eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
930 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
33.9هزار ویدیو
117 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبری خطاب به رییس جمهور آمریکا: احمق! ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
🔔حتما بخوانید....انگار امام الان دارند با ما صحبت می کنند "باید چه بکنیم آقا! خوب فکری بنشینید بکنید. بیایید تهران جمع بشوید.با هم شور کنید.یک ضوابط درست کنید. ضوابط را منتشر کنید. قوه اجراییه داشته باشید. شما باید برای حفظ آبروی اسلام زحمت بکشید... کردستان را از ما همه بگیرند مهم نیست، مهم اینست که اسلام را از دست ما بگیرند. ما اسلام را می‌خواهیم، و الّا نه کرد از اسلام بیرون است و نه ترک ...و نه هیچ وقت آنها میل دارند که بیرون بروند. مسئله این است که باید همه جا قوانین اسلام باشد. هر جا آدم برود می‌بیند که مردم دارند شکایت می‌کنند. زن و بچه مردم می‌آیند گریه می‌کنند. التماس‌ می‌کنند. من هم خسته دارم می‌شوم. خدا می‌داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی‌شدم، هر فشاری می‌آوردند بر من خسته نمی‌شدم، حالا دارم از خودمان خسته می‌شوم. آخر چرا باید اینطور باشد؟!. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده‌اید. مسئولیم همه ما. هر کاری از من برآید می‌کنم. هر کاری هم از شما بر می‌آید باید بکنید... هر فردی که بر خلاف موازین اسلام دارد عمل می‌کند بزنند توی سرش، بیرونش کنند. هر فردی که دارد دعوت به کمونیست می‌کند به خیال خودش برای خدمت به اسلام، خوب بیرونش کنند ازخ آن محل. اینکه معنی ندارد هر که هر غلطی می‌خواهد بکند، و ما هم بنشینیم همین‌طور تماشاگر مسئله باشیم... صحیفه جلد ۱۱ صفحه ۳۱۴ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎ 🎬 «زیباترین سکانس» 🌎 روزی موعود خواهد آمد و جهان را از گمراهی، فقر و سلطه‌ی ستمگران نجات خواهد داد... ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎❣ ❣ 🍂با خیال رخ زیبای ای راحت جان😍 🌼 از دیدنِ روی دگرانیم هنوز 🍂تا که تو کی برسی زین سفر و دراز 🌼حیف و صد حیف که از هنوز😔 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎۶۰۰ میلیون صلوات بر محمد و آل محمد! امام محمدباقر صلوات الله علیه: هر کس در هر روز از ماه رمضان یک بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ عَدَدَ كُلِّ عِلْمٍ یعْلَمُهُ بِمِائَتَی أَلْفِ أَلْفِ ضِعْفٍ وَ بِكُلِّ عِلْمٍ حَمَلَهُ عَلَى الْعِلْمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ كُلِّ عِلْمٍ یعْلَمُهُ مِائَتَی أَلْفِ أَلْفِ ضِعْفٍ وَ بِكُلِّ عِلْمٍ حَمَلَهُ عَلَى الْعِلْمِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ عَدَدَ كُلِّ عِلْمٍ یعْلَمُهُ مِائَتَی أَلْفِ أَلْفِ ضِعْفٍ وَ بِكُلِّ عِلْمٍ حَمَلَهُ عَلَى الْعِلْمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مِثْلَ جَمِیعِ ذَلِكَ كُلِّهِ.»: منزه باد(سبحان الله) خداوند به دویست میلیون برابر همه ی دانش هایی که می داند و به اندازه ی همه ی دانش هایی که بر روی دانش خود حمل نموده است؛ ستایش خدا (الحمدلله) را به دویست میلیون برابر همه ی دانش هایی که می داند و به اندازه ی همه ی دانش هایی که بر روی دانش خود حمل نموده است؛ خداوند بزرگ تر (الله اکبر) به دویست میلیون برابر همه ی دانش هایی که می داند و به اندازه ی همه ی دانش هایی که بر روی دانش خود حمل نموده است؛ و درود خداوند بر محمد و آل محمد به اندازه ی همه ی این ها.»! خداوند ثواب تمام فرشتگان آسمان را برای او می نویسد و وقتی از قبر بر انگیخته می شود، همه ی فرشتگان نزد او آمده و او را با خوشحالی و شادمانی حمل می کنند تا این که در بهشت فردوس قرار دهند، در حالی که از حسابرسی و بزرگترین هراس و بیم های روز قیامت در امان است.» منبع: إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ابن طاووس، على بن موسى، 2 جلد، دار الكتب الإسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1409 ق. ج‏1؛ ص 89. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎🌷 آیت‌الله بهجت رضوان الله علیه : «به قصد همه آثار و برکات ، از جمله عشق به اهلبیت علیهم‌السلام بسیار بفرستید. عشق به آن‌هاست که علاقه به لذت‌جویی‌های مادی را از بین می‌برد». 📚 بهجت‌الدعاء،صفحه ۳۵۶ 💐🌺💐🌺 آمد رمضان ماه نزول برکات هنگام حصول فیض و کسب حسنات بفرست به شکرانهٔ این ماه بزرگ بر احمد و بر جمع امامان صلوات ➖💐➖💐➖💐➖ 📣🔻با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ ✍ رسول خدا صلی الله علیه و آله (در ضمن خطبه‌ای در فضيلت ماه رمضان) فرمودند: ای مردم! هر که از شما روزه دار مؤمنی را در اين ماه افطار دهد، نزد خداوند پاداش آزاد نمودن يک بنده را دارد و گناهان گذشته‌اش مورد آمرزش واقع می‌شود. گفته شد: ای رسول خدا! همگی ما توانايی اين کار را نداريم. فرمود: از آتش (دوزخ) بپرهيزيد اگر چه به (افطار دادن به) دانه‌ای خرما باشد، از آتش (دوزخ) بپرهيزيد اگر چه به (افطار دادن به) جرعه‌ای آب باشد. 📚 بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۳۱۷ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ 🔹شخصی سخن چین، به حضور امام حسن علیه السلام رسید. عرض کرد: فلانی از شما بدگویی می کند. حسن صلوات الله علیه به جای تشویق چهره درهم کشید و به او فرمود: تو مرا به زحمت انداختی. از این که غیبت یک مسلمان را شنیدم باید درباره خود استغفار کنم و از این که گفتی آن شخص با بدگویی از من، مرتکب گناه شده بایستی برای او نیز دعا کنم. 📚 بحار: ج 43، ص 350 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎🌸 روزه مومنانه و امیدوارانه ✍پیامبراکرم صلوات الله علیه: «ماه رمضان ، ماهى است كه خداوند ، روزه آن را بر شما واجب ساخت . پس هر كس آن را از روى ايمان و به اميد پاداش الهى روزه بدارد ، از گناهانش بيرون مى آيد ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است» 📚 تهذيب الأحكام ج ٤ ص ١٥٢ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎💎 چرا سلام کنیم؟ 🔻پيامبر اکرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم): اِذا دَخَلَ اَحَدُكُمْ بَيْتَهُ فَلْيُسَلِّمْ، فَاِنَّهُ يُنْزِلُهُ الْبَرَكَةَ وَ تُؤنِسُهُ الْمَلائِكَةُ ❇️ هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد می‌شود، كند، چراكه سلام می‌آورد و فرشتگان با سلام‌دهنده انس می‌گيرند. 📚 علل الشرايع، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۲۳ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎🌸امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناء: «عَلَیكُمْ بالْإِكْثَارِ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فِی اللَّیلِ وَ النَّهَارِ مَا اسْتَطَعْتُمْ»: شما را به کثرت در ذکر خدا و بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله در شب و روز ماه رمضان ، تا جایی که بتوانید، توصیه می کنم. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، جلد ١ ص ٢٠۴ 🌙🌺🪴🌸🌙 🌺هرجا نگری خُلدبرین است این ماه 🪴خشنود قلوب مؤمنین است این ماه 🌺در ارض و سماوات و به عرش و ملکوت 🪴ذکر صلوات چه دلنشین است این ماه 🌙🌺 📣🔻با نشر مطالب در ثواب آنها سهیم باشیم. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✨به‌گونه‌ای بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. ☘️ باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا می‌گوید و تو شنونده قرآن هستی. 📚برگرفته از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ علی بهجت ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ 🔴 پاداش عجیب خواندن سوره قدر در زمان افطار و خوردن سحری 🔵 امام صادق عليه السلام فرمودند: 🌕 مَا مِنْ مُؤْمِنٍ صَامَ فَقَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقِدْرِ عِنْدَ سَحُورِهِ وَ عِنْدَ إِفْطَارِهِ إِلَّا كَانَ فِيمَا بَيْنَهُمَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. 🔺 هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند مگرآنکه بین این دو زمان ثواب کسی را خواهد داشت که در راه خدا در خون خود غلتیده است. 📚 بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۳۴۴ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎🌺آیت الله محمد تقی مصباح یزدی (ره) : بى‌ترديد ما انسان‌ها به دليل گناهانمان، شايستگى درخواست از پيشگاه با عظمت پروردگار را نداريم و از سوى ديگر چاره‌اى جز درخواست از درگاه او نيست، پس، بايد لياقت درخواست را پيدا كنيم و براى اين كار هيچ چيز بهتر از طلب رحمت براى اولياءالهی نيست. از این‌رو، با فرستادن براى عزيزترين دوستان خدا، لياقت جلب توجّه الهی را پيدا كرده، درخواست‌هاى خود را مطرح مى‌نماييم. 📚 کتاب شکوه نجوا، ص۱۴ 💫💜🌸💜🌸💫 💜هنگام سرور کائنات است این ماه 🌸اوقات گرفتن برات است این ماه 💜بفرست مدام بر محمد صلوات 🌸زیرا که بهار صلوات است این ماه ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎⚠️ نفرین⚠️ مرحوم آیت الله خزعلی میگفت: پاسبانی برای من تعریف میکرد که: در روزگار قدیم یک زن کنار خیابان و بساط می‌کرد و سبزی می فروخت. به او گفتم: بساط خود را جمع کن... توجهی نکرد و گفت: من بچه یتیم دارم نمی‌توانم. اما همکاری داشتم که مثل من مهربان نبود و لگدی به پایش زد و بساط سبزی را روی زمین ریخت، و مانع کاسبی آن زن شد. از همان روز همکار من پا درد شدیدی گرفت و بعد از مدتی در خانه زمین گیر شد! هرچه دوا و دکتر کرد خوب نشد و تصمیم گرفت برای شفا گرفتن راهی کربلا شود، همان شب اول که به کربلا رسید خواب عجیبی دید... خودش میگفت: حضرت عباس علیه السلام را در خواب دیدم که با عصبانیت به من گفت: با بچه های یتیم آن طور برخورد می کنی آن وقت به اینجا می آیی؟! اگر به حرم من بیایی تو را ادب می کنم! خلاصه، رفیق من زیارت نکرده برگشت و همینطور جستجو کردیم و آدرس آن زن را پیدا کردیم، و به خانه اش رفتیم. دوست من به آن زن گفت: مرا میشناسی؟ آن زن گفت: بله هر شب تو را نفرین می کنم که از پایت خیر نبینی که کاسبی بچه های یتیم را خراب کردی. خلاصه، اینقدر از او تقاضای عفو و گذشت کردیم. تا این که زن او را بخشید و پای رفیق من خوب شد. 📚روزنه هایی از غیب صفحه ۱۸۸ به بعد ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎⚠️ نفرین⚠️ مرحوم آیت الله خزعلی میگفت: پاسبانی برای من تعریف میکرد که: در روزگار قدیم یک زن کنار خیابان و بساط می‌کرد و سبزی می فروخت. به او گفتم: بساط خود را جمع کن... توجهی نکرد و گفت: من بچه یتیم دارم نمی‌توانم. اما همکاری داشتم که مثل من مهربان نبود و لگدی به پایش زد و بساط سبزی را روی زمین ریخت، و مانع کاسبی آن زن شد. از همان روز همکار من پا درد شدیدی گرفت و بعد از مدتی در خانه زمین گیر شد! هرچه دوا و دکتر کرد خوب نشد و تصمیم گرفت برای شفا گرفتن راهی کربلا شود، همان شب اول که به کربلا رسید خواب عجیبی دید... خودش میگفت: حضرت عباس علیه السلام را در خواب دیدم که با عصبانیت به من گفت: با بچه های یتیم آن طور برخورد می کنی آن وقت به اینجا می آیی؟! اگر به حرم من بیایی تو را ادب می کنم! خلاصه، رفیق من زیارت نکرده برگشت و همینطور جستجو کردیم و آدرس آن زن را پیدا کردیم، و به خانه اش رفتیم. دوست من به آن زن گفت: مرا میشناسی؟ آن زن گفت: بله هر شب تو را نفرین می کنم که از پایت خیر نبینی که کاسبی بچه های یتیم را خراب کردی. خلاصه، اینقدر از او تقاضای عفو و گذشت کردیم. تا این که زن او را بخشید و پای رفیق من خوب شد. 📚روزنه هایی از غیب صفحه ۱۸۸ به بعد ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎🛑 سر قبل افطار 🔘 آیت الله ناصری ره ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎✳️ چه چالش عجیبی!!!! بارک الله به استان فارسی ها ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎📢اگر کسی به یک دختر چادری باحجاب، با نظر تحقیر نگاه می کند،تحقیرش کنید،ملاحظه نکنید...... ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن زندگی آزادی ماشاءالله✊ دست به دست کنید برسه به دست فرخ نژاد ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ممانعت از ورود افراد بی‌حجاب به محوطه‌ی تاریخی طاق بستان کرمانشاه/روزنامه ایران ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
25.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌ ✅جای احسنت وخدا قوت داره به حجت الاسلام حاجبی امام جمعه ی قشم بازدید امام جمعه ی قشم به همراه مسئول عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی ورئیس پلیس اماکن ومسئول بازرسی اصناف از مجتمع های تجاری وتذکر به بازاریان بی حجاب کاش بقیه ی مسئولین هم بیدار شوند. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
کانال 📚داستان یا پند📚
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن ش
💖📚داستان یا پند📚💖 بنــ﷽ــام خــ💖ـــدا ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ ┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۸۳: با دستانی یخ زده در هیاهوی قار قار کلاغ ها روی سیم های برق، کنار دانیال ایستادم. به حال زارش چشم دوختم و با صدایی کم جان، دلیل نا آرامی اش را پرسیدم. اما او در سکوتی عذاب‌آور، چنگی زد به گندمزار طلائی موهایش و لب حوض نشست. نفس سنگینم را بیرون دادم. مقابلش قرار گرفتم و سؤ‌‌الم را تکرار کردم. شقیقه هایش را فشار داد و از مشکل کاری اش گفت. اما من او را می شناختم. بی توجه به جوابش، چشم دوختم به وجود سراسر اضطرابش. کم آورد. همیشه در برابر سکوتم کم می‌آورد. پرتشویش دستی به صورتش کشید و سری تکان داد. ــ حسام گم شده! نفسم بند آمد و او بی خبر از قلبی که تازگی ها تپیدن آموخته بود، ادامه داد: _ دو روزه هیچ خبری ازش نیست! دارم دیوونه می شم سارا! یعنی فاطمه خانم می‌دانست؟ ــ یعنی چی که گم شده؟ معنیش چیه؟ سر به آسمان بلند کرد و با صدایی پر از غم گفت: _ یعنی یا شهید شده. یا گیر اون حروم زاده های داعش افتاده. فقط دعا کن دست اون وحشی ها نیفتاده باشه. زمان ایستاد. با چشمانی پر از اشک و پاهایی که از فرط سنگینی روی زمین کشیده می شد، به اتاقم پناه بردم. در را بستم و تکیه زده به آن، پشتش نشستم. نمی‌دانستم باید چه کنم؟ به کجا بروم؟ پریشانی بر روحم سایه انداخته بود و آرام و قرار نداشتم. چشمانم را بستم و از ته دل دعا کردم. سینه ام می سوخت. زیر لب نجوا کردم ای کاش شهید شده باشد؛ آرزوی مرگ برای جوانی که به غار مخوف قلبم رسوخ کرده بود و خفاش هایش را فراری داده بود، گریبانم را می درید اما مگر چاره ای دیگر هم داشتم؟ مرگ شرف داشت به اسارت در دست آن حرامزادگان داعش. کسانی که مقام استادی به جا آوردند برابر شیطان. دانیال کلافه طول و عرض حیاط را متر می‌کرد. هر ثانیه، پریشانی، هزار برابر می تاخت. مدام تصویر چشمان محجوب و صورت مزین به ته ریش مشکی و لبخندش، در مقابل دیدگانم روشن می شد. اگر دست آن درنده ها افتاده باشد، چه بر سرش می‌آورند؟ آیا سری برای آن قامت بلند و چهارشانه، باقی گذاشته اند؟ هرچه بیش تر فکر می کردم، حالم بدتر می شد. تصاویری که از شکنجه ها و کشتار این قوم در اینترنت دیده بودم، لحظه‌ای راحتم نمی گذاشت. تکه تکه کردن یک مرد زنده با اره برقی و التماس ها و ضجه هایش، سنگسار سرباز سوری از فاصله ی یک قدمی، آن هم با پاره سنگ های بزرگ، زنده زنده آتش زدن خلبان اردنی در قفسی آهنی، بستن مرد عراقی به دو ماشین، و حرکت در دو جهت! حسام، امیر مهدی فاطمه خانم و نُت بی صدای ایمان من، در چه حال بود؟ نفس به نفس، قلبم فشرده تر می شد. احساس خفگی گلویم را چنگ می زد و من فقط دعا می کردم. بیچاره پروین که بی خبر از همه جا، این آشفته حالی را به پای شِکراب شدن خواهر و برادریمان می گذاشت. دانیال مدام تأکید می‌کرد که او نباید از اصل ماجرا بویی ببرد و اگر بفهمد، فاطمه خانم هم خواهد فهمید و گم شدن تک فرزند به یادگار مانده از همسر شهیدش، غصه ی کمی نیست. نمی دانم چه قدر گذشت، اما وقتی صدای اذان در گوشم پیچید و پیشانی بلند کردم از زانو های بغل گرفته ام، نور چراغ های پایه بلند حیاط را دیدم که از پنجره به تاریکی اتاقم سرک می کشید. مشتی قلبم را می‌فشرد. باید خودم را پیدا می کردم. نماز. باید نماز می خواندم. نمازی که شوق حضور دانیال، از حافظه ام محوش کرده بود. پشت پنجره ایستادم. دانیال هنوز همان جا بر لب حوض نشسته بود و سرش را بین دستانش داشت. بی پناه سمت حیاط دویدم و مقابلش ایستادم. _ یادم بده چه جوری نماز بخونم. با تعجب نگاهم کرد. دستش را کشیدم. وقتی برای تلف کردن نداشتم. دو روز از گم شدن حسام، در میدان جنگ می گذشت و من باید خدا را به سبک او صدا می زدم. وسط اتاقم ایستادم و چادر سفید پروین را، با آن گل های ریز و آبی رنگش، روی سرم گذاشتم. مُهر به یادگار مانده از حسام را مقابلم روی زمین قرار دادم و منتظر، به صورت بهت زده ی برادر چشم دوختم. سکوت را شکست. _ منظورت از این مُهر اینه که، الآن واقعاً می خوای نماز بخونی؟ در آن شرایط، چیزی نمی توانستم بگویم. محکم جواب دادم آری که مسلمانم و شک ندارم، که زندگی بدون علی، فرقی با مردگی ندارد. دیدم بر لبش تبسمی نقش بست. دانیال با ذوقی پر از دلهره، تک تک سؤال هایم را پاسخ داد. خط به خط برایم خواند و من تکرار کردم. آن شب، در ماه تاب مهتاب، تا اذان صبح نماز خواندم، اشک ریختم و در اولین مکالمه ی رسمی ام با خدا، شهادت خواستم برای مردی که حالا به جرأت می دانستم دچارش شده‌ام. صدای الله اکبر که از گلدسته ی مسجد، نرم به پنجره ی اتاقم انگشت کوبید، دانیال با گام‌هایی تند وارد شد و گوشی به دست کنار سجاده ام نشست. ⏪ ادامه دارد... ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚 https://