3. تنهايي كه مرا به عرفان اتصال ميدهد. مرا با محروميت آشنا ميكند. كسي كه محتاج عشق است، در دنياي تنهايي با محروميتِ عشق ميسوزد. جز خدا كسي نميتواند انيس شبهاي تار او باشد و جز ستارگان اشكهاي او را پاك نخواهند كرد. جز كوههاي بلند راز و نيازهاي او را نخواهند شنيد و جز مرغ سحر نالههاي صبحگاه او را حس نخواهند كرد. به دنبال انساني ميگردد تا او را بپرستد يا به او عشق بورزد. ولي هر چه بيشتر ميگردد، كمتر مييابد…
كسي كه وصيت ميكند آدم سادهاي نيست. بزرگترين مقامات علمي را گذرانده، سردي و گرمي روزگار را چشيده، از زيباترين و شديدترين عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگي ميوه چيده، از هر چه زيبا و دوست داشتني است برخوردار شده، و در اوج كمال و دارايي همه چيز خود را رها كرده و به خاطر هدفي مقدس، زندگي دردآلود و اشكبار و شهادت را قبول كرده است.
آري اي محبوب من، يك چنين كسي با تو وصيت ميكند …
وصيت من درباره مال و منال نيست. زيرا ميداني كه چيزي ندارم، و آنچه دارم متعلق به تو و حركت و مؤسسه است. از آنچه به دست من رسيده، به خاطر احتياجات شخصي چيزي بر نداشتهام. جز زندگي درويشانه چيزي نخواستهام. حتي زن و بچهها و پدر و مادر نيز از من چيزي دريافت نكردهاند. آنجا كه سر تا پاي وجودم براي تو و حركت باشد، معلوم است كه مايملك من نيز متعلق به تو است.
وصيت من درباره قرض و دين نيست. مديون كسي نيستم، در حالي كه به ديگران زياد قرض دادهام. به كسي بدي نكردهام. در زندگي خود جز محبت، فداكاري، تواضع و احترام نبودهام. از اين نظر نيز به كسي مديون نيستم …
آري وصيت من درباره اين چيزها نيست …
وصيت من درباره عشق و حيات و وظيفه است …
احساس ميكنم كه آفتاب عمرم به لب بام رسيده است و ديگر فرصتي ندارم كه به تو سفارش كنم. وصيت ميكنم، وقتي كه جانم را بر كف دستم گذاشتهام، و انتظار دارم هر لحظه با اين دنيا وداع كنم و ديگر تو را نبينم…
تو را دوست ميدارم و اين دوستي بابت احتياج و يا تجارت نيست. در اين دنيا به كسي احتياج ندارم. حتي گاهگاهي از خداي بزرگ نيز احساس بي نيازي ميكنم … از او چيزي نميطلبم و احساس احتياج نميكنم. چيزي نميخواهم، گلهاي نميكنم و آرزوئي ندارم. عشق من به خاطر آن است كه تو شايسته عشق و محبتي، و من عشق به تو را قسمتي از عشق به خدا ميدانم. همچنانكه خداي را ميپرستم و عشق ميورزم، به تو نيز كه نماينده او در زميني عشق ميورزم. و اين عشق ورزيدن همچون نفس كشيدن براي من طبيعي است …
عشق هدف حيات و محرك زندگي من است. زيباتر از عشق چيزي نديدهام و بالاتر از عشق چيزي نخواستهام. عشق است كه روح مرا به تموج وا ميدارد، قلب مرا به جوش ميآورد، استعدادهاي نهفته مرا ظاهر ميكند، مرا از خودخواهي وخودبينيي رهاند، دنياي ديگري حس ميكنم، در عالم وجود محو ميشوم، احساسي لطيف و قلبي حساس و ديدهاي زيبابين پيدا ميكنم. لرزش يك برگ، نور يك ستاره دور، موريانه كوچك، نسيم ملايم سحر، موج دريا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا ميربايند و از اين عالم به دنياي ديگري ميبرند … اينها همه و همه از تجليات عشق است …
به خاطر عشق است كه فداكاري ميكنم. به خاطر عشق است كه به دنيا با بي اعتنايي مينگرم و ابعاد ديگري را مييابم. به خاطر عشق است كه دنيا را زيبا ميبينم و زيبائي را ميپرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس ميكنم، او را ميپرستم و حيات و هستي خود را تقديمش ميكنم …
مي دانم كه در اين دنيا به عده زيادي محبت كردهام، حتي عشق ورزيدهام، ولي جواب بدي ديدهام. عشق را به ضعف تعبير ميكنند و به قول خودشان زرنگي كرده از محبت سوءاستفاده مينمايند!
اما اين بي خبران نميدانند كه از چه نعمت بزرگي كه عشق و محبت است، محرومند. نميدانند كه بزرگترين ابعاد زندگي را درك نكردهاند. نميدانند كه زرنگي آنها جز افلاس و بدبختي و مذلت چيزي نيست …
و من قدر خود را بزرگتر از آن ميدانم كه محبت خويش را از كسي دريغ كنم. حتي اگر آن كس محبت مرا درك نكند و به خيال خود سؤاستفاده نمايد. من بزرگتر از آنم كه به خاطر پاداش محبت كنم، يا در ازاء عشق تمنايي داشته باشم. من در عشق خود ميسوزم و لذت ميبرم. اين لذت بزرگترين پاداشي است كه ممكن است در جواب عشق من به حساب آيد …
مي دانم كه تو هم اي محبوب من، در درياي عشق شنا ميكني. انسانها را دوست ميداري. به همه بي دريغ محبت ميكني. و چه زيادند آنها كه از اين محبت سوءاستفاده ميكنند. حتي تو را به تمسخر ميگيرند و به خيال خود تو را گول ميزنند … تو اينها را ميداني ولي در روش خود كوچكترين تغييري نميدهي … زيرا مقام تو بزرگتر از آن است كه تحت تأثير ديگران عشق بورزي و محبت كني. عشق تو فطري است. همچون آفتاب بر همه جا ميتابي و همچون باران برچمن و شوره زار ميباري و تحت تأثير انعكاس سنگدلان قرار نميگيري …
درود آتشين من به روح بلند تو باد كه از محدوده تنگ و باريك خودبيني و خودخواهي بيرون است و جولانگاهش عظمت آسمانها و اسماء مقدس خداست.
عشق سوزان من فداي عشقت باد، كه بزرگترين و زيباترين مشخصه وجود توست، و ارزنده ترين چيزي است كه مرا جذب تو كرده است، و مقدس ترين خصيصهاي است كه در ميزان الهي به حساب ميآيد …
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
252189561.out (2).mp3
871.3K
📢 فایل صوتی مناجات زیبای شهید چمران
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 فلسفه سرخ بودن پرچم گنبد حرم حضرت عباس(ع) چیست؟ از منظر دکتر شریعتی
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
📆 ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ - سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
دکتر علی شریعتی - درس شهادت (2).mp3
2.72M
📢 صوت| #دکتر_علی_شریعتی
🌸🍀حسین درس بزرگتر از شهادت به انسانها آموخت
📆 ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ - سالروز درگذشت دکتر شریعتی
چهل و دو سال پیش در چنین روزی
📃#بریده_جراید - #کیهان 30 خرداد 1360
▫️ ایران در غرب و جنوب استحکامات نظامی عراق را در هم کوبید
▪️ عراق در تدارک تهاجم وسیع به تاسیساتنفتی و دریایی ایران است ...
دفاع مقدس
🗓خرداد ۱۳۶۰ - روزهای اوج توطئه گروهکها و شورشهای خیابانی 🔹به بهانه تعطیلی ۴ روزنامه وابسته به بن
☠️ مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین)💀
🔴 این گروهک از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی را در قالب عملیات های آدم ربایی ،ترور و بمب گذاری آغاز کرد🔥🔥
دفاع مقدس
☠️ مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین)💀 🔴 این گروهک از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ مبار
🗓۳۰خرداد ۱۳۶۰ - آشوب خیابانی توسط منافقین
🔥انفجار خودرو بمب گذاری شده توسط منافقین / جنوب تهران
🗓۳۱ خرداد ۱۳۶۰
💠رأی مجلس درباره عدم کفایت سیاسی بنی صدر
🔹مهمترین دلیل بر عدم کفایت سیاسی بنی صدر، موضعگیری وی علیه نظام جمهوری اسلامی و اتحاد نامقدس با کلیه نیروهای ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب جهت نابودی نظام اسلامی و همچنین مخالفت مستمر وی با مجلس شورای اسلامی از بدو تأسیس و حتی پیش از افتتاح آن، دخالت صریح در قوه قضاییه و عدم درک صحیح از بدیهیترین اصول قانون اساسی و نیز عدم اعتقاد به اصل تفکیک قوا عنوان گردید. در نتیجه، این طرح با 177 رأی موافق، 1 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع به تصویب رسید و یک روز پس از تصویب طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر، حضرت امام خمینی(ره)، وی را از ریاست جمهوری اسلامی ایران نیز عزل کردند. این در حالی بود که حضرت امام، پیش از این وی را در بیستم خرداد 1360، از فرماندهی کل قوا نیز عزل کرده بودند. پس از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری، فعالیتهای خرابکارانه و براندازانه بر ضد حکومت و دولت آغاز شد که عمدتاً از طرف منافقین موسوم به سازمان مجاهدین خلق سازماندهی میگردید. از جمله در هفتم تیرماه 1360، دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر شد و طی آن، آیتاللَّه بهشتی و شماری از وزرا و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شهادت رسیدند. همچنین در هشتم شهریور 1360، دفتر نخست وزیری منفجر شد و در آن، رجایی، رییس جمهور و باهنر، نخست وزیر و تعدادی از شخصیتها شربت شهادت نوشیدند. این وقایع میتوانست به سادگی منجر به سقوط یک نظام سیاسی شود، اما بازتاب آن در مردم، نتیجه معکوس داشت چرا که با سخنرانیها و پیامهای امام که به نحو هوشمندانهای به مردم امید میدادند، آنان را انسجام میبخشیدند و گروههای سیاسی ضدِ نظام را بی اعتبار میساختند، اثری وصف ناشدنی در ملت مسلمان برای مقاومت بیشتر ایجاد میکرد. از این جهت بود که نظام اسلامی از این دوران پرخطر و پرآشوب با توکل بر خدا، رهبریهای حضرت امام و مقاومت و پایدار مردم گذشت و به مسیر خود ادامه داد.
دفاع مقدس
💠 دمشق - پادگان زبدانی – خرداد یا تیرماه سال ۱۳۶۱ 🌴 اولین حضور نیروهای ایرانی در لبنان و سوریه 🌿
محوطه حرم باصفای
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
رزمندگان لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بفرماندهی حاج احمد متوسلیان
آماده نبرد با دشمن صهیونیستی
اواخر خرداد ۱۳۶۱
دفاع مقدس
محوطه حرم باصفای حضرت زینب کبری سلام الله علیها رزمندگان لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بفرماندهی حاج
🗓 خرداد ۱۳۶۱ — اعزام نیروهای محمد رسولالله (ص) به فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان به لبنان
🔹شرکت قوای محمدرسولالله(ص) دوشادوش مردم سوری در نماز جمعه مسجد اموی شهر دمشق بعد از مانور نظامی
⏳ ۲۸ خرداد ۱۳۶۱
⛔️ اوایل انقلاب — بهار 1358 — سرآغاز ناآرامی های خوزستان توسط عوامل بیگانه🔥🔥
🔺29 خرداد 58 — فاجعه آفرینی گروهک خلق عرب در خرمشهر — تخریب و آشوب
ا🔹🔺🔹🔺🔹🔺🔹
🔺 شکلگیری گروهکهای تروریستی در خوزستان
🔹سرمنشأ ترور و فتنهگری در خوزستان، گروهکي به نام "جبهه التحرير" بود که در سال 1347 با تأثيرپذيري از مرامنامه حزب بعث عراق، آلت دست بیگانگان قرار گرفت.
🔸به اذعان حسين فردوست، قائممقام ساواک، تأسيس جبهه التحرير يک طرح درازمدت بود تا اگر روزی محمدرضا پهلوي قادر به تأمين منافع غربی ها در خوزستان نبود، آمريکا و انگليس رأساً از طريق اين گروهک با حمايت ناسيوناليستهاي عرب، خوزستان را از ايران جدا کنند.
🔺این حرکت در اوایل پیروزی انقلاب، با نام سازمان موسوم به خلق عرب به توطئه های خود ادامه داد از جمله حمله به مردم و غیرنظامیان، ترورهای کور و جنایتهایی مانند آن که ماهیت ضد مردمی آنها را نشان میداد.
🔹در بهار 1358، به تدریج شدت برخوردها و تعارضات بین مردم و ضدانقلاب در خوزستان بالا گرفت. در سحرگاه 9 خرداد 58 یک اتومبیل سواری با چند سرنشین در خیابانهای خرمشهر به حرکت در آمد و با شلیکهای پیاپی، آرامش شهر را بر هم زد. در پی این اقدام، تروریستها در شهر شروع به سنگربندی کرده، پمپ بنزین و خیابان فردوس را به آتش کشیده و دو یا سه انبار مخابرات را طعنه حریق ساختند.
▪️سپس فرمانداری شهر مورد حمله مسلحانه قرار گرفت.ساعت 8 صبح آنها با پاسداران درگیر شده و به دلیل آتشسوزی، برق و تلفن قسمتهایی از شهر قطع شد. ساعت 10:30 افراد خلق عرب از طریق کارون به پایگاه دریایی خرمشهر حمله کردند و هنگام ظهر، سه کشتی هزار تنی را به آتش کشیدند. در این حمله تروریستی، 21 نفر شهید و 76 نفر زخمی شدند
⭕️ همچنین در تاریخ 29 خرداد 58 جنایت دیگری توسط این گرهک تجزیهطلب صورت گرفت. در پی شهادت 2تن از پاسداران بوسیله عناصر ضدانقلاب، مردم با حضور حداکثری خود(50 هزار نفره) در مراسم تشییع شهدا شرکت کرده و خواستار برخورد قاطع با تروریستها شدند. بدین منظور مردم در مسجد جامع دست به تحصن زده تا جنایتکاران بسزای اعمال خود برسند.
🔸حدود ساعت 4 و نیم صبح 29 خرداد صدای شلیک رگبار گلولهها مردمی را که در مسجد بخواب رفته بودند وحشتزده بیدار کرد. سپس مسجد با کوکتل مولوتوف و مسلسل مورد حمله قرار گرفت. آنگاه به روی شهربانی گشودند. وضع شهر کاملا متشنج شد و به ناگهان چندین نقطه حساس شهر مانند انبارها و پمب بنزینها و مغازههای بزرگ مورد آتشسوزی و حمله مهاجمان قرار گرفت.
🔹اقدام دیگر این گرهک انفجار لولههای نفت در آبادان، خرمشهر و اهواز (11مهرماه 58) و نیز انفجار در قطار راهآهن نزدیک خرمشهر بود که همگی با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی استخبارات رژیم بعث عراق و همکاری برخی مرتجعین عرب صورت گرفت.
🗓۳۱ خرداد ۱۳۶۰
🌷 سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران
🔹متولدجنوب شهر تهران(1311)-شاگرد اول دوران دبستان،دبیرستان و دانشگاه-از نوجوانی در درس تفسير آيتا....طالقاني و دروس منطق و فلسفه شهيد مطهري شرکت ميکرد. از اعضاي فعال انجمن اسلامي دانشجويان بود و در جريانات ملي شدن صنعت نفت و مبارزات آن فعالانه شرکت جست. سال 1332 با بورس تحصيلي دانشجويان ممتاز، راهی آمريکا شد و در دانشگاه کاليفرنيا تحصيلات خود را طي کرد. در آنجا انجمن اسلامي دانشجويان را بنا نهاد و وقتي که رژيم شاه از فعاليت هاي اسلامي او در آمريکا مطلع شد بورس وي را قطع کرد. چمران با دريافت ممتازترين درجه علمي که همراه با تحسين بسياري از صاحبنظران بود، درجه دکتراي الکترونيک و فيزيک پلاسما را اخذ نمود. پس از واقعه 15خرداد تصميم به مبارزه مسلحانه با رژيم گرفت و به همين منظور عازم مصر شد و مدت دو سال دوره آموزش هاي چريکي و جنگ هاي پارتيزاني را گذراند. چمران با جمال عبدالناصر در مسأله ناسيوناليسم عربي که ناصر به آن دامن ميزد اختلاف پيدا کرده و پس از فوت وي عازم لبنان شد. در لبنان، آموزش دورههاي چريکي به مبارزان ايراني را آغاز کرد و با کمک امام موسي صدر،‹‹حرکت المحرومين››و نيز شاخه نظامي آن يعني‹‹جنبش امل›› را بنيان نهاد. شهيد چمران در لبنان حملات بسياري به مواضع صهيونيزم اشغالگر و نيروهاي فالانژ وابسته به اين رژيم داشت.
🔸با اوجگيري انقلاب اسلامي با نظر امام به وطن بازگشت و ابتدا به آموزش نخستين گروه از سپاه پاسداران پرداخت. در همان زمان به معاونت نخست وزير منصوب شد. چمران پس از بروز غائله پاوه عازم منطقه شد و حماسه ساز کردستان شد. پس از اين حماسه از سوي امام به وزارت دفاع منصوب شد و سپس به نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع در کنار آيتالله خامنهاي برگزیده شد. در انتخاب دوره اول مجلس به عنوان نماينده تهران انتخاب شد اما با شروع جنگ تحميلي با اجازه امام عازم جبهههاي جنگ شد و ستاد جنگهاي نامنظم را تشکيل داد و اقدامات بسيار مهمي در آن زمان که رکود بر جبههها حاکم بود انجام داد. در جنگ سوسنگرد مجروح شد اما از پاي ننشست و دوباره به جبههها بازگشت و حماسههاي بسياري آفريد . سرانجام در 31 خرداد 1360 در مشهد دهلاویه به آرزوي ديرينش يعني شهادت و لقاءا... رسيد
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سالگرد شهادت #دکتر_مصطفی_چمران
📅 31 خرداد 1360- خوزستان - دهلاویه
🎬 کلیپ | مروری بر زندگی شهید چمران
🟢 برگی از یک خاطره
🔸رضا سگ باز!!!
یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
🔸یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید
یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
🔸شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
🔸مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- شهید چمران: چرا؟!
- رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
- شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
🔸رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نماز واقعی........
(به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران)
زندگی_نامه_شهید_چمران_از_زبان_خودش (3).mp3
4.89M
📅 31 خرداد 1360 - سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران
📢 صوت| شرح زندگی شهید چمران از زبان خودشان
🔹 قسمت اول
🌸 تاریخ سخنرانی: #اوایل_انقلاب
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
📅 31 خرداد 1360 - سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران 📢 صوت| شرح زندگی شهید چمران از زبان خودشان 🔹 قسمت
زندگی_نامه_شهید_چمران_از_زبان_خودش (4).mp3
5.87M
📅 31 خرداد 1360 - سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران
📢 صوت| شرح زندگی شهید چمران از زبان خودشان
🔹 قسمت دوم
🌸 تاریخ سخنرانی: #اوایل_انقلاب
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال "دفاع مقدس"
✍️ بهرام محمدیان، عکاس دفاع مقدس در صفحه شخصی خود به مناسبت سالروز شهادت شهید چمران نوشت:
🔹اردیبهشت ۱۳۶۰ ما هنوز آنقدر سرباز نشده بودیم که بتوانیم دست طمع عراق را بخوانیم.
🔹 چمران تقریبا همه جا را رها کرده بود و با نیروهای متنوع و مختلفش از بسیجی و ارتشی تا لات و تحصیلکرده و خارجرفته، فقط و فقط حواسش به اهواز بود.
🔹 او سوسنگرد را رها نمیکرد چون تیزهوشیاش به او میگفت: اگر عراق از سوسنگرد بیاید سمت اهواز تا تنگههای خرمآباد پیش میرود و عقب زدنش کار سختی خواهد شد. رهاکردن آب در بیابانها را برای هدایت دشمن، او راه انداخت و ما از او ذره ذره میآموختیم و عمل میکردیم.
امان از ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ که قهرمانمان را از ما گرفت.
🔹 امان از گرمای خردادی که هر سال مرا یاد سال شصت میاندازد و هنوز که هنوز است عرقش بر پیکر ما خشک نشده است.
🔹این را از من به نصیحت بشنوید که ما هم در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ مردیم و فقط پیکر بیروحمان را با خود به شهر آوردیم، چرا که هر وقت اسطوره بمیرد، حواریونش هم خواهند مرد...
والسلام
🌷بامداد 31 خرداد 1360 - سالروز شهادت ایرج رستمی، افسر فداکار ارتش ج.ا.ا
🌱متولد شهر آشخانه -سال 1320
💕 فرزند خانوادهای عاشق اهل بیت و علمای دین
او در دوران تحصیلی علاوه بر آنکه در درس شاگرد نمونه بود در عمل نیز آدمی جسور و مودب بود و همواره یاری رسان کوچکتر از خود بود.
پس از پایان دوران تحصیل مقدماتی، راهی دوره سربازی در مشهد مقدس شد و پس از اتمام دوران سربازی با توجه به جثه و توانمندی های فردی که داشت به ارتش پیوست و جهت خدمت، به نیروی هوا برد شیراز منتقل شد. همزمان با خدمت در ارتش موفق به اخذ دیپلم شد و توانست به دانشگاه افسری نیز راه پیدا کند. او دوران موفقی را در ارتش سپری کرد و در سال 1346 در شیراز ازدواج کرد.
با اوج گیری انقلاب مردم به رهبری امام به انقلابیون پیوست و پس از پیروزی انقلاب و با گسترش دامنه آتش فتنه داخلی از سوی ارتش به کردستان اعزام شد و از آن جا به بعد بود که رشادت ها و مهارتهای شهید از چشمان تیزبین شهید چمران دور نماند و رستمی را به جانشینی خود در آورد. با آغاز جنگ تحمیلی، راهی جبهه های حق علیه باطل شد.
وی پس از ایثار و از جان گذشتگی در راه دفاع از خاک وطن در بامداد 31 خرداد 60 در منطقه دهلاویه بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید🕊🕊
دکتر چمران پس از شنیدن این خبر گفت: خداوند ایرج رستمی را دوست داشت و برد، اگر ما را هم دوست میداشت می برد. دست تقدیر چنبن بودکه چمران نیز در همان روز و در همان منطقه بال در بال ملائک گشوده و به لقاءالله پیوست.
دفاع مقدس
🌷بامداد 31 خرداد 1360 - سالروز شهادت ایرج رستمی، افسر فداکار ارتش ج.ا.ا 🌱متولد شهر آشخانه -سال 1320
🔻 نبرد نابرابر در دهلاویه
دهلاویه ، روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان.
این روستا در شهرستان سوسنگرد ( 12 کیلومتری غرب سوسنگرد و 15 کیلومتری جنوب شرق بستان ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد – بستان قرار دارد.
تا قبل از سال های دفاع مقدس ، دهلاویه روستای کوچک و گمنامی بود ، اما امروز ، مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس ، دکتر مصطفی چمران است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند.
دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی ، ایرج رستمی ، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و ازاین مرز و بوم دفاع کردند.
در ابتدای جنگ تحمیلی ، علی تجلایی با 50 رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند.
او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است : ( در هجوم دشمن به محور دهلاویه ، ده ها تانک و نفربر و بیش از 4000 نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم ، در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد.
دشمن در چند روز اول جنگ ، نتوانست از سمت جاده بستان – سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه ( تپه های الله اکبر ) شد . در آن چند روز ، روستاهای دو سمت جاده بستان – سوسنگرد ، از حمله دشمن در امان ماندند.
اما با تصرف بستان ، دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله ، دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند.
گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه ، نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز 23 آبان بود که قوای دشمن ، با کمک 40 دستگاه تانک ، پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت 18 مقاومت کردند.
وقتی تاریکی شب فرا رسید ، توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد ، از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید ، به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد.
عملیات آزادسازی دهلاویه ، از بامداد 26 خرداد 1360 آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند.
دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند.
متن گزارش ایرج رستمی ( فرمانده عملیات ) در روز 27 خرداد چنین بود : ( دهلاویه مظلوم است. امروز 27 خرداد ، در حدود 300 متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت 4:30 بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی ، مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد ) .
29 خرداد ، دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی ، خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد ، دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد.
رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند ، عقب نشینی برایشان تلخ بود.
طبق دستور ، به شرق رفتند ، اما هیچ جان پناهی نبود ، توپخانه خودی به کمک شان آمد ، لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها ، کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ ، منطقه را برداشته بود.
ساعت 2:30 بامداد سی ام خرداد1360 بود و فقط 40 گلوله مانده بود. رستمی ، آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند.
گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد.ترکش به سرش اصابت کرد.با دستمال ، سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند ، اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
دفاع مقدس
🌷بامداد 31 خرداد 1360 - سالروز شهادت ایرج رستمی، افسر فداکار ارتش ج.ا.ا 🌱متولد شهر آشخانه -سال 1320
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شهید ایرج رستمی؛ یار با وفای شهیدچمران که تا آخرین نفس در کنار او ایستاد
رهبر انقلاب:👇
🔰 بنده مکرراً سرگرد رستمی را میدیدم؛ میآمد، میرفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائی که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین #شهید_رستمی وارد شد. چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گلآلود است؛ این پوتینها گلآلود، بدنش خاکآلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانی بود.
🌷روزهای قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقهی عملیاتی، آنجا فعالیت زیادی کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندی هم به شهادت رسید. #ارتشی بود، اما آمده بود #بسیجی وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعهی بسیجیِ شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید
۳۱ خرداد ۱۳۶۰ - سالروز شهادت سرگرد بسیجی ارتش، ایرج رستمی
🌴 همان روزی که #چمران هم آسمانی شد. آنها هر دو با هم به ملکوت اعلا پرکشیدند🕊🕊🕊
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"