eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💠✨ از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ گفت : 👀 میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی! 👀 میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی! 👀 میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری! 👀 میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی! 👀 میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی! 👀 میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود! 👀 میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار گناه میشوی! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❃ضعف شیـ🔥ـطان❃ 🌹روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغر شده است. حضرت از او پرسید: چرا به این روز افتادی؟ ✅ شیطان گفت: ای رسول خدا! از دست امت تو رنج می برم و در زحمت بسیار هستم. پیامبر فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند!شیطان گفت: ای رسول خدا! امت شما شش خصلت دارند که من طاقت دیدن و تحمل این خصائص را ندارم. ❶ هر وقت به هم می رسند سلام می کنند. ❷ با هم مصافحه می کنند. ❸ هر کاری را که می خواهند انجام دهند، ان شاءالله می گویند. ❹ از گناه استغفار می کنند. ❺ تا نام شما را می شنوند صلوات می فرستند. ❻ ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم گویند. 📚 فضایل و آثار صلوات، ص۳۳ •┈. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
✅ استخدام بانوان جویای کار درخانه 🔯 بدون نیاز به سرمایه گذاری 🔯 بدون محدودیت زمانی ومکانی 🔯 بدون نیاز به مدرک تحصیلی 🔯 همراه با آموزش رایگان https://formafzar.com/form/k9s6k ✅ مابه دنبال افرادی پرتلاش وکوشا میگردیم که بخواهند در خانه فقط با یک گوشی کارآفرینی کنند. ⬅️ وبه درآمدکم راضی نشوند😍 💎اگر همچنین فردی هستی فرم زیر رو پر کن https://formafzar.com/form/k9s6k https://formafzar.com/form/k9s6k
مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ 💐با لبخند گفت: خیر ✅سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم 📚منبع : کتاب آخرین گفتارها •┈┈• . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔆احترام به شاگرد نوجوان يكى از علماء وارسته ، داراى جلسات درس بود، شاگردان از خرد و كلان در آن جلسات شركت مينمودند، و از آموزشهاى او بهره مند مى شدند، او در ميان شاگردان ، به يكى از شاگردانش كه نوجوان بود، احترام بيشتر مى كرد و او را ديگران مقدم مى داشت . تا اين كه روزى يكى از شاگردان ، از آن عالم وارسته پرسيد: چرا اين نوجوان را آن همه احترام مى كنى او را بر ديگران مقدم مى دارى با اين كه ما سن و سال بيشترى نسبت به او داريم ؟!. آن عالم وارسته ، چند مرغ آوردند، آن مرغها را بين شاگردان تقسيم نمود و به هركدام كاردى داد و گفت :(هر يك از شما مرغ خود را در جايى كه كسى نبيند، ذبح كرده و بياورد). وقت موعود فرا رسيد، و همه شاگردان ، مرغ خود را ذبح كرده و نزد استاد آوردند، امّا آن نوجوان ، مرغ رازنده آورد. عالم به او گفت : چرا مرغ خود را ذبح نكردى ؟ او در پاسخ گفت : شما فرموديد در جائى ذبح كنيد كه كسى نبيند، من هر جا رفتم ديدم خداوند مرا مى بيند. عالم و شاگردانش ، به تيزنگرى و مراقبت او، پى بردند و او را تحسين كردند و دريافتند كه آن عالم وارسته چرا اين جون را آنهمه احترام مى كند. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی ‼️ ازدواج به شرط چک سفید امضاء! ♨️ با این داستان معنای روشن می‌شود 🔰 برشی از سخنرانی‌ ، به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 💠 اندیشکده راهبردی . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ 💐با لبخند گفت: خیر ✅سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم 📚منبع : کتاب آخرین گفتارها •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ داستان شخصی که نامه به امام حسین (ع) نوشت امام رضا (ع) جواب نامه اش را داد . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌸 تدارکات گردان حمید دسنتشان (شهید) مسئول تدارکات گردان ما بود. این طبیعت مسئول‌های تدارکات بود که امکانات را برای روز مبادایی که هیچ‌وقت نمی‌دانستیم اصلا خواهد آمد یا نه ذخیره می‌کردند. آن‌ روز صبح خیلی دیر از خواب بیدار شده بودیم. می‌دانستیم صبحانه توزیع شده و رو زدن به دستنشان برای گرفتن صبحانه کار خیلی سختی است. برای همین کاظم، کم‌سن‌ترین فرد چادر را فرستادیم سراغ تدارکات. شاید دلشان به رحم بیاید. دستنشان با عصبانیت جواب داده بود توزیع صبحانه ساعت شش و نیم صبح است حالا هشت و نیم آمده‌ای برای صبحانه! اول که هیچ نداده بود و کمی بعد گفته بود برای اینکه تنبیه شوید بین کره مربا و پنیر باید یکی را انتخاب کنید. ظاهرا به همه گردان هر سه را داده بود. کاظم هم کره مربا را گرفته و پیروزمندانه برگشته بود. همه ما خوشحال شده و سفره انداخته بودیم اما مهدی قبول نمی‌کرد. لج کرده و می‌گفت نمی‌شود. - دیر یا زود مهم نیست، سهم پنیر ما چه می‌شود؟! زورگویی حدی دارد..‌. حالا ما سعی می‌کردیم مهدی را راضی کنیم کوتاه بیاید، که نمی‌آمد. کره‌ها را گرفت و گفت "حالا کاری می‌کنم نتواند سهم پنیر ما را بخورد، آنها حق ماست!" حالا نیم کیلو پنیر شده بود حیثیت‌مان... مهدی شروع کرد کره‌ها را خالی کردن در بشقاب، و بلافاصله تکه‌های مناسب و هم اندازه کره‌ها از صابون‌های قالبی که زیاد داشتیم برش دادن و جا زدن به‌جای کره. و دوباره با دقت همه را بسته بندی کرد! قالب‌های را گرفت و با دعوا و با همان پای ناقص‌اش رفت که "ما کره نمی‌خواهیم به جایش پنیر بده تا با مربا بخوریم!!" بعد از کلی بگو مگو که مگر می‌شود پنیر و‌ مربا خورد؟ موفق شد صابون‌ها را تحویل داده و به جایش کلی پنیر بیاورد. دیگر سفره ما مفصل شد. کره، مربا، پنیر، و مغز گردو هم که داشتیم با چای داغ و سایر مخلفات... بعد از صبحانه گفتم مهدی سری بزن یک وقت آن صابون‌ها را به کسی ندهند، خونشان گردن ما بیفتد. مهدی با خاطر جمعی گفت نگران نباش درستش می‌کنم. بعد از یک ساعت رفت به بهانه‌ای شاید کره‌های صابونی را برگرداند که دید دیر رسیده. بچه‌های تدارکات سفره‌ای پهن کرده و با همان کره‌ها و مربای فراوان دلی از عزا درآورده بودند! مهدی تنها سؤال کرده بود کره‌ها مزه‌ بدی نمی‌داد، که گفتند نه، خیلی هم خوشمزه بود! همه چیز ظاهرا به خیر گذشته بود تا ظهر آن روز. بچه‌های تدارکات یکی یکی می‌رفتند درمانگاه برای معالجه اسهال شدیدی که گرفتار شده بودند و خوب نمی‌شدند. آنهایی که درمانگاه نبودند آفتابه دستشان در صف دستشویی صحرایی! ظاهرا دستشویی‌شان توام با کف فراوان شده بود. دکتر هم گیج شده بود، که این چه ویروس جدیدی است، و نگران که مبادا فردا همه گردان بگیرند! به مهدی گفتیم می‌بینی چه کاری کردی! با قلدری جواب داد: - چه کاری!؟ مقصر خودشانند. کره را اگر با پنیر می‌دادند، این بلا سرشان نمی‌آمد! اصلا خواست خدا بوده این طور بشود، به من چه! 😂 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
نَشَـوَدصُبـح‌اَگَـرعَـرض‌ِاِرـٰادَت‌نَڪُنَم . . نـٰام‌ِزیبـٰاےِتـورـٰاصُبـح‌تِـلآوَت‌نَڪُنَم!(:❤️‍🩹' السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ✨🕊 صبحتون امام زمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜✨سـ😊✋ـلام ⚪️✨صبح زیباتون بخیر 💜✨و بشادی ان شاءالله 💜✨روزتون پر از مهر خدایی، ⚪️✨غم هاتون کوتاه 💜✨عمرتون بلند و باعزت ⚪️✨آرزوهاتون دست يافتنی 💜✨لبتون خندون ⚪️✨و دلتون شاد.... 💜✨دست مهربون خدا ⚪️✨همیشه به همراهتون 💜✨با بهترین آرزوها ⚪️✨روز خوبی داشته باشید 🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔴زشتی های مومن را پخش نکن ✍مردی خدمت امام موسی کاظم (علیه السلام) آمد و عرضه داشت : فدایت شوم !از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که ناپسند بود ، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند حضرت فرمودند : گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن .حتی اگر ۵۰ نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر. 👈 هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ اوست و شخصیَتش را از بین می برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده است : ⭐️إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ  سوره نور : آیه ۱۸⭐️ کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند 📚الكافی : ج‏۸ ، ص۱۴۷ 📚مُحَاسَبَةِ النَّفْس‏ : ح 125 . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ⭕️ تحلیلی بر بازی ربات همستر کمبات کویین تلگرام 🔻کشورهای غربی هم پیمان رژیم صهیونیستی در راستای مدیریت افکار عمومی کشورمان و عدم تمرکز ملت ایران بر انتخابات ریاست جمهوری پروژه ای بنام همستر کوین را کلید زده و با تبلیغات مسموم سعی در سست کردن اراده مردم برای مشارکت درانتخابات را دارند. 🔻با توجه به نزدیک شدن به ایام و جهت دور نگه داشتن هموطنان گرامی از اپلیکیشنهای داخلی پروژه سراسر صهیونیستی غربی را کلید زده و مبدا بازی را در اپلیکیشن تلگرام و درگاههای بعد بازی را در توئیتر و سایر اپلیکیشنهای خارجی قرار داده اند و جهت مدیریت افکار عمومی و پرت کردن حواس عموم مردم مبدا خرید کارتهای این بازی را صرافی ها قرار داده اند درصورتی که اصل ماجرا همان طور که عرض کردم مدیریت افکار عمومی در سه جهت کاملا برنامه ریزی شده است که عبارتند از: 1⃣ مدیریت افکار عمومی در جهت کاهش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری 2⃣ عدم استفاده از اپلیکیشن های داخلی در ایام انتخابات در راستای جلوگیری از شناخت کاندیداها و برنامه های اعلامی آنها و معرفی کاندیدای مدنظر کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی در روزهای آخر انتخابات است 3⃣ موجودیتی دوجنسه و... داره که متاسفانه با حربه استفاده از این بازی به عنوان صلوات شمار، توهین به دین و مقدسات ما رو در صدر اهدافشون قرار داده اند. ▪️در تولید این بازی دشمنان ما از قبیل رژیم صهیونیستی، سازمان منافقین و کشورهای غربی مشارکت داشته و اهداف برنامه ریزی شده فوق رو در بازی دنبال میکنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 داستان إرمیای نبی و زنده شدنش بعد از صد سال این جریان ارمیای نبی هست که مُرد و بعد از صدسال زنده شد و خداوند در آیات 259 تا 260 به آن اشاره کرده است: 🔳 بختُ نَصَّر بيت‌ المقدس‌ را خراب‌ كرد و هفتاد هزار نفر را در آنجا كشت‌ و روستاها را با خاك‌ يكسان‌ نمود و ارمیای نبی از کنار یکی از همین روستاها عبور میکرد... 🔹أوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَی' قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَی' عُرُوشِهَا 🔸إرميا عبورش‌‌ به‌ روستایی‌ افتاد كه‌ سقف‌های خانه هایش خراب‌ شده‌ و اهل‌ آن همه‌ مرده‌اند، و بدنها متلاشی و استخوانهايشان‌ از هم‌ جداجدا شده بود‌ 🔹قالَ أَنَّی' يُحِی هَذِهِ اللَهُ بَعْدَ مَوْتِهَا؟ 🔸از روی تعجّب‌ گفت‌: چگونه‌ خداوند اين‌ بدنهای متلاشی را زنده‌ ميكند؟ 🔹فأَمَاتَهُ اللَهُ مِائَةَ عَامٍ. 🔸خداوند هم به‌ او گفت‌: بمير! و او به مدت صد سال‌ مُرد. الاغش‌ هم‌ كه‌ با او بود مُرد. مقداری انجير یا انگور و آب‌ انگور هم همراهش بود 🔹ثمَّ بَعَثَهُ و قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل‌ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ. 🔸خداوند پس‌ از صد سال‌ او را زنده‌ كرد و به‌ او‌ فرمود: چقدر در اينجا توقف كردی؟ إرميا گفت‌: يك‌ روز يا مقداری از يك‌ روز! زیرا وقتی خداوند او را میراند، صبح‌ بود و حالا كه‌ پس‌ از صد سال‌ زنده‌اش‌ نمود بعد از ظهر شده بود‌؛ خداوند فرمود: توقف تو در اينجا صد سال‌ است‌، 🔹فانظُرْ إِلَی' طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ. 🔸نگاهی به‌ خوراكی و آشاميدنی همراهت بينداز و ببين‌ ابداً تغيير نكرده‌ است‌! با آنكه‌ زودترين‌ چيزی كه‌ خراب‌ ميشود غذاست 🔹و انظُرْ إِلَی' حِمَارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِلنَّاسِ. 🔸حالا نگاهی به‌ الاغت‌ بكن‌ که چگونه متلاشی شده، و بدانكه‌ ما تو را يك‌ آيت‌ الهی برای مردم‌ قرار داده‌ايم‌؛ 🔹و انظُرْ إِلَی الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا. 🔸و نگاهی به‌ استخوانها بنما و ببين‌ چگونه‌ ما آنها را به‌ هم‌ متّصل‌ کرده‌ و سپس‌ گوشت‌ به‌ روی آنها میرویانيم‌. نگاه‌ كرد و ديد تمام‌ ذرات بدن الاغ از اطراف جمع‌ شدند، و روی آن‌ گوشت‌ و پوست‌ آمد و بعداز آن الاغ‌ برخاست‌ و ايستاد. ✅ این جریان معمولا به عُزیر نبی نسبت داده میشود که علامه طهرانی معتقد است این جریان متعلق به إرمیای نبی هست. 📕 معادشناسی ج 4 ص 250 - 253 •┈┈. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌼مال حرام، ماندنی نیست ✍مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌ طوری که زخم بستر گرفته و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند و همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: به‌خدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که در بصره بیماری وبا آمد و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب‌لیموست. این مرد، تنها آب‌لیموفروش شهر بود که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد.مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود، چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی. عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا 10 سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی. می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد و زجرکش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدر جان داد. •. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
*کلاغی که مامور خدا بود* اقای شیخ حسین می‌فرمود: یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه. دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد. ماست، سبزی، نوشابه، نون. دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که... یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی... دل همه برد ، حالا هرکه دلش میشه بخوره. گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار، خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه، همه ماست و سبزی خوردیم ،کسی هم نوشابه نخورد. خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن. وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگه. و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود. *اگر آقای انصاریان اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون گرفت* *حالت نگرفت، جونت نجات داد* خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه. 🔴امام عسکری فرمودند: هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. الإمامُ العسكريُّ عليه السلام :ما مِن بَلِيّةٍ إلاّ و للّه ِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها .[بحار الأنوار : چقدر به خدا حسن ظن داریم؟!!! . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💠 نتیجه بد رفتاری با اهل خانه ✍️ استاد بزرگوار حضرت آیه الله حسن زاده آملی مدظلله می‌فرمایند: ✨ روزی بعد از اقامه نماز به منزل رفته و قصد استراحت داشتم، اما بچه ها در منزل سر و صدا می کردند، بنده بر آنها عصبانی شدم و آنهارا دعوا کردم! بعد از مدتی، در حالت قبض افتادم، ✨چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند : دل کسی را نشکنید که به سادگی به دست نمی آید. بنده به بیرون از منزل رفتم و مقداری مأکولات برای بچه ها خریدم و به منزل آمدم، اما دیدم نمی شود. آسمان آمل بر من تنگ آمده بود. تصمیم گرفتم به تبریز نزد حضرت آیه الله محمد حسن الهی(قدس سره) بروم. ✨پس از اینکه خدمت آقای محمد حسن الهی رفتم بعد از احوال پرسی، ایشان به بنده گفت: « من نمی دانستم که شما در آمل هستید یا قم، خواستم نامه ای برای شما بنویسم». از جناب الهی سوال کردم مگر چه پیش آمده؟! ✨ایشان گفتند: « من خدمت آقای قاضی رسیدم، سفارش شما را به ایشان کردم. به ایشان عرض کردم که حاج آقای آملی را در نظر داشته باشید. اما آقا از شما راضی نبود.» ✨بنده تا لاله گوشم سرخ شد، گفتم: آقا جان چطور؟! جناب الهی گفتند: آقا فرمودند که «چطور آقای آملی هوس این راه دارد و حال آنکه با عائله و بچه ها آن رفتار را مرتکب شده است؟!» اینجا بود که اشک من جاری شد... 💚تا توانی رفع غم ازچهره غمناک کن در جهان گریاندن آسانست اشکی پاک کن 📚منبع:سلوک با همسر ،ص هفتاد و یک . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شوخی جنسی نکنید🔸 شوخی جنسی نکنید ... شوخی های جنسی را نه گوش بگیرید و نه به زبان بیاورید! اینها مجلس را تاریک می‌کند. اینها بیماری می‌آورد. اینها دل را سیاه می‌کند. به هیچکس نگاه معنادار نکنید؛ چه مرد، چه زن. خودتان را کنترل کنید. این چشم اگر پاک شد؛ زبان پاک شد؛ گوش پاک شد؛ دست پاک شد، انسان بی‌قرار می شود نسبت به خدا. نمی خواهد یک کاری بکنی که خدا را دوست بداری. نمی توانی دوستش نداری. چون او پاک‌رُبا است. قدوس است. اگر پاک شدی، مجذوب او می شوی. جاذبه او می گیردت. تو نگران نباش که او دوستت بدارد. تقوایت را حفظ کن، دوستت خواهد داشت. تو مواظب تقوایت باش. محبت، کار تو نیست. کار خودش است. محبت خودش می آید. آثارش هم این است که از نماز خوشت می آید. اولین آثار محبت خدا، در وضو جلوه می کند. از وضو لذت می‌بری. از غسل لذت می‌بری. بعد، از یک قسمت‌هایی از نماز لذت می بری. گاهی از سجده لذت می‌بری. گاهی از فکر. فکر هم یک نوع عبادت است. از فکر لذت می بری. ↶ . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
khadem-madrese.mp3
10.84M
💥داستان خادم حوزه که یکی از رجال الغیب "عج الله تعالی فرجه الشریف" شد. 💥حجت الاسلام . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔴 «نپرداختن بدهی دیگران» حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳ اثر استاد حسین انصاریان . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🐹حکم بازی همستر کامبت ❓سوال: بازی کردن و کسب درآمد از بازی همستر کامبت چه حکمی دارد؟ ✅جواب: کسب درآمد از این بازی حکم درآمد از ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین،تتر،نات کوین و... را دارد. نظر مراجع عظام تقلید در مورد خرید و فروش ارز دیجیتالی:👇 🔸مقام معظم رهبری: دفتر رهبری در مورد ارز دیجیتالی اظهارنظری نداشته‌اند و حکم به حرام بودن آن نداده اند و اجازه فعالیت در این زمینه را هم صادر نکردند، لذا مقلدین ایشان می‌توانند در این زمینه با رعایت الاعلم فالاعلم به مجتهد جامع‌الشرایط دیگری رجوع کنند.  🔸آیت الله صافی گلپایگانی: فعالیت و معاملات در ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین و ... حرام است. 🔸آیات عظام مکارم شیرازی، نوری همدانی: با توجه به ابهامات زیادی که در مورد معاملات ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین و... وجود دارد، معامله آنها اشکال دارد.  🔸آیت الله وحید خراسانی: خرید و فروش آن باطل است. 🔸آیت الله سیستانی: فعالیت و معاملات در ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین و ... بنابراحتیاط واجب جایز نیست. 📚 استفتاء از سایت مراجع عظام تقلید