📛داستان #سالگرد_ازدواج
😱تجربه اولين سالگرد ازدواجم به همراه همسر و دوست پسر سابقم
شب سالگرد ازدواجمون بود تو خونه منتظر بودم تا علی برسه همه چیز رو به بهترین شکل ممکن برای ساختن اولین سالگرد ازدواجمون آماده کرده بودم. شام و دسر عالی فضایی عاشقانه و...
ساعت 9 شب شد ! تق تق! مثل همیشه علی قبل از وارد شدن تو خونه در میزد من داشتم میزو آماده میکردم سرمو برگردوندم سمتش که سلام بگم
اما یهو خشکم زد! همراه على کسی نبود به جز بهرام دوست پسر سابقم که چندین سال باهم خاطره داشتیم...
مات و مبهوت مونده بودم و به يك نقطه خيره شدم
- نگين؟؟ نگين؟
- بله على جان؟
از افكار خودم اومدم بيرون، بدنم سرد شده بود و بى حس، انگار قرار بود همه خوشحالى اون شب بهم بريزه...
- نگين جان ميشه آبگرمكن رو نشون آقا بدي؟ كه تا قبل از اومدن مهمونا درستش كنن؟
- چى؟ آهان باشه حتما
قبلا زياد شنيده بودم كه دنيا خيلي كوچيكه اما اونشب برام واقعا تعبير شد
چقدر دنيا كوچيكه كه توى شب سالگرد ازدواجم، بهرام بايد براى تعمير آبگرمكن ما ميومد اونجا
تنها چيزي كه از بهرام اون شب ديدم يه لبخند بود، بعد از اينكه كارشو انجام داد. رفت
رفت و من در افكار خودم موندم، و هنوز هم نميدونم اون شب بهترين سالگرد ازدواجم بود، يا بدترين....
@dastanvpand
📛داستان #سالگرد_ازدواج
😱تجربه اولين سالگرد ازدواجم به همراه همسر و دوست پسر سابقم
شب سالگرد ازدواجمون بود تو خونه منتظر بودم تا علی برسه همه چیز رو به بهترین شکل ممکن برای ساختن اولین سالگرد ازدواجمون آماده کرده بودم. شام و دسر عالی فضایی عاشقانه و...
ساعت 9 شب شد ! تق تق! مثل همیشه علی قبل از وارد شدن تو خونه در میزد من داشتم میزو آماده میکردم سرمو برگردوندم سمتش که سلام بگم
اما یهو خشکم زد! همراه على کسی نبود به جز بهرام دوست پسر سابقم که چندین سال باهم خاطره داشتیم...
مات و مبهوت مونده بودم و به يك نقطه خيره شدم
- نگين؟؟ نگين؟
- بله على جان؟
از افكار خودم اومدم بيرون، بدنم سرد شده بود و بى حس، انگار قرار بود همه خوشحالى اون شب بهم بريزه...
- نگين جان ميشه آبگرمكن رو نشون آقا بدي؟ كه تا قبل از اومدن مهمونا درستش كنن؟
- چى؟ آهان باشه حتما
قبلا زياد شنيده بودم كه دنيا خيلي كوچيكه اما اونشب برام واقعا تعبير شد
چقدر دنيا كوچيكه كه توى شب سالگرد ازدواجم، بهرام بايد براى تعمير آبگرمكن ما ميومد اونجا
تنها چيزي كه از بهرام اون شب ديدم يه لبخند بود، بعد از اينكه كارشو انجام داد. رفت
رفت و من در افكار خودم موندم، و هنوز هم نميدونم اون شب بهترين سالگرد ازدواجم بود، يا بدترين....
@dastanvpand