eitaa logo
ژرف‌کاوی
270 دنبال‌کننده
67 عکس
3 ویدیو
10 فایل
🔺ژرف‌کاوی: تامل در باب بنیادهای فلسفۀ اجتماعی 🔹آثار مکتوب، درسگفتارها، ایده‌ها و اندیشه‌های فیلسوفان و نظریه‌پردازان اجتماعی 🔸تحلیل‌های اندیشمندان دربارۀ مسائل اجتماعی ایران و جهان ✔️ Admin @filius_universi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 پروین اعتصامی در مقام زن در آن سرای که زن نیست، اُنس و شفْقت نیست در آن وجود که دل مُرده، مُرده است روان به هیچ مبحث و دیباچه‌ای قضا ننوشت برای مرد کمال و برای زن نقصان اگر فلاطن و سقراط بوده‌اند بزرگ بزرگ بوده پرستار خُردی ایشان چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه شدند یکسره شاگرد این دبیرستان وظیفه‌ی زن و مرد ای حکیم دانی چیست؟ یکی است کشتی و آن دیگری است کشتی‌بان چو ناخداست خردمند و کشتی‌اش محکم دگر چه باک ز امواج و ورطه‌ی طوفان @DeepAnalysis
🔹 شعر پارسی عاشقان را کار نَبْود با وجود عاشقان را هست بی‌سرمایهْ سود عاشقان اندر عدم خیمه زدند چون عدم یکرنگ و نفس واحدند @DeepAnalysis
🔸 ابراهیم در آتش: قطعه‌ای کهن از ترجمۀ تفسیر طبری و چون ابراهیم از منجنیق بیرون آمد و به هوا اندر شد، حق تعالی جبریل را بفرستاد و گفت برو و ابراهیم را بر پر بگیر. و او را به پر اندر گرفت و بدو گفت که من جبریل‌ام، هیچ حاجت داری؟ اگر حاجتی داری بخواه. ابراهیم گفت که من حاجت به خداوند خویش دارم و او هر کجا خواهد مرا فرو آورد. و چون به آتش رسید چنین گویند که خدای تعالی اندر ساعت ابراهیم را به دوست گرفت، از بهر آن که او پاسخ جبریل باز نداد. و مر ابراهیم را خلیل خویش خواند، چنانکه گفت: و اتّخذ ابراهیم خلیلا. ترجمۀ تفسیر طبری، داستان ابراهیم @DeepAnalysis
🔹 شعر و حکمت زندگی: ثروت دنیا و انسان خردمند 🔸شریف مرتضی شعر جَامِعَ المَالِ، كُلْهُ قَبْلَ آكِلِهِ فَإِنَّمَا المَالُ فِي الدُّنْيَا لِمَنْ أَكَلَا أَنْتَ المُجَارَى إِلَى مَا بِتَّ تَجْمَعُهُ فَاسْبِقْ إِلَيْهِ صُرُوفَ الدَّهْرِ وَالأَجَلَا إِنْ تُبْقِ مَالَكَ حِينًا لَمْ تُبَقَّ لَهُ إِمَّا بَطَلْتَ فَنَاءً عَنْهُ أَو بَطَلَا أَمَّا الكَرِيْمُ فَيَمْضِي مَالُهُ مَعَهُ وَيَتْرُكُ المَالَ لِلأَعْدَاءِ مَنْ بَخِلَا ترجمه شعر هان ای مال‌اندوز، مال خود را پیش از آنکه دیگران بخورند، مصرف نما زیرا مال دنیا برای کسی است که آن را مصرف کند روزگار تو را نیز نزد دفینه‌هایی که گرد می‌آوردی خواهد برد پس در مسابقه‌ی میان تو و روزگار و اجل در رسیدن به مالت، تو سبقت بگیر اگر مالت را نگاه داری، تو برای وی نمی‌مانی چرا که یا تو رخت از دنیا برمی‌بندی و یا مال از دست می‌رود اما انسان کریم ثروتش نیز به همراه وی می‌رود و انسان بخیل مال خویش را برای دشمنانش بر جای می‌نهد * دیوان شریف مرتضی، ج ۲، ص ۵۹ @DeepAnalysis
🔹حکایت (از تفسير شیخ ابوالفتوح رازی) 🔹تنها در بیابان مالک دینار گوید: سالی از سالها به حجّ می‌شدم، آن جا که وداعگاه بود، زنی را دیدم پیر ضعیفه بر چهارپایَکی ضعیف نشسته و مردم گرد او در آمده، می‌گفتند: برگرد که خدای بر تو رحمت کناد. راهی صعب است و تو بس ضعیفی، و چهارپای نیک نیست. او می گفت: نه چنان آمده‌ام که برگردم؛ من نیز بگفتم که برگرد که مصلحت نیست تو را بی ساز در بادیه رفتن. مرا نیز همین جواب داد. رفتیم، چون به میان بادیه رسید آن چهارپایک او خرکی ضعیف بود، بماند. مردم همه بگذشتند و او را رها کردند. من نیز خواستم تا بگذرم، این خبرم یادآمد که رسول - علیه السلام - گفت: المؤمن اَخُو المؤمن مِنْ اُمِّهِ وَ اَبیه اِنْ جاعَ اَطْعَمَهُ وَ اِن عَرِیَ کَساهُ وَ اِنْ خَافَ آمَنَهُ وَ اِن مَرِضَ عادَهُ وَ اِنْ ماتَ شَیَّعَ جَنازَتَهُ، بازایستادم و او را گفتم: نه تو را می‌گفتم که مَیای که راه صعب است و چهارپای ضعیف! گوش با من نکرد و سر سوی آسمان کرد و گفت: الهی لا فِی بَیْتی تَرَکْتَنِی وَ لا اِلی بَیْتِکَ حَمَلْتَنی فَوَعِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ لَوْ فَعَلَ بی هذا غَیْرُکَ لَما شَکَوْتُهُ اِلاّ اِلَیْکَ: گفت: بارخدایا! نه در خانه خودم رها کنی، نه به خانه خودم رسانی، به عزّ و جلال تو که اگر این با من جز تو کردی شکایتش جز با تو نکردمی. هنوز این سخن تمام نگفته بود که شخصی را دیدم که از گوشه بیابان برآمد، زمام ناقه ای تیزرو به دست گرفته و ناقه، فرو خوابانید و گفت: برنشین، و او را برنشاند و چون باد از پیش من بجست. دگرش باز ندیدم تا به طوافگاه رسیدم، او را دیدم، گفتم: به آن خدای که با تو آن کرامت کرد که مرا بگوی تا تو کیستی؟ گفت: نمی دانی، اَنَا شَهْدَةُ بِنتُ مُسْکَةَ بِنتُ فِضَّةَ خادِمَةِ فاطِمةِ؛ من دخترزاده فضّه‌ام، خادمه فاطمه زهرا. این نه منزلت من است، این منزلت آن بارخدایان من است که خداوند لطیف با من ضعیف این کند که دیدی. @DeepAnalysis
🔹آزادی جان زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود وآنِ علی مولی نهاد گفت هر کاو را منم مولی و دوست ابن عمّ من علی مولای اوست کیست مولی آنکه آزادت کند بند رِقّیت ز پایت بر کَند چون به آزادی نبوت هادی است مومنان را ز انبیا آزادی است ای گروه مؤمنان شادی کنید همچو سرو و سوسن آزادی کنید * مثنوی معنوی، دفتر ششم @DeepAnalysis