eitaa logo
دیباج
92 دنبال‌کننده
344 عکس
50 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
✅دیباج پنجاه و سوم «محاسن الکلام» گاه که به رفتارهای اجتماعی خود و دیگران می‌اندیشم، درمی‌یابم بسیاری از حساسیت‌های ما نسبت به ناهنجاری‌های اجتماعی نه برخاسته از ایمان ریشه‌دار که برآمده از اضطراب‌های درونی است؛ چرا که ایمان وقتی اصیل است که آبشخور آن خرد باشد و نه نادانی، اندیشه باشد و نه پیروی کورکورانه و تلاش باشد و نه سستی. چنین ایمانی، امنیت و طمأنینه می‌آفریند و در مواجهه با ناهنجاری‌های بروزیافته در جامعه، به دور از احساساتی‌شدن و گرفتارشدن در چرخه رفتارهای متناقض، مسیری درست و روشی کارآمد را فراروی مؤمن می‌گشاید. این‌که گاه، حتی به رغم آشنایی احتمالی با احکام منکرات، خودْ دست به ارتکاب منکری دیگر می‌زنیم تا به‌زعم خود مانع از بروز آن امر ناپسند در اجتماع شویم، معلول بی‌هنری ما در این باره است. به باور من، اگر فقط چند درصد به مهارت‌های راهنمایی درست آشنا باشیم، چند ده درصد در درمان ناهنجاری‌های اجتماعی توفیق خواهیم یافت. باید محاسن دین را در رفتاری از جنس حریر به دیگران پیشکش نمود تا با رغبت آن را پذیرا گردند. @Deebaj
اگر فرد خطاکار احساس کند که شخصیت او محترم است و نقطه‌ضعف او، عمل ناپسند اوست، زمینه ترک گناه و لغزش برای او فراهم‌تر می‌شود. اما اگر احساس کند که انسانى منفور و مطرود است، امید به بازگشت برای او کمتر خواهد بود و احتمالا هر روز به تباهى خود مى­‌افزاید. شخصی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: “مردی از دوست‌داران [و پیروان] شما شراب می‌نوشد و مرتکب گناه می‌شود. آیا ما از او دوری و برائت جوئیم؟” امام (علیه السلام) فرمود: “[خیر؛ نه از خودش ولی] از کار زشتش برائت جویید و از کار نیکش دوری نکنید. عمل زشتش را ناپسند بشمارید.” شخص مجددا پرسید: “پس آیا می‌توانیم او را فاسق یا فاجر بنامیم؟” حضرت (علیه السلام) با متانت، مصداق فسق و فجور را برای او توضیح داده و دوباره فرمودند: “… شما بگویید کارش بد است و مرتکب اعمال زشت می‌شود. مؤمن است ولی کارش زشت است…” آری؛ این مرام اهل بیت (علیهم السلام) است که در مواجهه با اشتباهات افراد، بین شخص و عمل او تفکیک قائل می‌شوند؛ ما تا چه اندازه خود را به اخلاق آنان نزدیک می­‌بینیم؟ «برگرفته از کتاب: “امر به معروف و نهی از منکر”، تالیف: “حجت الاسلام محسن قرائتی” (با تلخیص و اضافات) @Deebaj
📌گفت: اتفاقا اومده بودم بیام موکب، چون امام حسین رو دوست دارم (دوستاش خندیدن بهشون گفت مرض راست میگم) گفتم: می‌دونی تا خدا دوستت نداشته باشه نمی‌تونی امام حسین رو دوست داشته باشی؟ رفت تو فکر ... گفت: عمو! دو ساعته اینجام ولی هیچکس بهم هیچی نگفته بود، منم فکر کردم مشکلی نداره لباسم. (انصافا موندم چی جوابش بدم!) ولی خودمو نشکوندم. گفتم: عموجان! شاید فکر کردن از این بی‌جنبه‌هایی که نمی‌شه باهات حرف زد. (دوستش گفت: اتفاقا خیلی بی جنبس و خندیدن) خلاصه که قول داد بره خونه عوض کنه و برگرده. 📌عرضم اینه که، ما مقصریم اگر گناه انقدر راحت شده، یعنی خود گناهکار منتظره یکی بهش اعتراض کنه، ولی ما می‌گیم: بی‌خیالش، کی اهمیت میده؟ نگاه نمی‌کنیم حکم چه کسی رو داریم زیر پا می‌زاریم. این دختر حتی اگر امشب به قولش عمل نکنه ولی باز همیشه منتظره یکی بهش معترض بشه، پس بهتر می‌پوشه. 🖌از کانال: روشنگری @Deebaj