eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
تست شخصیت یابی 🧲 بزن روش تا بهت بگیم درونگرایی ، برونگرا یا میانگرا 👇 ▣⃢ شـــــــــروع تـــــــــست
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
اگه گفتی⁉️ زنی بعد از فوتِ همسرش روز بروز جوانتر و زیباتر میشد، او در خانه ای تنها زندگی میکرد و ادعا میکرد هنوز همسرش در آن خانه رفت و آمد دارد و از ذوقِ دیدن او زیبا میشود! مادرشوهر این زن چند وقت بعد بمدت یک هفته در خانه ی آنها ماند و متوجه شد یک نفر دیگر هم در آن خانه زندگی میکند ! آن یک نفر که بود؟! ◀️ پــــــــــــــــــــــــــاسخ 😱
‍ ‌📚دیگی که زایید سر زا هم می‌رود در مواقعی که کسی مطلب غیر قابل قبولی را به خاطر منافع خود بپذیرد و چندی بعد از بابت همان مطلب ضرر کند از این مثل استفاده می‌کنند تا نتواند انکار و اعتراض کند. می‌گویند ملانصرالدین چند بار از همسایه‌اش دیگی قرض کرد و هر بار دیگچه‌ای داخل آن گذاشت و دیگ را پس داد. همسایه می‌پرسید دیگچه از کجا آمده؟ جواب می‌داد دیگت آبستن بود و در خانه ما بزایید. بار آخر دیگی بسیار بزرگ از همسایه به عاریت گرفت و پس نداد. همسایه به در خانه او آمد و سراغ دیگش را گرفت. پاسخ داد دیگت چند روز پیش سر زا از دنیا رفت. همسایه گفت دیگ که نمی‌میرد. ملانصرالدین پاسخ داد: دیگی که می‌تواند بزاید حتما روزی هم ممکن است سر زا بمیرد. داستان دیگری نیز می‌گوید روزی شخصی ناشناس دو مرغ برای سلطان محمود آورد و گفت امروز به نیت شراکت با سلطان نرد بازی کردم و برنده شدم و شایسته دیدم که این دو مرغ را که سهم سلطان است به قصر بیاورم. سلطان قبول کرد و دستور داد تا مرغها را از وی بگیرند. تا چند روز آن مرد هر روز چند مرغ می‌آورد و هر بار همان را می‌گفت و سلطان می‌پذیرفت‌. یک روز با حالی ناراحت و دست خالی نزد سلطان آمد. سلطان او را ناراحت دید و علت پرسید. آن مرد پاسخ داد امروز به شراکت با سلطان در بازی نرد هزار دینار باختم. سلطان خندید و دستور داد پانصد دینار سهمش را به او بدهند و به وی گفت از این پس بی‌خبر از من به شراکت من قمار نکن. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ. . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزرگترین دوره رایگان عربی ایتا 😍 😇 با بیش از ۴۰ هزار زبان آموز 👨‍🏫 با حضور اساتید عرب زبان 🎥 با حضور مجریان شبکه های عربی 🖥 آموزش ویدیویی و کاربردی ⏰ ساعت ها انیمیشن و آموزش جذاب برای شرکت روی لینک کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/1670250588C992746bb9c ❌تنها امروز، فرصت باقی است❌
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔥 برای آخرین بار، برگزاری بزرگترین دوره رایگان زبان عربی در ایتا 🔥 آموزش زبان عربی توسط اساتیدی از لبنان 🇱🇧 سوریه 🇸🇾 و عراق 🇮🇶 کاملا رایگان 😍 با ارائه مدرک معتبر 📃 برای شرکت روی لینک کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/1670250588C992746bb9cاین تبلیغ رو آخرین بار، مشاهده میکنید
🔴 اهمیت یاد گرفتن قرآن و تاثیر ان بر پدر و مادر بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که: دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد منبع : مجموعه شهرحکایات امام صادق علیه السلام می فرماید، شخصی گفت من از داشتن فرزند کوتاه می آمدم تا اینکه روزی در عرفه جوانی را در کنار خود دیدم که دعا می کرد و می گریست و می گفت: خدایا، ای پروردگارم، پدر و مادرم را پدر و مادر را، (دریاب) وقتی این را شنیدم به داشتن فرزند رغبت نمودم.[وسائل ‏الشيعة، ج 15، ص 96} . . 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان چوب شور !!!😳😳 ⭕️دنبال کلیپ های دکتر عزیزی میگشتی؟؟؟ منبع کلیپ های ترند روز اینجاست کلیپ های طنز مادرشوهر و عروسش رو دیدم ترکیدم از خنده 😂 این کانال بهترین ها رو میذاره گمش نکنید ❌بزن رو لینک تا پاک نشده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2094792962C54f070a0de
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
درآمد ماهانه ۷۰ میلیون؟ خیلی کمه بنظرم😕 ولی اگه بدردت میخوره اینجا راحت میتونی بدستش بیاری : 👇👇 @.Daramad_70 ‌🤷‍♂ واقعا ۷۰ تومن پولی نیست بازم خوددانید .... ☝️☝️
❤️ عجایب آیت الکرسی «ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد: دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم. فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد. خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم. 📕شفا و درمان با قرآن ، ص 50 ‌‎‌‌‌‎‌ . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا شاهده که کاملا واقعیه 😳☝️ 😔 8 بیماری حاد داشتن که زمین گیرشون کرده بود تا جایی که کارای شخصی شونم انجام نمیدادن 😳 ولی بعد آشنایی با آقای اصغری و مصرف ابردوا انگار شفا کردن و حتی تنهایی اومدن مشهد 🔻برای گرفتن مشاوره رایگان از آقای اصغری (مخترع ابردوا) روی لینک زیر بزن 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3654287785C479d5adaf6 مشاوره با آقای اصغری : @tebjamea_ir @tebjamea_ir
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
رفقا این فیلم بالا کاملا حقیقت داره☝️ باید قبول کنیم ابردوا معجزه قرن شده ، تا الان اثرش روی بیش از 70 بیماری ثابت شده (البته محصول طب سنتی نیست چون در گذشته اصلا چنین دستگاه های پیشرفته ای نبوده که بتونه تا این حد تغلیظ سازی انجام بده ) این کانال خود آقای اصغریه (مخترع ابردوا) می‌تونید ازشون مشاوره رایگان بگیرید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3654287785C479d5adaf6
🔴 چرا انسانهای مومن وخوب بیشتر دچار مشکل و غم میشوند؟ ✍خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می توانم، اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است چهل شب بر بنده مومن نگذرد مگر اینکه واقعه ای برایش رخ دهدو او راغمگین سازد و به واسطه آن، متذکر گردد. مومن اگرمی دانست که پاداش مصائب و گرفتاری هایش چه اندازه است،آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود. هر اندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستی اش بیشتر و زندگی اش سخت تر شود. خداوند عزوجل می فرماید اگر بنده مومن من دل آزرده نمی شد، سر انسان کافر را با دستمالی آهنین می بستم، تا هرگز دچار سردرد نشود. 💥با مروری بر مشکلات و مصایب اهل بیت، مخصوصا مصیبت عظمای امام حسین علیه السلام و اهل بیتش، احادیث بالا را بهتر درک میکنیم... زیرا که اگر دنیا محل عیش و راحتی و خوشگذرانی بود هیچکس لایقتر از محمد و آل مطهرش برای بهره بردن از این موهبت نبود.... هرکه در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند... 📚اصول کافی ‌‌ . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
📚 داستان کوتاه در زمانهاى قديم، مردی ساز زن و خواننده ای بود؛ بنام "برديا" که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود. عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید. بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند . بردیا سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد. در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت. بردیا می نواخت و خدا خدا می گفت و گریه می کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می ریخت و از خدا طلب مرگ می کرد. در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه های خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست. شیخ سعید ابو الخیر را دید در حالی که کیسه ای پر از زر در دستان شیخ بود. شیخ گفت این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن. بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید ای شیخ آیا صدای ناله من تا شهر می رسید که تو خود را به من رساندی؟ شیخ گفت هرگز. بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش می شنود و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم. به من در رویا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر، مخلوقی مرا می خواند برو و خواسته او را اجابت کن. بردیا صورت در خاک مالید و گفت خدایا عمری در جوانی و درشادابی ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند. اما یک بار فقط برای تو زدم و خواندم. اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی. تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی وفا هستی. به رحمت و بزرگیت سوگندت میدهیم که ما را هیچ وقت تنها نگذار و زیر بار منت ناکسان قرار نده. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂محراب لحظه های دعايت چه ديدنی‌ست قرآن بخوان چقدر صدايت شنيدنی‌ست... 🍂آقا بگو قرار شما با خدا کی است؟ آيا حيات ما به زمانت رسيدنی‌ست؟ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀ تعجیل در فرج مولایمان صلوات صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥حالا بیا بگو فقط انسانیت مهمه، نه نماز بیا بگو من قلب و دلم پاک، ولی نماز نمی‌خوانم! بیا بگو من به همه کمک می‌کنم، ولی نماز نمی‌خوانم! انسان بدون نماز هیچ یک از اعمالش پذیرفته نمی‌شود، کلا شناسنامه انسانیت، اول نماز و فقط نماز که انسان رو در روز و در پنج وقت به یاد خدا میندازه و انسان با اطاعت از دستورات خداوند شناخته میشه. 🤍من «الله» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را براي ياد من بپادار، بطور قطع رستاخیز خواهد آمد! می‌خواهم آن را پنهان کنم، تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود، جزا داده شود! پس مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوسهای خویش پیروی می‌کند، تو را از آن بازدارد؛ که هلاک خواهی شد! (آیه ۱۴ تا ۱۶ سوره طه) ⚠️خالق مهربانمان دستور داده نماز بخوانید و به یاد من باشید، واقعا انسان چقدر میتونه نمک نشناس باشه! که روز و شب سر سفره خدا و در نعمت های رنگارنگش باشه..! بعد یه شکرگزاری که خدا ازش خواسته رو انجام نده... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨امام خمینی رحمةالله می فرمود: خدا رحمت کند شیخ ما مرحوم آقای شاه آبادی "رضوان الله علیه" را، ایشان به من فرمود که در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یه دکّانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می‌فروخت، دکان بدی باز شد. من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهی اش کنید ، یک روز قریب ۲۰۰ نفر، یکی یکی صبح رفتند و گفتند : 《سلام علیکم! و علیکم السلام! آقا، این دکان اینجا مناسب نیست!》این رد شد، یکی دیگر آمد، تا عصر حدود ۲۰۰ نفر رفتند به این آدم گفتند‼️ تمام شد! برچید بساطش را، این نهی وقتی مکرر شد در روح انسان حتما تاثیر می‌کند✅ . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆بريدن از خلق و پيوستن به خدا از ويژگيهاى امام خمينى (رضوان اللّه عليه )اين بود كه دل به خدا بسته بود و به ديگران نيز اين سفارش را مى كرد،و خطاب به پسرش احمد آقا فرمود:پسرم مجاهده كن تا دل به خدا بسپارى و بدانى كه جز او مؤ ثرى نيست . هنگامى كه در حوزه علميه قم تدريس مى كرد،در آغاز درسش اين فراز از مناجات شعبانيه را مى خواند، همان دعائى كه امام على (ع ) و ساير امامان (علیه السلام ) آن را مى خواندند،آن فراز اين بود: الهى هب لى كمال الانقطاع اليك ،و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك ،حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمة ،و تصير ارواحنا معلقة بعز قدسك خدايا! كمال بريدن از خلق و پيوستن به ذات پاك خودت را به من ببخش ، و ديده هاى ما را به آن روشنائى كه نگاهش به سوى تو باشد روشن كن ،به گونه اى كه ديده هاى دلها، حجابهاى نور را بدرند، و در نتيجه آن روشنائى به معدن عظمت برسد، و روانهاى ما به مقام بلند قدس عزيزت ،آويزان و وابسته گردد. در اين راستا به اين داستان توجه كنيد: امام خمينى (قدّس سرّه )در سالهاى آخر عمر به على آقا فرزند حضرت حجة السلام احمد آقا كه نوه اش بود،علاقه وافر داشت ،از سوى ديگر مطابق روايات ، دريافته بود كه هنگام احتضار و حضور عزرائيل براى قبض ‍ روح ،اگر انسان علاقه مفرطى به چيزى داشته باشد در همان چيز مورد علاقه انسان ،وسيله اى براى انحراف و يا كشاندن او به سوى كفر و گمراهى ، بسازد(در اين روايات و حكايت ، بسيار است و به داستان 62و63 مراجعه شود. امام خمينى براى اينكه در اين لحظه ، مبادا راه نفوذى براى شيطان پيدا شود، در ايام آخر عمر،از على آقا نيز بريد، و او را از اطاق بسترى بيرون مى كرد،تا تمام علاقه و زواياى قلبش متوجه خدا باشد نه غير خدا، اين است معنى انقطاع الى اللّه ،و بريدن از خلق و پيوستن به خدا. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚چه کنم که اسفناج نبود يکى بود يکى نبود. يک دخترى بود کچل که هيچ‌کس حاضر نمى‌شد بگيردش. يک بابائى هم بود قُر که هيچ‌کس حاضر نبود زنش بشود. اين دو تا همديگر را ديدند و با هم عروسى کردند به شرط که هيچ‌وقت خدا عيبى راکه دارند به‌ روى هم نياورند آنها خوب وخوش باهم زندگى مى‌کردندتا اينکه يک روز کس وکار شوهر ريسه شدندو همين جورى سرزده نزديکى‌هاى ظهر راه افتادند و آمدند خانه عروس و دامادِ تازه، ديدني زن که از ديدن آن همه قوم و خويشاى مردش دستپاچه شده بود، شوهر را کشيد کنار و به‌اش گفت: ”مى‌دونى چيه؟ اينا اين‌جورى بى‌خبر پا شده‌اند آمده‌اند که کدبانوئى منو ببينن... نون و تخم‌مرغ داريم تو خونه، دُو بزن صنار اسفناج بخر بيار براشون نرگسى‌اى درست کنم که از خوشمزگى انگشت‌هاشونو باهاش بخورن.“ شوهر رفت و زنه هرچى نشست ديد نيامد. ناچار نيمروئي. خاگينه‌اى درست کرد، گذاشت جلو ميهمان‌ها و ... خلاصه ... دو سه ساعتى از ناهار خوردن مهمان‌ها گذشته بود که صداى دقِّ در بلند شد. زنه رفت در را باز کرد ديد که بعله، شوهره است و بعد از آن همه معطلى از بازار برگشته، آن هم دست خالي! ديگر از بس اوقاتش تلخ بود نتوانست جلو خودش را بگيرد. دست‌هايش را مثل اينکه هندوانهٔ گنده‌اى را نگه داشته باشد آورد جلو و گفت:”اى همچين و همچون! (يعنى اى مردکهٔ قُر) صنار اسفناج اين همه کار داشت؟“ شوهره هم که اين را ديد يک دسته از زلف‌هاى خودش را گرفت لاى انگشت‌هايش و بنا کرد تکان دادن که: ”چه کنم که اسفناج نبود! چه کنم که اسفناج نبود!“و با اين کار، او هم کچلى زنکه را به رُخش کشيد . https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099
🔆ارزش سخن حق روزى سفيان ثورى كه از افراد معروف عصر امام صادق (علیه السلام ) بود، به حضور آن حضرت رسيد، و سخنى از آن بزرگوار شنيد، آن سخن به قدرى جالب و عميق بود كه سفيان تعجب كرد و گفت : اى پسر رسول خدا، سوگند به خدا اين سخن ، طلا است . امام صادق (علیه السلام ) به او فرمود: بل هذا خير من الجوهر وهل الجوهر الا حجر. بلكه اين سخن بهتر از طلا است ، آيا مگر جز يك جماد (و از جنس سنگ معدن ) مى باشد؟! امام (ع ) با اين سخن ، اين درس را به ما داد كه همان گونه كه براى طلا ارزش ‍ قائليم ، به سخنان و پندهاى صحيح ، بيش از طلا ارزش بدهيم ، چرا كه طلا يك چيز جماد و بى حركت است ، ولى سخن صحيح ، سازنده و آموزنده است و بر كمال انسان مى افزايد . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🖌 اموزنده🎐 🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•