eitaa logo
دفاع مقدس
4.1هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
11.7هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🗓 ۱۸ مرداد ۱۳۶۶ عملیات فتح ۹ 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
⚪️ خاطره ای از عملیات فتح 9 .... 🌷آخرین شب عملیات فتح ۹ در سال ۱۳۶۶ بود. از شروع عملیات هشت روز مى‏گذشت. از معبرى که نیروها تردد مى‏کرد عراقی‌ها آتش سنگینى مى‏ریختند و ناچار به حفر معبر دیگرى شدیم که پس از پایان کار حفر معبر به یک غار رسیدیم. در همین لحظات بود که یکى از نیروها سراسیمه آمد و گفت: «عراقی‌ها از همان مسیر قبلى که آتش تهیه مى‏ریختند و پاتک مى‏کردند، حمله جدیدى را آغاز کرده‌‏اند.» اطلاع داشتیم که اگر عراقی‌ها آن منطقه را تصرف کنند نگهدارى دیگر مواضع و موقعیت‌ها سخت و پیشروى دشمن به مواضع حساس براى نیروهاى ما بسیار گران تمام خواهد شد. 🌷حدود نُه روز عراق نتوانسته بود آن‌جا را تصرف کند. حجت گفت: «من با نیروى تازه نفس جلو مى‏روم.» سپس نیروها را سازماندهى کرد و به طرف دشمن رفت. ارتفاعات را بدون تلفات تصرف کردند. سپس به نیروها گفتیم عقب بکشید و به حجت نیز گفتیم تو هم عقب بکش. او نیروها را به عقب فرستاد و خودش آخر از همه به راه افتاد تا نیرویى جا نماند. ناگهان از طریق بى‏سیم اعلام شد که خجسته مجروح شده است. از نیروهایى که عقب‏‌نشینى مى‏کردند از وضعیت او جویا شدیم. 🌷....عده‌اى گریه مى‏کردند و مى‏گفتند تیر قناسه از پشت سر به او اصابت کرده، سینه‏‌اش را شکافته و وقتى نفس مى‏کشد صداى تنفس از ریه‏‌هایش شنیده مى‏شود. نیروها تلاش مى‏کنند او را به عقب بیاورند. دشمن نیز به طرف قله در حال پیشروى بود. بناچار براى این‌که نیروهاى دیگر به شهادت نرسند، جنازه او را در منطقه عملیاتى رها کردند. پس از رسیدن عراقی‌ها، صدها گلوله به بدنش شلیک کردند به گونه‌اى که استخوان‌هاى کاسه سرش از بین رفته بود و صدها پوکه فشنگ در اطراف جنازه‌‏اش ریخته بود. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید حجت‌الله (انوش) خجسته که در ۲۱ مرداد ۱۳۶۶ در منطقه خرمال عراق به شهادت رسید. جنازه خجسته پس از هفت ماه، در عملیات والفجر ۱ به دنبال آزادسازى خرمال، حلبچه و شمال عراق در زمانى که منطقه هانى‏گل به تصرف رزمندگان در آمد، توسط سیدعباس گلزار یکى از همرزمانش کشف و به خانواده‏‌اش تحویل داده شد. پیکرش پس از برگزارى مراسم تشییع در گلزار شهداى تازه‏‌آباد رشت به خاک سپرده شد. از شهید خجسته دخترى دو ساله به نام صدیقه به یادگار مانده است. پس از شهادت او پایگاه شهید چمران در زادگاهش به نام شهید حجت خجسته تغییر نام یافت. راوی: رزمنده سیدعباس گلزار 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
۱۸ مرداد، سالروز اجرای عملیات فتح ۹؛ 💢فرار فرماندهان ارشد صدام به سلیمانیه عراق از ترس ایران 🔶۱۸ مرداد سال ۱۳۶۶ روزی بود که سپاهیان اسلام، عملیات «فتح ۹» را در منطقه خرمال استان سلیمانیه عراق اجرایی کردند که در پی این عملیات، جاده خرمال - سیدصادق که مسیری برای اقدامات پشتیبانی دشمن بعثی بود به دست نیروهای خودی افتاد.
🔰 عمليات فتح ۹ در شامگاه ۱۸ مرداد ماه ۱۳۶۶ و با رمز "يا رسول‏ الله (ص)" آغاز شد. هدف طرح مانور عمليات، انهدام يگان‏های دشمن در عمق خاک كردستان عراق بود. اين طرح با هدايت و برنامه ‏ريزی قرارگاه عملياتی و برون‏مرزی رمضان از نيروی زمينی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همکاری معارضان كرد عراقی طی پنج روز در منطقه شهر خرمال عراق به انجام رسيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️دلتنگی‌های فرزند شهید در فراق بابا❤️ ┄─┄─ا 🎬سرود «مادر برام قصه بگو»- با صدای نوجوان محمدحسین ‌توکل که ‌در (سال1366) توسط گروه سرود بچه‌های «آباده» و با لهجه ‌زیبای ‌شیرازی ‌اجرا گردید 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
❤️دلتنگی‌های فرزند شهید در فراق بابا❤️ ┄─┄─ا 🎬سرود #خاطره_انگیز«مادر برام قصه بگو»- با صدای نوجوان
💠 سرود «مادر برام قصه بگو» ❤️ دلتنگی‌های فرزند شهید در فراق بابا – که در (سال1366)، توسط گروه سرود بچه‌های «آباده» و با لهجۀ زیبای شیرازی اجرا گردید: مادر برام قصه بگو، دل تنگ تنگه قصه بابا رو بگو، دل تنگه تنگه مادر مادر، مادر مادر مادر برام حرف بزن، از ایمونش بگو مادر برام حرف بزن، از پِیمونش بگو مادر تو دونی و خدا، از خوبی‌هاش بگو از مهربونی و از، مهر و وفاش بگو از جونفشونی و از، رزم بابام بگو دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره نوری بهشتی دیدم بر چهره داره وقتی به نزدیک بابا رسیدم دیدم ملائک به دورش بی‌شماره نگاش کردم دلم لرزید، صداش کردم به روم خندید بغل واکرد منو بوسید، لباش خندون، چشاش گریون، منو بویید، منو بوسید بابا منو بوسید، بابا منو بویید با دیدن اشکم خون در رگش جوشید بابا نوازش کرد، بابا سفارش کرد در جنگِ با دشمن، ننگه که سازش کرد بابا برام یه لاله چید، منو تو آغوشش کشید درد دلامو که شنید، حرف حسین و پیش کشید خونم مگه رنگین‌تره خون حسینه جونم مگه شیرین‌تره جون حسینه یه جون اگه دادم به راه دین و ایمون صد جون هزارونش به قربون حسینه بگو به مادر هرگز نخور غم، حسین و بابا هستند با هم مادر نخور غم نگیر ماتم، حسین و بابا هستند باهم
دعای_شهید_زین‌‌الدین_–_خدایا_از.mp3
496.2K
📢 صوت| دعای شهید : ای کاش جان‌ها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌کردیم... 🌴خدایا! ...در عوضِ فدا کردنِ جانمان، بهشت را از تو نمی‌خواهیم؛ از تو فقط پیروزی اسلام را مسألت می‌کنیم!🌿 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
سینه‌زدن برای علمدار واجب است این دست و سینه روز جزا آبروی ماست (ع) ۲۱_امام‌رضا (ع) 🌴 دوران دفاع مقدس 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
ما مثل حسین وارد جنگ شدیم ... 💦 دوران جنگ تحمیلی 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
شور شهادت به سرم آمده کـربُبلا در نظرم آمده حسین جان زیارت ؛ حسین جان شهادت ... 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
گویا اینجا نماز در بیابان کربلاست.. رزمندگانی سپر شدند تا نماز جماعت برپا شود ... 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A