمت هشام را حفظ كند، چنان وجدانش تحريك شد و احساساتش به جوش آمد كه فورا گفت :((لكن من او را مى شناسم )) و به معرفى ساده قناعت نكرد، بر روى بلندى ايستاده قصيده اى غرا كه از شاهكارهاى ادبيات عرب است و فقط در مواقع حساس پر از هيجان كه روح شاعر مثل دريا موج بزند مى تواند چنان سخنى ابداع شود با لبديهه سرود و انشاء كرد. در ضمن اشعارش چنين گفت : ((اين شخص كسى است كه تمام سنگريزه هاى سرزمين بطحا او را مى شناسند، اين كعبه او را مى شناسد، زمين حرم و زمين خارج حرم او را مى شناسند، اين فرزند بهترين بندگان خداست ، اين است آن پرهيزكار پاك پاكيزه مشهور. اين كه تو مى گويى او را نمى شناسم زيانى به او نمى رساند، اگر تو يك نفر فرضا نشناسى ، عرب و عجم او را مى شناسند هشام از شنيدن اين قصيده و اين منطق و اين بيان ، از خشم و غضب آتش ‍ گرفت و دستور داد مستمرى فرزدق را از بيت المال قطع كردند و خودش را در ((عسفان )) بين مكه و مدينه زندانى كردند. ولى فرزدق هيچ اهميتى به اين حوادث كه در نتيجه شجاعت در اظهار عقيده برايش پيش آمده بود نداد، نه به قطع حقوق و مستمرى اهميت داد و نه به زندانى شدن . و در همان زندان نيز با انشاء اشعار آبدار از هجو و انتقاد خوددارى نمى كرد. على بن الحسين عليه السلام مبلغى پول براى فرزدق كه راه درآمدش بسته شده بود به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن امتناع كرد و گفت : من آن قصيده را فقط در راه عقيده و ايمان و براى خدا انشاء كردم و ميل ندارم در مقابل آن پولى دريافت دارم . بار دوم على بن الحسين ، آن پول را براى فرزدق فرستاد و پيغام داد به او كه :((خداوند خودش از نيت و قصد تو آگاه است و تو را مطابق همان نيت و قصدت پاداش نيك خواهد داد، تو اگر اين كمك را بپذيرى به اجر و پاداش ‍ تو در نزد خدا زيان نمى رساند)) و فرزدق را قسم داد كه حتما آن كمك را بپذيرد. فرزدق هم پذيرفت . بحار، ج 11، ص 36. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی "شرح حدیثی از امام هادی سلام الله علیه" خطبه های نماز جمعه ۷۲/٩/٢۶ ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴🏴🏴🏴🏴 ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم اے مهربان امام فداےتو مےشويم هادےِ خلق، ڪورے چشمان گمرهان پروانگان شمع عزاے تو مےشويم علیه السلام تسلیت باد. 🏴 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خبر از مرگ دشمن و اختصاص ايّام مرحوم صدوق ، راوندى و ديگر بزرگان آورده اند: يكى از دوستان حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام به نام صقر بن ابودلف - ابن اُورمه - حكايت كند: در دوران حكومت متوكّل عبّاسى راهى سامراء شدم و چون وارد شهر سامراء گشتم ، حضور يكى از وزراى متوكّل به نام سعيد حاجب رفتم تا بلكه بتوانم با مولايم امام هادى عليه السلام كه در زندانِ وى ملاقاتى داشته باشم . سعيد حاجب گفت : آيا دوست دارى خدايت را مشاهده كنى ؟ گفتم : سبحان اللّه ! اين چه حرفى است ؟! خداوند متعال را هيچكس نمى تواند مشاهده كند. سعيد اظهار داشت : منظورم آن كسى است كه شما گمان مى كنيد او امام و پيشواى شما است ، متوكّل او را تحويل من داده است تا او را به قتل برسانم و اين كار را فردا انجام خواهم داد. و پس از گذشت لحظاتى مرا داخل زندان بُرد، همين كه وارد زندان شدم ، حضرت را ديدم كه بر قطعه حصيرى نشسته و مشغول عبادت و مناجات مى باشد، پس با حالت گريه سلام كردم و كنارى نشستم و به جمال نورانى آن حضرت نگاه مى كردم . امام عليه السلام پس از جواب سلام ، به من فرمود: اى صقر! براى چه اينجا آمده اى ؟ و چرا ناراحت و گريان هستى ؟! در پاسخ گفتم : چون شما را در اين مكان و با اين حالت مى بينم ؛ و نمى دانم كه آن ها چه تصميمى درباره شما دارند؟! حضرت فرمود: اى صقر! ناراحت مباش ، آن ها هرگز به قصد خود نمى رسند، چون كه بيش از دو روز ديگر زنده نخواهند ماند و كشته خواهند شد بعد از آن ، از امام هادى عليه السلام پيرامون معناى حديثى كه از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله وارد شده است كه فرمود: با روزگار، دشمنى و عداوت روا مداريد كه با شما دشمنى كند، سؤ ال كردم كه مقصود چيست ؟ امام عليه السلام در جواب فرمود: بلى ، منظور از روزگار، ما اهل بيت عصمت و طهارت هستيم كه بجهت ما آسمان و زمين پابرجا مانده است . ه عنوان سجّاد، علىّ بن الحسين و محمّد باقر و جعفر صادق ، و چهارشنبه به عنوان موسى بن جعفر و علىّ بن موسى الرّضا و محمّد جواد و من ، و پنج شنبه به عنوان فرزندم حسن و روز جمعه به عنوان فرزند پسرم مهدى موعود صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين تعيين گشته است . حكومت حقّ به دست با كفايت او ايجاد مى گردد و اوست كه عدل و داد را بر زمين پهناور، گسترش مى دهد. و سپس فرمود: آرى ، اين معناى حديث بود، زود خداحافظى كن و برو كه مى ترسم خطرى متوجّه تو گردد. راوى گويد: به خدا قسم ! بيش از دو روز نگذشت كه هر دوى آن دو نفر - يعنى متوكّل و سعيد حاجب - كشته شدند و من خداوند متعال را شكر كردم . 📚إ كمال الدّين : ص 383، ح 9، خصال شيخ صدوق : ج 1، ص 395، ح 102، خرايج و جرايح : ج 1، ص 412، ح 17، بحارالا نوار: ج 50، ص 195، ح 7، با مختصر تفاوت . ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆بزنطی احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى كه خود از علما و دانشمندان عصر خويش بود بالا خره بعد از مراسله هاى زيادى كه بين او و امام رضا عليه السلام رد و بدل شد و سؤ الاتى كه كرد و جوابهايى كه شنيد، معتقد به امامت حضرت رضا شد. روزى به امام گفت :((من ميل دارم در مواقعى كه مانعى در كار نيست و رفت و آمد من از نظر دستگاه حكومت اشكالى توليد نمى كند، شخصا به خانه شما بيايم و حضورا استفاده كنم )). يك روز آخر وقت ، امام رضا عليه السلام مركب شخصى خود را فرستاد و بزنطى را پيش خود خواند. آن شب تا نيمه هاى شب به سؤ ال و جوابهاى علمى گذشت . مرتبا بزنطى مشكلات خويش را مى پرسيد و امام جواب مى داد. بزنطى از اين موقعيت كه نصيبش شده بود به خود مى باليد و از خوشحالى در پوست نمى گنجيد. شب گذشت و موقع خواب شد. امام خدمتكار را طلب كرد و فرمود:((همان بستر شخصى مرا كه خودم در آن آن مى خوابم بياور و براى بزنطى بگستران تا استراحت كند)). اين اظهار محبت ، بيش از اندازه در بزنطى مؤ ثر افتاد. مرغ خيالش به پرواز درآمد. در دل با خود مى گفت ، الا ن در دنيا كسى از من سعادتمندتر و خوشبختر نيست ، اين منم كه امام مركب شخصى خود را برايم فرستاد و با آن مرا به منزل خود آورد. اين منم كه امام نيمى از شب را تنها با من نشست و پاسخ سؤ الات مرا داد. به علاوه همه اينها اين منم كه چون موقع خوابم رسيد، امام دستور داد كه بستر شخصى او را براى من بگسترانند. پس چه كسى در دنيا از من سعادتمندتر و خوشبخت تر خواهد بود؟ بزنطى سرگرم اين خيالات خوش بود و دنيا و مافيها را زير پاى خودش ‍ مى ديد، ناگهان امام رضا عليه السلام در حالى كه دستها را به زمين عمود كرده بود و آماده برخاستن و رفتن بود، با جمله ((يا احمد))، بزنطى را مخاطب قرار داد و رشته خيالات او را پاره كرد، آنگاه فرمود: ((هرگز آنچه را كه امشب براى تو پيش آمد، مايه فخر و مباهات خويش بر ديگران قرار نده ؛ زيرا صعصعة بن صوحان ، كه از اكابر ياران على بن ابيطالب عليه السلام بود، مريض ‍ شد. على به عيادت او رفت و بسيار به او محبت و ملاطفت كرد، دست خويش را از روى مهربانى بر پيشانى صعصعه گذاشت ، ولى همينكه خواست از جا حركت كند و برود، او را مخاطب قرار داد و فرمود: اين امور را هرگز مايه فخر و مباهات خود قرار نده ، اينها دليل بر چيزى از براى تو نمى شود. من تمام اينها را به خاطر تكليف و وظيفه اى كه متوجه من است انجام دادم ، و هرگز نبايد كسى اين گونه امور را دليل بر كمالى براى خود فرض كند)). 📚بحار،ج 12، ص 14 ✾📚 @Dastan 📚✾
💫در محضر شهدا 💫 حتی ثروت پدری هم پایبندش نکرد! نمی‌دانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش نتوانست پایبندش کند. یک روز بعد از صبح‌گاه دیدمش؛ احساس کردم به او بیش از همه سخت می‌گذرد. ازش پرسیدم: مجید! اینجا خوب است یا ویلای‌تان در خیابان پاسداران؟ سرش را پایین انداخت و گفت: «اینجا خیلی خوش می‌گذرد.» در وصیت نامه‌اش نوشته بود: خدایا! تو شـاهد باش که همه‌ی مظاهر دنیا را به سویی افکندم و به سمت تو آمدم. شهیدمجیدصنعتی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 شهادت سرلشکر "منصور ستاری" فرمانده نیروی هوایی 🔹امیر سرتیپ منصور ستاری در سال ۱۳۲۷ش در قرچکِ ورامین به دنیا آمد. او پس از طی تحصیلات متوسطه، وارد دانشکده افسری شد و پس از طی مدارج علمی، دوره علمی کنترل رادار را در آمریکا گذراند و لیسانس برق و الکترونیک را از دانشگاه تهران اخذ کرد و به خدمت ارتش درآمد و در شمار افسران خوش فکر و مدیر نیروی هوایی قرار گرفت. 🔸 او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در طول هشت سال دفاع مقدس، با قبول مسؤلیت‌های مهم فرماندهی، معاون عملیاتی، فرماندهی پدافند هوایی و معاون طرح و برنامه، خدمات شایانی به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ارائه داد. 🔹️وی در بهمن ۱۳۶۵، به دلیل شایستگی و لیاقت، به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش منصوب شد و در طی هشت سال مسؤولیت فرماندهی این نیرو، با اجرای ده‌ها برنامه و طرح مختلف، توان رزمی نیروی هوایی ارتش را افزایش داد. 🔸️ سرلشگر ستاری در ۱۵ دی ماه ۱۳۷۳ به همراه چند تن از مسؤولان نیروی هوایی، در مسیر برگشت از کیش به تهران، تصمیم به شرکت در مراسم فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان دوره خلبانی در اصفهان گرفتند. در راه بازگشت، هواپیما، دچار سانحه شد و پس از آتش گرفتن سقوط کرد. در این حادثه، شش سردار نیروی هوایی ارتش به همراه تیمسار ستاری و شش تن از خدمه پروازی به درجه رفیع شهادت نائل شدند. ✾📚 @Dastan 📚✾
📸عاشقان در طریق الشهدا به شوق مزار سرداردلها می آیند و خادمین از جان و دل در موکب ها از زوار حاج قاسم پذیرایی میکنند‌. @sarbaz_qasem
سخنرانی سیره امام هادی علیه السلام.mp3
5.41M
🔶 سخنرانی بسیار شنیدنی 🏴 💢 سیره امام هادی علیه السلام 📎 📎 💠 پرسمان اعتقادی 🎤حجه الاسلام استاد محمدی ✾📚 @Dastan 📚✾
📌شهادت امام هادی علیه‌السلام ▪️حضرت امام علی بن محمد مشهور به امام هادی یا امام علی النقی علیه‌السلام متولد ۱۵ ذی‌الحجه سال ۲۱۲ و دهمین امام شیعیان ، فرزند امام جواد (ع) است. ایشان از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشتند. ایشان در سن ۸ سالگی به مقام امامت رسیدند و جوانترین امام محسوب میشوند که از همان کودکی به علم و تقوا شناخته شدند. 🔹امام هادی (ع) با هدایت معنوی خود، جامعه شیعی را در برابر انحرافات حفظ کردند و شاگردان برجسته‌ای تربیت نمودند. ایشان در مقابل سیاست‌های ظالمانه حاکمان عباسی ایستادند و با انتشار دعاهای پرمحتوا و نامه‌های ارزنده، معارف ناب اهل بیت (ع) را گسترش دادند. 🔸دوران امامت امام هادی (ع) با حکومت ستمگرانه شش خلیفه عباسی همزمان بود. متوکل عباسی، دشمن سرسخت اهل بیت (ع)، امام را به سامرا تبعید کرد و ایشان را تحت نظارت شدید قرار داد. با وجود همه فشارها، معنویت و دانش امام موجب گرایش بیشتر مردم به حقیقت شد. 🔹امام هادی (ع) سرانجام در سوم رجب سال ۲۵۴ هجری قمری به دست معتز عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند. ایشان در غربت و دوری از وطن و در سامرا به خاک سپرده شدند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆آسمان شکافته شد و سرداری از سرداران آزادی‌ خواه را طلب کرد امروز کسی به لقاء الله پیوست که الگوی مبارزان زاهد و سرمشق مجاهدان راه دین، آزادی، ملت‌ ها و اعجوبه جنگ‌ های منظم و نامنظم بود @sarbaz_qasem