❇️ نجات از تگرگ مرگبار بعد از توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
(تشرّف صاحب کتاب الزام النّاصب در راه نجف)
♦️ آقای شیخ علی یزدی حائری فرمودهاند:
▫️ در سال معروف به غریقیّه که نزدیک به پانصد نفر از زوّار امیر المؤمنین علیه السّلام در مسیر کربلا به نجف برای درک زیارت روز مبعث، در شطّ کوفه غرق شدند، من هم با عیال و اثاثیه زیادی به همراه عموی خود به نام حاج عبد الحسین، از کربلای معلّی خارج شدیم و تا نزدیک سدّی، که به دستور مرحوم حاج عبد الحسین شیخ العراقین بنا شده بود، رفتیم.
💨 ناگاه هوا دگرگون شد و بادهای سخت وزیدن گرفت گردوخاکی ایجاد شد. ابرهای قطعهقطعه در هوا نمایان و همدیگر را گرفته و متراکم شدند.
⛈ رفتهرفته نمنم باران، باریدن گرفت تا آنکه باران شدید شد و به تگرگ مبدّل گردید. هر دانه تگرگی که از آسمان میآمد به اندازه نارنج کوچک و یا گردوی بزرگی بود.
⚡️ وضعیّت ما وخیم و دنیا بر ما تنگ شد و بلا نازل گردید. یقین کردیم که هلاک خواهیم شد.
بسیاری از چهارپایان از آن تگرگ دستخوش هلاکت گردیدند و مردم همه مضطرب شدند.
بعضی از آن تگرگها که بر سر افراد میخورد، آنها را به هلاکت میرساند. بعضی از مردم هم منتظر بودند که تا چهوقت تگرگ به سرشان اصابت کند. عدّهای هم مثل دیوانگان از این طرف به آن طرف میدویدند به امید آنکه از این مهلکه جان سالم بدر برند.
❄ سرما بحدّی شدید شد که دست و پای همگی مثل چوب خشک گردید و چهارپایان از حرکت باز ماندند. به عمویم گفتم:
🔹 کاری کن که به مرکز سلیمانیّه برسیم. به جایی که قایقها توقّف میکنند برو و صاحبان آنها را خبر کن؛ شاید بیایند و ما را حمل کنند و از هلاکت رها شویم.
▫️ عمویم- حاج عبد الحسین- به هر کیفیّتی بود خود را به سلیمانیّه رسانید؛ امّا در آنجا نه قایق و نه قایقرانی دیده بود. همانجا ناامید ماند و حتّی قادر بر مراجعت نبود که خود را به ما برساند و از کیفیّت ماجرا خبر دهد.
☠ بههرحال بالهای مرگ بالای سر ما پهن شده و چنگال خود را به ما نشان میداد.
✨ در این اثناء به حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه متوسّل شدم. ناگاه دیدم قایقی در آب و نزدیک ما ظاهر شد سیّدی میان آن بود به گمانم رسید که از اهالی کربلا باشد. ایشان با صدای بلند و به فارسی صدا زد:
🔸 این حاج شیخ خودمان است.
▫️ بعد هم با ما تعارف نمود و دستور فرمود که من و عیالات وارد قایق شویم.
دستور آن سیّد جلیل را اطاعت نموده و هرطور بود خود را با اثاثیه و عیال و اطفال به او رساندم. ایشان هم حرکت کردند تا اینکه ما را به سلیمانیّه رسانیدند و گذشت بر زوّار آنچه که گذشت؛
🔘 یعنی حدود پانصد نفر از آنها به سبب آن تگرگها از دار دنیا رفتند.
💡 من هم متوجّه توسّل و استغاثه خود نشدم مگر بعد از مدّت مدیدی که از این قضیّه گذشته بود و دانستم که آن سیّد همان بزرگوار ارواح العالمین له الفداه است.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۱۴۴
🏷 #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه)
#مبعث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۸ رجب المرجب سالروز خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مدینه
وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد😭
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد😭
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
کانال استیکر مدرسه
@stikermadreseh
Dastam Khalie ~ Music-Fa.Com_۲۰۲۱_۰۹_۲۲_۱۱_۵۵_۲۷_۱۹۰.mp3
6.55M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
@Fanous
دستام خالیه...
دستامو بگیر آقا...
محتاج توام...
یا نعم الامیر آقا....
🎤 کربلایی سید مهدی حسینی
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ «وارث شایسته»
📹 مجموعه تصویری #میخواهم_از_تو_بخوانم
🏡 گزیدههایی از وصیتنامههای شهدا که رهبر انقلاب آنها را بخشی از منشور معنوی انقلاب میدانند.
✉ دخترم! میدانم يتيمانه زندگی كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است وليكن بدان كه [امام] حسين و حسن و [حضرت] زينب (علیهمالسلام) يتيم بودند. حتی پيامبر اسلام (ص) نيز يتيم بزرگ شد.
دخترم! هر وقت دلت گرفت، زيارت عاشورا را بخوان و مصيبتهای سرور شهيدان تاريخ، حسين (ع) را بنگر و انديشه كن... .
اميدوارم كه در آينده وارث شايستهای برای پدرت باشی.
پروردگارا مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعايم را بپذير .
📝 وصیتنامه شهید علی تجلایی
❤️ @khamenei_reyhaneh
آیه ۵۱ تا ۵۶ سوره حجر، نمونهای از لطف و غضب ...:
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ ﴿٥١﴾
و نیز آنان را از مهمانان ابراهیم خبرده.
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ ﴿٥٢﴾
هنگامیکه بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. [ابراهیم] گفت: ما از شما ترسانیم.
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿٥٣﴾
گفتند: نترس که ما تو را به پسری دانا مژده میدهیم.
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَىٰ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿٥٤﴾
گفت: آیا با آنکه پیری به من رسید، مژدهام میدهید؟ بهچه مژده میدهید؟
قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ ﴿٥٥﴾
گفتند: تو را به بشارتی درست و بهحق [که واقعشدنی است] مژده دادیم؛ بنابراین از ناامیدان مباش.
قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿٥٦﴾
گفت: چهکسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید میشود؟!
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
سوره حجر آیه ۵۷-۶۲ (حساب شخص از حساب بستگانش جداست):
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿٥٧﴾
[سپس] گفت: ای فرستادگان! کار مهم شما چیست؟
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ ﴿٥٨﴾
گفتند: ما به سوی قومی گنهکار فرستاده شدهایم [تا نابودشان کنیم.]
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٥٩﴾
مگر خاندان لوط را که قطعاً همه آنان را نجات میدهیم،
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا ۙ إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿٦٠﴾
مگر همسرش را که [بهسبب رویگردانی اش از حق] مقدّر کردهایم از بازماندگان [در شهر و نابودشوندگان] باشد.
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿٦١﴾
پس هنگامیکه فرستادگان خدا نزد خاندان لوط آمدند،
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿٦٢﴾
لوط گفت: بیتردید شما گروهی ناشناختهاید.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
سوره حجر آیه ۶۳-۶۶ (استفاده از غفلت کفار برای نجات مومنین):
قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿٦٣﴾
گفتند: [نه، ما آشنا هستیم] با چیزی نزد تو آمدهایم که قومت همواره در آن تردید داشتند.
وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿٦٤﴾
و ما واقعیتی قطعی و مسلّم را [که همان عذاب الهی است، جهت نابودی مردم] برای تو آورده ایم و یقیناً راستگوییم.
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿٦٥﴾
پس [چون] پارهای از شب [گذشت] خاندانت را کوچ ده و خودت دنبال آنان برو و هیچیک از شما [به شهر] بازنگردد، و آنجا که مأمور هستید، بروید.
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَٰؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ ﴿٦٦﴾
ما [کیفیت] این حادثه [بزرگ] را به او وحی کردیم که هنگامیکه مجرمان وارد صبح شوند، بنیادشان برکنده خواهدشد.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
سوره حجر آیه ۶۷-۷۱ (اهانت به میهمان ، اهانت به میزبان است):
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
(از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان باخبر شدند، و بهطرف خانه لوط) آمدند درحالیکه شادمان بودند.
قَالَ إِنَّ هَٰؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿٦٨﴾
لوط گفت: اینان مهمانان منند، آبروی مرا نبرید.
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿٦٩﴾
از خدا پروا کنید و مرا [نزد مهمانانم] خوار و ب مقدار نسازید.
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿٧٠﴾
گفتند: مگر ما تو را [از مهمان کردن] مردمان نهی نکردیم؟
قَالَ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٧١﴾
[لوط] گفت: اگر میخواهید [کار درست و معقولی] انجام دهید، اینان دختران منند [که برای ازدواج مناسباند.]
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
آیه ۷۲ تا ۷۴ سوره حجر، عذابشدن قوم لوط با صیحه آسمانی:
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٢﴾
[ای پیامبر!] بهجان تو سوگند، آنان در مستی خود فرو رفته و سرگردان بودند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ ﴿٧٣﴾
پس بههنگام طلوع آفتاب، صدایی [مرگبار و وحشتناک و غرّشی سهمگین] آنان را فرا گرفت.
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ ﴿٧٤﴾
درنتیجه آن شهر را زیرورو کردیم و بر آنان سنگهایی از جنس سنگِ گل باراندیم.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm