eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
11 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
ما شب زدگان درپی نوریم آقا از هجر تو درحالِ عبوریم آقا روشن شده آسمان وپایان شب است ما منتظرِصبحِ ظهوریم آقا صبحتون_مهدوی  أین صاحِبُــنا؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 دیدی کم‌کم مقدمات آقا با داره آماده میشه؟! 🔹ظهور همین‌قدر طبیعی خواهد بود! 🎥حجت‌الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ روزی که همه آرزو می کنند کاش زائر امام حسین علیه السلام بودند. ▪️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مَا مِنْ أَحَدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ يَتَمَنَّى أَنَّهُ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَيْنِ لِمَا يَرَى مِمَّا يُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مِنْ كَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى ▪️روز قیامت احدی نیست مگر اینکه آرزو می‌کند از زائران امام حسین علیه السلام باشد زیرا می‌بینند با زائران امام حسین علیه‌السلام، به خاطر احترامی که در پیش خدا دارند، چطور برخورد می‌شود. 📓 کامل الزیارات، ص ۱۳۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امام حسين (عليه السلام): ما نمى دانيم چرا مردم كينه ما را مى جويند! در حالى كه ما خانه رحمت و درخت نبوّت و معدن علم و معرفتيم. 📚نزهة الناظر ، ص ۸۵ ، ح ۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ بفاطمة، بفاطمة، بفاطمة... مرحوم استاد حبیب‌الله چایچیان، شاعر اهل بیت علیهم السلام، سرّی از علامه امینی (ره) نقل می‌نمایند که ایشان فرمودند: «هر امامی را که با عبارت «السلام علیک یا ابن فاطمة‌الزهرا» مخاطب قرار دهید، عنایت می‌فرمایند. نشانهٔ عنایت هم تغییر دل و جاری شدن اشک است و چنانچه تغییری حاصل نشد، باید آن حضرت را به نام مادرشان سوگند داد «بفاطمة، بفاطمة، بفاطمة» اما حق ندارید در حرم هیچ یک از ائمه علیهم السلام صحبتی از پهلوی شکستهٔ مادر نمایید». 📚 از کتاب «عنایات امام رضا(ع) به روایت عالمان» صفحات ۱۱۲ و ۱۱۳ ↶【 . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
هدایت شده از داستان آموزنده 📝
📚شب کرامت پیرزن از همان دیشب که بچه‌ها گفتند هماهنگ کرده‌اند روضه‌خوان بیاید به منزلش دل توی دلش نبود. پارچه سیاهی‌ها را بیرون آورده بود و آماده گذاشته بود تا بچه‌ها دیوارهای خانه‌اش را سیاه‌پوش کنند. با همان ناتوانی‌اش خانه را جارو کرده بود، هرچه برای روضه‌ی فردا لازم داشت را هم سفارش داد تا بچه‌ها برایش بگیرند. معلم قرآن مسجد بود و تقریباً هرکس از خانم‌های محل قرآن خواندن را بلد بود او را می‌شناخت. جلسات قرآن دوشنبه‌هایش هم در هیچ شرایطی تعطیل نمی‌شد. محرم‌ها هم در به در مجالس روضه‌ی مساجد و خانه‌های اهالی محل می‌شد. نمی‌توانست یک روز را بدون روضه سر کند. اما حالا شرایط فرق کرده بود، ماه رمضان آمده بود و رفته بود، اما بخاطر کرونا مساجد باز نشدند، او هم برای سن و بیماری‌هایش مدت‌ها بود پایش را از خانه بیرون نگذاشته بود. حالا که چهار روز از محرم گذشته بود و کارش شده بود روشن کردن تلویزیون و زیر و رو کردن کانال‌ها برای پیدا کردن ذکر و روضه‌ای ولو اندک، خیلی دلش گرفته بود. همین شب قبل بود که خواب «آقا» را می‌دید. آقا همان روضه‌خوانی بود که سال‌های دور ماهی یک بار به خانه‌اش می‌آمد و روضه‌ی مختصری می‌خواند و می‌رفت. خواب دیده بود که مثل تمام روزهای آمدن آقا، بچه‌ها را دم صبح فرستاده بود درب خانه‌ی همسایه‌هایش تا دعوت‌شان کنند به مجلس روضه. بعد دیده بود که آقا نشست روی همان صندلی همیشگی و صلی‌الله‌علیک یا ابا عبدالله گفت، از صدای هق‌هق خودش از خواب پریده بود و دلش پر زده بود برای یک روضه‌ی آقا.... 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم سلام بـر چشم هاۍ زیباۍ ابـرۍ اټ هنگامۍ ڪہ همہ چیز را مۍ بینند و مـۍبارنـد .. اینَ الطّالِب بِدَمِ المَقتُولِ بِکَربلا