eitaa logo
دیباج
95 دنبال‌کننده
290 عکس
40 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
📌اقتدای سرلشکری برجسته از دستگاه اموی به امامی از خاندان نبوی در نماز، خود گویای باورمندی او به حقانیت امام بود، اما هنوز ابرهای سیاه تردید از مقابل دیدگان جانش به کناری نرفته بود و او نمی‌توانست خورشید حقیقت را به‌وضوح ببیند. 📌امام قصد داشت به کوفه برود اما او مأمور بود مانع از رفتن امام به سمت کوفه و یا بازگشت ایشان به مدینه شود، از این‌رو به امام پیشنهاد کرد راه مقصدی دیگر را در پیش گیرد تا او از ابن زیاد کسب تکلیف کند. 📌او با آنکه فرمانده سپاه دشمن بود، اما بر جان امام نگران بود و به امام می‌گفت: "به خاطر خدا، حرمت جان خویش را نگه‌ دار که من یقین دارم که اگر جنگی صورت گیرد، کشته خواهی شد." 📌دوم محرم، امام و همراهانش با حر و سپاهیانش به نینوا رسیده بودند که پیک ابن زیاد نامه‌ای به حر داد که بر اساس آن وی مأموریت داشت امام را در زمینی بی‌آب و علف و بدون حصار متوقف سازد. و سرانجام کاروان حسین علیه السلام در کربلا از حرکت بازایستاد و بزرگ‌ترین حماسه تاریخ در آنجا رقم خورد. 📌ادب و احترام حرّ بن یزید ریاحی نسبت به امام، ابرهای تردید را از مقابل دیدگانش کنار زد و دریچه‌ای رو به روشنایی برابرش گشود و او را در دو جهان، آزاده ساخت. 📌اکنون او در مقام دفاع از امام خویش به سرزنش کوفیانی برخاسته که از امام برای رفتن به کوفه دعوت کرده بودند: «ای مردم کوفه! مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ آیا این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید: در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما اکنون که به سوی شما آمده، دست از یاری‌اش برداشتید، در برابر او صف بسته می‌خواهید او را بکشید؟ شما جان او را به دست گرفته، راه نفس کشیدن را بر او بسته‌اید، و از هر سو او را محاصره کرده‌اید و از رفتن به سوی زمین‌ها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریش کرده‌اید، آن سان که هم چون اسیری در دست شما گرفتار شده، نه می‌تواند به نفع خود کاری انجام دهد و نه می‌تواند زیانی را از خود دور کند، و آب فراتی که یهود و نصاری و مجوس از آن می‌آشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن می‌غلطند را بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بسته‌اید، تا جائی که از شدت تشنگی بی‌حال افتاده‌اند. چه بد محمد(ص) را درباره فرزندانش رعایت کردید! خدا در روز تشنگی (محشر) شما را سیراب نکند!» 📌او به جبران آنکه نخستین کسی بوده که راه را بر امام بسته است، از امام خواست نخستین کسی از سپاه امام باشد که به دشمن یورش می‌برد و امام به او رخصت فرمود. 📌حرّ دلاورانه جنگید و جان خویش را بر سر ایمان خویش گذارد. حر قهرمانی بود که پیش از دیدار با امام، همچو بیدی بر سر ایمان خود می‌لرزید اما آفتاب جان‌بخش وجود امام، او را به درختی استوار بدل ساخت که سهمگین‌ترین طوفان‌ها نیز توان به لرزه‌درآوردنش را نداشتند. می آمد و سر به‌زیر و شرمنده‌ی تو با گریه‌اش آمیخت، شکرخنده‌ی تو «حُر» بود اسیر،تا امیری می‌کرد آن روز امیر شد که شد بنده‌ی تو از خویش تهی شد،از تو پر شد آخر یک قطره نبود بیش و، دُر شد آخر آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر اسباب سرافرازی «حُر» شد آخر درود و رحمت خدا بر او باد! 📣پادکست صوتی این متن را اینجا بشنوید. @Deebaj