eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمایندگان اعزامی قبیله‌ی «عبد قیس» به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: «میان ما و شما، مشرکان قبیله‌ی «مضر» قرار دارند و ما، جز ماه‌های حرام، وقت دیگری نمی‌توانیم به خدمت شما برسیم، به ما دستوری بده که اگر به آن عمل کردیم، داخل بهشت شویم و دیگران را نیز به آن دعوت کنیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جواب آنها فرمود: شما را به چهار چیز، امر و از چهار چیز، نهی می‌کنم: شما را، امر می‌کنم به: این که به خدا ایمان بیاورید و سپس در مقام توضیح به آنها فرمود: یعنی بگویید «لا إله الا الله» نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و یک پنجم آن چه را به دست می‌آورید، خمس دهید. صحیح بخاري ۱۳۹: ۱.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان در آغوش کفاش
چهره دل‌ربا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر رحمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با یک پا در برف و سرما خودش را به نماز جمعه رساند. 📚 شهر مینو پایگاه خبری تحلیلی قزوین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هارون‌الرشید دستور داد پیرمردی که مستقیما از پیامبر روایتی شنیده را بیاورند تا حدیثی برایش نقل کند و جایزه بگیرد. بالاخره پیرمرد را پیدا کردند و چون خیلی پیر بود، او را در زنبیلی گذاشتند و آوردند. پیرمرد، با همه ناتوانی یک حدیث را که از دوران کودکی شنیده بود، نقل کرد: فرزند آدم پیر می‌شود و دو ویژگی در او جوان می‌شود: حرص و آرزوی طولانی هارون‌الرشید خیلی خوشش آمد. به پیرمرد جایزه‌ای داد. سپس او را با زنبیل بردند. هنوز به دم در نرسیده بود که برگشت و گفت: آیا این پول را هر ماه می‌دهی یا فقط همین یک بار است؟ هارون خنده‌ای کرد و گفت: راست گفت پیامبر خدا! [1] بحار الأنوار ط بیروت ج70 ص 22 http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
حجت الاسلام و المسلمین سقای بی‌ریا خاطره‌ای را از مسلمان شدن یک فرد آمریکایی توسط نهج‌البلاغه اینگونه بیان می‌كند كه من دوستی در آمریکا داشتم که اسمش علی بود و با خواندن یک خطبه نهج‌البلاغه مسلمان شده بود. از او درباره لحظه مسلمان شدن او پرسیدم که می‌گفت من کتابهای زیادی در مورد اسلام خوانده بودم تا وقتی که نهج‌البلاغه دستم رسید و شروع به مطالعه این کتاب کردم تا رسیدم به این خطبه که حضرت امیر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «به خدا قسم اگر مرا در شب دست بسته روی خارها بکشند، محبوب‌تر است از اینکه نزد خداوند بیایم در حالی که ظلمی به کسی کرده باشم و اگر آسمان‌ها و افلاک هفت گانه و تمام ثروت‌هایی که در این افلاک است به من بدهند و در عوض از من بخواهند که به مورچه‌ای ظلم بکنم و پوست جویی را از دهان او بگیرم، بخدا قسم قبول نخواهم کرد». دوست آمریکایی من می‌گفت به اینجا که رسیدم گریه‌ام گرفت و منقلب شدم و همه چیز برایم حل شد و همان لحظه تصمیم گرفتم مسلمان شوم. هنوزهم هرگاه این خطبه را می‌خوانم همان حال به من دست می‌دهد. http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca