خواب آیتالله حائری یزدی را دید.
پرسید چه خبر؟!
گفت: وقتی ملائکه از من سوال میپرسیدند, ترس شدیدی بر من وارد شد. ناگاه مردِ نورانی آمد، به محض ورودش، ملائکه احترام کردند.
مرد نورانی پرسید: ترسیدی؟
گفتم خیلی.
فرمود: تو در امانی. این اولین بازدید من بود.
۶۹ بازدیدِ دیگر به دیدارت میآیم.
او را شناختم.
من هفتاد بار به زیارت علیبنموسیالرضا رفته بودم و حالا نوبت او بود بازدید پس بدهد ...
#امام_رئوفم 💚
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224