۱۷ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت سیدجمال قریشی
سید نورانی و مداح گردان علی اکبر (ع)،لشگر سیدالشهدا (ع)
شهیدی که حضرت آقا
با شال سیادتش نماز خواند و آن را
به عنوان تبرک نزد خود نگه داشتند ...
او در تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک
به فیض شهادت رسید. غیر از وی
سه برادر و عمو و عموزاده اش هم
در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسیده اند...!🕊🕊🕊
این خاندان، شش شهید تقدیم انقلاب کرده است
ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌷 « شهید سید جمال قریشی »
🌱 متولد مرداد ۴۲ -روستای برغان کرج
در جریان انقلاب به مبارزه پیوست. پس از پیروزی انقلاب فعالیت تبلیغاتی خودرا آغاز کرد.
او در مرداد ۶۲ بعضویت سپاه درآمد و در واحد آموزش نظامی مشغول بکار شد. در عملیاتهای مختلف شرکت داشت و چندین بار نیزمجروح شد. پس از شهادت برادرش سیدعباس با تني مجروح براي چندمين بار به دوستان و همرزمانش درگردان حضرت علي اكبر (ع) لشكر١٠ سيدالشهداء (ع) ملحق شد و درمرحله آخر عملیات کربلای1 در بلند ترین ارتفاع قلاویزان یعنی قله 223 که مشرف به دشت زرباطیه وبدره عراق ميباشد در سحرگاه روز17 تیرماه 65 به ياران شهيدش پيوست🕊🕊
✍️خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم. (قسمتی از وصیت نامه مداح شهید سید جمال قریشی)
🌴 کانال #دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداح گردان علی اکبر(ع)بود
قبل از یکی از عملیات ها،نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله خامنه ای،رئیس جمهور وقت میروند
موقع نماز وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا تبرک بشود و بعدا می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم
بین نماز، سید جمال مداحی سوزناکی می کند که مورد توجه حضرت آقا قرار می گیرد
بعد از نماز،سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند:
شما ساداتی و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند.
تعریف می کنند بعدها که مجددا گردان خدمت حضرت آقا می رسد و کسی دیگر مداحی می کند. آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است
شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج بود که در ۱۷ تیر ۶۵ و عملیات کربلای1 بشهادت رسید
غیر از سیدجمال، سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم بشهادت رسیده اند و این خاندان،6شهید به انقلاب تقدیم کرده است
🌷 ۱۷ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت سیدجمال قریشی
سید نورانی و مداح گردان علی اکبر (ع)،لشگر سیدالشهدا (ع)
🌴 کانال #دفاع_مقدس
دفاع مقدس
مداح گردان علی اکبر(ع)بود قبل از یکی از عملیات ها،نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله خ
🌷 شهید سید جمال قریشی، مداح گردان علی اکبر (ع) - لشگر ده سیدالشهدا (ع)
🌱 متولد ۱۳۴۲ از روستای برغان ساوجبلاغ و دومین شهید خانه سید جلال قریشی و چهارمین شهید خانواده قریشی بود. سید محمد، عموی سید جمال رو منافقین در سال ۶۰ ترور کردند و پسر عمویش سید محمود در عملیات خیبر به شهادت رسید و بعد از سید جمال برادرش سید علی اصغر در کربلای ۵ عدد شهدای خانواده قریشی رو به ۵ رسوند.
سید احمد قریشی، آخریش شهید این خاندان بود که مسئول تبلیغات لشگر سیدالشهدا(ع) و از فرماندهان جبهه مقاومت (لشگر فاطمیون) بشمار می رفت.
🔹سید جمال رو بارها در حال مداحی توی جاهای مختلف دیده بودم... سبک خوندن سید مثل برادر آهنگران بود و گاهی هم سوز مخصوص خودش رو اضافه میکرد... سید گردان حضرت علی اکبر علیه السلام لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام رو برای رزم انتخاب کرده بود. هرجا میرفت اولین شرطش با فرمانده این بود که موقع عملیات زودتر از همه به دل دشمن بزنه...
اونقدر متواضع بود... آخه توی سلک مداحان تواضع سخت پیدا میشه... سید یک مداح شیش دونگ بود اما متواضع و بی هوا.. موقع صبحگاه قرآن میخوند... ذکر صبحگاه جبهه هم برای سید بود.... همون «اللهم اجعل صباحنا» ی جبهه.... گاهی مجری مراسم های لشگر بود...گاهی هم مکبر نماز... بخشی از مداحی مجلس های بزرگ لشگرسیدالشهداء علیه السلام هم برای سید بود.
تیرماه ۶۵چند روز قبل از شهادت-منطقه عملیاتی کربلای یک(مهران) ایستاده از سمت راست شهید سیدجمال قریشی و شهید میررضی فرمانده عملیات لشگرده سیدالشهداء علیه السلام
🌷سید وقتی میخوند اول خودش گریه میکرد...زیاد اهل ساز و برگ نبود تا میخواستی سوز داشت... بیشتر وقت ها وقت روضه خونی چشمهاش رو می بست و به پهنای صورت گریه میکرد. آخرین مسوولیتش تبلیغات گردان حضرت علی اکبر علیه السلام بود... در حقیقت سید فرمانده معنویت گردان بود... اواخر بهار سال ۶۵ بود که فرماندهان لشگر سیدالشهداء علیه السلام برای عرض ارادت و گزارش فعالیت ها خدمت رهبری رسیدند. اون موقع «آقا» رییس جمهور بودند... سید جمال هم توفیق داشت که در این دیدار باشه... سید جمال سید نشون دار بود و همیشه سعی میکرد این سیادت تابلو باشه.
💠روزی هم که خدمت آقا رسید شال سبزی دور گردنش بود... اون روز دیدار به نماز ختم شد و سید مکبر نماز بود... وقتی صفهای جماعت بسته شد و آقا به نماز ایستادند سید جمال شال سبزش رو روی شونه آقا انداخت و گفت: آقا جون میخواهم متبرک بشه...
سید مکبرنماز آقا بود
سید اون روز بین نماز مداحی کرد و گریه همه رو درآورد.... بعد از نماز و قبل از اینکه سید جمال شال سبزش رو طلب کنه. آقا می فرمایند: آقا سید شما هم ساداتی و هم رزمنده.... اگر اشکالی نداره این شال پیش من باشه.... و سید هم با کمال تواضع به شرط دعا برای شهادت قبول میکنه.... در پایان دیدار و وقت رفتن آقا به فرماندهان سفارش سید رو میکنه...که مواظبش باشید این سید اهل موندن نیست و رفتنیه...
سید در حال مداحی و شال سبز سید بر دوش آقا
🌷آخرین باری که سید رو در حال خوندن دیدم با بچه های گردان حضرت علی اکبر علیه السلام میرفتند تا بلندترین قله قلاویزان رو فتح کنند... سید مقابل ستون گردان داشت این نوحه رو میخوند...
ای حسین جان ما فدای تو.... روز و شب نالیم در عزای تو..... حسین جان حسین جان
💠مرحله آخر عملیات کربلای یک بود و بایستی بلندترین ارتفاع قلاویزان یعنی قله ۲۲۳ که مشرف به دشت زرباطیه و بدره عراق بود فتح میشد تا منطقه تثبیت بشه... سحرگاه روز۱۷ تیرماه ۶۵ بود که گردان حضرت علی اکبر علیه السلام برای فتح قله ۲۲۳ به دل دشمن زد و سید جمال قریشی در این حمله از نزدیک ترین نقطه مرز به حرم اربابش امام حسین علیه السلام به آسمان پرکشید...
و این گونه سید جمال قریشی مزد اخلاصش رو گرفت.
🌷شهادت: عملیات کربلای یک
🌷رمز عملیات: یا ابالفضل العباس علیه السلام
🌷رزمنده و ذاکر گردان حضرت علی اکبر علیه السلام
🌷و . . . محل شهادت بلندی های قلاویزان نزدیک ترین نقطه مرز کشور جمهوری اسلامی به کربلا.
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
📄 فرازی از وصیتنامه شهید سیدجمال قریشی:👇👇
✍️ ای خدای بزرگ! خود می دانی که تنها آرزویم چیست. خدایا! دلم برای شهادت خیلی تنگ شده است. خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم.
برای من، خالقا! ننگ است که دوستانم، همرزمانم با فیض شهادت در صف انبیاء و شهدای کربلای حسین قرار بگیرند و من در بستر بمیرم. پدرجان! اگر برادرت و برادرزادهات و دو فرزندت شهید شدند، مبادا اگر برادرانم خواستند به جبهه بروند مانع شوی، اگر تمام فرزاندانت شهید شوند باید همه به جبهه بروند و اسلام را در تمامی دنیا سرافراز کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢غیرتِ الله تویی یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #موشن_گرافیک
🗓 ۱۶ تیر ۱۳۹۷ - سالروز تفحص و کشف پیکر شهید عباس ملکشاهی
🌷شهید ملکشاهی متولد کنگاور -سال ۱۳۴۴ - با آغاز برای دفاع از میهن به ارتش پیوست و در طول دفاع مقدس در عملیات های متعدد شرکت کر تا اینکه در سال ۶۶ در منطقه عملیاتی حاج عمران در طی نبردی جانانه با کفار بعثی به شهادت رسید. این سرباز وطن تا سالیان سال مفقودالاثر بود تا اینکه در تیرماه 97 در طی عملیات تفحص کشف و در در آغوش خاک وطن آرمید.
🌷🌷 #شهدای_ارتش
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
سلطان تک چرخ !
عبداله از بچههای خیابان۱۷شهریور تهران بود
که مانند اغلب جوانان دههی شصتی ، عاشق
موتورسواری و تکچرخ زدن در خیابان بود!
ایستگاه مسجد سلمان خیابان ۱۷ شهریور،
هنوز خاطرات جولان عبدالله در خیابان و
تک چـرخ زدن هایش را خـوب به یـاد دارد.
او شهـره بود به این کار و دوستانـش لقبِ
« سلطان تک چرخ » را به او داده بودند.
اما سلطان تکچرخ ، با شروع جنگ ،
موتور را که عشق اولش بود، کنار گذاشت
و دنبال عشق بزرگتری رفت! حالا وقتش
رسیده بود که در مقابل دشمن بعثی ،
تک چرخ بزند .....
شهادت: ۱۶ تیرماه ۱۳۶۵
عملیات کربلای یک(مهران)
ولادت :۲۹بهمن ۱۳۴۴
#شهید عبدالله کربلایی حسین
#مزار شهید: بهشت زهرا (س) قطعه۵۳ ردیف۱۳۱شماره۱۸
📃#بریده_جراید - #اطلاعات - 16 تیر 1360
🎤 گفتگو با سرهنگ عطاران، فرمانده عملیات جبهه غرب:
💠 با تصرف ارتفاعات کلیدی غرب، نقل و انتقالات دشمن در خاک عراق زیر آتش ایران قرار گرفت
باور نکردم از نفس افتادن ات را
ای همنفس از زندگی جا ماندن ات را
از خون پاکت رد پایی تا خدا ماند
این زندگی بود از تپش های تو جا ماند..
به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹
عکس از آلبوم شهید حسین اصغر نژاد نفر اول سمت راست (سالگرد شهادت )
از شهدای عملیات کربلای یک و از شهدای روستای شهیدپرور
کلاگرسرا_معلم کلا انتخاب شده است.
هدایت شده از دفاع مقدس
🌱۱۶تیر ۱۳۴۱ - سالروز ولادت شهید مسعود پیش بهار
مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر (جوان ترین فرمانده شهید دفاع مقدس)
👆🔴 سردار شهید مسعود پیش بهار - اهل بهبهان. پدرش حسین کارگر شرکت نفت بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته صنعتی درس خواند و دیپلم گرفت. با شروع جنگ تحمیلی، در مهرماه ۱۳۵۹ برای گذراندن آموزش نظامی به بسیج مراجعه کرد و یک دوره کوتاه و فشرده نظامی را طی نمود و عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در جبهه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال ۱۳۶۰ در گُلف (پایگاه منتظران شهادت) که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ هوش و تدبیر نظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذراندن یک دوره فشرده طرح و عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره تا زمان شهادتش به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر در کنار سردار شهید حسن باقری بود و تا لحظه شهادت هم هیچ کس نمی دانست که مسعود در جنگ چه کاره است.
سردار شهید مسعود پیش بهار، این فرمانده جوان و ۱۹ ساله ای که می توانست آینده بسیار درخشانی داشته باشد و منشأ خدمات مهمی در جنگ باشد سرانجام بعد از ۱۸ ماه حضور فعالش در جبهه ها در مرحله سوم عملیات بیت المقدس، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
📷👆عکسی که چند لحظه قبل از شهادت از او گرفته شد!
📆ا تیر ماه #سال_1365
🔹 #عملیات_کربلای_1
🌸 آزادسازی #مهران
ا🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴
📸 یک عکس هم از ما بگیر!😊
🌸 تیرماه #سال_1365 برای گرفتن عکس از#عملیات_کربلای_1 که منجر به آزادسازی مهران شد، عازم ارتفاعات قلاویزان شدیم.
🌻 در آن منطقه صدایی نظرم را جلب کرد. برگشتم، رزمندهای با خنده گفت: برادر، یک عکس هم از ما بگیر.
🌱 گفتم: شرمنده، تعداد کمی فیلم برایم مانده، دنبال سوژهام.
🌾 گفت: حتماً باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی؟
🌿 با شرمندگی صورتش را بوسیدم و گفتم: نه برادر، این چه حرفیست؛ من در خدمتم.
🌼 نشست، چفیهاش را به سر بست و با زدن عطر «تی رز» به خودش، صدای خنده بچهها بلند شد.
🌱 عکس را که گرفتم کلّی تشکر کرد.
🌷 هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپارهای کنارمان به زمین خورد. با عجله برگشتم که او را ببینم، دیدم شهید شده!!💦💦
─ (راوی: عکاس جنگ)
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
اینجا بیت شهداست☝️
⚪️ امروز مصادف است با سالگرد خاکسپاری شهید احمد بوجاریان (17 تیرماه 1375)
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
📷☝️ عکس حجله ای سه نفره
دی ماه 1365 بود.
گردان حمزه که ما در آن بودیم، در خط مقدم ارتفاعات قلاویزان در مهران، مستقر بود.
آن روز دوربین را آوردم رفت دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم.
از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند که آمدند.
هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم:
- یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره.
امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟"
که گفتم:
- خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت!
ده روز بیشتر نگذشت که ما را از مهران به پادگان دوکوهه بردند و از آن جا به منطقه عملیاتی کربلای 5 در شلمچه.
دو سه روز بیشتر از مستقر شدن مان در خط مقدم نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، به شهادت رسیدند.
محسن کردستانی متولد: 1348 شهادت: سه شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا (س) قطعه 27 ردیف 88 شماره ت
احمد بوجاریان متولد: 1348 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاکسپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت زهرا (س) قطعه 28 ردیف 43 مکرر شماره 20
ستار امینی متولد: 1348 شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا (س) قطعه 29 ردیف 23 شماره 5
(راوی: حمید داودآبادی)
کانال #دفاع_مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
تمام دنیا را می دهم
فقط یک لحظه.
از این آرامشتان و نان خشک را با من هم قسمت کنید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
هدایت شده از عکسهاے زیرخاکے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 اعطای مدال شجاعت توسط صدام به خلبانان شرکت کننده در عملیات انهدام کارخانه برق شهر نکا در استان مازندران در تاریخ ۱۷ تیر ۶۶ .
----------------------------------------
✅ ایتا https://eitaa.com/Axe_zirkhakii
✅ روبیکا https://rubika.ir/Axe_zirkhakii
✅ تلگرام https://t.me/Axe_zirkhaki
کانال عکسهای زیرخاکی
📽 مجموعہ عڪسها، فیلمها و فایلهاے صوتے قدیمے 📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #موشن_گرافیک
🗓 ۱۸ تیر ۱۳۶۱
یادمان شهدای سیرانبند