eitaa logo
داستان
95 دنبال‌کننده
38 عکس
8 ویدیو
0 فایل
⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آزمايش سرنوشت ساز بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ازامام محمدباقرع نقل شده كه فرمود: دربني اسرائيل عابدي بودكه به هركاري دست مي زدزيان مي ديد،راه تحصيل معاش برايش كاملابسته شده بود،تامدتي هسمرش مخارج اوراتامين مي كردتااين كه اموال همسرش نيزتمام گشت وچون سخت درمانده شدندعابدكلاف ريسماني كه تنها موجودي آنان بودبرداشته به بازاررفت كه بافروش آن غذايي تهيه كندولي چون كسي ازوي نخريدكناردريارفت كه پس ازآب تني به خانه برگردددرآنجاصيادي راديدكه ماهي فاسدي راصيدكرده است به اوگفت :اين ماهي رابه من بفروش و درعوض اين كلاف رابگيركه به دردام تومي خورد . صيادپذيرفت كلاف راگرفت وماهي رابه اوداد،عابدبه خانه آمدوآن رابه همسرش دادكه طبخ نمايد وقتي همسراوشكم ماهي راشكافت درآن مرواريدبزرگي رايافت ،عابدآن رابه بازاربردوبه 20هزاردرهم فروخت ،هنگامي كه پولهابابه خانه آوردسائلي درب منزلش آمده ،گفت :صدقه اي به من بدهيدتاخداوندبرشماترحم نمايد . عابدده هزاردرهم ازپول مرواريدرابه سائل داد،همسرش گفت :سبحان الله تو نصف ثروت مارايكباره ازدست دادي ؟طولي نكشيدكه سائل بازگشت وآن ده هزاردرهم راپس داده گفت :خودشماآن رامصرف كنيدگوارايتان باد،من فرشته اي بودم كه خداوندمرافرستاده بودشماراآزمايش كندكه شماچگونه شكرگزارنعمت مي باشيدواكنون خداوندسپاسگذاري شماراپسنديد . رياحين الشريعه ،جلد5،صفحه 186،به نقل ازحيوه القلوب مرحوم مجلسي ،جلداول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جامعه -ايده آل بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم روزي سعيدبن حسن يكي ازشاگردان امام باقرع درحضورآن حضرت بود،امام به اوفرمود:آيادرجامعه اي كه زندگي مي كني ،اين روش وجود دارد،كه اگربرادرديني ،نيازمندشد،نزدبرادر دينيش بيايد و دست درجيب اوكندو به اندازه نيازخودازجيب اوپول بردارد،وصاحب پول ازاوجلوگيري ننمايد؟سعيدگفت :نه چنين روشي وچنين كسي رادرجامعه خودم سراغ ندارم . امام باقرع فرمود:بنابراين اخوت وبرادري اسلامي درجامعه نيست . سعيدگفت :دراين صورت آيامادرراستاي سقوط و هلاكت هستيم ؟امام فرمود:عقل اين مردم هنوزتكميل نشده است يعني تكليف به حساب درجات عقل ورشداسلامي افراد، مختلف مي شود،اگرجامعه شماازعقل كافي ورشدعالي اسلامي برخورداربود،به گونه اي مي شدكه نيازمندان ازجيب بي نيازان به اندازه نيازخودبرمي داشتند،بي آنكه بي نيازان ناراضي شوند . اقتباس ازوسائل الشيعه ج 12ص ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان پیامبر مهربان ✨﷽✨ سلام یکی از جلوه های انسان های نیکو ،اخلاق و رفتار آن ها با دیگران است..یک نمونه از رفتار پیام بر را بخونید و بحالید..حال کنید... در یکی از روزها وقتی حضرت رسول (ص) عازم مسجد بودند در بین راه شخصی خدمت ایشان آمد و مدعی شد که من از شما طلب کارم و همین الآن و همین جا بایستی طلب مرا بدهید. پیغمبر (ص) فرمودند: اولاً، شما از من طلب کار نیستید و ثانیاً، چون پول همراه ندارم، اجازه بدهید که بروم منزل و برای شما پول بیاورم. گفت: نمی گذارم حتی یک قدم از این جا بردارید. هر چه پیامبر نرمش نشان دادند، او بیشتر خشونت کرد تا آن جا که عبا و ردای پیامبر اکرم (ص) را گرفت و به دور گردن حضرت پیچید و کشید، به طوری که اثر سرخی آن در گردن مبارک حضرت به جا ماند. مسلمانان که در مسجد منتظر پیامبر (ص) بودند، وقتی دیدند آن حضرت تشریف نیاوردند بیرون آمدند و متوجه شدند یک نفر یهودی جلو ایشان را گرفته است. خواستند او را کنار کشیده و احیاناً کتک بزنند، اما حضرت فرمود: شما کاری نداشته باشید. من خودم می دانم که با رفیقم چه باید بکنم. آن قدر نرمش نشان دادند که یهودی در همان جا گفت: "" اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انک رسول اللّه `` و افزود: این چنین قدرت و بردباری و تحملی از عهده یک فرد عادی، خارج است و شما مسلّماً از جانب خدا مبعوث شده اید منبع : شیوه زندگانی پیامبر اسلام، بخش سیره نبوی، ص 16 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیرین فرهاد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شیخ عبدالکریم حامد می فرمود: « مرحوم رجبعلی خیاط شبی در خواب، فرهاد را دید و به او گفت: شما که این همه استعداد در عشق داشتی چرا عاشق خدا نشدی؟ اگر در آن وادی می افتادی شیرین کجا و شیرین آفرین کجا؟ فرهاد آه سردی کشید و گفت: افسوس که در زمان ما حتی یک نفر نبود که به ما بگوید می توان عاشق خدا شد . اگر من این را می دانستم به جای شیرین عاشق خدا می شدم. اما شیخ رجبعلی! این را بدان که من بعد از مرگ، به شیرین خودم رسیدم. بهترین شاگرد شیخ (نگاهی به زندگانی شیخ عبدالکریم حامد)، ص 36 ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای پند آموز تبلیغی ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD
توبه بهلول نباش(کفن دزد) روزی معاذ بن جبل گریان خدمت رسول خدا آمد و سلام کرد حضرت بعد از جواب سلام فرمودند: ای معادا چرا گریانی؟ عرض کرد یا رسول الله ! جوانی خوش سیما پشت در است و مانند مادری که در عزای طفل مرده اش میگرید بر جوانی اش گریه میکند و میخواهد خدمت شما برسد. پیامبر فرمودند: به او بگو داخل شود. وقتی داخل شد رسول خدانه به او فرمودند: ای جوان چرا گریه میکنی؟ جوان گفت چرا گریه نکنم و حال آن که گناهانی را مرتکب شده ام که اگر خداوند برای یکی از آنها مرا مؤاخذه کند داخل آتش سوزان جهنم میشوم و میبینم که خداوند مرا به زودی میکشد و هرگز نمی آمرزد پیامبر فرمودند: آیا به خدا شرک ورزیده ای؟ گفت: به خدا پناه می برم از این که شرک ورزیده باشم. حضرت رسول که فرمودند: آیا کسی را کشته ای که خدا کشتن او را حرام کرده است؟ گفت: نه! پیامبر فرمودند: خداوند گناهان تو را اگر به اندازه کوه ها هم باشد می آمرزد. جوان گفت: گناهان من از کوه ها هم بزرگ تر است. حضرت فرمودند: خداوند گناهان تو را می آمرزد. اگرچه به اندازه هفت زمین و دریاهای آن و ریگ ها و درختان باشد. جوان گفت از آنها نیز بزرگ تر است. حضرت فرمودند: خداوند گناهان تو را می آمرزد، اگرچه به اندازه آسمانها و ستاره ها و عرش و کرسی گفت: از اینها نیز بزرگ تر است. حضرت رسول از روی غضب به او فرمودند وای بر تو گناهان تو بزرگتر است یا پروردگار تو؟ آنگاه جوان به سجده افتاد و گفت: پروردگار من پاک و منزه است هیچ چیز بزرگ تر از پروردگار من نیست ای پیامبر خدا پروردگار من از هر چیزی بزرگ تر است. پیامبر خدا فرمودند: آیا غیر از خدای بزرگ کسی گناهان را می آمرزد؟ عرض کرد: نه، به خدا قسم می خورم یا رسول الله! بعد ساکت شد. حضرت فرمودند: وای بر تو ای جوان آیا نمی خواهی یکی از گناهانت را برای من بگویی؟ گفت: یا رسول الله من از هفت سالگی نبش قبر میکردم مرده ها را بیرون می آوردم و کفن آنها را می در دیدم روزی دختری از دختران انصار از دنیا رفت وقتی او را دفن کردند اطرافیانش رفتند، شب که شد، آمدم و نبش قبر کردم کفن او را ربودم و او را برهنه در کنار قبر رها کردم و چون میخواستم برگردم شیطان مرا وسوسه کرد تا با او زنا کنم و چنین کردم سرانجام او را در قبرش گذاشتم و راه افتادم، ناگاه صدایی از پشت سر خود شنیدم که گفت ای جوان وای بر تو از جزا دهنده روز جزاء در روزی که از اعمال من و تو می پرسند چرا مرا از قبر بیرون آوردی و کفن مرار بودی و مرا برهنه رها کردی و کاری کردی که من در صبح قیامت با جنابت برخیزم؟ وای بر تو از آتش جهنم اکنون چنین میبینم که هرگز بوی بهشت را نمی شنوم شما مرا چگونه می بینید ای رسول خدا؟ حضرت فرمودند: ای بدکردار! از من دور شو که میترسم من هم به آتش تو بسوزم؛ زیرا تو بسیار به آتش نزدیک شده ای رسول خدا پیوسته این جمله را تکرار میکردند تا از پیش روی آن حضرت دور شدند. وقتی جوان این پاسخ را از رسول خدا شنید زاد و توشه اش را برداشت و به یکی از کوه های مدینه رفت و در آنجا مشغول عبادت شد و برای این که ذلت و کوچکی خود را نشان دهد، هر دو دست خود را به گردن غل و زنجیر کرد و با عجز و ناله می گفت: ای پروردگار تو مرا میشناسی و گناه مرا میدانی ای معبود من من امشب را به صبح رسانیدم در حالی که از توبه کنندگان و پشیمانان هستم من بنده تو بهلول هستم که دستهای خود را پیش روی تو به گردن غل کرده ام نزد پیامبر تو رفتم اما مرا از در خانه خود راند و خوف و ترس مرا زیاد کرد از تو می خواهم که به عزت و جلال و عظمت و جبروتت مرا ناامید نکنی و مرا از رحمت خود مایوس نگردانی بهلول تا چهل شبانه روز دعا و مناجات میکرد و میگریست به طوری که حیوانات هم برای او گریه می کردند. وقتی چهل روز تمام شد دستهای خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! به من چه کردی؟ اگر دعای مرا مستجاب کردی و خطا و گناه مرا آمرزیدی با روحی تا 29 من بدانم و اگر دعای من مستجاب نشده و آمرزیده نشده ام و میخواهی مرا عقاب کنی، آتشی بفرست که مرا بسوزاند یا به بلا و عقوبتی مبتلا کن و مرا از رسوایی و فضیحت روز قیامت خلاص کن، آنگاه خداوند بزرگ این آیه را فرستاد و كسانى كه مرتكب فحشاء شدند و يا به خود ستم كردند، خدا را ياد كنند و گناهانشان را ببخشند، و هر كس جز خدا گناهان را ببخشد (1) «نيكوكاران كسى هستند كه كار زشت را انجام دهند يا به خود ستم كنند و خدا را ياد كنند و از گناهان خود بازگردند. به خدا توبه می کنند و استغفار می کنند، زیرا می دانند که جز خدا کسی نیست نمی تواند گناه خلق را بیامرزد. وقتی این آیه بر پیامبر نازل شد حضرت تبسم کنان بیرون آمدند و به اصحاب خود فرمودند:
چه کسی مرا بر محل آن جوان تائب راهنمایی میکند؟ یکی از اصحاب عرض کرد: یا رسول الله ! به ما خبر رسیده که او در فلان جا است سپس حضرت با یاران خود رفتند تا به آن کوه رسیدند جوان را دیدند که میان دو سنگ ایستاده و دستهایش را به گردن بسته آفتاب صورتش را سیاه کرده و مژه های دو چشم او ریخته است و می گوید ای خدای من تو خلقت مرا نیکو گردانیدی و صورت مرا زیبا ساختی ای کاش میدانستم با من چه خواهی کرد آیا مرا در آتش خواهی سوزاند یا در جوار رحمت خود سکنی خواهی داد؟ خداوندا! خطاهای من از آسمان و زمین و کرسی و عرش گسترده تو عظیم تر است. آیا آنها را می آمرزی یا به واسطه آنها مرا در روز قیامت رسوا و مفتضح خواهی نمود؟ می گفت و میگریست و خاک بر سر خود می ریخت اطراف او را حیوانات احاطه کرده بودند و پرندگان بالای سر او پرواز میکردند. و به حال او می گریستند. رسول خدا نزد او رفتند دستهای او را از گردنش باز کردند سر و صورت او را از خاک پاک کردند و به او فرمودند: ای بهلول بشارت باد بر تو که خداوند تو را از آتش جهنم نجات داد و در بهشت برینش مسکن داد آنگاه آیه نازل شده درباره او را برایش تلاوت کردند. رسول اکرم به اصحاب خود فرمودند شما هم آن چنان که بهلول خطاها و گناهان خود را تدارک کرد، تدارک و جبران کنید. (۲)(۳) 1- سورة آل عمران، آیه ۱۳۵ - ۲- عاقبت بخیران عالم، ص ۱۸۵ - ۱۸۹ ۳- امالی شیخ صدوق، ص ۲۷ ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🟥گروه داستان‌هاوحکمت‌های پندآموزدرایتا https://eitaa.com/joinchat/3409314105C446fc7291b 💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍃 کانال داستان https://eitaa.com/joinchat/894959749C24465c6bb5 @DastanD