eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر یا لیتنا کنا معک لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 تصویری از شهید صیاد شیرازی (فرمانده نیروی زمینی ارتش) و شهید محمود کاوه (فرمانده لشگر ویژه شهدا) قبل از عملیات قادر - تابستان ۱۳۶۴ دوران جنگ تحمیلی
می‌ستایمت که شانه‌های شکوهمندت، آبروی کوهستان‌هاست... و اردیبهشت نگاهت، در چشمان هیچ بهاری نمی‌گنجد... رزمنده منطقه اشنویه (منطقه مرزی و کُردنشین آذربایجان غربی) تابستان سال ۶۴ 🌴 دوران
🌷سروان ساقدوشی، سروان بهروزی، سرهنگ شهیدی، ملازم بابک (منطقه عملیات قادر)
🌷شهید حسین آبشناسان فرمانده لشکر۲۳هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران ▫️وی در ۱۹ اردیبهشت۱۳۱۵ در محله نازی‌آباد تهران بدنیا آمد.پس از اخذ دیپلم ریاضی در ۱۳۳۶ وارد دانشکده افسری شد فارغ التحصیل اولین دوره رنجری در ایران بود. دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلندگذراند در اسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد وقدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند پس از نا آرامی های کردستان و شروع جنگ تحمیلی درسال59 پیوسته در صحنه های نبرد حاضر بود وهمواره نقش مؤثری را درجبهه ها داشت 🔻مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها: ▪️استاد آموزش جنگ‌های چریکی و نامنظم ▪️استاد آموزش نیروهای سپاه مستقر در کاخ سعد آباد ▪️فرمانده قرارگاه شمال غرب ارتش ▪️عضویت در ستاد جنگ‌های نامنظم لشکر ۲۱ حمزه ▪️معاون قرارگاه حمزه سیدالشهداء از سوی ارتش ▪️تشکیل قرارگاه کمیل در عمق خاک عراق ▪️طراحی عملیات قادر و اجرای آن 🌷شهادت: وی در در ۸ مهر ۱۳۶۴ (مرحله دوم عملیات) در جریان درگیری مستقیم با دشمن در منطقه سرسول کلاشین عراق بر اثر برخورد ترکش موشکهای گراد بشهادت رسید🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | تصاویری از "ناصر فخار" از لشکر ۸ نجف در عملیات قادر تابستان ۶۴ - ارتفاعات شمال‌غرب کشور 🎞 ناصر فخار، فرمانده یکی از گردان‌های لشکر نجف‌ اشرف در کنار یکی از افسران ارتشی این عملیات توسط ارتش ج.ا.ا طراحی شده بود و یگان هایی از سپاه نیز در آن شرکت کردند. منطقه عملیاتی: غرب اشنویه - قلل کلاشین - محور سیدکان (استان اربیل عراق) ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عزاداری و وسینه‌زنی رزمندگان لشکر ۸ نجف، بعد از عملیات قادر 🎞 فیلم در تابستان ۶۴ در مقری به نام خندق در نزدیکی شهر اشنویه ضبط شده است 🎞 جمعی از نیروهای لشکر ۸ نجف اشرف، بعد از اتمام عملیات درحال عزاداری و سینه زنی هستند. در این برنامه که مداحی آن را احمد محمدی بر عهده دارد، رزمندگان نوحه: «ای از سفر برگشتگان کو شهیدان ما» را همخوانی می کنند. در میان افراد، مرحوم دکتر محمد علی ابوترابی و حجت الاسلام حسنعلی خزائیلی نیز دیده می شوند. 🌱 دوران ------------------------------------------- کانال دفاع مقدس 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عزاداری و وسینه‌زنی رزمندگان لشکر ۸ نجف، بعد از عملیات قادر 🎞 فیلم در تابستان ۶۴ در مقری به نام خندق در نزدیکی شهر اشنویه ضبط شده است 🌱 دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جلسه فرماندهان ارتش در جریان 🎞 در تصاویر شهبد احمد کاظمی، فرمانده لشگر ۸ نجف اشرف نیز دیده می شود. یگان او نیز مانند یگان تحت امر شهید کاوه نیز در راستای کمک به ارتش در انجام عملیات در کنار این عزیزان می جنگیدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 موشن گرافیک 🌿 "عملیات قادر" در جبهه شمالغرب - در غرب اشنویه بسمت قلل کلاشین و سیدکان- چومان مصطفی (استان اربیل عراق) بفرماندهی شهید صیاد شیرازی (فرمانده نیروی زمینی ارتش ج.ا.ا) و تحت کنترل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه 🌱 مرحله اول عملیات: ۲۳ تیر ۱۳۶۴ 🌱 مرحله دوم عملیات: ۱۸ شهریور ۱۳۶۴
یا حسین (ع)♥️ کم کم سیاهی علمت دیده می شود آثار خیمه های غمت دیده می شود😢 افتاده سینہ ام به تپشهای انتظار از روی تلِّ دل حرمت دیده میشود 🕌 🏴 به ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نزدیک می شویم 🏴 ‌‌‌‌‌‌
◼️ امام زمان علیه السلام: همانا من بدون شک، دعا میکنم برای هر مومنی که به یاد آورد مصیبت جد شهیدم را و سپس دعا کند برای تعجیل در فرج و تأیید من. 📚مکیال المکارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴به محرم نزدیک می‌شویم 🌴 🌿نوای حسینی در دوکوهه 🎥 نوحه‌خوانی با صدای زیبا و ماندگار شهید ،مداح لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) ⏳ دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم_رب_الشهدا . .. چگونگی شهادت شهید عارف ومداح، شهید_مسعود_ملا ↩️در تنگه ابوقریب،گردان عمار با دوتیپ زرهی عراق درگیر شد. گروهان«مسعود ملا» موند تو محاصره و مسعود تعدادی از نیروهایش را فرستاد عقب، خود مسعود با یه سری از بچه‌ها موندن وسط عراقیا ونبرد تن به تن کردند. عراقیا که دیگه با ما یقه به یقه درگیر بودن،مسعود را بستن به رگبار و پهلو وسینه اش مجروح شد واسیر عراقیا شد!!! دشمن بعثی ملعون دستای مسعود رو بست پشت نفربر و در حالی که مسعود زنده بود وفریاد یا زینب«س» داشت،اونو تا سه راهی فکه کشوندن وبعد آرزوی سوم مسعود برآورده شد، دشمن بعثی در حالی که مسعود برلب فریاد یا حسین داشت،اورا دوره کرده وسرش را بریدند... . 💠خاطره آزاده جانباز مهدی سیفی شهید«مسعود ملا» در وصیتنامه سراسر نورش نوشته است: «پروردگارا، هم جراحت،هم اسارت و هم شهادت را روزی من کن ونگذار شرمنده مولایمان سیدالشهداء بشوم.» مزار شهید:بهشت زهرا«س» قطعه ۴۰ ردیف ۵۲ ،شماره ۲۲ . شادی روح شهدا صلوات کانال محفل انس ورفاقت باشهدا
ابو قریب از تشنگی تا شهادت سالروز دفاع دلاوردان مردان گردان عمار به فرماندهی حاج رضا یزدی در تنگه ابوقریب و شهادت مظلومانه و عطشان رزمندگان عزیزمان من جمله سردار شهید غلامرضا صالحی قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) که تشنگی و گرما هم مانع جان فشانی شان نگردید گرامی باد . به راستی تاریخ گواهی خواهد داد که چطور جوانان عزیز ایرانی در این روز با لبان تشنه و با ذکر یا حسین و یا زهرا به دیدار معشوق شتافتند.
به روایت حاج علی آقای یزدی: ۲۱ تیر ماه سال ۶۷ بود برای عملیات تنگه ابوقریب حرکت کردیم چند روز قبل از عملیات بود که برادر فراهانی به گردان آمده بودند و بدلیل اینکه من پیک گردان بودم ، حاج آقا رضا ایشان را پیک گردان گذاشتن و خیلی برای من جالب بود که اخوی ایشان را از کجا می شناختن چون تاکنون ندیده بودم ایشان را و از انتخاب اخوی کمی تعجب کردم. خلاصه در عملیات ابوقریب بدلیل اینکه ما به یک مرتبه وارد منطقه ناشناخته ای شده بودیم و از موقعیت دشمن اطلاع نداشتیم که در کجا درگیری شروع خواهد شد همینطور به سمت جلو در حرکت بودیم و جاده را گرفته بودیمو می رفتیم تا اینکه در تنگه متوقف شدیم، عراقی ها در بعد از تنگه در دشت موضع گرفته بودند و مسلط به جاده بودند ، شب درگیری شروع شد، بچه های گروهان باهنر از تنگه گذشتن و در دشت با دشمن درگیر شدن. نبرد سختی شکل گرفت که برادر عزیزم حسین زاده در خاطرات ابوقریب خاطرات خواندی خود را فرمودند ، درگیری تا صبح ادامه داشت، بدلیل اینکه مهمات و آب بچه ها تموم شده بود و از پشت هم هیچ تدارکات و نیرویی نمی رسید دستور عقب نشینی دادند، در برگشت که به ظهر نزدیک میشدیم و هیچ آبی در قمقه ها باقی نمانده بود جاده هم در تیر رس دشمن قرار گرفته بود مجبور شدیم به تپه های اطراف پناه ببریم و عملا راهمون دورتر میشد و امکان اینکه راه را گم کنیم بود ، در زمان برگشت که بچه ها در بین تپه ها پراکنده به عقب برمی گشتیم دو بیسیمچی بنام های برادران داودی و منصوری کم آورده بودند و آبی هم نبود و به سختی قدم بر میداشتند ، وقتی رسیدم به آنها گفتم عراقی ها پشت سر هستند زودتر حرکت کنید که نشستند و گفتند توان برگشت و ندارن و خلاصه حلال کنند با داد زدن بر سرشان ، بلندشان کردم ، کمی هم کمکشان کردم تا دو سه تا تپه را رد کردیم رسیدیم به جایی که دیدم چاله کوچک آبی آنجاست. چاله آب ، شور و غیر قابل شرب بود و دکتر بختیاری آب را با کلاه آهنی می ریخت سر بچه ها، واقعا این چاله آب یک معجزه بود در آن جا ، اگر آن آب بر سر ما ریخته نمیشد معلوم نبود الان این خاطرات را برایتان می نوشتم ، در آنجا بود که شهید فراهانی رسید به ما و آخرین نفری بود که برگشته بود من کارت جنگیم و کارت پلاکم خیس شده بود به برادر فراهانی گفتم این کارتهای مرا داخل جیب پیراهنت بگذار و ایشان محبت کرد و کارتها را در جیب پیراهن سپاهی که داشت گذاشت. بعد از اینکه آب بر سرش ریختیم صدای تیراندازی آمد و عراقیها پشت سرمان بودند و ما نه فشنگ داشتیم و نه آب دوباره در تپه ها سرازیر شدیم و آنجا بود که آخرین بار بود شهید فراهانی را دیدیم ، وقتی آمدیم عقب دیگه این شهید را ندیدیم عراقم بر منطقه مسلط شد تا بعد از اینکه آمدیم دوکوهه سراغ این عزیز را از هر کسی گرفتیم نمیدانست کجا جا مانده و بعد از یکی دو روز عراق عقب نشست رفتیم دنبال شهدا و در تپه ها بدنبال شهدا می گشتیم که تقریبا از جایی که از این شهید جدا شده بودیم را می دانستیم رفتیم، در چند تپه آنطرف تر دیدم شهیدی افتاده که حتی نه ترکش و تیری به ایشان اثابت نکرده بود و مانند سه یا چهار شهید دیگر ابوقریب از تشنگی به شهادت رسیده بود. جیب لباس سپاهی که تنش بود را باز کردم و کارت هایم در جیبش بود ، یادش گرامی و ان شاالله با شهدای لب تشنه کربلا محشور شوند ، جهت شادی روحشان صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اماده سازی نیروهای ایران در کمتر از سه ساعت برای مقابله با هجوم عراق در تنگه ابوقریب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویر دیده نشده از تفحص شهدای تنگه ابوقریب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊🕊سالگرد شهادت مداح و ذاکر دلسوخته و عاشورایی، تشنه لب تنگه ابوقریب «شهید مسعود ملا» مداح با صفای گردان عمار، گروهان شهید باهنر، لشکر ۲۷ محمد رسول اللهﷺ او در فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تک‌تک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد. ◇ این شهیدعزیز بی‌قرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. او ارادت خود به اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت زهرا (س) و حضرت رقیه (س) را با مداحی‌های ماندگارش نشان می‌داد و مجروح شدنش از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود. ◇ ورد زبان مسعود: نوای : «باید گذشت از دنیا به آسانی، باید مهیا شد از بهر قربانی، با چهره خونین سوی حسین (ع) رفتن، زیبا بود این سان معراج انسانی»... بود. ◇وی مزد سال‌ها حضور خود در جنگ را سرانجام در ۲۵ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانه‌ترین عملیات‌ها، در تنگه ابوقریب کسب نمود. ◇ جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لب‌های تشنه و دست‌های خالی مقاومت نمی‌کردند، ورق برگشته و سرنوشت جنگ به نفع صدام تغییر پیدا می‌کرد. 🌷 ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿 🌴 حال و هوی رزمنده ها در دوران کانال
☀️صبح آمده برخیز که خورشید تویی 🌈 در عالم نا امیدی، امید تویی 🌼 درجشن طلوع صبح در باغ وجود 🌸 آن گل که به روۍ صبح خندید، تویی 🌿
🌸نماز برای شهید🌸 من و محمد همیشه میرفتیم مسجد و نماز میخوندیم. هروقت از مسجد برمیگشتیم، میدیدم محمد توی اتاقش میره و نمیاد بیرون. کنجکاو میشدم و ازلای در نگاه میکردم که ببینم چه کار میکنه. متوجه میشدم که داره دوباره نماز میخونه یه روز ازش پرسیدم چرا دوباره نماز میخونی؟ ما که الان از مسجد برگشتیم. درجوابم گفت: یکی از مادران شهدا خواب پسرشو دیده که اون شهید توی خواب به مادرشون گفتن: به آقا محمد بگین برای من به اندازه یکسال نماز بخونه. ما هم متوجه شدیم این نماز ها رو برای اون شهید میخونه... به نقل از برادر بزرگوار شهید محمد سلیمانی🌹
📃 - -24 تیر 1358 دوران ناآرامی ها در کردستان تحرکات ضدانقلاب و تجزیه طلبان در مناظق کُردنشین ⏳ چند ماه پس از پیروزی انقلاب کانال
- همین روز
🌴به محرم نزدیک می‌شویم 🌴 ای حسین ای غم تو همدم ما؛ ای تو خود شاهد اشک وغم ما ای به هررنج وغمی محرم ما؛ ای خجل از کرم تو کم ما 💓 تو کریمی و تو مولا تو ولی؛ ای جگر گوشة زهرا و علی دل ما غرق غم توست حسین؛ سرما و قدم توست حسین 💓 کم ما و کرم توست حسین؛ قبلة ما حرم توست حسین به صفای دل صحرا سوگند؛ به نماز شب زهرا سوگند 💓 ای که ناز تو خریدن دارد؛ بار عشق تو کشیدن دارد گُل ز گلزار تو چیدن دارد؛ حرم پاک تو دیدن دارد 💓 به غم گفته و ناگفته قسم؛ به شهیدان به خون خفته قسم ای حسین ای پسر خون خدا؛ ای تو روشنگر مصباح الهدی 💓 ای جمال تو بهشت شهدا؛ ما و دل از تو بریدن ابدا صف اصحاب محبت صف ماست؛ جان اگر می طلبی بر کف ماست 💓 تو که خود مرد ره توحیدی؛ تو که در ظلمت شب خورشیدی تو که از شاخة غم گل چیدی؛ تو که خود داغ برادر دیدی 💓 سوخته حاصل ما را بنگر؛ داغ های دل ما را بنگر تو که خون شد ز جدایی جگرت؛ آمده خون دل از چشم ترت 💓 تو که خود بر سر نعش پسرت؛ چتر غم سایه فکن شد بسرت تو که جان دادن مارا دیدی؛ امتحان دادن ما را دیدی (شاعر از: محمدجواد غفورزاده(شفق)
صادق_آهنگران_ای_حسین_ای_غم_تو_همدم (2).mp3
18.2M
🌴به محرم نزدیک می‌شویم 🌴 📢 صوت | روضه خوانی حاج 🌷ای حسین ای غم تو همدم ما 🌹ای تو خود شاهد اشک غم ما ☘️ ای جمال تو بهشت شهدا 🌼ما و دل از تو بریدن ابدا