✅دیباج هفتاد و هفتم
🔶در حسرت سپیدارها
📌هر روز، در مسیر رفتن به سر کار، در کنار خیابان و بر کناره بوستانی که در ارتفاع بنا شده بود، قامت چند سپیدار که لباسی سپید با خالها و لکههای سیاه بر تن خود داشتند، نظرم را به خود جلب میکرد.
📌بیاختیار، با اینکه با رسیدن به آن منظره زیبا، راهم کمی کج میشد، اما نگاهم با سپیدارها امتداد مییافت.
📌تصمیم گرفتم یک روز صبح زود که به سر کار میروم، ماشین را در گوشهای متوقف کنم و خود را به سایه سپیدارها و رقص زیبای برگهایشان بسپارم، اما دریغ که هیچگاه این فرصت دست نداد. تا روزی که دیگر از آن همه سپیدار، جز یکی دو تا باقی نمانده بود، اما حسرت سپیدارها برای همیشه بر دلم باقی ماند.
📌آدمهای زندگی ما همان سپیدارهای خوشقامتی هستند که هر روز و هر ساعت، بیتفاوت از کنارشان میگذریم و هیچگاه حاضر نیستیم که در کنارشان و در زیر سایهشان دمی بیاساییم و آهنگ زندگی را در لابلای برگهایشان بشنویم و رقص حیات را در سایه روشن آفتاب وجودشان به نظاره بنشینیم.
#سپیدار
#درخت
#حسرت
#طبیعت
#عمر
@Deebaj
✅دیباج هفتاد و هفتم
🔶«خرداد» رازآلود
علیرضا مکتبدار
📌«خرداد» را به معنای کمال، رسایی، تندرستی دانستهاند. واژه خرداد، از صورت اوستایی(haur vatat) و از دو جزء (haurva) بهمعنی تام و کامل و بیعیب و (data) بهمعنی قانون، کاربردی دیرینه در متون ایران پیش از اسلام دارد.
📌بهنوشته بیرونی، خرداد عهدهدار تربیت خلق و موکل بر درختان و گیاهان و رفع آلودگی از آبهاست. بنابر بندهش، خرداد سَروَرِ سالها و ماهها و روزهاست.
📌در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان اند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
📌 در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
📌خرداد یکی از روزهای ماه در گاه شماریهای رایج در ایران در دوران اشکانی و ساسانی بوده است. هم به ششمین روز هر ماه و هم به سومین ماه هر سال خرداد اطلاق میشده است.
📌مهمترین وقایع مذهبی زردشتی در روز خرداد از ماه فروردین (ششمین روز از ماه فروردین) رخ داده یا رخ خواهد داد. از جمله اینکه در این روز، جهان و نخستین انسان (کیومرث) آفریده شد و در همین روز بود که زردشت به پیامبری مبعوث گردید و این پیشبینی که همه رخدادهای مربوط به رستاخیز در دین زردشتی، در همین روز اتفاق میافتد.
📌در میان نوشتههای دوران اسلامی نیز ابوریحان بیرونی به مواردی از رخدادهای مربوط به روز خرداد از ماه فروردین اشاره کرده است.👇
📌ایرانیان باستان چون بر آن بودند که در این روز برای ساکنان روی زمین سعادت تقسیم میشود، این روز را روز امید (یومالرجاء) نیز مینامیدند.
📌براساس آنچه در پارهای احادیث شیعی ذکر شده، از نظر اختیارات روزها، وجوه چندی برای روز خرداد در نظر گرفته شدهاست. از جمله مناسب بودن این روز برای تزویج و صید و طلب روزی.
❓آیا حوادث و وقایع مهمی که در ایران در خرداد؛ سرور ماهها و روزها –چه بهمعنای ششمین روز از فروردین و چه بهمعنای سومین ماه از ماههای خورشیدی- روی داده است، نوید دستیابی این دیار اهورایی به کمال و رسایی را از رهگذر تربیت شایسته مردمان نمیدهند؟
❓ آیا رفع تشنگی و گرسنگی و استضعاف خلق به برکت این ماه روی خواهد داد؟
❓آیا میتوان همچون ایرانیان باستان، «خرداد» را «یوم الرجاء» نامید؟
❓ آیا معمار بزرگ انقلاب اسلامی که «انتظار فرج از نیمه خرداد» میکشید، به این اسرار و رمز و رازها اشاره داشت؟
❓ آیا او کسی است که اهورامزدا، رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به او داده که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است؟
کسی چه می داند!!
#خرداد
#کمال
#رسایی
#ایران
#انقلاب_اسلامی
#خمینی
@Deebaj
✅دیباج هفتاد و هشتم
🔶خمینی؛ میان کینهتوزی حسدورزان و عشقورزی حقیقتطلبان
🖊علیرضا مکتبدار
📌همه انبیا و راهبران الهی در مسیر خود با سنگاندازی و مخالفتهای شدید جاهلان و یا ستمگرانی که از جهل مردم به سود منافع خود بهره میبردند، مواجه بودهاند.
📌هیچ پیامبر و رسول و هیچ راهبر راستین دینی را نمیبینید که هدف تیرهای آزار و نیزههای شماتت و سرزنش و تیغهایی که زخم یأس را بر صفحه ذهن و جان آدمی نقش میزنند، قرار نگرفته باشد. اما آتش انبوه این کینهتوزیها با خنکای پایمردی و عشقورزی دوستانی اندک، به خاموشی گرایید و یا از لهیب آن به مرور زمان کاسته شد و دعوت انبیای الهی، در گوش جان جویندگان حقیقت، طنینانداز شد و آنان را تا پای جان، به خدمت حقیقت گماشت.
📌انقلاب اسلامی ایران، در پس سالها ظلم و ستمی که بر ستمدیدگان و مستضعفان رفته بود، با راهبری مردی از تبار آخرین پیامبر خدا، به ثمر نشست و نور امید را به دلهای مستضعفان تاباند و خردها و جانهای خفته را در گوشه و کنار جهان بیدار کرد و از سویی نیز، کینه حسدورزان طمعپیشه را برانگیخت تا از تمام توان خویش برای تخریب شخصیت او بهره برند و از گسترش پیام او که پیام پیامآوران الهی است، مانع شوند؛ اما استواری او در مسیری که انتخاب کرده بود، نقشههای شوم دشمنان را نقش بر آب ساخت و اینک در دورترین نقاط جهان نیز آهنگ نام او و انقلاب رهاییبخشش طنینانداز شده است.
#خمینی
#انقلاب_اسلامی
#مسضعفان
@Deebaj
✅دیباج هفتاد و نهم
🔶رادمردی از دیار گیلان
علیرضا مکتبدار
📌آنگاه که تبر استعمار و خودکامگی، بر قامت درختان مقاومت در این سرزمین فرود میآمد و سروقامتان این دیار، یکی پس از دیگری بر زمین میافتادند، سروِ جوانی بالیدن آغاز کرد که درک درستی از اوضاع و شرایط مملکت و اندیشهها و گرایشهای سیاسی موجود داشت و از نقشههای خائنان به این مرز و بوم و توطئههای خطرناک دشمنان آن نیز آگاهی داشت.
📌میرزا یونس مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی در سال 1295 هـ.ق در محله استادسرای رشت، دیده به جهان گشود. در آستانه اجتهاد بود که وقایع ایران، مسیر زندگیاش را تغییر داد و او را به خیزش علیه استعمار و استبداد واداشت.
📌آزادیخواهان فراوانی گرد شمع وجودش حلقه زدند، اما فقدان عنصر بصیرت در میان آنان، این حلقه را از هم گسست و از سوی دیگر، روسها نیز از حمایت او و قیامش سر باز زدند، اما او در به ثمررساندن نهالی که کاشته بود، مصمم و استوار بود.
📌در شانزدهم خرداد سال 1299 هـ.ش، در شهر رشت، حکومت جمهوری اعلام کرد که به گفته رهبر فرزانه انقلاب، یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، بود. هرچند عمر این جمهوری چندان نپایید، اما الگویی شد برای نظامی که پس از سالیانی چند، در ابعادی گستردهتر شکل گرفت و جهان را تحت تأثیر خود قرار داد.
#میرزا_کوچک_خان_جنگلی
#گیلان
#قیام_جنگل
#انقلاب
#جمهوری_اسلامی
#شانزدهم_خرداد
#استبداد
#بصیرت
@Deebaj
چقد جنگلا خوسی؛ ملت واسی●♪♫
خستا نبوسی؟●♪♫
می جان جانانا●♪♫
ترا گوما؛ میرزا کوچیک خانا●♪♫
خدا دانه؛ که من نتانم خفتن از ترسِ دشمن●♪♫
می دیل آویزانا●♪♫
ترا گوما؛ میرزا کوچیک خانا●♪♫
چرا زودتر نایی؟●♪♫
تندتر نایی؟●♪♫
تنها بنایی؛ گیلان، ویرانا…●♪♫
ترا گوما؛ میرزا کوچیک خانا●♪♫
بیا ای روح و روان●♪♫
تی ریش قربان؛ به هم نوانان●♪♫
تی کاس، چومانا●♪♫
ترا گوما؛ میرزا کوچیک خانا●♪♫
اما رشت جغلان●♪♫
ایسیم؛ تی قربان کنیم امی جانا●♪♫
تی پا جیر؛ قربانا●♪♫
_______________________________
چقدر در جنگل برای مردم می خوابی●♪♫
خسته نشدی؟●♪♫
جانِ جانانم…●♪♫
با توأم ای میرزا کوچک خان●♪♫
خدا می داند؛ که من نمی توانم از ترسِ دشمن بخوابم●♪♫
دلم آویزان است!●♪♫
با توأم ای میرزا کوچک خان●♪♫
چرا زودتر نمی آیی؟●♪♫
تندتر نمی آیی؟●♪♫
تنها گذاشتی؛ گیلانِ ویران را…●♪♫
با توأم ای میرزا کوچک خان●♪♫
بیا؛ ای روح روان●♪♫
قربانِ ریشت●♪♫
به قربان چشمانِ آبی تو شوم●♪♫
چشمانت را روی هم نگذار●♪♫
ای میرزا کوچک خان●♪♫
ما بچه های رشت؛ قربانت می رویم●♪♫
جانمان را؛ زیر پایتِ قربانی می کنیم●♪♫
@Deebaj
✅دیباج هشتادم
🔶نگاههایی از جنس الماس
🖊علیرضا مکتبدار
📌در میان کانیها و سنگهای با ارزش وقتی جستوجو میکنیم، الماس را از همه باارزشتر مییابیم. در میان اعضای بدن انسان نیز چشم جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که اگر کسی از جایگاه ارزشمندی نزد ما برخوردار باشد، او را چشم خود دانسته یا روی چشم خود مینشانیم و...
📌همین چشم با این ارزشمندی و منزلت چنانچه به چیز ارزشمندی دوخته شود، ارزش الماس نیز به آن افزوده شده و ارزشی صد چندان خواهد یافت(همان گونه که اگر آنچه بدان نگریسته میشود ناشایست یا مورد خشنودی خداوند نباشد، بی ارزش بلکه ضد ارزش خواهد شد. آن وقت است که خاک ارزشش از چنین نگاهی بیشتر است. در این نوشتار به موضوع نگاه از زاویه نخست خواهیم پرداخت؛ یعنی نگاهی که میتواند بسیار ارزشمند باشد.)
📌در منطق دین برخی نگاهها از جنس الماس هستند؛ یعنی ارزشی مافوق تصور انسانها دارند. این نگاهها در خود معرفت و شناختی نهفته دارند یا مستلزم و نتیجه بخش نوعی شناخت و معرفت برای شخص صاحب نگاه هستند. این نگاهها هم برخاسته از نوعی معرفت و شناخت متعالی است، هم خود زمینه ساز شناختی برتر. البته جنبه معرفت زایی این نوع نگاهها فعلاً مورد نظر نگارنده نیست که در جای خود بحثی مفصل طلب میکند. آنچه در این مجال، پرداختن به آن فراهم است آنکه از نگاه روایات وارده از معصومان(علیهم السلام) برخی از نگاه ها، نگاههای ویژه هستند و انسان با همین چشمی که میتواند نگاه هایی ضد ارزشی و مضر داشته باشد، میتواند نگاه هایی ارزشمند و از جنس الماس داشته باشد.
👇👇👇ادامه در:
@Deebaj
📌نگاه به ولی خدا، نگاه به کعبه، نگاه به قرآن، نگاه به عالم، نگاه به والدین، نگاه به مؤمن و نگاه به همسر و فرزند و دوست، هرکدام ارزش نگاه انسان را بالا و بالاتر برده و او را به مقام قرب الهی نزدیکتر میسازد.
📌راز ارزشمندی برخی نگاهها
اما براستی راز این ارزشمندی در چه چیزی نهفته است؟ اگر خوب دقت کنیم، درمییابیم که ارزش نگاه، گذشته از آنکه به ارزشمندی موجودی است که بدان نگریسته میشود، در گرو نتیجه و ثمرهای است که از آن نگاه، نصیب و بهره نگرنده میگردد. مثلاً چنانچه انسان به موجوداتی بنگرد که او را از توجه به خود غافل ساخته و ذکر و فکر او را به خود مشغول سازد، مانع رشد و کمال و توسعه شخصیت او خواهد شد. به عنوان مثال، نگاه به ثروت و مکنت ثروتمندان و دنیاداران سبب ایجاد حسرت و اندوه در قلب نگرنده خواهد شد و اسباب تشتت فکری او را فراهم ساخته، چه بسا او را به فکر و اندیشه گردآوری مال و ثروت وا دارد. یا اینکه نگاه به نامحرم همچون تیری که از جانب شیطان رها شود، قلب انسان مؤمن را نشانه گرفته و آن را پیوسته مورد آماج خود قرار دهد. بدین وسیله راه دستیابی شیطان به مملکت وجود نگرنده را فراهم سازد تا جایی که دیگر نقطه و مکانی برای محبوب حقیقی در دل و قلب او باقی نگذارد. از آنجا که به فرموده علی (علیهالسلام)، چشمها پیشقراولان دلهایند، پس به هر سو که چشمها رهسپار شوند، دلها نیز روانه خواهند شد، باید سمت و سویی به نگاه داد که موجب روشنای دل و جان و نه تیرگی آن گردد.
📌در احادیث شریف به برخی از این نوع نگاههای الماسگون اشاره شده که در ادامه درباره آن سخن خواهیم گفت.
🟡۱.نگاه به چهره عالم
عالمان راستین به جهت نقش هدایتگرنهای که در زندگی بشر و راهیابی او به سعادت و نیکبختی ایفا میکنند، از نگاه دین مبین اسلام همواره از جایگاهی شایسته برخوردارند. انس و الفت و همنشینی با این قبیل عالمان، زمینه ساز آشنایی افراد با معارف حقیقی دین شده و آنان را به سرچشمه حقایق دین راهبر میشود، از این رو، نگاه محبت آمیز به چهره ملکوتی آنان عبادت به شمار میرود. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: نگاه با محبت به چهره عالم، عبادت است. چنین عالمانی به فرموده امام صادق(علیهالسلام) روز بازپسین را به خاطر نگرنده میآورند و اگر جز این باشد، نگاه به آنان جز فتنه در پی نخواهد داشت.👇👇👇
@Deebaj
🟡۲.نگاه به مصحف شریف
قرآن کتاب هدایت است و آخرین میراثی است که از نسل پیامبران الهی برای بشر به یادگار مانده و هیچ گاه دستخوش تحریف نگردیده است که این مصون ماندن از تحریف– صرف نظر از اعجاز الهی- محصول اهتمام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به انس و الفت با قرآن کریم است تا جایی که نگریستن به قرآن هر چند بدون قرائت و تلاوت آن را نیز عبادت به شمار آوردهاند. النظر فی المصحف من غیر قرائه عباده. از همین رو، آن حضرت فرمود: تلاوت قرآن از روی مصحف و با نگاه به سطور آن، سبب دو برابر شدن ترفیع درجه قاری معرفی فرمودهاند. آنجا که شخصی از امام صادق(علیهالسلام) میپرسد: من قرآن را حفظم؛ از حفظ بخوانم بهتر است یا نظر در مصحف کنم و بخوانم؟ امام پاسخ میدهند: «از مصحف بخوانی بهتر است. مگر نمیدانی که نظرکردن در قرآن عبادت است.»
🟡۳.نگاه به چهره پدر و مادر
قرآن کریم پدر و مادر را در جایگاه ممتازی نشانده و به ضرورت پاسداشت آن جایگاه توجه داده است تا جایی که پس از منع از شرک ورزی، به نیکی به آنان فرمان داده است. این جایگاه ارزشمند به خاطر نقشی است که آن دو در تربیت انسانهای مؤمن و خداجو ایفا مینمایند. از این رو به فرموده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نگاه مهرآمیز به چهره آنان عبادت به شمار میرود. حضرت در این باره فرمودند: هر فرزند نیکوکاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند، در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول به او داده میشود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.
📌به همان میزان که نگاه محبت آمیز به پدر و مادر ثواب دارد، به فرموده امام صادق (علیهالسلام)، نگاه تند و قهرآمیز معصیت به شمار رفته و سبب عاق شدن انسان و همچنین سبب میشود که نماز شخص مورد قبول درگاه الهی واقع نگردد، هر چند این نگاه خشم آلود معلول ستم والدین در حق فرزند باشد.
🟡 ۴.نگاه محبت آمیز پدر و مادر به فرزند
تربیت صحیح در پیوندهای مستحکم عاطفی میان پدر و مادر و فرزندان ریشه دارد و این پیوند با رشته نگاه محبت آمیز پدر و مادر به فرزند بیش از پیش استحکام و استواری مییابد، از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نگاه از روی مهر پدر به چهره فرزندش را عبادت شمرده است.👇👇👇
@Deebaj
🟡۵.نگاه به چهره مؤمن
مؤمنان را ایمان به خداوند به یکدیگر پیوند میدهد. هر چه رشته مودت و محبت میان مؤمنان مستحکمتر گردد، ایمان در جان و دل آنان و نیز در جامعهای که در آن زندگی میکنند رسوخ مییابد. از این رو، در اسلام بر نگاه محبت آمیز مؤمنان به یکدیگر تأکید شده و چنین نگاهی عبادت شمرده شده است. امام زین العابدین(علیهالسلام) فرمود: نگاه کردن مؤمن به چهره برادر مؤمن خود، به واسطه دوست داشتن و محبت به او، عبادت است.
#اسلام
#دین
#اخلاق
#رفتار
🗞روزنامه قدس، ۱۹ مرداد ۱۳۹۶
@Deebaj
✅دیباج هشتاد و یکم
🔶«غُصّه» با «قاف»!
📌حتما شما هم تجربه کردهاید در بعضی سفرها که مجبورید ساعتها در کویری ممتد و یکدست، رانندگی کنید، حوصله همسفرانتان سر رود و خود شما هم کلافه شوید. اما بر عکس، در مسیری کوهستانی و پر از دار و درخت، هیجان روبروشدن با منظرههای طبیعی، شوری وصفناشدنی را بر فضای سفر حاکم کند.
📌زندگی هم همین است. زندگی را هم فراز و نشیب آن است که زیبا میکند، چنانکه پستی و بلندی و پیچ خم، طبیعت را زیبا و چشم نواز میسازد.
زندگی بدون فراز و فرود، آدم را در بستر کسالت حاصل از روزمرگی میاندازد و سکوت خفهکنندهای را بر سرتاسر وجود او حاکم میکند.
📌تلخیِ رنجی گذرا، شیرینی بهیادماندنی زندگی را به یاد میآورد، عبوسی چهرهای نامهربان، مهربانی صورت محبوب را یادآور میشود و اندوه حاصل از یک گرفتاری، آسایش و شادمانیِ در نعمت زیستن را.
📌رنج، خشم، اندوه و ... و در یک کلمه: «غصهها» همچون قطاری از مقابل دیدگان ما میگذرند و به خاطرات و «قصهها» میپپوندند. پس خوب است «غصهها» را با«قاف» بنویسیم و آنها را سوار بر قطار زمان، راهی سرزمین «گذشته» کنیم و خود با شادیهایمان در بهشت «اکنون» بهسر بریم.
#زندگی
#معنای_زندگی
#غصه
#قصه
#سختی
#رنج
#لذت
#شعر
#سهراب_سپهری
#شعر_سپید
@Deebaj